زندگی نامه پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)

خانه / مطالب و رویدادها / زندگی نامه پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)

حضرت محمد (صلوات الله علیه) در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (صلوات الله علیه) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

زندگی  نامه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
نام: محمد بن عبد الله

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر ایشان پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم): ابوالقاسم و ابوابراهیم.                                                                                                                                                        untitled-1

القاب : رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و…

 منصب : آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم): روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته ‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد : مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى : عبدالله بن عبدالمطلب (شیبه الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(علیه السلام) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(علیه السلام) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر : آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏ نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

زندگی نامه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)

مدت رسالت و زمامدارى حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم): از ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل (۶۱۰ میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا ۲۸ صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت ۲۳ سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)  علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

همسران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
۱٫ خدیجه بنت خویلد.

۲٫ سوده بنت زمعه.

۳٫ عایشه بنت ابى بکر.

۴٫ امّ شریک بنت دودان.

۵٫ حفصه بنت عمر.

۶٫ ام حبیبه بنت ابى سفیان.

۷٫ امّ سلمه بنت عاتکه.

۸٫ زینب بنت جحش.

۹٫ زینب بنت خزیمه.

۱۰٫ میمونه بنت حارث.

۱۱٫ جویریه بنت حارث.

۱۲٫ صفیّه بنت حىّ بن اخطب.

untitled-2
نخستین زنى که افتخار همسرى حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن ۲۵ سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود.

خدیجه کبرى (سلام الله علیه) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به احترام خدیجه کبرى (سلام الله علیه) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج‏هاى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى‏کردند، تسلّى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى می‏داد.

خدیجه کبرى(سلام الله علیه) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى‏رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».

حضرت خدیجه (سلام الله علیه) در ایام همسرى با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از احترام ویژه رسول‏ خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) برخوردار بود و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد می‏کرد.

از عایشه، سومین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، روایت شده است:
«کانَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَ خَدیجَهَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِ فَادْرَکَتْنی الْغَیْرهَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَکَ اللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَ الغَضَبِ‏.

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ‏گاه از خانه بیرون نمی‏رفت مگر این که یادى از خدیجه مى‏کرد و از او به نیکى نام مى‏برد. یک روز که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از خدیجه (سلام الله علیه) یاد کرده و خوبى‏هاى او را بیان میکرد، غیرت زنانگى بر من غالب شد و به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گفتم: آیا او یک پیرزن بیشتر بود و حال آن که خداوند بهتر از آن (یعنى عایشه) را به تو داده است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) از این گفتار من، خشمگین شد، به طورى که موهاى جلوى سرش از شدت خشم به حرکت درآمد.

زندگی نامه :

فرزندان ::
الف) پسران ان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
۱٫ قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تولد یافت. از این رو پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را ابوالقاسم نامیدند.

۲٫ عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مى‏گفتند.

۳٫ ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.

عبدالله و قاسم از خدیجه کبرى (سلام الله علیه) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند. وهرسه آنان در سنین کودکى از دنیا رفتند.

ب) دختران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):

۱٫ زینب (سلام الله علیه). ۲٫ رقیه (سلام الله علیه). ۳٫ ام کلثوم (سلام الله علیه). ۴٫ فاطمه زهرا (سلام الله علیه).

دختران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) همگى از حضرت خدیجه(سلام الله علیه) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) جز فاطمه زهرا (سلام الله علیه) پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند. تنها فرزندى که از آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(سلام الله علیه)، آخرین دختر وى بود. این بانوى مکرّمه، افتخار بانوان عالم، بلکه همه انسان‏ها و مورد تقدیس و تکریم فرشتگان عرشى است. همو است که مادر سبطین و امّ الأئمه المعصومین(علیه السلام) است.

 گرچه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقه‏مند بود، اما در میان همسرانش بیش از همه، به خدیجه کبرى (سلام الله علیه) و در میان فرزندانش بیش از همه، به فاطمه زهرا (سلام الله علیه) علاقه‏مند بوده و اظهار محبت و لطف میفرمود.

 untitled-3

آغاز بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
محمد امین (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از شب ۲۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز با آفریننده جهان می پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می دید راستین و برابر با عالم واقع . روح بزرگش برای پذیرش وحی – کم کم – آماده می شد .

درآن شب بزرگ جبرئیل فرشته وحی مأمور شد آیاتی از قرآن را بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد . سن محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام چهل سال بود . در سکوت و تنهایی و توجه خاص به خالق یگانه جهان جبرئیل از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) خواست این آیات را بخواند : ” اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم . الذی  علم بالقلم . علم الانسان ما لم یعلم ” . یعنی : بخوان به نام پروردگارت که آفرید . او انسان را از خون بسته آفرید . بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است . خدایی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست .

بود – گفت : من توانایی  خواندن ندارم . فرشته او را سخت فشرد و از او خواست که ” لوح ” را بخواند . اما همان جواب را شنید – در دفعه سوم – محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) احساس کرد می تواند ” لوحی ” را که در دست جبرئیل است بخواند . این آیات سرآغاز مأموریت بسیار توانفرسا و مشکلش بود .

جبرئیل مأموریت خود را انجام داد و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از کوه حرا پایین آمد و به سوی خانه خدیجه رفت . سرگذشت خود را برای همسر مهربانش باز گفت . خدیجه دانست که مأموریت بزرگ ” محمد ” آغاز شده است . او را دلداری و دلگرمی داد و گفت : ” بدون شک خدای مهربان بر تو بد روا نمی دارد زیرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستی و به بینوایان کمک می کنی و ستمدیدگان را یاری می نمایی ” . سپس محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت : ” مرابپوشان ” خدیجه او را پوشاند .

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اندکی به خواب رفت . خدیجه نزد ” ورقه بن نوفل ” عمو زاده اش که از دانایان عرب بود رفت ، و سرگذشت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به او گفت . ورقه در جواب دختر عموی خود چنین گفت : آنچه برای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش آمده است آغاز پیغمبری  است و ” ناموس بزرگ ” رسالت بر او فرود می آید . خدیجه با دلگرمی به خانه برگشت .

معراج حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
پیش از هجرت به مدینه که در ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت اتفاق افتاد، دو واقعه در زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش آمد که به ذکر مختصری از آن می پردازیم : در سال دهم بعثت “معراج ” پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاد و آن سفری بود که به امر خداوند متعال و بهمراه امین وحی (جبرئیل ) و بر مرکب فضا پیمایی به نام “براق ” انجام شد.

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) این سفر با شکوه را از خانه ام هانی خواهر امیر المومنین علی (علیه السلام) آغاز کرد و با همان مرکب به سوی بیت المقدس یا مسجد اقصی روانه شد، و از بیت اللحم که زادگاه حضرت مسیح است و منازل انبیا (علیه السلام) دیدن فرمود.

سپس سفر آسمانی خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسمانی و بهشت و دوزخ بازدید به عمل آورد، و در نتیجه از رموز و اسرار هستی و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بی پایان حق تعالی آگاه شد و به “سدره المنتهی ” رفت و آنرا سراپا پوشیده از شکوه و جلال و عظمت دید. سپس از همان راهی  که آمده بود به زادگاه خود “مکه ” بازگشت و از مرکب فضا پیمای خود پیش از طلوع فجر در خانه “ام هانی ” پائین آمد.

به عقیده شیعه این سفر جسمانی بوده است نه روحانی چنانکه بعضی  گفته اند. در قرآن کریم در سوره “اسرا” از این سفر با شکوه بدین صورت یاد شده است : “منزه است خدایی که شبانگاه بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصی که اطراف آن را برکت داده است سیر داد، تا آیتهای  خویش را به او نشان دهد و خدا شنوا و بیناست “. در همین سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمایند، که نماز معراج روحانی مومن است .

اصحاب و یاران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) چه در مکّه معظمه و چه در مدینه، داراى اصحاب و یاران باوفایى بود که برخى از آنان پیش از آن حضرت و برخى دیگر پس از ایشان از دنیا رفتند و تعداد آنان به هزاران نفر مى‏رسد. در این جا به نام برخى از صحابه مشهور آن حضرت اشاره می‏شود:

۱٫ على بن ابى‏طالب(علیه السلام).

۲٫ ابوطالب بن عبد المطلب.

۳٫ حمزه بن عبدالمطلب.

۴٫ جعفربن ابى‏طالب.

۵٫ عباس بن عبدالمطلب.

۶٫ عبداللّه بن عباس.

۷٫ فضل بن عباس.

۸٫ معاذبن جبل.

۹٫ سلمان فارسى.

۱۰٫ ابوذر غفارى (جندب بن جناده).

۱۱٫ مقداد بن اسود.

۱۲٫ بلال حبشى.

۱۳٫ مصعب بن عمیر.

۱۴٫ زبیر بن عوام.

۱۵٫ سعد بن ابى وقاص.

۱۶٫ ابو دجانه.

۱۷٫ سهل بن حنیف.

۱۸٫ سعد بن معاذ.

۱۹٫ سعد بن عباده.

۲۰٫ محمد بن مسلمه.

۲۱٫ زید بن ارقم.

۲۲٫ ابو ایوب انصارى.

۲۳٫ جابر بن عبدالله انصارى.

۲۴٫ حذیفه بن یمان عنسى.

۲۵٫ خالد بن سعید اموى.

۲۶٫ خزیمه بن ثابت انصارى.

۲۷٫ زید بن حارثه.

۲۸٫ عبدالله بن مسعود.

۲۹٫ عمار بن یاسر.

۳۰٫ قیس بن عاصم.

۳۱٫ مالک بن نویره.

۳۲٫ ابوبکر بن ابى قحافه.

۳۳٫ عثمان بن عفان.

۳۴٫ عبدالله بن رواحه.

۳۵٫ عمر بن خطّاب.

۳۶٫ طلحه بن عبیدالله.

۳۷٫ عثمان بن مظعون.

۳۸٫ ابو موسى اشعرى.

۳۹٫ عاصم بن ثابت.

۴۰٫ عبدالرحمن بن عوف.

۴۱٫ ابوعبیده جراح.

۴۲٫ ابو سلمه.

۴۳٫ ارقم بن ابى ارقم.

۴۴٫ قدامه بن مظعون.

۴۵٫ عبدالله بن مظعون.

۴۶٫ عبیده بن حارث.

۴۷٫ سعید بن زید.

۴۸٫ خَبّاب بن اَرَت.

۴۹٫ بریده اسلمى.

۵۰٫ عثمان بن حنیف.

۵۱٫ ابو هیثم تیهان.

۵۲٫ ابىّ بن کعب.

untitled-4

تاریخ و سبب رحلت :

دوشنبه ۲۸ صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن ۶۳ سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):

مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

منبع:بیتوته

 

بازدیدها: 568

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *