زنان حسینی؛ نقطه عطفی در حماسه عاشورا

خانه / پیروان عترت / زنان حسینی؛ نقطه عطفی در حماسه عاشورا

آنچه حماسه بزرگ عاشورا را پس از گذشت سالها و قرنها همچنان زنده نگه داشته است، در كنار فداكاري و از خود گذشتگي مردان حاضر در آن روز، شهامت و مقاومت بي نظير زناني است كه پرچم امام حسين(ع) را برافراشته نگه داشته و پيام او را منتقل كردند.

آنچه حماسه بزرگ عاشورا را پس از گذشت سالها و قرنها همچنان زنده نگه داشته است، در كنار فداكاري و از خود گذشتگي مردان حاضر در آن روز، شهامت و مقاومت بي نظير زناني است كه پرچم امام حسين(ع) را برافراشته نگه داشته و پيام او را منتقل كردند. زناني كه نه تنها همسران و فرزندان خود را به حمايت از امام حسين(ع) و جنگيدن در راه خدا ترغيب كردند بلكه پس از شهادت آنها، با صبوري و استقامت فوق العاده خود رنج اسارت را به جان خريدند و به ذلت و خواري و تسليم تن ندادند.
زنان عاشورايي؛ زناني كه در كربلا حضور داشتند، هركدام با حماسه هايي كه آفريدند، الگوي برجسته اي براي زنان در تمام طول تاريخ به جا گذاشتند. حماسه هايي كه گذر زمان نه تنها از ارزش و اهميت آنها كم نكرده است بلكه روز به روز اين صبر و مقاومت و مجاهدت ارجمندتر و تحسين برانگيزتر شده است. چنانكه با وجود روايت هاي مكرّر و شرح و تفسيرهاي بيشماري كه دراين باره نوشته شده است، هنوز يادآوري آنها دل را به درد مي آورد و شور مجاهدت و قيام را زنده ميكند.

زناني كه در كربلا همراه كاروان امام حسين(ع) بودند برخي از فرزندان و خانواده حضرت علي(ع) بودند و برخي از دوستداران و پيروان آن حضرت. بنا به روايت هاي تاريخي حضرت زينب، ام كلثوم، فاطمه، صفيه، رقيه وام هاني، فاطمه و سكينه، دختران سيدالشهدا(ع)، رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقيل، فضه نوبيه، كنيز خاص امام حسين(ع) و مادر وهب بن عبدالله از زنان حاضر در كربلا بودند. همچنين به گفته تاريخ پنج زن از قيام حسيني به طرف دشمن بيرون آمدند: كنيز مسلم بن عوسجه،ام وهب زن عبدالله كلبي، مادر عبدالله كلبي، مادر عمر بن جناده، زينب كبري(س). زني كه در عاشورا شهيد شد، مادر وهب بود، بانوي نميريه قاسطيه، زن عبداللهبن عمير كلبي كه بر بالين شوهر آمد و از خدا آرزوي شهادت كرد و همان جا با عمود غلام شمر(ل) كه بر سرش فرود آورد، كشته شد. در عاشورا دو زن نيز، به حمايت از امام برخاستند و جنگيدند: يكي مادر عبداللهبن عمر كه پس از شهادت فرزند، با عمود خيمه به طرف دشمن روي كرد و امام او را برگرداند. ديگري مادر عمرو بن جناده كه پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردي را به وسيله آن كشت، سپس شمشيري گرفت و با رجزخواني به ميدان رفت، كه امام حسين(ع) او را به خيمه ها برگرداند. دختر عمر (همسر زهير بن قيس) نيز در راه كربلا به اتفاق شوهرش به كاروان حسيني پيوست. زهير بيشتر تحت تأثير سخنان همسرش حسيني شد و به امام پيوست. رباب، دختر امرء القيس كلبي، همسر امام حسين(ع) نيز در كربلا حضور داشت. زني از قبيله بكر بن وائل، كه ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولي هنگام حمله سپاهيان كوفه به خيمه هاي اهل بيت، شمشيري برداشت و رو به خيمه ها آمد و آل بكر بن وائل را به ياري طلبيد نيز حضور داشت. زينب كبري و ام كلثوم (س)، دختران اميرالمؤمنين(ع)، همچنين فاطمه دختر امام حسين(ع) نيز جزو اسيران بودند و در كوفه و… سخنراني هاي افشاگرانه داشتند.

مجموعه اين بانوان، همراه كودكان خردسال، كاروان اسراي اهل بيت(ع) را تشكيل ميدادند كه پس از شهادت امام و حمله سپاه كوفه به خيمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهي و اسير به كوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند. اين زنان با اينكه امام در ابتداي راه گفته بود اين كاروان به سوي مرگ ميرود و زنانش اسير ميشوند همه با عشق او را همراهي كرده بودند. مديريت حضرت زينب(س) هنگام جنگ در خيمه ها و حتي شب قبل از عاشورا، هشدار دادن آن حضرت و نيز هنگام وداع، زمان آتش زدن خيمه ها، شب يازدهم، در هنگام اسارت و در كاخ يزيد از شگفت آورترين مديريت هاي انساني به شمار ميرود كه بي نظير است. وقتي كه خيمه ها را آتش زدند و روسري از سر زنان خاندان رسول خدا(ص) برداشتند آنان عفاف خود را حفظ ميكردند. حضرت ام كلثوم(س) در اسارت و در كوفه وقتي مردم به تماشا ايستاده بودند فرياد كشيد: آيا شرم نمي كنيد براي تماشاي اهل بيت پيامبر(ص) جمع شده ايد؟ حضرت زينب(س) نيز در اسارت و در كوفه به هيچ مردي اجازه ورود به خانه را نداد.

در حقيقت نكته مهم در حادثه عاشورا اين است كه اين حادثه اي است كه مرد و زن در آن نقش دارند. اباعبدالله(س) اهل بيت را براي رسالتي بزرگ و ساختن تاريخي عظيم حركت ميدهد و اين زنان در ابتداي حركت و قبل از عاشورا، عامل مهم در تشجيع و ترغيب خانواده براي دفاع از امر ولايت هستند. امام حسين(ع) مي دانستند كه قيام ايشان عليه يزيديان منجر به كشته شدن همه همراهان مي شود و زنان مي بايست طلايه دار و عهده دار دنباله نهضت شوند و حقايق را علني كنند و در عين ارزيابي قدرت زور و ميزان سلطه آن، به افشاگري بپردازند. و اين زنان همراه شدند تا حقايق را به نحو احسن بگويند. امام حسين (ع) از ابتدا با سخنراني ها و خطبه ها و گفت و گوهاي گوناگون با انصار، مهاجرين، اقوام، دوستان، دشمنان، هدف خويش را بيان كردند و راه را نشان دادند و فرمودند: من براي اصلاح وضع امّت جدّم و امر به معروف و نهي از منكر قيام كرده ام… و به زنان ميفرمودند: همه ميميرند و دوام بقاء از آن خداوند است. بدين وسيله يادآور ميشدند كه همه رفتني هستند خواه زود يا دير. پس برگزيدن رفتن آگاهانه و ارزشمند بهتر است. وقتي به كربلا ميرسند؛ حضرت ميفرمايند: اين جا سرزمين موعود است. برخلاف معمول خيمه زنان را در گودالي و در مكان پستي نصب كردند؛ آنچنان كه آنان نتوانند صحنه جنگ و خونريزي را شاهد باشند، اين نكته هشدار ديگري بود و زنان را به اهمّيت قضيّه، نيكوتر و واقف ساخت. و شب عاشورا نيز تصفيّه اي ديگر و كلاس ديگري انجام گرفت. خطبه امام چاره ساز بود، تنها زنان و مرداني ماندند كه قادر بودند پيام شهادت را به ديگران برسانند. در روز عاشورا نيز تسلّي ميدادند و آينده را ترسيم ميكردند و شيوه مقابله با سختيها و شيوه عزاداري را آموزش ميدادند. بعد از عاشورا اولين مجلس عزاداري توسط حضرت زينب(س) روي جسدهاي مطهر شهيدان برگزار گرديد، در مسير حركت به سوي شام، مدينه و سخنراني هاي بليغ و خطابه هاي آتشين خاندان و اهل بيت عصمت و طهارت و بيان رنجها، سختي ها، گرسنگي ها، اسارتها، تشنگي ها، قساوت دشمن را به تصوير كشيده، كودكان و زنان با مرثيه سرايي، خونخواري، وحشيگري خصم، زدن و كشتن، سوختن و ويران كردن خيمه ها، بيان تنهايي و بي كسي زنان در آن بيابان پر از دشمن را بيان كردند.

تاريخ كربلا با تجلي حضرت زينب(س) از عصر عاشورا آغاز ميشود. زنان اهل بيت(ع) بذر نهضتي را افشاندند كه هنوز آن بذر در حال رشد و نمو است و باعث شد، پيام شهادت به گوش مردم برسد و اين نبود مگر به سبب صبر و تحمل زناني كه به ريسمان اسارت بسته شده و شهدا را پشت سر گذارند. زنان عاشورایی چون كوه استوار بودند و به همراه حضرت زينب (س) با سكوت و سكون و اطمينان از آينده خويش به بيان جنايات پرداختند و اين اطاعت و همراهي زنان با حضرت زينب(س) و در تاريخ زبانزد خاص و عام و دوست و دشمن است.

نتيجه تاريخ عاشورا نشان داد كه زن نيز ميتواند در جهت نيل به والاترين مقام انساني همپاي مردان و شهيدان اسلام، براي تجديد بناي اسلام و قرآن قيام كند و تربيت والاي انساني خود را به جهانيان بنماياند كه چگونه فرصت ابراز شخصيت و تجلي نفخه الهي را داراست. آنجا كه حضرت زينب(س) در كاخ يزيد بعد از آن مصيبت هاي بزرگ، با كمال شجاعت، اعتماد به نفس و اتكال به خداوند مي فرمايد: «ما رأيت الّا جميلا» عظمت زنِ نمونه ی اسلامي را در معرض ديد همگان ميگذارد و اثبات موجوديت و حقانيت خويش را به نام دخت پيامبر(ص) و ادامه دهنده رسالت حسيني قرار ميدهد و به اين وسيله بذر انقلاب حسيني را در جهان هستي مي كارد. شايد اگر بخواهيم ويژگي عمده زنان عاشورايي، در نهضت عاشورا را به طور خلاصه و فهرست وار بيان كنيم موارد زير از مهمترين نكات مورد توجه باشند: زنان سرشار از عاطفه، احساس، علاقه مند به زندگي كه در سايه تعليم و تربيت الهي، توانستند مدير شايسته اي براي هستي خويش باشند و با تمامي ويژگي ها و علايق زنانگي، با اولويت قرار دادن اصل تعهد و مسئوليت زندگي، بدون اضطراب و دغدغه خانواده و قبيله و بهره گيري از دنياي مادي شرف و فضيلت ابدي را براي خويش خريداري كردند و مظهر يك زن مسئول و مبارز در برابر زمان و سرنوشت جامعه شدند.

Views: 150

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *