برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 03-03-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خانهها رنگ مهمان ندارد، کوچه دارد خیابان ندارد
قهرمانان آن بیشمارند، گرچه تندیس و میدان ندارند
جرمشان چیست جز پایداری، مثل پروانهها بی قراری
گرد شمعی به نام همین خاک، انتحاری که پایان ندارد
یادمان رفت تکبیر و رگبار، غنچههایی که رفتند بسیار
لعن و نفرین به ما چون که امروز، قلب ما بوی باران ندارد
شهر خون، شهر آتش کشیدن، شهر تا آسمانها پریدن
از قداست در ایران نظیری، غیر طوس و خراسان ندارد
سرزمین در سکوتی عجیب است، آسمان در غروبی غریب است
میرسد مرد باران خدایا، در زمینی که مهمان ندارد
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان عزیزم. خانمها و آقایان، سالروز فتح خرمشهر را گرامی میداریم. سلام میکنیم به خرمشهر قهرمان، سلام میکنیم به محمد جهان آرا وقتی که گفت: بچهها اگر شهر سقوط کرد دوباره فتحاش میکنیم، مواظب باشیم ایمانمان سقوط نکند. سلام به همه شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس. خیلی خوشحالیم که امروز مهمان لحظات ناب و نورانی شما هستیم در آخرین روزهای ماه شعبان المعظم، انشاءالله همه ما آماده شویم برای درک روزها و شبها و سحرها و افطارهای بی نظیر ماه مبارک رمضان. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و صلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله. من هم خدمت شما و همه بینندگان و شنوندگان عزیز، همه یاران فتح خرمشهر و مقاومت هشت ساله عرض سلام و ادب و احترام دارم. امیدواریم خداوند ما را قدردان نعمت فرهنگ مقاومت قرار بدهد. روز سوم خرداد روز فتح خرمشهر و روز چهارم خرداد روز مقاومت دزفول است. 187 موشک به دزفول خورد. 330 بار بمباران هوایی شد. 2500 گلوله روی این شهر خورد. 2600 شهید داد ولی ایستاد. مقاومت خرمشهر و دزفول و خوزستان و و ایلام و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان و همه استانهای مرزی به ما یک درس داد، که اگر فرهنگ مقاومت داشته باشید امنیت دارید. عزت دارید، آرامش دارید، پیشرفت هم دارید ولی اگر در برابر فرهنگ مقاومت، فرهنگ ترس سراغ شما آمد حتماً ذلیل میشوید. حتماً ناآرام میشوید و پس رفت میکنید. حتماً شهدا و خدای شهدا از شما راضی نخواهند بود. امیدواریم که همه جامعه ما و مسئولین خدمتگزار و همه مردم عزیز این میراث دفاع مقدس که فرهنگ مقاومت و استقامت و جهاد و ایثار است، نگذارند در وجودشان و در خانوادهشان کمرنگ شود. مادران و زنان دزفولی شبها با چادر میخوابیدند و از شهر بیرون نرفتند. ولی چرا با چادر میخوابید؟ میتوانست از شهر بیرون برود. میگفتند: با چادر میخوابیم که اگر موشک خورد و بمباران شد، خواستند جنازه ما را در بیاورند، بی حیا نباشد! ولی میخوابیم تا بگوییم: در شهرمان ماندیم تا مقاومت کنیم.
خدا نکند امروز فرهنگ بی حیایی بخواهد جای فرهنگ حیاء و عفت را بگیرد. فرهنگ ترس بخواهد جای فرهنگ مقاومت را بگیرد. فرهنگ ذلت بخواهد جای فرهنگ عزت را بگیرد. خدا کند همه ما وارثان خوبی برای آن فرهنگ باشیم که «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/11) خدا وعده نداده که عزت را برای ما جاودانه نگه دارد. خدا فرمود: اگر مقاومت کردید، عزیز میشوید. دعای سلامت امام زمان را به یاد شهدا، به یاد جهان آراها، شریف قنوتیها، بهنام محمدیها بخوانیم که یاران ثابت قدم امام زمان(ارواحنا فداه) بودند. (قرائت دعای سلامت امام زمان) هدیه به ساحت مقدس امام شهیدان و هدیه به ساحت مقدس امام زمان و همه شهدایی که باعث این امنیت و عزت بودند، دسته گل صلواتی را هدیه کنیم.
شریعتی: حیفم میآید که به پدران و مادران صبور شهدا سلام نکنم، به همسران و فرزندان شهدا و به جانبازان گرانقدرمان. این روزها باید یادشان کنیم و بگوییم: ما قدر شما را میدانیم. سؤالات زیادی به دست ما رسیده است. سؤااتی که از طریق ایمیل و پیامک به دست ما رسیده است. از لطف و محبت شما صمیمانه سپاسگزار هستیم. من بدون مقدمه سؤال اول را که یک دختر خانم شانزده ساله برای ما فرستادند، بخوانم.
سلام کردند و گفتند خواهش میکنم حتماً سؤال مرا بخوانید. من دختری شانزده ساله هستم و پدر من مردی مؤمن و مقید به نماز و روزه و خمس و زکات و دیگر واجبات و حتی مستحبات است. اما من به تازگی متوجه شدم که ایشان مدتی است مطالب نامناسبی را در اینترنت مشاهده میکنند و از طرفی هم امروز در ماه شعبان، روزه هستند. حالا من چه کار کنم. چطور ایشان را از این کار منصرف کنم که نه باعث بی آبرویی بشوم و نه بیاحترامی کرده باشم؟ واقعاً انتظار چنین کاری را نداشتم. چون پدرم معتقد به دین است. این کار پدرم مرا نسبت به ازدواج بدبین کرده است و فکر میکنم دیگر نتوانم به کسی اعتماد کنم. چرا که پدر من با اینکه معتقد هستند چنین کاری کردند چه برسد به مردی که هیچ شناختی از او نخواهم داشت. حاج آقا خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. بگذارید اینطور به این سؤال پاسخ بدهم. خرمشهر، خرمشهر بود. اشغال شد توسط دشمنان و خونین شهر شد. باز دوباره فتح شد و خرمشهر شد. شما به جملهی قشنگی از شهید جهان آرا اشاره کردید. هر شهری سقوط کند دوباره برمیگردد ولی اگر ایمان سقوط کند معلوم نیست دوباره برگردد. اول خطاب به پدر و مادرها میخواهم بگویم چون واقعاً دغدغهی ایمانی این دختر، سؤال کننده دختر است. فرزند این خانواده است. همیشه هم به من و شما متذکر میشوند که سؤال سؤال کننده را پاسخ بدهید. شما به حواشی میپردازید. ولی عزیزان بیننده میدانند هر سؤالی مخاطبان مخصوص خودش را دارد. شاید سؤال را یک نفر کرده ولی قطعاً پدر و مادر و مخصوصاً پدر این دختر و این پدرها مخاطب این سؤال هستند. بگذارید من اول نگاه به او بکنم.
دل این پدر خرمشهر بوده است. دختر ناراحت است که چرا دل پدرش دارد خونین شهر میشود. شیطان از یک جا نفوذ کرده است. پدر اهل روزه است. اهل معتقدات دینی است. اهل مستحبات و اهل دیانت بوده است. شاید اگر بپرسی سنش اقتضاء کرده باشد، جبهه هم بوده باشد. ولی شیطان دارد از یک گوشه نفوذ میکند آن هم از فضای مجازی و وسوسههای شهوانی است. دارد دلش را محاصره میکند. هنوز دل این پدر را فتح نکرده چون روزه است. ولی دارد نفوذ میکند. پدرهای عزیز، مادرهای عزیز! من به هم سن و سالهای خودم میگویم. فکر نکنیم اگر دیروز جبهه بودیم، حصاری بستیم که دیگر شیطان نمیتواند نفوذ کند. فکر نکنیم اگر اهل نماز جماعت و روزه مستحبی و احیاء و شب زندهداری و اربعین و زیارت هستیم، غیر قابل نفوذ هستیم. نه! شیطان دارد نفوذ میکند. شاید اسمش کنجکاوی در این سایتها و کانالها باشد ولی شیطان دارد نفوذ میکند. ای پدرهای بزرگواری که حواستان نیست. من میدانم شما به عنوان کنجکاوی در این کانالها میروید، اما تبعات دنیایی کارتان را ببینید. این دختر دسته گل شما، پسر شما وقتی از این قصه با خبر میشود این دختر دسته گل شما دارد به اصل دین بدبین و بی اعتماد میشود. به اصل دین مدارها بدبین میشود. دارد بی اعتماد میشود. گاهی وقتها من پدر فکر میکنم رفتم و بچه من نمیتواند رمز موبایل مرا باز کند. رمز باز کردن کاری ندارد. فایلها را بررسی کردن کاری ندارد. بچهها امروز خیلی جلوتر از پدر و مادرها هستند. بعضی پدرها میگویند: ما تاریخچه آن چیزهایی که نگاه کردیم را پاک میکنیم. میگویم: باشد، تاریخچه موبایل و لب تاپ و تب لت را پاک کردید، تاریخچهی پرونده خدا را هم میتوانید پاک کنید؟ آیه 49 سوره کهف میگوید: «لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها» اینجا آبروی ما دارد پیش بچه ما میرود. آنجا هم آبروی ما پیش انبیاء و اولیاء میرود. روز آخر ماه شعبان است. «إلهي قد سَتَرتَ علیَّ ذنوباً في الدّنیا و إنا أحوجُ إلی سترِها فی الأخری» اینجا احتمال میدهیم بچه من ندید. دختر و پسر من ندید. برادرم ندید. خواهرم ندید. همکارم ندید. در قیامت چه کار میخواهم بکنم؟ پدر و مادرهای عزیز به شما میگویم. برادر بزرگها! یک سؤال داشتیم برادری نسبت به برادرش دغدغه داشت و نگرانش بود. «يَأْتِ بِما غَلَ» (آلعمران/161) هرجا غل و غش کردی، روز قیامت جلوی شما میآورند، «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزله/7 و8) «يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُم» (زلزله/6) با این آیات میخواهم چه کار کنم؟
اما خطاب به این دختر خانم گل و همه دخترخانمهایی که غصه پدر را میخورند. غصه مادر و برادر را میخورند. آقا پسرها و دختر خانمها، شما باید سه تا کار را انجام دهید. 1- اجازه تفحص در وسایل شخصی پدر و مادر را ندارید. چرا رفتی دیدی؟ احتمال هم میدادی، حمل بر صحت کند و فقط برای پدرت دعا کن. چون بروی ببینی تو به هم میریزی و یک کار خطایی داری میکنی. در مسائل خصوصی تفحص نکن. دین به ما اجازه داده است. ببین الآن به هم ریخته شدی! دین به ما اجازه داده اگر کسی در یک لیوان مشکوک هم چیزی میخورد، بگو: دارد آب میخورد. برای اینکه تو به هم نریزی و ذهنیت تو در مورد یک مؤمن خراب نشود. پدرت مؤمن است.
2- خواهش میکنم نگاه ما صفر و صدی نباشد. یعنی الآن در ذهنش این است که پدرش باید خوب خوب باشد، حالا که نماز میخواند و روزه مستحبی میگیرد و کارهای خوب میکند نباید هیچ گناهی بکند، یا اگر پدرش کار بد کرد دیگر اصلاً خوبیهایش را نبیند. اینجا صفر و صد است. نه، ما همه انسانها میتوانیم و امکان خطا برای ما هست، «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا» (انسان/3) ما بیاییم به همه آدمهایی که دور و اطرافمان هستند بالبداهه بیست بدهیم. اگر خطایی دیدیم یک ذره نمرهشان را کم کنیم، میشود 5/19. پدر تو قرار بود با آن اعمال قشنگ در چشم تو نمرهاش بیست باشد، حالا خطا دیدی نابودش نکن، بگو: نوزده شده. در مورد آدمهای دیگر هم همینطور است. مجری، بازیگر، هنرپیشه، پلیس، ورزشکار، روحانی، مداح، یک اشکالی از کسی میشنویم. بنده خطایی کردم، نمره مرا صفر نکنید. اولاً حسن ظن داشته باشیم و دوم اینکه نزنیم همه چیز را نابود کنیم. نکته سوم اینکه اگر من خطا کردم، اگر پدر خطا کرد، چون آخر میدانم به چه کسی اعتماد کنم. همه را تعمیم ندهیم. یک نفر خطا کرده، چرا میگویی: همه پدرها؟ همه متدینها؟ اجازه تعمیم دادن نداریم! همچنان که بارها گفتیم: اگر یک دکتر خطا کند، نمیگوییم: همه دکترها، میگوییم: این دکتر! چرا به متدینها و دین مدارها که میرسیم میگوییم: همه آنها، درست است شما علاقهمند به این جایگاه هستید و نمیخواهید این جایگاه کوچکترین خطایی به آن بخورد. پس پدرها حواسشان باشد که بچهها غصه میخورند. امام زمان هم غصه میخورد. پدر بزرگوار، اگر دخترت غصه میخورد، امام زمان بیشتر غصه میخورد. شما اهل نماز هستید، اهل روزه هستید، کار خلاف نکنیم. نه برای کنجکاوی، دخترها و پسرها هم توجه کنند نسبت به پدرها دعا کنند. دعای بچه برای پدر و مادر مستجاب میشود. البته اگر گاهی وقتها توانستیم یک نفری پیدا کنیم که آن پدر ما را نمیشناسند، بتواند غیر مستقیم به پدر ما به صورت یک داستانی بگوید، خوب است.
مثلاً یک نمونه داشتم، دختری میگفت: از سیگاری بودن پدرم ناراحت هستم. گفتم: برو به کسی بگو که پدرت را نمیشناسد. او بیاید یک داستان برای پدرت بگوید. آسیبها را برایش بگوید. گفت: الحمدلله اثر کرد و خوشحال بود. مثلاً یک غریبهای، در تاکسی، در مغازهای، در مسجدی، معلمی، روحانی که خیلی پدرت با او رودروایسی ندارد که خجالت بکشد. دختر خیلی خوب گفته است، گفته: نمیخواهد خجالت بابا را ببیند. بابایی که دخترت نمیخواهد خجالت تو را ببیند. شما هم یک کاری نکن که روز قیامت نزد همه انبیاء و اولیاء خجالت بکشی. امروز حس میکنم به برکت شهدای مظلوم خرمشهر و مقاومت دزفول خدا دعاهای ما را بهتر مستجاب کند. خدایا به آبروی محمد و آل محمد لذت گناه را از دل همه گنهکارها بگیر.
شریعتی: یک وقتهایی آدم میترسد که علیرغم اینکه تو مقید به نماز و روزه و واجبات دینی و حتی مستحبات هستی، ولی واقعاً نمیتوانی بگویی: من در یک وادی امن قرار دارم. جای من خیلی خوب است و شیطان حریف من نیست.
حاج آقای ماندگاری: برای همین گفتند این دعا را زیاد بگویید. «الهی لا تَكِلْنِي إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَدا» (کافی/ج2/ص581) در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم. ماه مبارک رمضان پیغمبر فرمودند دست و پای شیطان در غُل و زنجیر است. اما معنایش این نیست که گناه نمیشود. معنایش این نیست که وسوسه نیست. معنایش این است که بستر برای خود بودن خیلی بیشتر فراهم است. خدا بستر را فراهم کرده که ما خوب باشیم. لذا اگر خدا یک لحظه ما را به خودمان وا بگذارد، معلوم نیست آن کسی که اهل روزه یا نماز شب است به گناه نیافتد. قصهی برسیسای عابد را تکراری است قبلاً گفتیم. قصهی قشنگی است. مستجاب الدعوه بود. ولی یک لحظه غفلت کرد. دستت را از دست خدا جدا کنی، طعمه شیطان میشوی. در خیابانها بچه دزد است. شیطان مؤمن دزد است. آدم دزد است. آیهای که فرمود: از جلو میآید. از پشت سر میآید. از سمت راست میآید و از سمت چپ میآید.
یک روز از حاج آقای رفیعی عزیز شنیدم، یک روایت قشنگی از امام باقر خواندند. فرمودند: امام باقر علیه السلام در ذیل این آیه فرمودند: از جلو میآید، یعنی از طریق قیامت میآید. میگوید: اوه… قیامت خیلی دور است. کارت را بکن، بعد توبه میکنی. از پشت سر میآید و از طریق اولاد میآید. خَلف آدم هستند. از سمت راست میآید، از طریق دین میآید. توجیهات دینی میکند. از سمت چپ میآید از طریق دنیا میآید. جلوهگری دنیا، یعنی ما را محاصره کرده است. یک لحظه دست ما از خدا و ولی خدا جدا شود، نمازخوانها و نماز شب خوانها را زمین میزند. خدایا پناه میبریم به تو از وسوسههای شیاطین جن و انس.
نماز صبح یک نافلهای دارد. توضیحاتش در مفاتیح هست. نافله نماز صبح دو رکعت است. بعد از دو رکعت مستحب است به مدلی که مرده را در قبر میخوابانند مؤمن در سجادهاش بخوابد. یعنی دست راستش زیر صورتش به بدنه راستش رو به قبله بخوابد. دو سه خط دعا است. یک قسمتش این است. «اعوذ بالله من شر فسقة الجن و الانس و اعوذ بالله من شر فسقة…» در حاشیه مفاتیح هست. نوشته: آداب نافله نماز صبح و اذکاری که آنجا هست. حس میکنم این خیلی تذکر قشنگی است. هر روز صبح آدم مدل قبر خوابیدن، در سجادهاش بخوابد. من برای خودم تذکری بوده است. گفتم: الآن حس کن سنگ لحد روی صورتت است. دیوار قبر هم نزدیک است، چه حسی داری؟
شریعتی: سلام و احوالپرسی کردند و گفتند: ابتدا لازم به ذکر است در خانواده، من تنها فردی هستم که برنامه شما را نگاه میکردم ولی الآن همه خانواده هر روز با شوق برنامه شما را دنبال میکنند. آقای ماندگاری مدتهاست که یک فکر مثل خوره مغز مرا میخورد. هرچقدر بر شیطان لعنت میکنم و استغفار میکنم باز این فکر مرا عذاب میدهد. سی سال دارم و زندگی خیلی معمولی داریم و تمامی مشکلات و سختیهای زندگی. سالهاست که در مطب دکتری با مدرک کارشناسی ارشد منشی هستم با حقوق 150 هزار تومان، میدانم این پول چیزی نیست و بارها تصمیم گرفتم که سر کار نروم. ولی نرفتن من فایده ندارد. هر روز موقع رفتن به سر کار و برگشت به خانه مثل دو دوست با خدا حرف میزنم. برایش شعر میخوانم و درد دل میکنم و دعای ماه رجب را هر روز در تمام سال زمزمه میکنم. گاهی وقتها جوانهای هم سن و سال خودم را میبینم که چقدر خوش هستند. ازدواج کردند، سر خانه و زندگیشان هستند، من خودم را با آنها مقایسه میکنم و بعد با خدا بحثم میشود. ولی بعد پشیمان میشوم. البته به نوعی منت کشی میکنم. اینها را گفتم که بدانید من عاشق خدا هستم یک طور دیگر! آقای ماندگاری مشکل من این است که به عدالت خدا شک میکنم، مگر این عدالت است که بعضیها بدون هیچ غمی زندگی کنند. هیچوقت نتوانستم پول پس انداز کنم. تا خرج یک عمل ساده مادرم را بدهم. بعد بعضیها اینقدر پول دارند که نمیدانند کجای صورتشان را عمل کنند. عمر ما تمام شد رفت پس چرا هیچکدام از رؤیاهای ما برآورده نمیشود؟ چرا هیچکدام از نذرها جواب نمیدهند؟ این فکر مرا عذاب میدهد. هرچه بیشتر فکر میکنم بیشتر عذاب میکشم و نمیخواهم با این افکار پوچ و با این حد از فکرم عدالت خدا را زیر سؤال ببرم، لطفاً مرا از این عذاب نجات بدهید و برایم دعا کنید. شیطان در بد موقعیت مرا اسیر کرده است.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. امروز همه سؤالها فتح خرمشهری است. این سؤال را میخواهم اول به یک مخاطب دست دوم پاسخ بدهم. قابل توجه آقای دکتری که ایشان منشی دفترشان است. مشابه ایشان کم نیست. کسی باور میکند آن آقای دکتر در یک مطبی اینقدر درآمدش پایین باشد که بیشتر از 150 هزار تومان نتواند به ایشان بدهد؟ یکوقت من مطب شما کار میکنم، مغازه شما کار میکنم، شما میگویید: این مغازه ماهی هشتصد هزارتومان بیشتر درآمد ندارد. سیصد تومان برای تو و پانصد تومان برای من. من میگویم: خیلی خوب کلش کم است، که حالا سهم من کم میشود. مردم شما باور میکنید آقای دکتری حتی دکتر عمومی، درآمدشان آنقدر کم باشد که فقط به این خانم با این سن و با مادر مریض و با این شرایط و فوق لیسانس ماهی صد و پنجاه هزارتومان بدهند؟ قابل توجه کارفرماهایی که دارند آدمها را استثمار میکنند بخاطر بیچارگی و نداری. این خانم از اینجا برود 150 هزار تومان را جای دیگر گیر نمیآورد. یا این آقا میگوید: تو نیایی یکی دیگر میآید با صد تومان حقوق! من خیلی فکر کردم بگویم یا نگویم. قدیم کسی را که به خدمت میگرفتند، پول غذا و صبحانه و ناهار و شامش را میدادند. پول لباسش و جای خوابش را هم میدادند. اسمش هم خیلی بد بود، بردهداری بود. آقای پول غذای این خانم، سه وعده اگر در یک ماه بخواهد بدهند، پول لباس و جای خوابش را بدهند، 150 تومان میشود. پول کرایه را بدهند، 150 هزار تومان میشود؟ کارفرماهایی که اینطور دارند ظلم میکنند، باعث میشود این یقه خدا را بگیرد. خدا که به او ظلم نکرده است.
شریعتی: یعنی بی عدالتی ما عدالت خدا را زیر سؤال میبرد؟
حاج آقای ماندگاری: چون مردم با ما طرف هستند. میگوید: اینکه اینقدر داراست دارد به من ظلم میکند. خدا دارد میبیند. اما این کارفرمایی که اینطور ظلم میکند، آنهایی که مهمانیهای آنچنانی و بریز و بپاشهای آنچنانی دارند، جهیزیه صد میلیونی میدهند، یکی صد میلیون جهیزیه بدهد و یکی پنج میلیون هم نداشته باشد جهیزیه بدهد؟یکی نمیداند کجای صورتش را عمل کند و یکی نداند که غده سرطان مادر را چطور عمل کند؟ یعنی مردم عزیز حواسمان باشد، گاهی وقتها رفتارهای ما با خودمان، کسی بریز و بپاش آنچنانی در خانهاش دارد و کارگری هم ندارد ولی اطراف دارند میبینند. ما در جزیره زندگی نمیکنیم. در عالمی زندگی میکنیم که اطراف ما پر از گرفتار هستند. نمیتوانم بگویم: چهار دیواری اختیاری، مال خودم است! شما برای نماز طوری رفتار میکنید که در پوشش بچهها، در خوراک بچهها، در جهیزیه بچهها، در مهمانیها، در برخورد با کارگر و منشی، در برخورد با خدمتگزارت، در برخورد با اطرافیانت، داری کاری میکنی که او فقط به خدا بدبین میشود. پس یک بخش از جواب ما در این سؤال قابل توجه انسانهایی است که با رفتارشان دارند کاری میکنند که امثال این دختر، پسر، مرد و زن به عدالت خدا شک کند و همه اعتقاداتش بریزد. اینها دزد اعتقاد مردم میشوند! سارق اعتقاد مردم! دارد میگوید: اگر خدا، پیغمبر اینها هم اینطور هستند، من نعوذ بالله آنها را نمیخواهم!
اما خطاب به این دختر خانم، اتفاقاتی که برای ما میافتد سه حالت دارد. اگر کم کاریهای خودمان بوده از خدا بخواهیم و کمک ما کند جبران کنیم. احتمال دارد بعضی از موارد خودتان هم در سؤالها شاهد بودید. دختر خانمی، مادری گفته: دختر من از هفده سالگی خواستگار داشت، رد کردیم. حالا که سی ساله شده است و مدرک دارد دیگر خواستگار ندارد. اگرکوتاهیهای خودمان بوده استغفار کنیم. اگر کوتاهیهای دیگران بوده، خدا انشاءالله آنها را هدایت کند. اما در هر دو صورت یک بشارت از طرف خدا میدهم. چه کوتاهی ما باشد که توبه کنیم، چه کوتاهی دیگران باشد، خدا یک باکسی برای جبران گذاشته است. هرچه به ما کمبود رسیده است، خدا جبران میکند. وعده داده به نام آخرت قسمتی از حیات ما در آخرت است که اصل کاری هم هست، «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان» (عنکبوت/64) خدا آنجا جبران میکند. البته در خیلی از روایات هم فرموده: در دنیا جبران میکند.
اگر از کل زندگی دنیا که نا امیدانه گفتید: همه عمر ما رفت و سی سال سن دارید، اگر در کل عمر دنیا خدا جبران نکرد، بدانید چیزی در محضر خدا تحمل سختی گم نخواهد شد. آنهایی که هیچ غمی ندارند، آنها هم جبران میشود و شما هم که زندگیتان پر از غم است، شما هم جبران میشود.
شریعتی: یکوقتی هم گفتید: ظاهر زندگی آدمها هم خیلی مد نظر نباشد. ممکن است آنهایی هم که خیلی ظاهر خوبی دارند و خوشحال هستند و خوش هستند، باطنشان خیلی به هم ریخته باشد.
حاج آقای ماندگاری: بگذارید امروز چون روز فتح خرمشهر است. یک آیه را هدیه بدهم. آیه 170 سوره آلعمران میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون، فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون» (آلعمران/170) همان لحظهای که بچههای ما زیر تانکها له میشدند، شاید با گوشه چشمی دیدم که بعضیها با اینکه جنگ بود، در کاخشان بی غم نشستند. لحظهای که بهنام محمدی داشت زیر تانک له میشد، حسین فهمیده 36 هزار دانش آموز شهید ما و 232 هزار شهید ما داشتند زیر آوارها، در گلوله بارانها، تیر خوردنها و ترکش خوردنها دست و پا میزدند و به خدا میگفتند: ای خدا عدالتت کجا رفته است؟! یکی دارد در بهترین نعماتش دست و پا میزند و یکی دارد زیر تیر و ترکش دست و پا میزند. یک گوشه چشمی به آنها داشتند، خدا فرمود: جبران میکنم. این آیه میگوید: جبران کردم. «فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ» به من و شما بشارت میدهند هرچه اینجا سختی کشیدی، آنها جبران میشود.
یک آیه دیگر هم در سوره واقعه است. آنهایی که اینجا خیلی خوش گذران بودند و خوشگذرانی آنها از نوع حرام بود. آنجا خیلی سخت میگذرانند. میگویند: «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ» (واقعه/45) غصه نخورید، آنهایی که به قول شما نمیدانند دیگر کجا را عمل کنند، خیلی دارند دیگر خوش گذرانی میکنند. اگر به حرام باشد، آنجا به اینها میگویند: «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ» شما خوش گذرانی کردید. هم خوش گذرانیها آنجا جبران میشود، هم سختیها آنجا جبران میشود. پس اصلاً غصه نخورید. سر خدا در حساب و کتاب است.
شریعتی: فردا انشاءالله از شیراز خدمت شما هستیم. مراسم چهارمین دوره ختم قرآن کریم هست. با حضور کارشناسان عزیز در خدمت شما هستیم. از حرم احمد بن موسی شاهچراغ خدمت شما عزیزان خواهیم بود.
گفتند: من دختر هفده سالهای هستم که تا الآن به شکر خدا و دعای خیر پدر و مادر تا جایی که توانستم وظایف شرعی و دینی را انجام دادم. این روزها که در آستانه ماه مبارک رمضان است. ما نزدیک به شروع امتحانات نهایی و دیپلم هستیم. متأسفانه امتحانات ما مقارن با ماه مبارک رمضان شده است. این روزها خیلی از این اتفاق گلایه میکنند. حدود یک سال چشم انتظار ماه مبارک رمضان و بهرهمندی از آن بودیم. از طرفی هم در اطراف ما پر از وسوسههای شیطان است. دوستانی که میگویند: روزه نگیر و از این حرفها. با همه اینها مصمم شدم برای روزه گرفتن با همه سختیهایش، اما واقعاً نگران هستم آیا خداوند این سختی که من تصمیم به تحمل آن گرفتم را پاسخ میدهد یاد نکند که هم نمرات خوبی در امتحان کسب نکنم و هم روزههای من بی ارزش و بی اجر باشد. لطفاً مرا در رسیدن به آرامش قلبی و همچنین انتخاب راه صحیح راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: باور کنید دختر خانم گل، آقا پسرها و دانشجوها و دانش آموزان عزیز، حتی طلبههای عزیز چون همه گله دارند. امتحانها در ماه رمضان است. «وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ» (روم/47) یقیناً «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» (محمد/7) و صدها آیه دیگر، یقیناً این استقامت دینی شما دیده میشود. و این سختی که شما میکشید، مثل سختی سؤال قبل قطعاً پاداش داده میشود. «وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت/30) یقیناً روزی که شما پاداش میگیرید، آنهایی که بخاطر این سختی روزه خوردن غصه میخورند، «یوم الحسرة» آنها حسرت میخورند. فرق من با او این بود که هفده، هجده ساعت روزه گرفت و هم درس خواند و ما فقط درس خواندیم. قطعاً آنها غصه خواهند خورد. هرکس بخاطر سختی روزه خواری کند و تکلیفش را نبیند حتماً حسرت خواهد خورد. اما دو سه نکته دیگر در این سؤال میبینم. 1- انصافاً آدم از دیدن ایمان این جوان هفده ساله لذت میبرد. من طلبه خجالت کشیدم. من از اول سال شاید انتظار ماه رمضان را به اندازه او نداشتم. چقدر قشنگ است. من باید به پدر و مادرهای گلی که چنین دسته گلهایی تربیت کردند تبریک بگویم. دختر خانم هفده سالهای که انتظار ماه رمضان و روزه داری و سحرخیزی و انتظار آن حال و هوای قشنگ را دارد. من یک سؤالی از مسئولین بکنم، چه مسئولین آموزش و پرورش و تبلیغات، چه حوزههای علمیه و آموزش عالی، برای تعطیلات نوروز همه جا ستاد تسهیلات نوروزی راه میاندازند و بسیج میشوند. خیلی کار خوبی است. مردم میخواهند ده، پانزده روز تفریح کنند و باید کمکشان کرد. ما ستاد تسهیلات رمضان نباید راه بیاندازیم؟ هرکسی که دغدغهی دین دارد. گاهی وقتها نه تنها ستاد تسهیلاتی راه نمیافتد و از آن طرف هم جملاتی شنیده می شود که انشاءالله اشتباه شنیدیم. میگویند: ماه رمضان هم مثل باقی ماهها، در نگاه خدا ماه رمضان مثل باقی ماهها نیست. «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» (بقره/185) افضل شهور است. شهر الله الاکبر است. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» (أمالي صدوق، ص 93) ستاد تسهیلات درست کنید مردم برکت جمع کنند. مردم رحمت جمع کنند. مردم مغفرت جمع کنند. حاج آقا کارها تعطیل شود؟ نه. یک مقداری از کارها کمتر شود. ساعتی کم شود، کار به گونهای تنظیم شود که سفره معارف در همه ادارات و مدارس پهن شود. کارهای سخت را در ماه رمضان نخواسته باشیم. امتحانات یا قبلش باشد یا بعد باشد، همه دانش آموزان ده روز بعد از ماه رمضان بیایند امتحان بدهند. صدا و سیمای ما دغدغه رمضان دارد انشاءالله بیشتر هم داشته باشد. همه برنامهها بر این است که مردم سحر بیدار باشند. افطارها، صحبتها و معارف دین را بشنوند. آموزش و پرورش همه تسهیلاتش برای این باشد که این دختر خانم نه ساله برای اولین روزه داری آماده شود. دانشجویان عزیز، هوا گرم است. تابستان است. بلندترین روزهای سال است. 6 خرداد تا 5 تیر بلندترین روزهای سال است. اگر همه دغدغهی دین مداری داشته باشند، حداقل به اندازه تسهیلات نوروزی، کاری کنیم که روزه داری هم آسان شود. حتی برای رانندهها، کارمندها، برای دانش آموزان، نانواها، برای هر شغل و کسب و کاری، دولت و ملت و نظام و حوزه همه دست به دست هم بدهند که عزیزی که میخواهد هم کارش را داشته باشد، هم درسش را داشته باشد و هم بندگیاش را داشته باشد. نگوییم: مثل روزهای قبل، خوب او هم مثل روزهای قبل میگوید: نمیتوانم روزه بگیرم. بگوییم: چه ربطی به دین مردم داریم؟ میخواهد بگیرد، میخواهد نگیرد. حکومت دینی باید درد دین داشته باشد. من همینجا از مسئولین بزرگوار تقاضا میکنم بیایید همین الآن اعلام کنید ستاد تسهیلات ماه رمضان برای شاغلها و کارگرها و کارمندها، یک ساعت کار را کم کنند. یک کمک آذوقه برای ماه رمضان بدهند. یک فضای لطافتی را درست کنند که مردم آن برکت و رحمت و مغفرت ماه رمضان را بچشند.
پیغمبر اکرمصلی الله علیه واله فرمودند: اگر مردم بدانند، من میگویم: اگر مردم و مسئولین بدانند که ماه رمضان چه خبر است، از خدا میخواهد همیشه رمضان باشد. ولی ما یک کاری سر مردم و دانشآموزانمان نیاوریم که بگویند: ای کاش هیچوقت رمضان نمیآمد. خدایا دغدغهی دینداری ما و مسئولین ما را بیش از پیش قرار بده.
شریعتی: از شما خیلی ممنونم که سؤالات شما بهانهای است برای شنیدن حرفهای خوب، انشاءالله خدا به همه ما توفیق بدهد که بتوانیم دغدغهی دین داشته باشیم و بتوانیم دین دار خوب و واقعی باشیم. امروز صفحه 590 قرآن کریم، آیات ابتدایی سوره مبارکه بروج در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «9» إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِيقِ «10» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ «11» إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ «12» إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ «13» وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ «14» ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ «15» فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ «16» هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ «17» فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ «18» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ «19» وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ «20» بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ «21» فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ «22»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان. سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجهاى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مىداشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمانها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. همانا كسانى كه مردان و زنان با ايمان را مورد آزار و شكنجه قرار دادند و توبه نكردند، پس براى آنان عذاب دوزخ و همچنين عذاب سوزان است. همانا براى كسانى كه اهل ايمان و عمل صالح هستند، باغهايى بهشتى است كه نهرها از زير آن جارى است، اين است رستگارى بزرگ. همانا قهر و مجازات پروردگارت شديد است. بى ترديد اوست كه (آفرينش را) آغاز مىكند و باز مىگرداند. و هموست بخشنده و دوستدار (مؤمنين). صاحب عرش و داراى مجد و عظمت. آنچه را اراده كند حتماً انجام مىدهد. آيا سرگذشت آن سپاه به تو رسيده است؟ (سپاه) فرعون و ثمود. آرى، كافران (پيوسته) در تكذيب (حق) هستند. و خداوند از هر سو بر ايشان احاطه دارد. آرى آن قرآن مجيد است. كه در لوحى محفوظ ثبت است.
شریعتی: دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای ماندگاری: «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» خدایا به آبروی قرآن و ماه قرآن که باید بشارت آن را به همه شما دوستداران ماه رمضان بدهیم، قسمت میدهیم ایمان به اینکه تو جبران میکنی به همه آنهایی که در فشار هستند، در مشکلات و غم و غصه هستند، بیش از پیش عنایت بفرما. توفیق تنبه و جبران به همه آنهایی که دارند خواسته یا نا خواسته ظلم میکنند و مردم را به عدالت خدا بدبین میکنند عنایت بفرما. به محمد و آل محمد توفیق جمع بین تحصیل و روزه داری و دین داری، جمع بین کار کردن و روزه داری، جمع بین فعالیت و روزه داری به همه آنهایی که فکر میکنند اگر روزه بخورند، موفقتر هستند، را عنایت بفرما. ما را آنی و کمتر از آنی به خودمان وا مگذار. فرج امام زمان ما را نزدیک بفرما. مریضها لباس عافیت بپوشان. توفیق ورود پاک و مطهر و پر استفاده در ماه مبارک رمضان به همه ما عنایت بفرما، هرکس خدمت میکند خدایا بر توفیقش بیافزا. هرکس خیانت میکند توفیق جبران عنایت بفرما و اگر قابل هدایت نیست، رسوایشان بفرما. خدایا به محمد و آل محمد باران رحمتت را با عافیت بر ما نازل بفرما. آنهایی که اولاد و همسر ندارند، آنهایی که امکانات ندارند، به آبروی شهدای خرمشهر به آنها عنایت بفرما. شهدا و امام شهیدان و اموات و شهدای مدافع حرم را با اولیای خودت محشور بفرما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شریعتی: بهترینها نصیب شما شود. «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ»
منبع: سمت خدا
بازدیدها: 316