زیارت امام رضا(علیه السلام) در شعر روزهای خفقان

خانه / پیشنهاد ویژه / زیارت امام رضا(علیه السلام) در شعر روزهای خفقان

همزمان با فرارسیدن ایام ولادت با سعادت امام رضا (علیه السلام) حسین صیامی شاعر جوان کشورمان با موضوع «شعر زیارت در روزهای خفقان» یادداشتی نوشته است.

هم‌زمان با فرارسیدن ایام ولادت با سعادت امام رضا علیه السلام حسین صیامی شاعر جوان کشورمان با عنوان “شعر زیارت در روزهای خفقان” یادداشتی  نوشته است. در این یادداشت صیامی به رگه های شوق زیارت امام رضا در شعر شاعرانی اشاره کرده است که در زمان حکومتهای غیرشیعه می‌زیسته‌اند.

حسین صیامی:

شعر پارسی از دیرباز نشانه‌های فراوانی از ارادت شاعران این مرز و بوم به امام‌الرئوف دارد. آن زمانی که شیخ بهایی هنوز سنگ بنای معماری تازۀ حرم را نگذاشته بود، بسیاری از شاعران در شوق زیارت امام رضا نوشته‌اند. آن روزگاری که کنگره های شعر رضوی نبود. آن ایامی که حتی شیعه بودن را باید مخفی نگه می‌داشتند.
در این مقال نگاهی می‌اندازیم به زیارت امام رضا علیه السلام در شعر شاعرانی که در خفقان حکومت های ضد شیعه آن را سرودند.

خاقانی آن شاعری که ضد تشیع شعرهایی دارد، در روزهایی که گرفتار بستر بیماری بوده است، به شوق زیارت امام رضا چنین می‌نویسد:

چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم انشاء الله
چون ز شربت به جلاب آمده‌ام
به ز بحران شوم انشاء الله
تب مرا گفت که سرسام گذشت
من پس آن شوم انشاء الله
گر دهد رخصه، کنم نیت طوس
خوش و شادان شوم انشاء الله
بر سر روضهٔ معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاء الله

روزگاری بوده که احتمالا رفتن به زیارت امام رضا موجب می‌شده عده ای زبان به تلخی باز کنند.  اینجاست که خاقانی چنین می‌سراید:

روضه ی پاک رضا دیدن اگر طغیان است
شاید ار بر ره طغیان شدنم نگذارند

سنایی شاعر قرن ششم هم در آن قصیدۀ معروف از سختی‌های دلنشین زیارت امام رضا می‌گوید:

دین را حرمیست در خراسان
دشوار ترا به محشر آسان
از رفعت او حریم مشهد
از هیبت او شریف بنیان
از دور شده قرار زیرا
نزدیک بمانده دیده حیران
از حرمت زایران راهش
فردوس فدای هر بیابان
جامی هم اینچنین در حال و هوای زیارت امام هشتم شیعیان سروده است:
علی بن موسی الرضا کز خدایش
رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
زفضل و شرف بینی او را جهانی
اگر نبودت تیره چشم جهان بین
پی عطر روبند حوران جنت
غبار درش را به گیسوی مشکین
اگر خواهی آری بکف دامن او
برو دامن از هرچه جز اوست برچین
بابا فغانی شیرازی شاعر قرن نهم نیز در توصیف زیارت امام رضا چنین تصویر دلنشینی را ارائه می‌کند:
تبارک الله از ایـن روضه بهشت آیین
که یک غبار درش آبروی نه چمن است

ناصر بخارایی از شاعران قرن هشتم نیز قصیدۀ مطولی در مدیحۀ آل رسول دارد. در جایی از این قصیده چون به دلیل بیماری و کهولت سن نمی‌تواند به محضر امام رضا شرفیاب شود، اینچنین عرض می‌کند:

شهنشاها تویی یوسف منم پیر جهانخورده
فتاده بر سرم هر روز سودای زلیخایی
ندارم قوّتی بر روضه‌ات حاضر کنم خود را
ولیکن می‌کند پیک خیالم دشت پیمایی
ز گـردش‌های دوران، روی آورده مـرا رنجی
زدست و پـای من رفتست اظهـار توانایی
ز درمان طبیبان، کـرده‌ام کوتاه، دست خود
غریبـم، بی کَسَم، افتاده‌ام در کنج تنهایی

این بیتها گوشه‌ای روشن بود از آسمان پرستارۀ ابراز محبت شاعران پارسی در سالهای دوردست. امروز اگر به لطف و برکت انقلاب اسلامی، جهش و حرکتی در شعر و ادبیات آیینی رخ داده است، باید بدانیم و بشناسیم مفاخری را که در سایۀ خفقان نیز قلم به حق گرداندند.

از همه مهمتر آن که قدردان فضای موجود باشیم. شاعر امروز با افتخار در باب زیارت امام هشتم شعر می‌سراید و مورد تجلیل و تفقد قرار می‌گیرد. واضح است که وظیفۀ شاعر امروز بسیار سنگین‌تر است و انتظاری که از ایشان می‌رود به مراتب بالاتر از شاعران گذشته است.

رحمت خداوند بر قلمهایی که به این خاندان عرض ادب کردند.

منبع: عقیق

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *