بسم الله الرحمن الرحیم
بحثی را که خدمت شما مطرح می کنم بحث دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران است. من در چهار ناحیه این دستاوردها را به طور خلاصه طبقه بندی کرده ام:
1- دستاوردها در درون نظام. اینجا متوجه می شویم که انقلاب اسلامی کانون ثبات و مظهر پایداری و الگوی مقاومت و استقلال است و نماد عظمت و ابهت اسلام ناب و حافظ کیان و مذهب و ملت است.
به این تصویر نگاه کنید، نقشه ی ایران در دوره های مختلف در 200 سال گذشته، این را عرض کنم که هر موقع سیاستمداران ما سر میز مذاکره نشستند مذاکره به ضرر ایران تمام شده و این نقشه ها کاملا گویا هست که ایران در گذر زمان و تاریخ چه بوده و چه شده است. نقشه ی اول که شکل و شمایل ایران را به طور کامل در حدود 205 سال قبل نشان می دهد، در طرف راست نقشه ی ایران است که بر اساس معاهده ی ننگین گلستان که یک روز بیشتر مذاکرات سیاسی بین طرفین یعنی ایران و انگلستان صورت نپذیرفت و منجر شد که بخش عظیمی از خاک کشور ما جدا شود. 13 سال بعد از آن معاهده ی ترکمانچای اتفاق افتاد که بعد از چندین روز مذاکره بین طرفین و انگلیس باز منجر شد که بخش دیگری از خاک وطن جدا شود. چند سال بعد معاهده ی پاریس صورت گرفت که آن هم یک روز مذاکره داشت و منجر شد به اینکه بخش دیگری از قسمتهای شرقی ایران که امروز جزء افغانستان و پاکستان هست جدا شود. و به دنبال آن معاهده ی 1881 است که این هم سر میز مذاکره منجر به جدایی بخش عظیمی شد. و به طور کلی در این چهار دوره ملاحظه می کنیم که آن خراسان بزرگی که به سه قسمت خراسان شمالی، خراسان مرکزی و خراسان جنوبی تقسیم می شد چقدر از کشور جدا شد و وضعیتی که در طول سالهای سال داشتیم از دست رفت. تا اینجا ما مشاهده می کنیم در عصر مظفر الدین شاه است که بر اساس معاهده ی 1881 ایران موظف می شود بخشی از نواحی شرقی که از جمله آب هیرمن است را در اختیار کشوری دیگری قرار بدهد و ضمن مذاکرات بندی اضافه می شود که هر موقع تخاصمی بر سر آب بین طرفین ایجاد شد، ایران حق دخالت ندارد و بایستی به دولت بریتانیای کبیر پیغام بدهد و آنها به هر صلاحدیدی عده ای را احضار کنند، هیئت اعزامی انگلیسی بیاید و ترک تخاصم شود. به دنبال ماجراهایی که پیش آمد مدتها برسر آب هیرمن تنازع بود، عده ای از طرفین کشته شدند ، به خاک و خون کشیده شدند، مزارع خشکید و پادشاه ایران مظفرالدین شاه نامه نوشت به دولت بریتانیای کبیر در آن وقت و بعد از چندین ماه دولت انگلیس ژنرال بازنشسته ای به نام مک لوهان را به طرف ایران اعزام کرد که آنها بیایند و این منازعه را حل کنند. نتیجه ی اقامت مک لوهان چندین ماه در ایران با خرج و هزینه ی ایران این شد که بخش دیگری از خاک وطن هم از ایران جدا شود. این 5 تابلو همه بر اساس مذاکراتی بوده که هیچ ثمره ای برای کشور ما نداشته است. اما هشت سال دفاع مقدس به هیچ وجه امام راضی نشدند در هیچ لحظه ای مذاکره را با هیچ طرفی بپذیرند. و حتی عده ای از کسانی که درگیر تدارک جنگ بودند و در جریان دفاع مقدس بودند، و امروزه متأسفانه همانهایی هستند که چراغ سبز به غربی ها نشان می دهند اینها دست آخر جریان را به جایی رساندند که آن معاهده ی خاص صورت گرفت و قطعنامه ی 598 بر امام تحمیل شد. ولی در طول هشت سال حتی یک وجب از خاک کشور ما جدا نشد با آن همه تنشها و آزار و اذیتهایی که ملت ما کشیدند و چشیدند. و این نشان می دهد که طعم مذاکرات همانطور که مقام معظم رهبری بارها در سخنرانی هایشان فرمودند این است که مذاکرات بهانه ای است برای نفوذ بیشتر برای دشمن.
2- دستاوردها در منطقه که زمینه ساز بیداری اسلامی شد و ظهور جنبشهای مردمی را منجر شد و به همین دلیل موجب شد که سران و سرسپردگان غربزده ی عرب از امواج برخاسته از نهضت بیداری اسلامی وحشت کنند، به نوعی اقدام کردند به حرکتهای فرافکنانه و در مجموع کاری کردند که امروزه خودشان درگیر یک ماجراهایی هستند که به راحتی نمی شود از این ماجراها جدا شوند. در منطقه ی ما باز صحبت دیگری داریم در خصوص کرانه های مدیترانه من این صحبت را از اظهارات محمد حسنین هیکل عرض می کنم که 5 سال قبل وقتی که جرقه های انقلاب اسلامی در مصر زده شد مصاحبه ای با حسنین هیکل صورت پذیرفت و ایشان اذعان داشت که این انقلاب برگرفته از انقلاب اسلامی ایران هست، نماد همان هست و مظهریت همان را دارد، و بر اساس صحبتی که ایشان کرد اظهار داشت که ایران در طول تاریخ دو نوبت کرانه های مدیترانه را فتح کرد؛ بار اول در عهد هخامنشیان با قدرت و سیطره ی نظامی و گسترش مرزهای جغرافیایی، و بار دیگر در دوره ی جمهوری اسلامی با قدرت نرم ولایت فقیه! این هم اثری بود که جبهه ی ما را از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش داد و به سواحل مدیترانه کشاند.
اثر دیگری که در منطقه داشت ما امروزه شمارش معکوس سیاست نیل تا فرات را ملاحظه می کنیم می دانیم که بعد از جنگ جهانی دوم در 15 می 1948 دولت صهیونیستی در اندیشه ی تصاحب نیل تا فرات تأسیس شد ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، سایه ی شوم صهیونیسم به تدریج در حال برچیده شدن از فرات تا نیل است. این هم از جمله دستاوردهای انقلاب اسلامی در منطقه هست. همانطور که عرض کردم ظهور جنبشهای مردمی و در مجموع هدایت اذهان عمومی مردم جهان اسلام به مبارزه ی جدی و فراگیر با استکبار جهانی که این هم در جای خودش بسیار مؤثر بود. به همین دلیل غرب واکنش نشان داد در ارتباط با این نفوذ. من جا دارد به خاطر دلگرمی دوستان عرض کنم که اگر ما حرف از نفوذ دشمن می زنیم، به مراتب ما هم در جوامع غربی به لطف خدا بلکه در گستره ی جهان نفوذ داشتیم و این نفوذ، نفوذ مقدسی است و طبعا وقتی آنها نفوذ ما را بررسی می کنند، اقدام به مقابله به مثل می کنند، لذا حرکتهای شکننده ی دشمن واکنشی است به آن حرکت بسیار مؤثری که انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان داشته که به آن خواهیم رسید. به همین دلیل اقدام به راه اندازی فتنه ی داعش کردند. هنری کسینجر سال اول انقلاب اظهاراتی دارد که خیلی شنیدنی است که ما اثر این اظهارات را سالهای بعد در جریان القاعده و در مجموع در جریان داعش دیدیم. ایشان می گوید ما برای مبارزه با انقلاب اسلامی ایران تنها یک راه پیش رو داریم و آن اینکه یک انقلاب کاملا افراطی اسلامی وهابی در مقابل این انقلاب اسلامی شیعی ولایی ایجاد کنیم و همین را تدارک دیدند و بودجه ی کلانی اختصاص پیدا کرد به همین طرحی که آقای هنری کسینجر ارائه داد و شد آنچه که امروزه مشاهده می کنیم. ما باز مشاهده می کنیم نگرش دشمن را که حکایت از مؤثر بودن انقلاب اسلامی حتی در غرب و آمریکا می کند. مارک پالمر از مقامات و نظریه پردازان آمریکایی می گوید جمهوری اسلامی به قدرتی شکست ناپذیر تبدیل شده است که با روشهای سخت نمی شود آن را از پای درآورد و تنها راه سرنگونی جمهوری اسلامی، فروپاشی از درون است. و رویکرد خصمانه ترش از کنت پولاک هست که می گوید ما با یک قدرت شیطانی (منظورش قدرت انقلاب اسلامی است) روبرو هستیم که سی سال 5 رییس جمهور آمریکا را با شکست مواجه کرده است. ان شاء الله امسال و سال آینده در آخرین سال دوره ی ریاست جمهوری اوباما خواهد گفت که شش رییس جمهور را به بازی گرفته است. اینها آثاری است که ما مشاهده می کنیم.
همینطور در منطقه یکی از دستاوردها جلب مشارکت روسیه در تقابل با فتنه ی داعش بوده که این هم بسیار جالب توجه است، همسویی دارد روسیه با سیاستهای تنش زدایی ایران در منطقه و حتی در سخنرانی شب کریسمس در مسکو اعلام می کند که مردم روسیه اگر بنا دارند در ایام تعطیلات عیدشان مسافرتی داشته باشند، آنهایی که اهل خوشگذرانی هستند به ترکیه بروند، و آنها که می خواهند صداقت و صمیمیت و صفا و صلابت و استقامت را ببینند، به ایران بروند! و این خودش نشان می دهد که نقش انقلاب اسلامی هم در تغییر نگرش سردمداران شرق به چه صورتی است همینطور اعلام آمادگی به اینکه ما می توانیم فرهنگ اسلام ناب را در میان 40 میلیون مسلمان مقیم روسیه گسترش بدهیم.
3- دستاوردهای انقلاب اسلامی در قلمرو قدرت شرق
شرقی ها همیشه منتظر فرصتی بودند که یک عامل بازدارنده ای پیدا شود که بتواند سلطه و نفوذ غرب را کاهش بدهد. وقتی انقلاب اسلامی ایران پدید آمد، اینها خواه ناخواه یک رگ آرامش پیدا کردند، لذا آرامش خاطرشان در مقابله با جهان سیاسی غرب هست که نشان می دهد در مجموع همواره اینها در جستجوی یک عامل توانمند بازدارنده بودند و انقلاب اسلامی ایران تا حدود زیادی در این بازدارندگی نقش مؤثری ایفا کرد و امروزه ما در کمال اطمینان می توانیم بگوییم بخشی از قدرتِ قدرتهای شرقی مثل چین و روسیه مرهون نقش مؤثر انقلاب اسلامی در شرق هست.
4- دستاوردهای انقلاب اسلامی در قلمرو قدرت غرب
الهام بخش وجدانهای بیدار جهان شد که اینجا ما یک گذری داریم بر ما ورای ایران . وضعیت غرب را ابتدا عرض کنم که به چه صورتی هست. بسیار شکننده تر از آن چیزی که امروز تصور می شود. فضای فرهنگی حاکم بر جوامع غربی را ما می توانیم از نظر خود غربی ها بررسی کنیم از جمله از نگاه هنرمند مجسمه ساز به نام ریمون ماسون. تصاویری که می بینید 66 مجسمه است از انسانهایی که در شهر مونترال کانادا در خیابان دانشگاه مقابل دانشگاه مک گیل این مجسمه ها مستقر شده اند در سال 1985 بر چهار سکو این مجسمه ها قرار دارند. و تفسیری که آقای ریمون ماسون از این تصاویر دارد این است که این مرحله ی آخر را قشنگ به تصویر کشانده است. من ترجمه ی تابلویی که زیر این مجسمه ها هست را عرض کنم می گوید یک جمعیتی جمع شده اند ناگهان نوری تابش می کند، این نوری است که از یک آتش و یا یک رویداد و یا یک ایدئولوژی و یا یک آرمان ایجاد شده و متصاعد شده است. یک نور بسیار قوی ولی ناگهان خاموش می شود و جمعیت را در خاموشی رها می کند. وقتی که خاموشی صورت می پذیرد نفرت و وحشت و ترس و واهمه در بین جمعیت ایجاد می شود، جمعیت امیدشان را از دست می دهند و این نشان می دهد که مردم بسیار شکستنی هستند. این نشان می دهد انسان خصوصا انسان غربی چقدر شکستنی است. من تفسیری که از این چهار سکو دارم به این صورت است که نوری دمید، تفسیر اول توجه غربی ها را به خودش جلب می کند. نور دوم آنها را در تحیر می برد. نور سوم آنها را دچار ترس و واهمه می کند. و نور چهارم قسمت چهارم صفحه ی چهارم آنها را دچار توحش می کند. که این نکته ای است که ما به آن می پردازیم.
من چند خاطره داشتم که به نوعی می تواند در این زمینه راهگشا باشد و من فقط به یک خاطره اکتفا می کنم. خاطره ای که خودم شاهدش بودم. این کلمات را شما مرور کنید : “باور کنید من هوادار خمینی نیستم اما در مورد انقلابی که او به پا کرد نمی توان غیر منصفانه قضاوت کرد.” سال 1995 میلادی 1374 شمسی در کلاس درسی بودم که 15 دانشجو در آن بود. یکی از دانشجویان مقاله ای را تنظیم کرده بود و سرتاپای این مقاله توهین به امام و انقلاب اسلامی بود. تنها دانشجوی ایرانی در آن جمع بنده بودم. منتظر بودم به محض اینکه صحبتش تمام شد دستی بلند کنم به اعتراض. من کنار دست استاد نشسته بودم آقای پرفسور تورگال که سمت چپ من روی یک صندلی بلندتری نشسته بود. به محض اینکه من دست بلند کردم که اعتراض کنم، دست من را گرفت! من واهمه ام زیادتر شد، پیش خودم گفتم که می توانستم جواب یک دانشجو را بدهم اما اگر استاد نقطه نظر این دانشجو را بر اساس این مقاله تأیید کرد، پاسخ استاد دیگر سخت است. نه از این بابت که برای من سخت باشد بلکه دیگر پذیرش در جمع نیست. ولی به لطف خدا صحنه جور دیگری رقم خورد. ایشان به من گفت صبر کن من صحبتی دارم بعدا تو صحبت کن. بعد به آن دانشجو نگاه کرد و گفت شما در حق انقلاب اسلامی ایران جفا کردی، بی انصافی کردی! انقلابی که تازه صورت پذیرفته در یک نقطه ای از جهان آن هم جهان سوم، باید به آن فرصت بدهی تا خود را نشان دهد. بعد می خواست مطلبش را با ذکر یک خاطره ای تکمیل کند، سه نوبت گفت باور کنید من هوادار خمینی نیستم اما از تجربه هایم برای شما می گویم. سی سال است در دانشگاههای غربی کرسی تدریس جنبشهای اسلامی را دارم و هیچ انقلابی را موفق تر از انقلاب اسلامی ایران من تا به حال ندیده ام! به محض اینکه در ایران گوشه ای از جهان دوردست تر از مناطق غربی انقلابی صورت گرفت، انقلابی مذهبی، انقلاب اسلامی، من اثرش را فردا در این طرف دنیا مشاهده کردم. خبرها که مخابره شد و حادثه ی عظیمی که روی داد من اینجا مشاهده کردم از آن روز به بعد، دانشجویان مسلمان با سبک و رویه ی اسلامی ظهور پیدا می کردند در دانشگاهها، می دیدم که وضع حجاب دختران مسلمان خیلی بهتر شد و حتی بعد از مدتی متوجه شدم که دانشجویان مسلمان از ما درخواست می کردند که در دانشگاه یک جایی را اختصاص بدهیم به عنوان نمازخانه برای اقامه ی نمازشان. می گفت قبل از انقلاب کسی در این وادی ها نبود و اصلا رغبتی نمی کرد که اسلامیت خودش را نشان دهد حتی ایشان می گفت ما دانشجویان مسلمانی داشتیم از کشورهای اسلامی اما وقتی اینجا می آمدند از بابت اینکه رویشان نمی شد خود را با هویت اسلامی بروز بدهند، حتی اسم اسلامیشان را عوض می کردند! و حتی سعی می کردند که تابعیت خود را هم به فراموشی بسپارند اما این انقلاب یک موجی را ایجاد کرد که در اولین مرحله اینها را نسبت به دینشان راغب کرد. خب این گفته ها و اظهارات دیگری که هست. عذرخواهی میکنم، فایلش در اختیار شما عزیزان هست می توانید دریافت کنید.
من اشاره ای کنم برای جلسات سخنرانی که دارید برای اینکه دستاوردهایی که در غرب دارد بیشتر مشاهده کنید این صحبتهایی که من کردم خاطرات چندین سال قبل بود اما صحبتهای جدیدتری را آقای کالپ موپن دارد این را حتما جستجو کنید در اینترنت به نام همین آقا. ایشان جوان انقلابی امریکایی است، خیلی روزنامه نگار بیدار و بیدارگری است که الحمدلله چندین نوبت به ایران ما سفر کرده است. و مصاحبه های خیلی بیدار کننده ای با ایشان صورت پذیرفته است. ایشان حتی پای یکی از سخنرانیهای مقام معظم رهبری هم بوده است. خواهش می کنم که حتما هر فرصتی که پیدا کردید دنبال صحبتهای ایشان باشید و از صحبتهای ایشان بهرمند شوید. برای منبرهایتان تا ارزش انقلاب و ارزش امام و ارزش شهدا بیش از پیش برای همه ی ما بماند تجلیش، و به لطف خدا بتوانیم بهره برداری کنیم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بازدیدها: 6