از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهداف مهم و جدی نظام اسلامی ، تقویت بنیه علمی کشور و به خصوص در عرصه علوم انسانی بوده که در طول این سال ها با وجود برخی کاستی ها و نقص ها ، انصافاً گام های خوبی هم برداشته شده که نباید به بهانه وجود ضعف ها ، این تلاش ها را نادیده انگاشت و صرفاً نیمه خالی لیوان را در این قضیه نگریست.
در این بین آن چه به نظر بنده می رسد این که بدانیم یکی از آفت ها در مسیر رشد علمی کشور به خصوص مقوله تحول در علوم انسانی این است که ما بخواهیم مسایل فرهنگی و علمی را به موضوعات و مسایل سیاسی تقلیل دهیم که این روند قطعاً چه در بازه ی زمانی کوتاه مدت و چه بلند مدت برای ما آسیب زاست.
در بحث تحول در علوم انسانی با توجه به این که جنس کار ، اساسا ً از نوع مقولات فرهنگی و علمی است همواره باید توجه داشته باشیم که فرهنگ در بستر فرهنگ و علم در بستر علم است که می تواند به روند خود به درستی ادامه دهد، هر چند که حمایت دستگاه سیاسی و حاکمیتی از این فرآیند نیز ضروری است اما نباید در مسایل علمی و فرهنگی، دغدغه های صرف سیاسی و جناحی مطرح و دخیل شود چرا که این مساله باعث ایجاد چالش های سیاسی و دعواهایی می شود که به روند تولید علم و تحول در ساحت فرهنگ کمکی نمی کند.
در واقع آن چه مهم است این که نباید نگاه ها و رویکردها به بحث تحول در علوم انسانی ، سطحی و شکلی باشد بلکه باید دانست اساساً تولید فکر و علم زمان بر است و باید با حوصله در این باره و به دور از شتابزدگی عمل کرد و این که قبل از هر چیز زمینه ها و مقدمات یک رشد و جهش مناسب علمی را فراهم نمود.
طبعاً در این راستا نیاز به برنامه ریزی هدفمند بیش از هر چیز دیگری احساس می شود و این که ما تحول در علوم انسانی را به عنوان یک ضرورت در نظر بگیریم که در این مسیر صدالبته نیاز به همدلی و همفکری و هم افزایی نخبگان حوزه و دانشگاه به شدت احساس می شود.
چنانچه این تعامل و هم افزایی به معنای واقعی کلمه شکل بگیرد، لاجرم بخش عظیمی از اهداف مقرر در کلان مقوله تحول در علوم انسانی با رویکرد اسلامی سازی و بومی سازی در این دسته از علوم محقق می گردد، کما این که امام خامنه ای نیز بارها بر همین مساله و وحدت حوزه و دانشگاه در این جهت تاکید کرده اند.
به هر صورت ما در حال حاضر ظرفیت ها و توانمندی های بزرگی در جهت تحول در علوم انسانی به خصوص از حیث منابع انسانی متخصص و کارآمد در حوزه و دانشگاه در اختیار داریم که باید حداکثر بهره برداری را از این ظرفیت داشته باشیم.
از این نکته کلیدی هم نباید غافل شد که به تعبیر امام خامنه ای ، علوم انسانی روح دانش است به دیگر سخن و برپایه کلام معظم له یعنی دانش بدون علوم انسانی اصلاً حیاتی ندارد.
کلام ایشان در همین رابطه بسیار راهگشاست:”علوم انسانى روح دانش است. حقیقتاً همهى دانشها، همهى تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانى است. علوم انسانى جهت میدهد، مشخص میکند که ما کدام طرف داریم میرویم، دانش ما دنبال چیست”
از این منظر چنانچه علوم انسانی موجود، متحول شده و انوار اسلام در آن بروز و ظهور پیدا کند جامعه نیز بر این منوال متحول خواهد شد و به سمت تعالی با سرعتی مضاعف به پیش خواهد رفت
سید مهدی موسوی
پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 110