سردار شهید قنبر جعفرپور در دهستانی از توابع بخش چایپاره آذربایجان غربی، در یک خانواده مذهبی و متدین به دنیا آمد.
وی از همان دوران کودکی علاقه خاصی به مسائل مذهبی داشت و در انجام فرائض دینی پا به پای پدرش از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیکرد.
این شهید بزرگوار، در طول دوران تحصیلش از مربیان و معلمانش درس فداکاری و ایثار آموخته بود و به همین خاطر پس از اخذ مدرک دیپلم خدمات ارزنده ای به انقلاب اسلامی ایران ارائه کرد.
برادر شهید میگوید: برادرم قنبر در سال ۱۳۵۹ بعد از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه و اخذ مدرک دیپلم که مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود، به طور داوطلبانه برای ادای دین خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شد. او فردی صادق و راستگو و در اعمال و رفتارش فردی بسیار متواضع بود. هر چند فرد مسنی نبود ولی فرماندهی لایق و قاطع بود و ترس در دلش راه نداشت. او از اشخاصی بود که مأموریت یکساله به کردستان را برعهده گرفت و در مهاباد جانشین فرمانده پایگاه سپاه شد. او در پاکسازیها نیروها را خوب سازماندهی میکرد.
شهید «قنبر جعفر پور» عاشق دین و انقلابش بود. با آنکه منطقه دستخوش توطئه دشمنان بود و هر لحظه امکان شهید شدنش میرفت، در سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران خوی درآمد. شهید قنبر جعفرپور در طول خدمت در لباس پاسداری در شهرهای مریوان، مهاباد، پیرانشهر و ارومیه با سمت جانشین گردان جندالله خدمات بی شائبه ای را انجام داد.
این بسیجی گمنام در سازماندهی و هدایت عشایر ایل منگور مهاباد در درگیری با اشرار و ضد انقلاب نقش ارزندهای ایفا کرد. آخرین سمت او جانشین گردان اطلاعات عملیات قرارگاه حمزه یک بود. او در یک مأموریت برون مرزی در سال ۱۳۶۶ در آخرین روزهای فصل خزان به فیض شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیت نامه جعفرپور
برادران و خواهران سلام علیکم و بعد از سلام و درود به رهبر انقلاب و یگانه پرچمدار خونین و پرتوان اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی و تنها مرجع جهان و امیر مستضعفان و نور خدا امام خمینی رحمه الله علیه، از برای این مرد خدایی طول عمر، عزت، شرافت، کرامت و بزرگی در تمام نمازهای خود را خواهانم. پدر و مادر عزیز به خاطر شهادت من زیاد گریه نکنید که دشمنان خدا از گریه و زاری شما شاد می شوند. چنان بایستید که از شما در حیرت باشند و گریه تان را برای شهدای کربلا بکنید.
منبع: باشگاه خبرنگاران
بازدیدها: 264