زندگینامه حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام) + تصویرسازی

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه محرم / زندگینامه ویژه محرم / زندگینامه حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام) + تصویرسازی

عاشورا نه فقط روزی برای عزاداری است بلکه فرهنگی است که با تدبر و مطالعه بیشتر در زوایای آن می توان زمینه ساز حرکت های عمیقی بود. در این بخش قصد داریم در روزهای عزاداری محرم و صفر به ذکر یکی از شهدای گرانقدر کربلا بپردازیم.

عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب(علیه السلام) کودک ۱۱ ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است.(۱)

شیخ مفید چنین نقل می کند: پس از آن که «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سرمبارک امام حسین(علیه السلام) زد، امام پارچه ای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامه ای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند. زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند.

عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و درخیمه گاه با زنان به سر می برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، ازخیمه گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت ودر کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به اورسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد.

امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می ورزید. او به عمه اش گفت: «والله لا افارق عمّی(۲)؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی شوم.

2

نحوه شهادت عبدالله بن الحسن(علیه السلام)

ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می خواهی عمویم را بکشی؟» بَجر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» امام حسین علیه السلام اورا در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: “ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوند تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.” (۳( امام دست خود را به آسمان بلند کرد: “پروردگارا! قطرات باران را ازاینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام مرگ  آنها را مهلت داده و بهره مند می سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام رابه راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما رادعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند.” (۴( در این هنگام، حرمله تیری به سوی آن کودک انداخت و او را در آغوش عموی خویش به شهادت رساند. (۵)

3

ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرمله بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید.(۶) در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» وسپس بر قاتل او به نام «حرمله بن کاهل الاسدی» نفرین شده است.(۷)

 

گر چه از بی کسی ات جان و دلم آگاه است

یک نفس خیمه بیا شام حرم بی ماه است

جای هر شعبه که بر حنجر اصغر زده اند

خیمۀ مادرِ اصغر پر تیر آه است

سپر جسم عمو گشت پسر، می دانست

راه دیدار پدر، آه همین یک راه است

خوب شد قطع شده دست بلندم اما

حیف شد دست من از دامن تو کوتاه است

سر یک نیزه سر پاک اباعبدالله

به سر نیزه دیگر سر عبدالله است

شاعر جواد حیدری

…………………………………………….

منابع:

 

۱- ابصار العین، ص ۷۳

۲- الارشاد، ج ۲، ص ۱۱۰

۳- همان

۴- همان، ص ۱۱۱

۵-  لهوف سید بن طاووس، ص ۱۴۶

۶- مقاتل الطالبیین، ص ۸۹

۷- اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۵ .

 

منبع : آوینی

بازدیدها: 6154

۲ نظرات

  1. سلام خدمت نویسنده عزیز

    اشکالی نداره از متن شما کپی برداری کنیم؟

    • مدیر سایت

      با سلام و احترام خدمت شما مخاطب گرامی، با توجه به اقتباسی بودن مطلب با ذکر منبع اصلی مشکلی در این کار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *