در آخرین روزهای حیات داعش در سوریه، شهید «مهدی موحدنیا» دلاورمردی از خطه سربداران با حضور در عملیات آزادسازی «بوکمال» آخرین منطقه تحت تصرف داعش، در کنار رزمندگان مدافع حرم از سرزمینهای اسلامی به عمر ننگین این شجره خبیثه در شامات پایان داد و در شب شهادت حضرت ثامنالحجج، علی ابن موسی الرضا علیه السلام در حالی که حسرت شهادت را به دل داشت مورد اصابت تیر کین دشمن قرار گرفت و آسمانی شد و نام خود را در دفتر شهدای مدافع حرم ثبت کرد.
متن زیر وصیتنامه این شهید والامقام مدافع حرم است که تقدیم مخاطبین دفاع مقدس میشود.
بسم رب ام زینب سلام الله علیها
سلام به همسر عزیزم
سلام به پدر و مادر عزیزم
سلام به تمام شیعیان جهان
این برای بار دوم هست که دست به قلم میبرم و به اصطلاح وصیتنامه مینویسم و این دفعه خیلی امیدوارتر از همیشه.
شاید یکشنبه برویم سوریه. بعد از تقریبا یکسال و نیم انتظار، البته خجالت میکشم بنویسم انتظار!!!
همسر عزیزم ازت ممنون و متشکرم بخاطر همه چیز و همه مهربونیت، بخاطر موافقتت با رفتنم، بخاطر صبرت، بخاطر بغض میان گلویت و البته و صد البته هر چه دلبستگی بیشتر، دل کندن سختتر، و اجر و قربت نزد عمه سادات بیشتر.
فرصت عجیب و غریبی هست و باید مغتنم شمرد!!!
بعد از تقریبا هزار و چهارصد سال، دوباره فرصت دفاع از بیبی پیدا شده و تقریبا شرایط به همان شکل سال 62 هجری، حرامیان یک طرف، پسران مادری یک طرف! و باز عده کمی فرصت دفاع پیدا کردهاند و بعضی در حسرت و میدانم این حسرت چقدر کشنده هست و البته رفیقان من همه لایق سرباز و مدافع حرم بیبی هستند ولی شرایط بدین گونه رقم خورده و انشاالله در آزادی قدس و به نابودی کشاندن اسرائیل هم سهیم باشیم.
خدایا رفیقان من همه لایق شهادتند مبادا معاملهای غیر از این با آنها بکنی.
پدر و مادرم از شما ممنونم بخاطر به دنیا آوردنم و بزرگ کردنم و ممانعت نکردن از رفتنم.
چقدر حس شیرینی هست دفاع از حرم! در کل زندگیم آنقدر شوق نداشتهام. یا حضرت زینب سلام الله علیها، به ساقی دشت کربلا بابالحوائج قسمت میدهم ما را هم بپذیر.
گر چه ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
مهدی موحدنیا پنجشنبه 5 اسفندماه 1395
منبع: تاشهدا
بازدیدها: 193