یادکردی از شهید محراب آیت الله صدوقی
حجت الاسلام راشد یزدی خاطره ای شنیدنی از ارتباط شهید محراب آیت الله صدوقی و رهبر معظّم انقلاب امام خامنه ای بیان کردند که مربوط به قبل از انقلاب است.
در سال 56 به اتفاق آیت الله صدوقی و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم.
آیت الله صدوقی: «ماشاءالله این آقای سیدعلی آقا خیلی مُشت شان پُر است»
به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ایرانشهر، کفش های خوبی تولید می شود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. به خانه آقای خامنه ای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنه ای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد که شدم، آقای صدوقی به من گفت: «ماشاءالله، ماشاءالله این آقای سید علی آقا خیلی مُشت شان پُر است.»
صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، اسم آقای خامنه ای از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود.
بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من می خواهم برگردم پیش آقای خامنه ای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند.
«بله که آیت الله هستند»
از لحاظ علمی آقای خامنه ای، مورد تأیید صد در صد آقای صدوقی بود. در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران می روی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: «تقدیم به محضر مبارک آیت الله العظمی آقای خامنه ای».
– پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیت اللهی رسیده اند؟
– آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: «بله که آیت الله هستند».
برگرفته سایت حوزه
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 284