سرانجام ابراهیم در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچههای گردان کمیل و حنظله در کانالهای فکه مقاومت کرد اما تسلیم نشد و در ۲۲ بهمن سال ۶۱ بعد از فرستادن بچههای باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگر کسی او را ندید.
ویژه ی سالگرد شهید جاوید الاثر پهلوان بسیجی ابراهیم هادی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام، در ادامه به مناسبت فرارسیدن سالگرد شهید جاویدالاثر ، پهلوان بسیجی ابراهیم هادی متنی از زندگی پر برکت این شهید عزیز و دوست داشتنی برای شما کاربران گرامی قرار داده شده است .
مقدمه
در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها یادبودی است که خیلیها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده ، میروند و زائر شهید جاوید الاثر «ابراهیم هادی» میشوند . شهیدی که برای بچههای جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند، خیلی عزیز است . شهید ابراهیم هادی به عنوان یک اسطوره ، دارای ویژگیهای بسیار بارز و برجستهای بوده که مورد نیاز جوانان امروز است . ورزش ، جوانمردی و زهد
پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است . او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان تهران به دنیا آمد . ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود، او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
ابراهیم دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریمخان گذراند. او در سال ۵۵ دیپلم گرفت. از همان سالهای پایانی دبیرستان، مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد؛ حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر مرحوم علامه «محمدتقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود.
این شهید جاویدالاثر ، در دوران پیروزی انقلاب شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد؛ همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد .
خاطراتی از ابراهیم
درخواست حاج میرزا اسماعیل دولابی از شهید ابراهیم هادی
شهید ابراهیم با دوستش به دیدن حاج آقای دولابی رفته بودند. حاج آقا با چهره ای خندان به ابراهیم گفتند: آقا ابراهیم! راه گم کردی، چه عجب این طرف ها! ابراهیم مؤدبانه، سر را به زیر انداخت و گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی کنیم، خدمت برسیم. آقای دولابی با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ! ما رو یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می کنم این طوری حرف نزنید، بعد گفت: ما آمده بودیم، شما را زیارت کنیم.
دوست شهید بعداً درباره ی حاج آقای دولابی از ابراهیم سؤال کرد و او جواب داد: این آقا (حاج آقا دولابی) یکی از اولیای خداست. اما خیلی ها نمی دانند.
به دوش کشیدن پیرمردها
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه ی شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.
شهید هادی از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی میان بچّه ها مطرح بود. او معتقد بود همه ی کارها باید برای خدا انجام شود و می گفت: مشکل ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز خدا.
جاوید الاثر
سرانجام ابراهیم در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچههای گردان کمیل و حنظله در کانالهای فکه مقاومت کرد اما تسلیم نشد و در ۲۲ بهمن سال ۶۱ بعد از فرستادن بچههای باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگر کسی او را ندید . ابراهیم همیشه از خدا میخواست گمنام بماند چرا که گمنامی صفت یاران خداست .
در این بخش صوت اذان و مداحی شهید جاوید الاثر پهلوان بسیجی ابراهیم هادی که کمتر شنیده شده را برای شما کاربران گرامی قرار داده ایم .
وصیت نامه شهید ابراهیم هادی
بسم رب الشهداء و الصديقين
اگر چه خود را بيشتر از هر كس محتاج وصيت و پند و اندرز ميدانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا ميكنم قدرتي به بيان من عطا فرمايد كه بتوانم از زبان يك شهيد، دست به قلم ببرم چرا كه جملات من اگر لياقي پيدا شد و مورد عفو رحمت الهي قرار گرفتم و توفيق و سعادت شهادت را پيدا كردم، به عنوان پرافتخارآفرين وصياي شهيد خوانده ميشود.
خدايا تو را گواه ميگيرم كه در طول اين مدت از شروع انقلاب تاكنون هر چه كردم براي رضاي تو بوده و سعي داشتم هميشه خود را مورد آزمايش و آموزش در مقابل آزمايشها قرار دهم.
اميدوارم اين جان ناقابل را در راه اسلام عزيز و پيروزي مستضعفين بر متكبرين بپذيري.
خدايا هر چند از شكستگيهاي متعدد استخوانهايم رنج ميبرم، ولي اهميتي نميدادم؛ به خاطر اينكه من در اين مدت چه نشانههايي از لطف و رحمت تو نسبت به آنهايي كه خالصانه و در اين راه گام نهادهاند، ديدهام.
خدايا، اي معبودم و معشوقم و همه كس و كارم، نميدانم در برابر عظمت تو چگونه ستايش كنم ولي همين قدر ميدانم كه هر كس تو را شناخت، عاشقت شد و هر كس عاشقت شد، دست از همه چيز شسته و به سوي تو ميشتابد و اين را به خوبي در خود احساس كردم و ميكنم.
خدايا عشق به انقلاب اسلامي و رهبر كبير انقلاب چنان در وجودم شعلهور است كه اگر تكهتكهام كنند و يا زير سختترين شكنجهها قرار گيرم، او را تنها نخواهم گذاشت.
و به عنوان يك فردي از آحاد ملت مسلمان به تمامي ملت خصوصاً مسئولين امر تذكر ميدهم كه هميشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشيد و هيچ مسئله و روشي شما را از هدف و جهتي كه داريد، منحرف ننمايد.
ديگر اين كه سعي كنيد در كارهايتان نيت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرك و ريا، حسادت و بغض پاك نماييد تا هم اجر خود را ببريد و هم بتوانيد مسئوليت خود را آنچنان كه خداوند، اسلام و امام ميخواهند، انجام داده باشيد اين را هرگز فراموش نكنيد تا خود را نسازيم و تغيير ندهيم، جامعه ساخته نميشود.