عشق پُر از حادثه و ماجراست
عشق سرآغاز همه کارهاست
به زندگی شور و شعف می دهد
عشق برادر! نمک هر غذاست
عشق غم و شادی و لبخند و اشک
عشق خودش درد، خودش هم دواست
از ازلِ خلقتِ آدم بپا
تا ابدالدّهرِ خدا هم بجاست
با همه خوبان خدا بوده است
عشق مددکار همه انبیاست
عشق چو خورشید که تابنده است
نور به هر ذات پراکنده است
عشق درختی است بر آورده سر
بار و برش لوءلوء و لعل و گُهر
صورت او برتر از اندیشه لیک
ذرّه ای از نور رخش شد قمر
حضرت او حضرت زیبایی است
لعل لبش مطمع اهل نظر
دوزخ و فردوس به دستان او
هان! “تو بمان” هان!”تو گذر کن، گذر”
بنده، ولی کار خدایی کند
عشق بشر هست، «فَکَیفَ بَشَر!»
کَیفَ بَشَر، ها علیٌ ها علی
عشق همان همسر زهرا علی
سجده به خاک قدمش، عین عشق
عنایت بیش و کمش، عین عشق
نفس کشیدنِ علی زندگی
بسوی ما بازدمش، عین عشق
خنده به شوق حرمش، عاشقی
گریه ی زیر علمش، عین عشق
نام علی علی علی جانفزا
زمزمه ی زیر و بمش، عین عشق
گدای هنگام نمازش شدن
به انتظار کرمش، عین عشق
سیزده ماه رجب هر که شد
معتکفِ در حرمش، عین عشق
ماه رجب سیزدهش خوشتر است
روز نزول قدم حیدر است
کعبه اگر بوی خدا یافته
زِ یمن میلاد شما یافته
حرم به شوقت بنِگر که شکاف
از نوک پا تا به کجا یافته
دعای مادرت شده مستجاب
زادگهی نمونه تا یافته
وارد خانه شد و آن را پر از
حوریه و فرشته ها یافته
در حرم حق همه کف می زنند
مگر خدا در آن چه ها یافته
تو خانه زاد حق شدی، از تو هَم
قبله ی حجّاج صفا یافته
تو را مسیح اگر بگویم کم است
مادر تو پاک تر از مریم است
ذات تو مشتق شده از ذات او
در تو هویدا همه آیات او
روبروی اش تا که تو می ایستی
آینه اش هستی و مرآت او
چشم به چشمان تو انداخت و
مات تو شد تو هم شدی مات او
تویی همان عبد خدایی، که شد
ولایتت شرط عبادات او
تیر ز پای تو در آورده اند
مست چو بودی ز مناجات او
چشم ببندی به خدا می شود
از دو جهان قطع، عنایات او
پر شده از پای به سر، ربُّهُ
فیهِ تَجَلّی و ظَهَر، ربُّهُ
عبادتت در دو سرا بی نظیر
شجاعتت به عرصه ها بی نظیر
فتوّتت زبانزد جبرییل
سلاح تو پیش خدا بی نظیر
فضیلت ضربه ی شمشیر تو
تا سحر روز جزا بی نظیر
تصدّق وقت رکوعت عجیب
حال تو در وقت دعا بی نظیر
تمام اوصاف تو در همسرت
جلوه نماید به خدا بی نظیر
بعد تو و فاطمه ی تو شده
زینب کبرای شما بی نظیر
بی بدلی، بی مثلی، یاعلی
تو خودِ خَیرُ العملی یاعلی
عبد خدایی، سلامٌ علیک
امیر مایی، سلامٌ علیک
بی تو دعا توان زِ کف می دهد
جان دعایی، سلامٌ علیک
به آن قنوتی که شود مستجاب
تو ربّنایی، سلامٌ علیک
شکستگی های دلِ شیعه را
شما شفایی، سلامٌ علیک
هر چه خدا خواست برای شما
به آن رضایی، سلامٌ علیک
هر چه همه مدح تو را می کنند
به آن سزایی، سلامٌ علیک
خاک درت سرمۀ چشمان، علی
ولایتت تمام ایمان، علی
شاعر : امیر عظیمی
پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 254