شعر استغاثه به درگاه معبود
ای نور به هر درگاه سُبْحانَکَ یا اللّه
روشنگر مهر و ماه سُبْحانَکَ یا اللّه
درمانده ام و خسته دل بر کرمت بسته
دارم نفسی جانکاه سُبْحانَکَ یا اللّه
ای جود تو همچون کوه بخشندگی ات انبوه
این کوه تو و این کاه سُبْحانَکَ یا اللّه
یاربّ تو پناهم ده نوری به نگاهم ده
افتاده دلم در چاه سُبْحانَکَ یا اللّه
دل خونم و می بارم اشکی که به رخ دارم
شد با غم دل همراه سُبْحانَکَ یا اللّه
با جُرم و گناه خود ، با حال تباه خود
لبریز شدم از آه سُبْحانَکَ یا اللّه
دل را که سیه کردم از بس که گنه کردم
دستم ز تو شد کوتاه سُبْحانَکَ یا اللّه
ای بود و نبود از تو ای مُلک وجود از تو
ای بر همه عالم شاه سُبْحانَکَ یا اللّه
ای نام خوشت گلشن ، وی از همه کس بر من
آگاه تر از آگاه سُبْحانَکَ یا اللّه
“یاسر” تو ز ایمانت با این همه عصیانت
بخشش ز خدا می خواه سُبْحانَکَ یا اللّه
شاعر:حاج محمود تاری
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0