سردار سید عباس بحرالعلوم رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس که معاون مسئول عملیات سپاه خرمشهر در آن زمان بود در نقل خاطره ای از ایام مقاومت ۴۵ روزه خرمشهر گفت: یک روز وقتی تانک های عراقی با پیشروی، خود را به پشت پادگان دژ خرمشهر رساندند، مردم با دیدن این وضع به داخل شهر عقب نشینی کردند، من، محمد نورانی،شهید رضا دشتی، بهروز قیصری و تعدادی دیگر از بچه ها شهادتین را گفتیم و جلو رفتیم.
کمی جلوتر به یک تانک عراقی برخوردیم که سعی داشت از بالای منطقه سیل بند واقع در پشت پادگان دژ خرمشهر بالا آید. نزدیک شدم و یک گلوله آر پی جی به سمت آن شلیک کردم.
گلوله به بخش جلویی تانک اصابت کرد، این اتفاق باعث روحیه بخشی به موج عظیمی از نیروهای نظامی و مردمی شد که پس از آن به سمت منطقه سیل بند روانه شدند.
در این میان یک دستگاه جیپ متعلق به تکاوران نیروی دریایی که پابه پای سایر نیروها دفاع از شهر را عهده دار شده بودند، در سمت چپ جاده خرمشهر به طرف اهواز موضع گرفت و از قسمت بالای منطقه سیل بند به تانک های عراقی که پشت پادگان دژ متوقف شده بودند، شلیک کرد.
در حالیکه سرنشین این جیپ گلوله ها را به سمت تانکها شلیک می کرد، ناگهان از سوی یک نفربر عراقی با آر پی جی ١٨ هدف قرار گرفت.
من که در فاصله چند متری از او بودم ، دیدم آر پی جی به گردن راننده جیپ اصابت کرد، تکه های متلاشی شده سر وی به آسمان پرتاب شد، بعد متوجه جسد بدون سر آن تکاور نیروی دریایی شدم که روی جاده قرار گرفته بود.
یکی از همرزمان که خود نیز مجروح شده بود پاهای او را گرفت، به پایین جاده کشید، سپس جسد بی سر این شهید نیروی دریایی را به پشت خط منتقل کردند.
پس از این ماجرا، من به همراه شهید رضا موسوی و علی شیرعلی به پشت پادگان دژ رفته و مجروحان را جمع آوری کرده و به داخل شهر منتقل کردیم.
بازدیدها: 90