شن های طبس عقاب را درهم شکست

خانه / پیشنهاد ویژه / شن های طبس عقاب را درهم شکست

شن های طبس، عقاب را درهم شکست

     پس از اینکه فشارهای سیاسی و اقتصادی‌ آمریکا برای آزادی گروگان‌ های این کشور که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در تهران بازداشت شده بودند به نتیجه نرسید، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متّحده آمریکا، دستور انجام عملیات آزادسازی گروگان ها با نام عملیات طبس که نام عملیاتی آن در ارتش آمریکا عملیات پنجه عقاب بود را صادر کرد که این عملیات نهایتاً با شکست مواجه شد و ۸ تن از نظامیان آمریکایی در این واقعه کشته شدند.

     سران دولت آمریکا با اعزام ۶ فروند هواپیمای غول پیکر C 130 و هشت فروند بالگرد و قریب ۱۰۰ کماندوی ویژه، دست به توطئه ناجوانمردانه در صحرای طبس زدند و در این حادثه ناشی از طوفان شن، که به برخورد یک هواپیما و یک چرخ بال و کشته شدن 8 نظامی منجر شد، در نهایت نیروهای آمریکایی مجبور شدند با شکست و سرافکندگی خاک ایران را ترک کنند.

     در همین ارتباط رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از حادثه عبرت انگیزه ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، سخنان ماندگاری فرمودند که گوشه ای از آن را آورده ایم.

شن ها مأمور خدا بودند

     حالا همه کشتی هایتان را هم بیاورید اینجا، همه طیّاره‌هایتان را هم بفرستید اینجا، مسأله حالا غیر سابق است. ما اتّکال به خدا داریم. ما برای این جهان یک مدبّر را می‌دانیم هست. آنهایی که تاکنون توجه نداشتند خوب توجه پیدا بکنند که یک ملتی که هیچ نداشت جز الله اکبر، و او همه چیز است، چطور همه قوا را کنار زد، و این قوای شیطانی که همه پشتیبانش بودند، نه فقط ابرقدرت ها، قدرت های پایین دست هم دنبال او بودند، و ما را نمی‌گذاشتند در یک مملکتی زندگی کنیم و فعالیت کنیم، همه موافق با اوبودند. این چه بود که این ملت ضعیف بدون تجهیز، بدون تدریب (آموزش)نظامی را بر اینهمه قدرتها غلبه داد؟ این جز این بود که رعبی را که خدا در دل های این سران انداخت، ما را به رعب، به رعبی که خدا در قلب اینها انداخت پیروز کرد؟ این جز همان است که در صدر اسلام هم یک عده قلیل را بر عده‌های کثیر پیروز کرد، و همچو رعبی در قلب ها انداخت که نتوانستند مقاومت کنند در مقابل سی هزار جمعیت عرب، که هر چندتایشان یک شمشیر داشت، و هر چندتایشان یک شتر داشت، و آنها هفتصد هزار جمعیت بودند که شصت هزارشان طلیعه بود و غلبه کردند اینها بر آنها، چه بود؟ این جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟! نباید بیدار بشوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده‌اند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن ها ساقط کردند، شن ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شن ها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.

     لکن ما نباید مغرور بشویم. من به ملت ایران عرض می‌کنم که مغرور نشوید. تمام قدرت، قدرت خداست و باید اتّکال به او بکنید، و خودتان را فانی بکنید در آن قدرت بزرگ. مادامی که ملت ایران همان قدرت اول را که قدرت معنوی بود و با الله اکبر پیش برد، مادامی که این حفظ بشود شما بیمه هستید؛ بیمه الهی هستید. خدا نکند که دست هایی که الآن در کار هست و می‌خواهند شما را مأیوس بکنند، اینها در این شیطنتشان پیروز بشوند، و شما را از آن حالی که در اوّل انقلاب داشتید منحرف کنند، که آن روز، روزی است که خدای تبارک و تعالی عنایتش را خدای نخواسته از شما بر می‌دارد و شما به همان حال ها می‌افتید. حفظ کنید؛ حفظ کنید آن حالی که در اوّل نهضت داشتید. شما نهضت برای شکم نکردید، شما نهضت برای اتاق و حیاط نکردید، شما نهضت نکردید برای اینکه یک مقامی پیدا بکنید. شما آرزوی شهادت نمی‌کنید به اینکه برسید به یک مثلاً فرشی و یک نوایی. این حال را که حالی است الهی حفظ کنید، و مادامی که این حفظ بشود شما پیروز هستید. و من وعده پیروزی به شما می‌دهم. و خدای تبارک و تعالی، وعده پیروزی داده است به شما: إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ. اقدامتان را ثابت نگه دارید و مشت های گره کرده را که مشت های الهی است حفظ کنید، و از هیچ ابرقدرتی نترسید، و از هیچ تبلیغاتی، داخلی و خارجی، هیچ خوفی نداشته باشید. ما راه خودمان را می‌رویم و آن راه خداست.

     و من امیدوارم که این هیأت هایی که آمدند و رسیدگی کردند، گرچه نمی‌توانند رسیدگی کنند، آنها نمی‌توانند به همه دردهای ما برسند آنها مصیبت هایی که من در زمان رضاخان شاهدش بودم که بر این ملت گذشت، آنها دیگر مثل اینکه دیگر مَنسِی (فراموش) شده و کهنه شده، و آن اشخاصی که آن را ادراک کردند دیگر در آنها کم است. الآن شما نمی‌توانید آنها را اطلاع پیدا کنید، شما نمی‌توانید اطلاع پیدا کنید اینکه این پنجاه سال به ما چه گذشته است، به این ملت چه گذشته است، و نمی‌توانید تصور این را بکنید که این ملت جوان هایش به چه بلاهایی مبتلا شدند، در این تاریکخانه‌ها و در این زیرزمین های ساواک، لکن آن مقداری که اطلاع پیدا کردید و اسناد را به شما داده‌اند، و اگر رفتید آن محل را هم دیدید، و آن چیزهایی که در آنجا هست، که هیچ شباهتی به سفارتخانه ندارد، آن وقت تصدیق می‌کنید که مسأله، مسأله گروگان گرفتن یک عدّه دیپلمات نیست. این چیزی است که قلم های خارج و مطبوعات خارج به شما تحمیل کرده است که بگویید دیپلمات ها، والّا اگر، اینها را ببینید می‌فهمید که این محل، محل دیپلمات نیست، و این اشخاص، اشخاص دیپلمات نبودند. من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی، به همه ما و به همه مظلومین عالَم و به همه مستضعفان جهان پیروزی عنایت کند، تا همه از زیر بار این ابرقدرت ها خارج بشوند، و مسأله‌ای است که باید بشود. مسأله اینطور شده است که دیگر مستضعفین در مقابل مستکبرین قیام کرده‌اند، بیدار شده‌اند. بیداری، اوّلْ قدم است، اوّل قدم، یقظه است. در سیر عرفانی هم یقظه، اوّل قدم است. در این سیر، این هم سیر الهی و عرفانی است، بیداری، اوّل قدم است و کشورهای اسلامی، ملت های مسْلم، ملت های مستضعف در سرتاسر جهان، اینها بیدار شده‌اند، و سیاه‌های امریکایی کتک این بیداری را می‌خورند، و ان شاء الله پیروز خواهند شد.

والسلام علیکم و رحمة الله

برگرفته از صحیفه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ج 12 ص 379-382 – سایت روح الله rouhollah.com

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

Views: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *