چگونه با جوانان رفتار کنیم که از مذهب زده نشوند؟
در برخورد با جوانان نباید همه کارهایی را که از آنان سرمیزند و بزرگترها نمیپسندند، زشت بدانیمو با آنان مانند گناهکاران برخورد کنیم و آنان را بیدین بدانیم، چون بسیارى از کارهاى آنها نشانة بیدینى نیست ، و ما برداشت صحیحی از آنها نداریم.
اگر کارهاى خلافى از آنان سر میزند، می توانیم با روشى صحیح و منطقى و با اخلاقى نیکو، برخوردى صحیح و عاقلانه داشته باشیم تا از دین و معنویت زده نشوند.
نقش خانوادهها در گرایشهای مذهبى و غیر مذهبى جوانان بسیار مهم است، بلکه اساس و زیربنایساختار رفتارى فرزندان، در خانوادهها شکل میگیرد. از این جهت در آیات و روایات نسبت به فرزندان و تربیتآنان سفارشهاى فراوانى به پدران و مادران شده و بر تربیت صحیح آنان تأکید شده است. رفتارها و اخلاقپدران و مادران تأثیر مثبت یا منفى بر فرزندان دارد. اگر پدر و مادرى گرایش مذهبى نداشته باشند، در این که با فرزندان آنان چگونه باید برخورد شود تا عشق به مذهب در دل آنان شعلهور شود و به سوى حق و عدل تمایلپیدا کنند، شاید کارى بسیار مشکل باشد و ظرافت خاصى لازم دارد.
برای جذب جوانان به دین توسط پدر و مادر لازم است:
1 ـ اخلاق و رفتار والدین عاقلانه و صحیح باشد. کج فکری، کوتاه بینى و کج خُلقى بازدارندگى دارد و ازتاثیر گفتارها و نصایح میکاهد.
2 ـ والدین باید برای جوان جذابیت داشته باشند تا سخنان و رفتار آنان براى او مؤثر و الگو باشد.
3 ـ استفاده از آیات قرآن و احادیث مناسب و نقل روش و سیره پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام و بزرگان اگر بهطور صحیح انجام شود، تأثیر بسیارى در جذب آنان دارد. امام رضا علیه السلام فرمود: «انّ الناس لو علموا محاسن کلامنا لَاتتبعونا؛(1) اگر مردم زیباییهاى کلام ما را بدانند، از ما پیروى میکنند.»
شخصى خدمت امام باقر علیه السلام رسید، حضرت فرمود: «شیعیان ما محبّت دردلشان افکنده میشود و آنان ما را دوست دارند، در حالى که ما را ندیده و کلام ما را نشنیدهاند. اگر آنان ما راببینند و کلام ما را بشنوند، بر هدایت آنان افزوده میشود». (2)
از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «تقوا و ورع را مراعات کنید. امانتدار و راستگو باشید. نسبت به همسایههاخوشرفتار باشید. اینها چیزهایى است که محمد صلی الله علیه واله وسلم بدانها سفارش کرده است. در بین مردم نماز را برپا کنیدو به دیدار خویشان بروید و به عیادت مریضان بروید. در تشییع جنازهها شرکت کنید. زینت ما باشید وباعث زشتی و سرافکندگی ما نباشید. ما را پیش چشم مردم، بد جلوه ندهید و باعث نشوید که مردم به ما بدبینشوند».(3)
حُسن خلق و رفتار زیبا نقش مؤثرى در جذب دیگران مخصوصاً جوانان دارد و آنان را به اسلام و رفتاراسلامى جذب میکند.
معاشرت با خانوادههاى مذهبى به خصوص معاشرت با خوبان بسیار مؤثر است.
در صورتی که نوع برخورد با جوانان را برای جذب به باورهای دینی و واجبات و تکالیف ، از زاویه فریضه دینی امر به معروف نگاه کنیم، در پاسخ می گوییم:
امر به معروف و نهى از منکر مسئولیت بزرگى است که باید با ظرافت خاص انجام گیرد. طبیعى است که اگر این فریضة الهى به طور شایسته عملى نگردد، چه بسا اثر معکوس خواهد داشت. از این رو اسلام آداب خاصى را براى امر به معروف و نهى از منکر در نظر گرفته است که مهم ترین آنها عبارتند از:
1- حُسن برخورد:
قرآن مجید خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم مى فرماید: «اى پیغمبر! به بندگانم بگو که با مردم با نیکوترین وجه صحبت نمایند».(4)
خداوند از حضرت موسى علیه السلام مى خواهد با فرعون که ادعاى خدایى دارد با نرمى و ملاطفت تکلم کند و به او بگوید: آیا مى خواهى تو را به راه خداوند هدایت کنم تا به درگاه او خاشع شوی؟(5)
هرگز نمى توان با خشم و خشونت، جوان را از گناه باز داشت. روح جوان بسیار آسیب پذیر است و در برابر برخورد قهر آمیز واکنش نشان مى دهد، از این رو باید مواظب بود لطمهاى به شخصیت افراد وارد نشود. امام خمینى در این باره مى گوید:
«سزاوار است آمر به معروف و ناهى از منکر، در امر و نهى خود و مراتب انکارش، چون طبیبى دلسوز و پدرى مهربان که مصلحت مرتکب را رعایت مىکند باشد و انکارش بر او خصوصاً و بر امت عموماً لطف و رحمت باشد».(6)
2- جلب اعتماد:
امر به معروف و نهى از منکر در صورتى با موفقیت انجام مى گیرد که اعتماد طرف مقابل جلب شود. بدون جلب اعتماد نمى توان در شخصى نفوذ کرد، از این رو امام علی علیه السلام مى فرماید: «دلهاى مردم وحشى است، پس هر کسى بتواند با آنها الفت برقرار کند، به او روى خواهند آورد». (7) براى این کار باید به خطاکار شخصیت داد و از به کار بردن الفاظ تحقیر آمیز خوددارى کرد.
3- در نظر گرفتن وضع روحى و روانی:
در اجراى صحیح امر به معروف و نهى از منکر باید شرایط مخاطب را در نظر گرفت. اگر عصبانى است نمى توان نصیحت کرد. امام علی علیه السلام مى فرماید:
«براى دلهاى آدمیان، علاقه و اقبال و گاهى تنفر و ادبار است. هنگامى که مى خواهید کارى را انجام دهید از طریق علاقةاشخاص وارد شوید زیرا هنگامى که کسى را مجبور بر کارى کنید نابینا مى شود».(8) یعنى خود را به کورى و کرى مى زند.
4- محترم شمردن عقاید افراد:
دختر خانمى که لباس مبتذل پوشیده و یا جوانى که سر و وضع خاصى دارد، اینها را ارزش تلقى مى کند و نشانة شخصیت مى داند. اگر چه از دید ما این نظریه باطل است اما باید توجه داشت که توهین کردن به عقیده و نظر آنها توهین به همة وجودشان خواهد بود. از این رو اسلام به مسلمانان دستور مى دهد که حتی از توهین کردن به بت پرستها خوددارى کنند.(9)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها :
1 . بحارالانوار، ج 2، ص 30.
2 . همان، ج 24 ، ص 151.
3 . همان، ج 78، ص 348.
4 . اسراء (17) آیه53.
5 . نازعات، آیه 18 و 19.
6 . تحریر الوسیله، ج1، ص 481.
7 . نهج البلاغه، قصار 47.
8 . همان، قصار 193.
9 . انعام( 6) آیه 108.
بازدیدها: 166