شعر میلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام
فلک چو کرد لباس سیاه شب بر تن
جهان ز تابش ماه منیر شد روشن
صفاى دیگرى امشب در آسمان پیداست
که چشم دل نشود سیر هرگز از دیدن
به هر طرف نگرى بینى اختران سپهر
سر از شعف بدر آوردهاند از مأمن
سبب ز پیر خرد خواستم که برپا، شور
به نیمه رمضان از چه شد؟ بگو با من
جواب داد مگر غافلى که امشب هست
ولادت شه دین حضرت امام حسن علیه السلام
همان شهى که خصال و فضائلش همه نیک
همان شهى که به کردار و خُلق بود حسن
شهى که داشت نشانها ز حیدر کرّار
شهى که فاطمه پرورده بود در دامن
شهى که همچو حسینش برادرى بوده است
که غرق خون به ره دین نموده پیراهن
شهى که جامه صلح و صفا و پاکدلى
به طول زندگیش بوده یکسره بر تن
همان شهى که براى بقاى دین بنشست
جفا کشیده ز اشرار در خفا و علن
همان شهى که به قصد نجات خلق نمود
طریق حق و حقیقت حراست از رهزن
شهى که جُعده محتاله کرد مسموش
شهى که دید ز دونان بسى فریب و فتن
مدیح همچو شهى کار کلک «فرزین» نیست
که شد به فسحت میدانِ وصفِ او الکن
پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 134