شعری برای مباهله
خاتم رسالت را داده حق رخ چون ماه
روشن از نگاه او هر حریم و هر درگاه
بر مباهله می رفت با علی و با زهرا
داشت در و گوهر را آفتاب حق همراه
نقش چهره ی ماهش آیه های نورانی
نقش روی لبهایش ” انما یرید الله “
تا ز روی پیغمبر نور حق نمایان شد
بر قبیله ی نجران شد مباهله جانکاه
عالمان نصرانی در برابر احمد
از مباهله در بیم از مجادله در آه
مصطفی همه نور است در ستایش آن نور
هم زبان ما الکن ، هم کلام ما کوتاه
چشم نافذش دل بر غنچه ی لبش دلتنگ
سرو قامتش دلجو یاس طلعتش دلخواه
“یاسرا ” ز درگاهش کس نمی رود مایوس
زآن سبب شدیم از شوق سایلان این درگاه
شاعر:حاج محمود تاری
بازدیدها: 0