شکست نهضت جنگل توسط نفوذی ها
هیات: میرزا کوچکخان جنگلی، پس از ناامیدی از حرکت اصلاحخواهی مشروطهطلبان، جنبشی را با انگیزه مبارزه با استعمار و دستیابی به استقلال ایران راهاندازی کرد که به دلیل اختلافات درونی از یکسو و خیانتها و کارشکنیها از سوی دیگر، نتوانست به مقاصد خود دست یابد. با توجه به نفوذ روسها و احزاب کمونیست در جنبش میرزا کوچکخان، و هدف نسبتا مشترک هر دو طرف، یعنی مبارزه با استعمار انگلیس، اتحادی میان آنها شکل گرفت که سرنوشت خوبی را برای جنبش رقم نزد.
موسی حقانی، رئیس پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر به مناسبت ۱۱ آذر سالگرد شهادت میرزاکوچک خان جنگلی گفت:
شرایط تاریخی ایران در زمانی که میرزا دست به قیام زد، چگونه بود و چرا میرزا وارد میدان مبارزه شد؟
در سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی قرار داریم؛ شهیدی که از جان خود برای صیانت از استقلال ایران گذشت و در مبارزه با دشمنان کوتاهی نکرد. مرحوم میرزا شخصیتی مشروطخواه است. در مشروطه شرکت فعال داشت و در جریان مبارزه با محمدعلی شاه زخمی شد و بعد از بهبودی از جراحت دوباره مبارزه خود را ادامه داد.
میرزا در جریان حمله مشروطهخواهان علیه محمد علی شاه قاجار به تهران شرکت داشت فعالیت گسترده او تا سقوط محمدعلی شاه و استقرار مشروطه ادامه داشت. با وجود همراهی با مشروطه خواهان نسبت به برخی رفتارهای مشروطه خواهان بدلی نیز انتقاد داشت.
تحرکاتی که استعمار انگلیس و روس و بعدها دولت بلشویکی شوروی در منطقه داشتند، مبارزه را سخت و پیچیده کرد. بعد از وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه روسها به صورت مقطعی دست از سیاست استعماری خود برداشتند. انگلستان با طرح خاورمیانه جدید بعد از سقوط عثمانی در صدد بلعیدن یکباره ایران و منطقه بود.
نهضت جنگل در چنین شرایطی پیچیده آغاز شد به ویژه از وقتی که انگلیسیها در صدد بلعیدن ایران با قرارداد استعماری ۱۹۱۹ بودند، میرزا براساس پیشینه انقلابی و احساس وظیفه و تکلیفی که برای صیانت از ایران میکرد، مبارزه مسلحانه و فراگیر با انگلستان و عامل روسیه تزاری را در کشورمان آغاز کرد.
بنابراین در شرایطی که کشور ما در اشغال قوای روسیه و انگلیس قرار داشت و آنها برنامههای پیچیدهای برای نابودی ایران تدارک دیده بودند، این نهضت توانست در مقطعی جلوی آنها را سد کند و مانع از آن شود که آنها به اهداف خود برسند.
نفوذیها همیشه نقش تعیین کنندهای در شکست جنبش اصیل داشتند. افرادی که در نهضت جنگل نفوذ کردند، در شکست نهضت چه نقشی داشتند؟
پدیدهای که در نهضت جنگل رخ داد و طبیعتا منجر به شکست نهضت شد، حضور جریانها و افراد نفوذی در نهضت جنگل بود. نفوذیها توانستند با ترفندها و اقداماتی که داشتند، نهضت را از مسیر خود خارج کنند، در بین نیروهای انقلابی نهضت، تشتت ایجاد کنند و نهضت را مخصوصا بعد از کودتایی که طرفداران احسان الله خان در نهضت جنگل انجام دادند، به شدت تضعیف کنند.
جریانات نفوذی در نهضت جنگل از دو جنس بودند. یک دسته نفوذی روسهای سرخ بودند که به اصطلاح طرفداران بلشویکها بودند؛ نظیر حیدرخان عمواقلی که فرد افراطی و تروریست بود و به واسطه اقداماتی که در جریان مشروطه داشت، به حیدرخان بمبی معروف شده بود؛ چون بمب میساخت و از آن برای ترور شخصیتها و افراد استفاده میکرد؛ از جمله در ترور محمدعلی شاه از بمبهای دست ساز حیدرخان استفاده کرده بودند.
او بعدها در نهضت جنگل به عنوان نماینده روسهای سرخ یا به عبارت بهتر کمونیستها و بلویشکها حضور پیدا میکند و قرار بود که مرحوم میرزاکوچک خان را از سر راه بردارند. البته اینها کسانی بودند که معتقد بودند کمونیستهایی که در روسیه سرکار آمدهاند، دنبال توسعهطلبی نیستند و قصدشان کمک به نهضتهای ضداستعماری است.
دسته دیگر از نفوذیها کسانی بودند که عملا در خدمت انگلیسیها بودند. اینها خودشان دودسته هستند؛ یک دسته بدون پردهپوشی کار میکردند. دسته دیگر در خفا با انگلیسیها ارتباط داشتند، اما شعار انقلابی و بلشویکی میدادند و تلاش داشتند با نفوذ در نهضت جنگل و تظاهر به انقلابیگری و به کار بردن روشهای خشونتآمیز جایگاه و وجهه نهضت را از بین ببرند.
چهره شاخص این دسته از نفوذیها احسان الله خان دوستدار است. او و خالوقربان در جریان نهضت مشروطه با مرحوم میرزاکوچک خان آشنا شدند. میرزا به واسطه مبارزه و همکاری که در نهضت مشروطه داشت، نسبت به آنها خوشبین بود و به آنها اعتماد داشت؛ غافل از اینکه اینها برای لطمه و ضربه زدن به نهضت وارد این جریان شده بودند و نهایتا هم توانستد با دو اقدام به نهضت ضربه جدی وارد کنند و یک اقدام همان افراطیگری و دست زدن به رفتارهای خشونت آمیز در گیلان بود. احسانالله خان در رشت علیه حجاب سخنرانی کرد و زنان با حجاب را مخاطب قرار داد و گفت: «تا کی میخواهید در این کفن سیاه خود را بپیچید و محفوظ نگه دارید» این سخنرانی لطمه بسیاری به جایگاه نهضت زد.
حرکت بعدی هم کودتا علیه شخص میرزا و جریان اصیل و ملی نهضت جنگل بود که عملا قوای جنگل را به دودسته تقسیم کرد و به شدت نهضت جنگل را تضعیف کرد و نهایتا مرحوم میرزا کوچک خان به تنهایی و مظلومانه به شهادت رسید.
احسانالله خان دوستدار بعدها از ایران فرار کرد و بعد از مدتی فعالیت در شوروی روسها فهمیدند که او عامل نفوذی در قوای جنگل بود که همان کار جاسوسی را در اتحاد جماهیر شوروی انجام میدهد. او به همین اتهام محاکمه و اعدام میشود.
آیا نهضت جنگل تمیلات تجزیه طلبی داشت؟
نکتهای که درباره نهضت جنگل اهمیت دارد، اتهامی است که به مرحوم میرزا و اساسا نهضت جنگل وارد میکنند. برخی نهضت جنگل را حرکت تجزیهطلبانه قلمداد میکنند و تجاسر عدهای تجزیه طلب علیه حکومت مرکزی میدانند.
این در حالی است که شهید میرزا کوچک خان به هیچ وجه دنبال تجزیه ایران نبود. قصد او این بود که با آزادسازی گیلان با توجه به انفعالی که در حکومت مرکزی وجود داشت و سلطهای که انگلیسیها در پایتخت ایران داشتند به تهران بیاید و بقیه ایران را هم آزاد کند. او از همکاری و همراهی شهید مدرس و حتی رجالی نظیر مشیرالدوله هم برخوردار بود.
اما از زمانی که انگلیسیها عوامل نفوذی خود را در نهضت جنگل رسوخ دادند و آن رفتارها از سوی آنها صورت گرفت، بحث تجزیهطلبی و تجاسر مطرح شد؛ در حالی که وفاداری شهید میرزا کوچک خان به ایران و استقلال ایران و پشت کردن به روسهای بلشویک نشان میداد که او نه همکاریاش با بلشویکها برای تجزیه ایران است، بلکه براساس ادعایی که آنها داشتند میخواست از ظرفیتهای آنها برای منکوب کردن استعمار انگلیس در ایران استفاده کند. بعد که دید آنها در این همراهی صداقت ندارند و دنبال طرحهای دیگری در کشور ما هستند، ارتباط را با آنها قطع کرد و همین منجر شد که ابتدا حیدرخان عمواقلی برای ترور میرزا کوچک خان به ایران بیاید و بعد احسان الله خان آن عملیات کودتا را با استفاده از عوامل طرفدار شوروی در نهضت جنگل راه بیندازد.
روش مبارزاتی مرحوم میرزا پرهیز از برادرکشی و نشانه گرفتن سلاح نهضت علیه دشمن اصلی بود که از نظر مرحوم میرزا، انگلستان دشمن اصلی ایران بود. این تشخیص درست بود؛ چون بعد از فروپاشی رژیم تزاری روسهای سرخ یا کمونیستها مشغول مسائل داخلی خود بودند و این انگلستان بود که در ایران یکه تازی میکرد.
انگلیس از طریق قرارداد ۱۹۱۹ و بعد هم کودتای ۱۲۹۹ در صدد سلطه کامل خود بر ایران بود. مرحوم میرزا در مقابلهای که با قوای دولتی داشت به یاران خود توصیه کرده بود که از کشتن سربازان ایرانی که برادران ما محسوب میشوند، خودداری کنند و سلاح خود را فقط علیه نیروهای انگلیسی به کار ببرند.
این همراهی شهید مدرس و همراهی افرادی نظیر مشیرالدوله و سابقه مبارزاتی مرحوم میرزاکوچک خان جنگلی نشان میدهد که نه تنها او تجزیهطلب نبود بلکه در صدد احیای مشروطه و صیانت از استقلال ایران بود و در این راه جان عزیز خود را هم نثار ایران، مردم ایران و صیانت از کشور عزیزمان کرد.
منبع:خبرگزاری فارس
بازدیدها: 0