سبک زندگی، مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزش ها و شیوه های رفتاری است که به زندگی ما سمت و سو می دهد. اگر در سبک زندگی به دنبال مبانی اندیشه ای و ایدئولوژیک نباشیم، نمی توانیم رفتار ظاهری افراد را تغییر بدهیم. پس اگر بخواهیم جزئیات زندگی افراد، اسلامی بشود و تمام زندگی، مطابق با سیره حضرت صدیقه طاهره تغییر کند، باید باورها و مبانی فکری آن حضرت را ترویج کنیم. بنابراین، در سبک زندگی باید دنبال تغییر باورهای افراد و ترسیم اهداف زندگی باشیم. اگر اهداف زندگی اسلامی و الهی را برای افراد ترسیم کنیم، سبک زندگی ها خودبه خود تغییر خواهد کرد.
انسان همواره کمال طلب و در پی افراد صاحب کمال است. البته کمال انسان ها، کمال نسبی وگاه کاذب است، اما با همین وضعیت برای دیگران الگو می شوند و سبک زندگی آنها برای دیگران معیار به شمار می رود. در حالی که بهترین الگو برای همگان، کسانی هستند که به کمال حقیقی و به مقام انسان کامل رسیده اند.
عالمان شیعه(ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج8، ص 560) و حتی عالمان اهل سنت به صراحت اعلام کرده اند که بر اساس آیات قرآن، از جمله آیه 33 سوره احزاب (إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهیراً) که معروف به آیه تطهیر است، حضرت صدیقه به مقام عصمت و انسان کامل دست یافته است. در تفاسیر مختلف، این آیه بر عصمت اهل بیت(علیهم السلام)، از جمله حضرت فاطمه(سلام ا… علیها) دلالت دارد.
وقتی که شخص به مقام انسان کامل رسید، در پرتو آن معرفت به عصمت می رسد. بسیاری از حکمای ما، مقام عصمت را یک مقام معرفتی تلقی می کنند؛ هرچند بین متکلمان، به ویژه اهل سنّت و شیعه اختلاف نظر است که آیا عصمت، قهری و جبری است یا اختیاری؟ اما تعدادی از علما معتقدند عصمت یک مقام معرفتی است که شخص به دلیل کمال علم و معرفت، از خطا و گناهان به دور است. شخصی که در این حد از مقام علم و معرفت باشد، بدون شک سبک زندگی او شایسته پیروی است.
زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام ا… علیها) به چند بُعد تقسیم می شود:
1.بُعد معرفتی و معنوی(سیره عبادی)؛
2.بُعد سلوک ایشان در خانواده(سیره همسرداری، خانه داری وتربیت فرزند)؛
3.بُعد فعالیت های فرهنگی و اجتماعی (سیره فرهنگی)؛
4.بُعد فعالیت های سیاسی درباره اساس حکومت و بحث امامت(سیره سیاسی)
با مراجعه به این ابعاد از زندگی ایشان و مطالعه هر یک از آنها می توان روش و سبک زندگی فاطمی را به دست آورد. با مطالعه و دقت در سیره آن حضرت، می توان در سبک و روش زندگی خود تجدیدنظر کرد و بر اساس آن جهان بینی و تفکر، برنامه ریزی کرد. در این سیره شناسی، میزان اهمیت مسائل مختلف مادی و معنوی در زندگی مشخص می شود. همچنین با ترویج مبانی فکری ایشان در مقام الگوی انسان کامل، می توان هدف صحیح را در زندگی ترسیم و در ابعاد مختلف از زندگی آن حضرت الگوبرداری کرد.
احادیث معتبری داریم که حضرت، محدَّثه و مخاطب ملائکه الهی بود. در برخی از این احادیث، آمده است: «کانَ جَبْرَئِیلُ یَأْتِیهَا…؛ جبرئیل خدمت حضرت می رسید». عبارت «کان جبرئیل یأتیها» بر استمرار این قضیه دلالت دارد؛ یعنی بعد از ارتحال وجود مقدس پیامبر(صلی ا… علیه وآله وسلّم)، فرشتگان و جبرئیل پیوسته خدمت حضرت فاطمه (سلام ا… علیها) می رسیدند و از حوادث گذشته و آینده خبر می دادند. کاتب مذاکرات ایشان با فرشتگان، حضرت امیرالمومنین، علی(علیه السلام) بود که از این کتاب به نام مصحف فاطمه یاد می شود.جالب اینکه در روایات مختلف،مصحف فاطمه یکی از منابع علم امامان معرفی شده است. (کلینی، کافی،ج1، ص 239 ـ 241)
علم فراوان حضرت که با مراجعه به خطبه معروف فدکیه و سایر احادیث و دعاهای برجای مانده از ایشان مشهود است، یکی از معیارهای اسوه بودن و لزوم مراجعه به سبک زندگی ایشان است.
دلیل دیگر برای مراجعه به سیره آن حضرت، وجوب اطاعت از ایشان است. روایاتی داریم که در آنها به اطاعت از ایشان امر شده ایم. در این روایات، پس از طرح بحث خلقت پیامبر(صلی ا… علیه وآله وسلّم) و حضرت امیر و فاطمه(علیهما السلام) و آفرینش دیگر موجودات آمده است: «خداوند اطاعت از ایشان را برای مخلوقات واجب کرد. (کلینی، کافی، ج1، ص 441)
سخنان و رفتار و سبک زندگی حضرت برای ما حجت و الگوست و برای ما مرجعیت دینی پیدا می کند و صلاحیت تفسیر و تبیین دین را دارد. کلمات ایشان، مبیّن دین است و سیره عملی، موضع گیری ها وسبک زندگی اش معیار تشخیص حق از باطل برای همه زنان و مردان است.
انتهای مطلب/
بازدیدها: 265