سخنرانی مکتوب| حجت السلام محمد مهدی میرباقری؛ رزق های معنوی ماه محرم (1) (سمت خدا)

خانه / علما وسخنرانان / سخنرانان مرتبط با هیات / حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری / سخنرانی مکتوب| حجت السلام محمد مهدی میرباقری؛ رزق های معنوی ماه محرم (1) (سمت خدا)

آن چه که موجود زنده برای دوام حیات خودش محتاج به آن است از آن تعبیر به رزق می‌شود بنابراین

93-08-03-حجت الاسلام والمسلمین میر باقری- رزق‌های معنوی ماه محرم

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: رزق‌های معنوی ماه محرم

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين میرباقری

تاريخ پخش: 93/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

روز و شب در دل دریایی خود غم داریم * * * این اشک ارثی است که از حضرت آدم داریم

شادی هر دو جهان در دل ما پنهان است * * * تا غمت در دل ما است مگر غم داریم

گاه در هیئت رعدیم و پر از طوفانیم * * * گاه در خلوت خود بارش نم نم داریم

تازه آغاز حیات است شهید تو شدن * * * ما فقط غمزه ی چشمان تو را کم داریم

عقل در دایره ی عشق تو سرگردان است * * * عقل و عشق است که در ذکر تو با هم داریم

در قیامت دل ما در پی قدقامت توست * * * ما چه کاری به بهشت و به جهنم داریم

خنده ات جنت و اخم تو عذابی است الیم * * * خوف داریم اگر از تو رجا هم داریم

از ازل شور حسین بن علی در سر ماست * * * تا ابد در خود داغ محرم داریم

شریعتی: سلام می‌گویم به همه­ی هم وطنان خوب خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می‌کنم در هر کجا که هستید بهترین‌ها نصیب شما شود پیشاپیش فرا رسیدن ماه محرم را به همه ی شما تسلیت می‌گویم سلام حاج آقای میرباقری خیلی خوش آمدید.

حاج آقا میرباقری: سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما و همه ی همکاران عزیز و بینندگان ارجمند عرض ادب و سلام و احترام دارم و این ایام را تسلیت عرض می‌کنم.

شریعتی: خیلی خوشحالیم که خدمت شما و دوستان خوب‌مان هستیم امروز یک بحث متفاوتی را ان شاء الله خواهیم شنید از حاج آقای میرباقری در جلسات گذشته تفسیر سوره‌های قرآن کریم بود نکات خیلی خوبی را شنیدیم در آستانه­ی ماه محرم حاج آقای میرباقری به ما خواهند گفت چطور می‌توانیم در این روزها و شب‌های پیش رو استفاده ببریم و رزق ما در چیست و چقدر است؟

حاج آقا میرباقری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم : بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک  بحثی را که پیشنهاد شد فرمودند ما تقدیم کنیم در امروز به مناسبت ورود به ماه محرم بحث از رزق‌های معنوی ماه محرم است که در این ماه انسان می‌تواند به این رزق‌ها و روزی‌ها راه پیدا کند یکی از اسامی خدای متعال این است که خدای متعال رزاق است رزق را معنا کرده اند آن چه که موجود زنده برای دوام حیات خودش محتاج به آن است از آن تعبیر به رزق می‌شود بنابراین موجودات زنده با درجات مختلفی از حیات که دارند و درک می‌کنند رزق‌های متفاوتی دارند موجودی که حیات‌اش حیات نباتی است رزق هایش رزق‌های گیاهان است تا موجودی که به عالی ترین حیات انسانی می‌رسد خدای متعال برای او روزی و رزق‌های دیگری را در نظر گرفته این طور نیست که رزق همه ی موجودات یکسان باشد ما متناسب با درجه ی حیات‌مان رزق‌هایی داریم متناسب با عالمی که در آن هستیم رزق‌هایی را داریم همان طور که عالم ما عوض می‌شود از عالم رحم می‌آییم به دنیا هم رزق هایمان عوض می‌شود هم وسایط روزی‌مان عوض می‌شود روزی ما قابل مقایسه با رزق آن جهان‌مان نیست در همین دنیا هم همین طور است انسان قوای متعددی دارد چشم گوش زبان قوای باطنی ظاهری این‌ها هر کدام رزق‌هایی دارند برای ادامه ی حیات‌شان محتاج خدای متعال اند و دائم رزق می‌خواهند و موجودی نیست که فقیر مستمر رزق الهی نباشد خدای متعال این رزق‌ها را هم قرار داده منتها بعضی اوقات ما فقط رزق‌های ظاهری را می‌بینیم و غافل از رزق‌های باطنی می‌شویم رزق گوش و چشم و زبان خودمان را می‌بینیم حتی این رزق‌ها را گاهی خوب تامل نمی‌کنیم چشم انسان همان طور که می‌تواند از دیدن یک منظره ی طبیعی لذت ببرد می‌تواند حقایق دیگری را هم ببیند و آن هم لذت چشم است همان طور که می‌تواند از شنیدن نغمه‌های طبیعی لذت ببرد خیلی‌ها هستند که با گوش‌شان حکمت می‌شنوند نداهای عالم ملکوت را می‌شنوند آن‌ها هم غرق در بهجت و لذت می‌شوند عالم ملائکه را می‌بینند آن‌ها هم غرق در بهجت می‌شوند آیات الهی را می‌بینند بنابراین حتی همین چشم و گوش ما منحصر در این‌هایی که ما تامل می‌کنیم و تلقی می‌کنیم نیست علاوه بر این که ما یک قوای باطنی داریم که آن قوای باطنی هم رزق دارند ما قلبی داریم سرّی داریم لبّی داریم بر اساس روایات آن‌ها هم رزق می‌خواهند باید مراقب باشیم رزق‌های آن‌ها هم برسد و غفلت نکنیم این نکته ی اول لذا خدای متعال وقتی نعمت‌های خودش را یاد می‌کند گاهی می‌فرماید نکته ی اول لذا خدای متعال وقتی نعمت‌های خودش را یاد می‌کند گاهی می‌فرماید أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً خدای متعال نعمت هایش را در ما فرو ریخته و ما غرق در نعمت هستیم این نعمت‌ها هم اعم از نعمت‌های ظاهری و باطنی هستند حتی همین نعمت‌های ظاهری هم که ما می‌بینیم باطنی دارند یعنی این آبی که ما می‌آشامیم این رزق الهی است اگر کسی باطن آن را بتواند ببیند پیداست این اسماء الهی است وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ می‌تواند آن رزق را ببیند بنابراین رزق‌های ما هم متفاوت اند و ظاهر و باطن هم دارند باید توجه به همه ی رزق‌ها باید داشته باشد همان طور که رزق جهاز هاضمه ی خودش را می‌رساند و غذا تناول می‌کند رزق روح‌اش را هم توجه داشته باشد همین طوری که ناظر به حیات طبیعی خودش است و رزق‌هایی که ما برای ادامه ی حیات طبیعی‌مان به آن محتاج ایم و اگر به آن نرسیم حیات طبیعی از دست می‌رود تنفس نکنیم غذا و آب میل نکنیم حیات ما از دست می‌دهد حیات‌های باطنی هم همین طور است همان طور که حیات طبیعی‌مان با رزق سالم سلامت پیدا می‌کند رزق‌های باطنی هم همین طور اند سلامتی بیماری کمی زیادی انبساط نشاط را دارند آن وقت روح ما گاهی نیاز به رزق‌هایی دارد ما غفلت می‌کنیم آن روح به جای این که فربه شود و سالم باشد بیمار می‌شود از دست می‌رود در مناجات تائبین امام سجاد یک تعبیری دارند گویا قلب انسان دارای حیاتی است وقتی معصیت می‌کند کار قلب به جایی می‌رسد که حیات‌اش از دست می‌رود نکته ی بعدی این که رزق‌هایی که از طرق خدای متعال تقسیم و منتشر می‌شود گاهی رزق‌هایی است که مواقف خاصی دارد.

شریعتی: رزق آن چیزی است که از طرف خدای متعال به ما می‌رسد.

حاج آقا میرباقری: از طرف خدای متعال به ما می‌رسد و برای ادامه ی حیات به آن محتاجیم.

شریعتی: اگر از این مسیر به ما نرسد رزق نیست؟

حاج آقا میرباقری: چرا همه ی آن چه به ما می‌رسد رزق است منتها ما گاهی در حلال و حرام شدن‌اش دخیل هستیم رزقی که باید نورانی باشد تبدیل می‌کنیم به رزق ظلمانی در روایت داریم رزق شما دارد نازل می‌شود شما تبدیل می‌کنید به رزق حرام هنر ما این است که رزق حلال خدا را تبدیل کنیم به رزق حرام یعنی روزی دارد می‌آید در بعضی روایات داریم خیلی عجیب است فرمود رزق شما معین است دارد می‌آید نمی‌توانید کم و زیاد‌اش هم کنید می‌توانید حلال و حرام‌اش کنید می‌تواند آدم از دست نبی اکرم بگیرد می‌تواند از دست شیطان و شیاطین بگیرد می‌تواند سر سفره ی حضرت مهمان باشد می‌تواند سر سفره ی شیاطین باشد پس ما قوای مختلفی داریم آن قوا رزق‌هایی دارد که گاهی نورانی است گاهی ظلمانی ممکن است رزق قلب انسان ظلمانی یا نورانی شود کما این که جهاز هاضمه ی انسان حلال بخورد یا حرام بخورد گوش انسان ممکن است رزق حلال داشته باشد یا حرام. خلاصه رزق داریم خودمان حلال و حرام‌اش می‌کنیم این در دست خود ما است که از کدام دستگاه ارتزاق کنیم این رزق نازل می‌شود از عالم بالا. منتها بعضی رزق‌ها هستند که ایام و موقف خاص دارند در یک مکان خاصی آن رزق به دست بیاید در مسجد اگر نماز بخوانید ثواب نمازتان هفتاد برابر است تا چند صدهزار برابر بستگی دارد در کدام مسجد بخوانید این در بیرون مسجد نیست همین نماز را در بیرون مسجد بخوانید آن برکات بر عمل شما نازل نمی‌شود در حرم امام یک رزقی است که بیرون حرم امام نیست درهایی از بهشت در حرم امام گشوده است رزق‌های بهشتی تقسیم می‌شود که بیرون حرم امام آن رزق‌ها نیست همان طور که مکان‌ها خصوصیت دارند در دریافت رزق در ارزاق طبیعی هم همین طور است ما سرزمین حاصلخیز و غیر حاصلخیز داریم حاصل کشت در این سرزمین‌ها متفاوت است زمان‌ها هم همین طور هستند شما یک زمان‌هایی دارید که رزق‌های خاصی منتشر می‌شود در ماه رمضان شب جمعه سحر جمعه البته رزق‌های مخصوصی نیست این طور نیست که اگر شب جمعه خوابید در شب شنبه این رزق‌ها را دریافت کند این نمی‌شود آن رزق مخصوص خودش است درهای رحمت خدا باز است البته این نکته است که در دعای مکارم الاخلاق داریم همه ی آن فیوضاتی که انسان از دست داده سحر‌ها ماه رمضان‌ها این‌ها در محضر خدا جبرانی دارد این طور نیست آدم احساس کند هیچ راهی وجود ندارد ولی این اسباب طبیعی که خدای متعال قرار داده این راه‌ها بسته می‌شود سحر جمعه یک رزق خاصی دارد خدا حفظ کند استاد بزرگواری می‌فرمود مثل سحر مثل کره ی دوغ می‌ماند شما از یک مشک دوغ مختصر کره ای می‌گیرند حالا اگر کسی کره را بخورد عصاره ی دوغ را خورده اما اگر کره را نخورد همه ی دوغ را هم بخورد جای کره را نمی‌گیرد یعنی اگر آدم مناجات سحر را درنیافت تمام روز را هم تلاش کند آن فضیلت نیست نمی‌خواهیم بگوییم تلاش نکند بالاخره هر اندازه که به آدم فیض برسد رسیده است استغفار کند توبه کند ولی خلاصه فیضی در سحر است که در غیر سحر نیست آدم باید سحر بگیرد بخوابد بعد از سحر عبادت کند جای سحر را نمی‌گیرد شب جمعه هم همین طور است درهایی خاص از بهشت باز می‌شود منادی از عالم بادا ندا می‌دهد رجب همین طور است رمضان همین طور است در رمضان حضرت فرمود درهای بهشت باز است همان طور که مکان‌های خاص داریم زمان‌های خاصی داریم ابواب بهشت در ماه رمضان باز می‌شود رزق خاص ماه رمضان قرآن است «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» (بقره/185) قرآن ثمرات خودش را نازل کرده آن کاری که در بیرون ماه رمضان با یک دور ختم قرآن به دست می‌آید با تلاوت یک آیه ی قرآن می‌شود به دست آورد از ثمرات این شجره ی طیبه ی قرآن روح و قلب و قوای انسان برخوردار شود و رزق خودش را از قرآن بگیرد. همه ی این‌ها فضل خدا است این مسلم است منتها فضل الهی گاهی در یک مواقف خاصی است آدم باید خودش را برساند به سحر جمعه «نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ» (قمر/34) خیلی از گرفتاری‌های آدم در سحر حل می‌شود اگر آدم خودش را به سحر نرساند از رزق سحر محروم می‌شود این نکته را عرض بکنم که یکی از کارهایی که ما باید بکنیم خودمان را به رزق‌های خاص برسانیم فرض کنید در یک روایتی یادم است که حضرت فرمودند اگر نماز مغرب و عشا را به خصوص عشا را در مسجد به جماعت بخوانید نماز صبح را هم به جماعت بخوانید و بین تمام این دو وقت را بخوابید فضیلت‌اش بیش از فضیلت این است که این‌ها را از دست بدهید و تمام شب بیدار باشید آدم هر دو را دریابد هم جماعت صبح و شب را و هم بیداری شب را آدم باید حواس‌اش جمع باشد اگر امر دایر شد این افضل از او است یک رزق‌های مخصوصی است که آن رزق‌های مخصوص را انسان باید دربیابد چیزی جای نماز را نمی‌گیرد آدم اگر نماز جماعت نخواند تا غروب هم بایستد نماز فرادا بخواند جای دو رکعت نماز جماعت اول وقت را نمی‌گیرد آدم باید آن رزق را بخورد آن رزق و روزی که آن جا است بهره ای که در آن جا است در این اعمال کثیر گاهی نیست پس این نکته که ما یک رزق‌هایی داریم که در مواقف و اعمال و زمان‌های خاص هستند حالا ماه محرم هم یکی از آن ماه‌هایی است که خدای متعال روزی‌های خاصی را در آن تقسیم می‌کند که در غیر ماه محرم این روزی‌ها تقسیم نمی‌شود رزق‌های ماه محرم چه چیزهایی است؟ این را هم به عنوان نکته اشاره می‌کنم که اصل ماجرای عاشورا یک بار در عالم اتفاق افتاده و آن عبادت عظیم و بی منتهای سید الشهدا که سراسر کائنات و سراسر تاریخ را تحت تاثیر قرار داده در عاشورا اتفاق افتاده آن فعل و عبادت عظیم و فداکاری عظیم که همه ی کائنات تحت تاثیر اند و در تحلیل عاشورا اگر ما به روایات اهل بیت علیهم السلام رجوع کنیم با بیان دیگران خیلی متفاوت است در بیان دیگران گاهی می‌خواهند عاشورا را تحلیل بکنند خیلی که برگردند برمی‌گردند به آغاز رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و تحولات دنیای اسلام را بررسی می‌کنند تا برسند به عاشورا می‌گویند این زمینه‌ها زمینه‌های شکل گیری حادثه ی عاشورا بوده ولی در روایات این طور نیست عالم عاشورا از عالم میثاق شروع شده و تا قیامت و بعد قیامت هم ادامه دارد اگر به لحاظ جغرافیایی وسعت حادثه ی عاشورا را ترسیم کنیم گاهی از کناره ی کوفه می‌کشانیم از سرزمین کربلا می‌کشانیم به شام و مدینه ولی از نظر روایات اهل بیت علیهم السلام همه ی عوالم درگیر اند از عالم ملائکه گرفته تا بالاتر از عالم ملائکه تا عالم جمادات اشهد ان الدمک سکن فی الخلد یکی از زیارت‌های سید الشهدا که زیارت فوق العاده ای است مرحوم محدث قمی در ضمن زیارت‌های مطلقه ی سیدالشهدا که مربوط به زمان و مکان خاص نیست همیشه می‌توان و همه جا حضرت را زیارت کرد از کافی هم نقل شده اول زیارات قرار داده زیارت فوق العاده ای است مرحوم کلینی نقل کرده اند آن جا دارد خون تو ساکن در مقام خلد شد و همه ی قوائم عرش الهی را به لرزه در آورد همه ی عوالم بر او گریستند بهشت و جهنم بر او گریستند بهشتی‌ها جهنمی‌ها گریستند این باید تحلیل شود که چه اتفاقی افتاده این خونی که در مقام خلد قرار گرفت یعنی چه اذله ی عرش الهی به لرزه در آمدند یعنی چه ولی یک چنین حادثه ی عظیمی است که در عاشورا اتفاق افتاده که درهای همه ی اسرار غیب گشوده شده لذا در تعبیر بعضی بزرگان دیده ام در روایت ندیده ام که تعبیر کردند از عاشورا به فجری که فجر لیله القدر است «سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِالْفَجْرِ» (قدر/5) این شب تا طلوع شب ادامه پیدا می‌کند شب که می‌گویند یعنی محرم اسرار الهی است شب خلوت خانه و محرم سر است همه ی اسرار الهی در شب قدر است گفته اند طلوع فجری که اسرار همه برملا شده عاشورا است همه ی حقایق غیب در عاشورا تجلی کرده و باب‌اش گشوده شده در عاشورا و الا باید اسرار شب قدر بسته باشد اگر کسی بخواهد به اسرار شب قدر برسد باید از فجر عاشورا حرکت بکند خلاصه عاشورا یک حادثه ی بسیار عظیمی است که فتوحات عظیمی در عالم اتفاق افتاده و همه ی کائنات تحت تاثیر هستند. تکرار همه ی ساله‌اش تجلی است از آن عاشورا که همه ساله واقع می‌شود و این هم در دهه ی محرم خصوصیت دارد شما نمی‌توانید خیلی جا به جا کنید این ایام را ایامی است که مواقف باطنی دارد دهه ی محرم دهه ای است که تکرار می‌شود این تکرار نسیمی از عاشورا و عاشورایی که فعل عظیم سیدالشهدا در آن اتفاق افتاده و این عاشورا نقطه ی زمانی و مکانی خاصی نیست همه ی عالم تحت پوشش آن فعل حضرت هستند از آن یک نسیمی می‌وزد ما باید خودمان را در معرض آن نسیم قرار بدهیم این نسیم تا محرم بعدی تکرار نمی‌شود محرم بعدی که بیاید یک محرم دیگری است این طور نیست که اگر انسانی محرمی را از دست داد تلقی شود که محرم بعدی نه محرم بعدی رزق خاص خودش است در روایات دارد هر روز که طلوع می‌کند این روز که پیداست موجودی است برای خودش حیاتی دارد انسان را مخاطب قرار می‌دهد که من دیگر تکرار نمی‌شوم مرور من بر تو یک بار است دیگر ما با هم تلاقی نداریم بهره ی خودت را از من ببر فردا فردا است امروز آدم دریافت نکرد فردا هر کاری بکند امروز را از دست داده است پس این محرمی که می‌آید یک نسیم‌های رحمت الهی می‌وزد تکرار پذیر هم نیست حتی محرم بعدی. ما خودمان را باید در مسیر این نسیم قرار بدهیم و از رزق‌هایی که در این محرم تقسیم می‌شود بهره مند شویم حالا رزق‌هایی که به خصوص در محرم فصل‌اش است البته همه ی سال رزق‌اش است مثل تلاوت قرآن که همه ی سال باید تلاوت قرآن انجام شود اما بهار‌اش ماه رمضان است یکی از رزق‌هایی که بهار‌اش ماه محرم است و انسان باید در این ماه از آن بهره مند شود بکاء بر سید الشهداء است و درک مصیبت سیدالشهدا است و رساندن خود را به قافله ی سیدالشهدا علیه السلام است که اگر این اتفاق بیفتد تحولات عظیمی در انسان شکل می‌گیرد رسیدن به حقیقت مصیبت سیدالشهدا و بکاء بر سید الشهدا که اشاره می‌کنم. ما روایات فراوانی داریم که این‌ها یکی دو نیست که من بخواهم از رو بخوانم روایت داریم که همه ی عوالم بر سیدالشهدا گریستند از جماد و نبات و حیوانات و صحرا و دریا و عالم ملائکه و جن و تا انبیا و اولیا و حتی انبیا اولوالعظم حتی خود شخص شخیص نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمومنین ائمه یک به یک وجود مقدس حضرت زهرا بکا بر سیدالشهدا داشتند تا به امام زمان می‌رسیم که زیارت ناحیه مقدسه از ناحیه ی امام زمان نباشد و از ناحیه ی امام حسن عسکری یا امام هادی باشد همین دارد که به جای اشک خون گریه می‌کنم از امام رضا علیه السلام است که فرمودند روز امام حسین علیه السلام پلک‌های ما را زخمی کرده اشک‌های ما را جاری کرده همه ی اهل بیت علیم السلام این طور بودند باز روایت به گمان ام از امام رضا علیه السلام است حضرت فرمودند محرم که وارد می‌شد کسی لبخند بر لب پدر من نمی‌دید و روز عاشورا روز حزن و اندوه پدر من بود پس گریه بر سیدالشهدا به خصوص در این ایام در بعضی روایات است یادم است از امام صادق مرحوم محدث قمی در آغاز نفس المهموم این حدیث را نقل کردند اما مصدر اولیه‌اش یادم نیست امام صادق علیه السلام فرمودند اگر روزی نام امام حسین محضر امام صادق برده می‌شد آن روز لبخند کسی بر لب امام صادق علیه السلام نمی‌دید همه ی عوالم گریستند این را اشاره می‌کنم ببینید باید یک بهره ای در این بکاء باشد که حتی انبیاء می‌گریند جمادات می‌گریند یک سلوکی همه ی عالم با سیدالشهدا دارند.

شریعتی: یعنی یک تحول درونی درون ما با گریه ی بر سیدالشهدا ایجاد می‌شود؟

حاج آقا میرباقری: در همه ی عوالم. راه‌هایی به سوی قرب به توحید به روی آن‌ها گشوده می‌شود با بکاء بر سیدالشهدا لذا رزق عام همه ی عوالم است و شفاعت عام سیدالشهدا نسبت به همه ی عوالم امام حسین علیه السلام انا قتیل العبره یعنی حضرت شهادت‌اش به گونه ای است که هر مومنی یاد ایشان بکند اشک‌اش جاری می‌شود و تحول پیدا می‌شود و حضرت این شهادت را این گونه انتخاب کردند و این طور پذیرفتند و این طور رقم زدند که قلوب همه ی مومنین را تحت تاثیر قرار می‌دهند و بلکه ی همه ی عوالم را بلکه در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است همه ی عوالم را حضرت تحت تاثیر حادثه ی عاشورا قرار دادند و خودشان این طور حادثه را پذیرفتند حالا این اشک چه می‌کند حالا شاید سال گذشته در همین برنامه‌ها آثار بکاء بر امام حسین را در سلوک عاشورایی در شرح زیارت عاشورا اشاره کردم که چه اتفاقی می‌افتد شروع‌اش از اشک است ولی این اشک منتهی به چه تحولات عظیمی در دنیا و آخرت می‌شود و انسان را به حیات و ممات محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین می‌رساند این بکاء بکائی است که همه ی عوالم با سیدالشهدا دارند و همه مهمان سیدالشهدا هستند حتی انبیاء اولوالعزم هم می‌گریستند اگر این بکاء برای حضرت قرب نمی‌آورد چرا حضرت بگریند؟ یعنی وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت که فانی هستند و همه ی کارشان کار خدایی است همه ی کارهایشان بندگی خدا است چطور این طور می‌گریستند چه وجهی داشت؟ در روایت دارد به امام سجاد عرض کرد چه خبر است حداقل سی و چهار سال حضرت بعد عاشورا زنده بودند گریه می‌کردند دائم صحنه‌های مختلف می‌دیدند گریه می‌کردند آب می‌دیدند بزرگ کوچک قربانی کردن حیوان می‌دیدند گریه می‌کردند گفت چه خبر‌تان است این قدر گریه می‌کنید حضرت در یک نقلی فرمودند که هیچ گاه من یاد این صحنه‌ها نمی‌افتم الا این که اشک گلوی من را فشار می‌دهد در روایت حضرت جواب دادند فرمودند که یعقوب البته می‌دانید این استشهادی که می‌کنند برای افرادی است که درک‌شان ضعیف است فرمود یعقوب یک فرزند از فرزندانش مبتلا به آن بلا شد در حالی که می‌دانست او زنده است آن قدر گریه کرد که «وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» (یوسف/84) چشم‌اش سپید شد دید‌اش را از دست داد هر چه هم می‌گفتند «تَالله تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ» (یوسف/85) شما چرا این قدر گریه می‌کنید برای یوسف بچه ای بود گم شد ناپدید شد فرمود اسراری من می‌دانم شما نمی‌دانید حضرت می‌خواهند بگویند اگر کار خطایی بود پیغمبر خدا که نباید این کار را انجام بدهد پیغمبر خدا باید کار پیامبرانه بکند معنا ندارد گریه ی کودکانه و از سر تعلقات مادی باشد آدم وقتی رشد می‌کند گریه‌ها و شادی هایش هم رشد می‌کند هر گریه ای نمی‌کند که خدا دوست نداشته باشد و ریشه‌اش در توجه به حضرت حق نباشد حالات انسان معصوم همه در توجه به حضرت حق شکل می‌گیرد چه خوشحال باشد چه اندوهناک شود پس اگر معصوم هم گریه می‌کرده مسیر قرب برایش بوده آثار بکاء بر سیدالشهدا را در روایات ملاحظه فرمودید دیگر تکرار نمی‌کنم انبیا اولوالعزم می‌گریستند و این گریه طریق تقرب‌شان بوده حتی حضرت ابراهیم در آن روایت امام رضا علیه السلام است که ثوابی را که در قربانی کردن اسماعیل دنبال‌اش بودند در گریه بر سیدالشهدا مرور دادند به کربلا در مرور به کربلا این ثواب و احسن ثواب‌هایی که در بلا دنبال می‌کردند نصیب‌شان شد فرمود این در قربانی کردن حضرت اسماعیل نیست بردند در قتل گاه روضه ای خوانده شد هزاران سال قبل از وقوع عاشورا حضرت گریستند و وقتی انقلاب در حضرت اتفاق افتاد فرمودند «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» (صافات/107) ‌پس همه ی عوالم مهمان حضرت سیدالشهدا هستند در این رزق حال برای معصومین چه آثاری دارد در جای خودش چه سلوکی معصوم داشته با بکاء بر سیدالشهدا که امام سیاد سی و پنج چهار سال گریه کردند چه بوده مگر امام بیکار است یک کسی گفته بود مگر امام زمان بیکار اند که صبح و شام گریه می‌کردند من عرض کردم نخیر شما کار دارید لابد امام زمان بیکار اند این که است لابد امام سجاد بیکار بودند که چهل سال گریه کردند تا کار را چه معنا کنیم امام سجاد علیه السلام لابد بیکار بودند کاری نداشتند یا حضرت یعقوب بیکار بوده از سر بیکاری این چه تحلیلی است از معصوم و فعل معصوم حتما یک سلوکی برای خودشان و برای امت‌شان با این گریه بر یعقوب اتفاق می‌افتاده برای اهل بیت هم به این شکل است نبی اکرم اگر شافع کل هستند با این بکاء‌شان یک سلوکی برای کل کائنات اتفاق می‌افتد و گریه ی کائنات ناشی از گریه ی معصوم است حال معصوم است که حال عالم را تغییر می‌دهد منتها تجلی حال معصوم در دل مومن تجلی خاصی است شیعتنا خلقوا من طینتنا تجلی حزن امام در قلب مومن واقع می‌شود و الا همه ی کائنات تحت تاثیر تحولات حال امام هستند این که عالم متحول می‌شود در حادثه ی کربلا به خاطر تحول حال امام و ولی خدا است اگر عالم ملائکه هم متحول می‌شوند ریشه‌اش در تحول حال ولی خدا است و حتما این بکاء یک رزقی برای کائنات دارد یک ضیافتی برای کائنات در بکاء نبی اکرم است این که نبی اکرم تحول حال پیدا می‌کنند اهل بیت تحول حال پیدا می‌کنند آن چیزی که برای انبیا پیش می‌آمد در جای خودش نبی اکرم گریه می‌کردند چه می‌شد گریه ی حضرت برای سیدالشهدا چه آثاری برای کائنات داشت چه تحولی در عالم ایجاد می‌کرد چه بابی از توحید را برای عالم باز می‌کرد از فهم ما خارج است درباره ی انبیا است ابراهیم خلیل وقتی گریه می‌کنند که در مقامی از قرب قرار می‌گیرند که اگر حضرت اسماعیل را قربانی می‌کردند قرار نمی‌گرفتند این چه بابی برای امت حضرت ابراهیم باز می‌کند یا حضرت نوح یا حضرت آدم این‌ها وقتی وارد عاشورا می‌شدند چه ابوابی برای امت‌شان گشوده می‌شود این در جای خودش ولی وقتی ما گریه می‌کنیم چه آثاری برای ما ایجاد می‌شود خیلی آثار فراوانی در روایت آمده یکی دو تا را اشاره می‌کنم یکی این است که حیات قلب می‌کند فرمود اگر می‌نشینید دور هم ذکر مصیبت ما را می‌کنید بعد فرمود اگر مجلسی در آن احیاء امر ما باشد اگر کسی در این مجلس بنشیند روزی که قلب‌ها می‌میرد قلب او نمی‌میرد لم یمت قلبه یوم تموت فیه القلوب مجلسی که در آن احیا امر ما می‌شود از مجالس مصیبت به عنوان مجالس احیا امر یاد شده فرمود می‌نشینید یاد مصیبت می‌کنید عرض کرد بله فرمودند مجلسی که در آن احیا امر ما می‌شود اگر در این مجالس نشستید روزی که قلوب می‌میرند قلب شما نمی‌میرند یکی از آثار بکاء بر سیدالشهدا حیات قلب است آن هم روزی که قلب‌ها می‌میرند قلبی که متذکر به مصیبت سیدالشهدا است در این مجلس شرکت می‌کند این قلب نمی‌میرد.

شریعتی: خیلی ممنون من پیشنهاد می‌کنم دوستان ما مباحث سال گذشته ی حاج آقای میرباقری را به سایت مراجعه و دریافت بکنند و ان شاء الله هم یک مروری داشته باشیم هم به تفکیک کارشناسان عزیز و هم به تفکیک ایام و مناسبت‌ها فایل‌های صوتی و متنی است بحث سلوک عاشورایی حاج آقای میرباقری که مطالب بسیار بسیار خوبی را فرمودند فکر می‌کنم برای امسال هم راهگشا خواهد بود samtekhoda3.ir به قرار روزانه‌مان می‌رسیم ان شاء الله تلاوت‌تان توأم با تدبر باشد صفحه ی 245 قرار امروز دوستان خوب سمت خدا است آیات 79 تا 86 ام سوره ی مبارکه­ی یوسف

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

قَالَ مَعَاذَ اللَّـهِ أَن نَّأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّا إِذًا لَّظَالِمُونَ ﴿٧٩﴾ فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللَّـهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّـهُ لِي وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿٨٠﴾ ارْجِعُوا إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ ﴿٨١﴾ وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿٨٢﴾ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّـهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٨٣﴾ وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ ﴿٨٤﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ ﴿٨٥﴾ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّـهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٨٦﴾

گفت: پناه بر خدا از اینکه بازداشت کنیم مگر کسی را که متاع خود را نزد وی یافته ایم، که در این صورت ستمکار خواهیم بود. (۷۹) پس هنگامی که از عزیز مأیوس شدند، در کناری [با یکدیگر] به گفتگوی پنهان پرداختند. بزرگشان گفت: آیا ندانستید که پدرتان از شما پیمان استوار خدایی گرفت و پیش تر هم درباره یوسف کوتاهی کردید، بنابراین من هرگز از این سرزمین بیرون نمی آیم تا پدرم به من اجازه دهد، یا خدا درباره من حکم کند؛ و او بهترین حکم کنندگان است. (۸۰) شما به سوی پدرتان بازگردید، پس به او بگویید: ای پدر! بدون شک پسرت دزدی کرد، و ما جز به آنچه دانستیم گواهی ندادیم وحافظ ونگهبان نهان هم [که در آن چه اتفاقی افتاده] نبودیم. (۸۱) حقیقت را از شهری که در آن بودیم [و در و دیوارش گواه است] و از کاروانی که با آن آمدیم بپرس؛ و یقیناً ما راستگوییم. (۸۲) [برادران پس از بازگشت به کنعان، ماجرا را برای پدر بیان کردند، یعقوب] گفت: [نه چنین است که می گویید] بلکه نفوس شما کاری [زشت] را در نظرتان آراست [تا انجامش بر شما آسان شود] پس من بدون جزع و بیتابی شکیبایی می ورزم، امید است خدا همه آنان را پیش من آرد؛ زیرا او بی تردید، دانا و حکیم است. (۸۳) و از آنان کناره گرفت و گفت: دریغا بر یوسف! و در حالی که از غصّه لبریز بود دو چشمش از اندوه، سپید شد. (۸۴) گفتند: به خدا آن قدر از یوسف یاد می کنی تا سخت ناتوان شوی یا جانت را از دست بدهی. (۸۵) گفت: شکوه اندوه شدید و غم و غصه ام را فقط به خدا می برم و از خدا می دانم آنچه را که شما نمی دانید. (۸۶)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله زندگی همه‌مان منور به نور قرآن و اهل بیت و امام حسین علیه السلام باشد در آستانه ی محرم خیلی‌ها مترصد هستند بتوانند محرم امسال را چگونه می‌توانند بهترین استفاده را داشته باشند دو برکت را گفتید بکاء بر سید الشهدا برای ما دارد.

حاج آقا میرباقری: آثار فراوانی برای گریه بر سیدالشهدا ذکر شده من دو تا را به خصوص اشاره می‌کنم یکی از آثاری که در روایات ما بر گریه بر سیدالشهدا اشاره شده حیات قلب است قلب ما حیات دارد ممکن است حیات از آن گرفته شود و ممکن است به حیات طیبه و درجات حیات طیبه برسد مکرر خوانده اید شنیده اید در مومن چهار روح است در افراد معمولی و کافر یک نفس است حیات طبیعی می‌کنند اما در ورای حیات طبیعی در مومن سه روح دیگر است روح الایمان روح القوه و روح الشهوه که در روایات با تعابیر مختلف بیان شده ارواح مختلفی در انسان دمیده می‌شود منتها یک عواملی ممکن است حیات طبیعی را از انسان سلب بکنند یک عواملی هم ممکن است حیات قلبی را از انسان سلب بکنند عواملی که حیات باطنی انسان را از انسان سلب می‌کنند خیلی وقت‌ها گناهان هستند امات قلبی عظیم جنایتی کار در گناه به یک جایی می‌رسد قلب می‌میرد حضرت فرمود کافر اصلا زنده نیست از آن طرف هم عواملی که سرچشمه ی حیات هستند متفاوت اند طاعت و بندگی تا می‌رسد به حقیقت سرچشمه ی حیات که مکرر عرض کردیم وجود مقدس امام است حیات از آن جا جاری می‌شود بر قلوب سلام علی محی المومنین در زیارت امام زمان علیه السلام داریم خدای متعال با امام قلب‌های مرده را زنده می‌کند پس امام سرچشمه ی حیات است اگر انسان از امام سرچشمه گرفت حیات‌اش را از دست می‌دهد خدای متعال به نبی اکرم می‌فرماید پیغمبر ما زبان شما زبان خدا است «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى» (نجم/3) پیغمبری که زبان‌اش زبان خدا است حرف خدا بر زبان‌اش جاری می‌شود کلام خدا است که ورا حجاب نبی اکرم القا می‌شود ولی «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى» (نمل/80) «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ» (فاطر/45) ‌آن‌هایی که در قبرشان هستند نمی‌توانی کلام ات را به آن‌ها بشنوی یک معنی این است مرده‌هایی که در زمین اند اما این طور نیست خیلی‌ها از ما شنواتر هستند حرف پیامبر را بهتر از ما می‌شنوند شاید هم معنی این است که آدم‌هایی که زنده اند ولی قبرشان را با خود حمل می‌کنند در قبرشان هستند این قبر کجاست که ممکن است آدم روی زمین راه برود اما در قبر باشد این قبر محیط ولایت ائمه ی جور قبر است «وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ» (عنکبوت/64) دار دنیا دار لهو و لعب است آدم تا از این دار بیرون نرود به دار حیوان نمی‌رسد «وَإِنَّالدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»(عنکبوت/64) حیات دنیا که در روایات معنا شده حیات دنیا محیط روایت ائمه ی جور معنی شده آن‌هایی که در این حیات هستند در قبورشان هستند واقعا هم حرف پیغمبر را نمی‌شنوند وقتی پیامبر حرف می‌زند می‌گویند ما نمی‌فهمیم چه می‌گویی روز عاشورا امام حسین صحبت می‌کرد شمر گفت ما نمی‌فهمیم چه می‌گویی خیلی حرف‌های امام حسین واضح بود حبیب آمد گفت اگر یک راست در عمرت گفته باشی همین است آدمی که در قبر‌اش است در محیط ولایت جور است نمی‌فهمد حرف‌های امام را امام از یک عالم دیگری دارد حرف می‌زند و شما در یک عالم دیگری هستید پس ما یک حیاتی داریم که این حیات برمی‌گردد به اتصال به سرچشمه ی ولایت و یک موتی داریم مال این است که انسان وقتی می‌رود در محیط ولایت ائمه ی جور می‌رود در دار دنیا که دار موت و دار مردگی است حیات طبیعی است می‌خورد می‌خوابد غرایز‌اش را تامین می‌کند ولی میت است کافر مرده است لذا در روایات اهل بیت علیهم السلام فتوای فقهای شیعه مشهور در طول تاریخ بوده کافر را کسی که خدا و اولیای خدا را منکر است ملحق می‌کردند به دو حیوان نجس العین با سگ و خوک کسی که خدا و اولیا را منکر است پیداست حکم‌اش چیست گاهی انسان زنده است می‌خورد می‌خورد اما مرده است یک موقعی جسم انسان می‌میرد اما عالمی است که در آن قلب‌ها می‌میرند در این دنیا همه ی جسم‌ها می‌میرند گویا آن روزی است که همه ی قلوب قبض می‌شوند و می‌میرند فرمود در آن روز که قلوب می‌میرند کسی که در مجلسی بنشیند که امر ما احیا می‌شود احیا امر ما خود او را به حیات طیبه ای می‌رساند شعاعی از نور ما به او می‌رسد که روزی که قلوب می‌میرند این قلب نمی‌میرد این یک اثر حضور در محفلی است که احیا امر اهل بیت می‌شود و از جمله مجلس ذکر شهدای سیدالشهدا است. این است که برکاتی در این مجلس تقسیم می‌شود یک حیات قلب است قلب زنده می‌شود این است که از عالم ملائکه و بالا می‌آیند در این مجالس شرکت می‌کنند امام صادق در آن روایات می‌فرمایند بخوان می‌گوید خواندم صدای شیون از خانه ی حضرت بلند شد خانم‌ها پشت پرده خود حضرت و دوستان حضرت فرمودند ملائکه ای که در این مجلس بودند بسیار بیشتر از ما بودند همان طور که ملائکه خود را به حرم امام می‌رسانند فوج فوج مختلف الملائکه در حرم سیدالشهدا و امام رضا علیه السلام دائما در راه رفت و آمد هستند در مجلس روضه ملائکه رفت و آمد می‌کنند حتی اگر نرسند به این مجلس می‌آیند خودشان را به این مجلس متبرک می‌کنند و برمی‌گردند به عالم بالا یک رزقی در این مجلس تقسیم می‌شود که از جمله ی حیات قلبی است شعاعی از ولایت امام و حیات طیبه ی امام در محفلی که یاد مصیبت سیدالشهدا است که قلوب به حیات می‌رسند و منزلتی از حیات به قلب انسان می‌رسد که روزی که همه ی قلوب می‌میرند.

شریعتی: دومی را هم بفرمایید.

حاج آقا میرباقری: دومی طهارت نفس است در روایات فراوانی دارد به پسر شبیب فرمودند اگر گریه کنی بر امام حسین علیه السلام اشک ات روی گونه ات جاری شود خدای متعال همه ی گناهان ات را می‌آموزد بزرگ و کوچک البته این‌ها باید توضیح داده شود برخی گفته اند نخوانید این ترغیب به گناه است غلط است این مثل آیات توبه است آیات توبه ترغیب به گناه نمی‌کند خدای متعال قرآن را پر کرده از آیاتی که وعده به توبه می‌کند و خدای متعال فرموده توابین را دوست دارد تواب یعنی این که ما که معصوم نیستیم زمین می‌خوریم بعد از هر زمین خوردنی یک یا الله می‌گوید دست‌اش را می‌دهد در دست خدا بلند می‌شود از جا آیات توبه ترغیب به گناه نمی‌کند ترغیب می‌کند به نماندن در گناه می‌گوید شما آلوده شدی می‌توانی پاک شوی این روایاتی هم که می‌گوید اگر گریه بر سیدالشهدا کردی همه ی گناهان را می‌بخشد راه توبه و طهارت را یاد می‌دهد می‌گوید کوتاه ترین راه توبه این است می‌رسد به مقام توبه نمی‌گوید گناه بکن دیده اید بعضی‌ها وقتی گناه می‌کردند زمان حضرت در روایت دارد خودشان را می‌بستند و کارهایی می‌کردند تا حضرت می‌بخشید در روایتی دارد کسی گناه کرده بود خوش ذوق بود آمد در کوچه دید چه کار کند پیامبر ناراحت اند این دو بزرگوار در سن طفولیت بودند در دوش خودش برداشت آمد محضر نبی اکرم و تمام شد و بخشیدند البته کار ساده ای نیست بکا بر سیدالشهدا باید بررسی کنیم بکاء ظاهر و باطن دارد مثل همه ی عبادات است همان طور که نماز ظاهر و باطن دارد بعضی‌ها به ظاهر نماز می‌رسند برکات ظاهری‌اش را می‌برند بعضی‌ها به سر نماز می‌رسند اسرار نماز را می‌برند گریه بر سیدالشهدا هم همین طور است بعضی‌ها به سر گریه می‌رسند و آن فتوحات باطنی گریه برای آن‌ها حاصل می‌شود ولی دومین خاصیتی که در بکاء بر سیدالشهدا است طهارت نفس است مثل نماز می‌ماند که طهارت نفس می‌آورد آدم دیگر خودش می‌داند می‌خواهد کم انجام دهد یا کنار در روایت است اگر نماز جعفر را هر روز بخوانید هر روز گناهان‌تان پاک می‌شود روزی دو بار بخوانید دو بار پاک می‌شود سالی یک بار هم بخوانید پاک بخوانید این به خود آدم است که سالی یک بار برود حمام و یا روزی دو بار برود هرگاه انسان احساس کرد قلب‌اش تیره شده حیات قلب‌اش کم شده احساس کرد آلودگی‌ها مانع حرکت انسان به روی پاکی‌ها است برود مجلس سیدالشهدا یا مجلس خصوصی و نسبتی با حضرت برقرار کند اشکی داشته باشد قلب‌اش از نو زنده می‌شود و حیات قلب پیدا می‌شود البته اشکالات و سوالات را همه ی بزرگان پاسخ داده اند که این سوالات همه قابل جواب است که یعنی چه یک قطره ی اشک این هم اثر دارد؟ بله واقعا اثر دارد هیچ اشکالی هم ندارد روایت‌اش هم یکی دو تا و ده تا نیست.

شریعتی: این بحث فکر می‌کنم اگر شما صلاح بدانید این بحث را هفته ی آینده ادامه دهیم خیلی ممنون دعا بکنید همه آمین بگویند.

حاج آقا میرباقری: خدایا به محمد و آل محمد همه ی ما را از فیوضاتی که در این ایام به برکت سیدالشهدا نازل می‌کنی بهره مند بفرما این ماه را ماه پیروزی مومنین و دوستان اهل بیت و غلبه ی آن‌ها را بر دشمنان‌شان قرار بده.

شریعتی: خیلی ممنون بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم. والحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

بازدیدها: 1018

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *