عید قربان، عید خود سازی و تهذیب نفس است. این عید گرامی و ایام پس از آن، فرصت بسیار مناسبی برای سرمشق گرفتن از حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل و حضرت هاجر(ع) و پیمودن مسیر تقرّب و بندگی خداوند متعال است. آن بزرگواران برای رضای خدای سبحان و برای تثبیت دین خدا، جلوه ویژهای از گذشت، ایثار و فداکاری را آشکار ساختند؛ بنابراین در این ایام باید فرصت مغتنم شمرده شود و به مناسبت سالروز آن و واقعه عظیم، همه در جهت قربانی کردن نفس خود تلاش کنند. فلسفه قربانی حجّاج در منی نیز همین است که حجگزار بگوید: «خدایا حاضرم هرچه دارم در راه تو و در راه دین تو فدا کنم». هوی و هوس، نفس امّاره و صفات رذیله که سراسر وجود انسانهای معمولی را فراگرفته است، باید در راه خدا قربانی شود. در این ایام، زمینه برای ریشهکن کردن صفات رذیله و جایگزین نمودن فضایل اخلاقی به جای آن، وجود دارد. انسان باید از بندگی رذایلی که او را محبوس کرده است رهایی یابد و درخت فضیلت در دل خود بکارد و در جهت ریشهدار شدن فضایل اخلاقی در دل خویش تلاش نماید تا به ثمر برسد. پس از آن هم خودش و هم دیگران از میوه و ثمره درخت فضایل اخلاقی بهرهمند گردند. و این کار مهم و اساسی در ایام تشریق، یعنی روزهای پس از عید قربان، میسّر میگردد. ایام تشریق حجّاج، دو تا سه روز و ایام تشریق غیرحجّاج، هفته ولایت، یعنی روزهای بین عید قربان و عید غدیر است.
پیام اخلاقی عید غدیر
عید غدیر، عید ولایت است. پیام اخلاقی عید غدیر، این است که پیمودن مسیر تقرّب به سوی خداوند متعال و تهذیب نفس و در یک کلام رسیدن به مقام آدمیّت، بدون ولایت امکانپذیر نیست. مسیر سعادت، مانند هر مسیر دیگری، به راهنما نیاز دارد. راهنمایی که خود مسیر را پیموده باشد و از موانع راه آگاهی کامل داشته باشد. اهلبیت(ع) بهترین راهنما برای پیمودن مسیر حرکت به سوی خداوند متعال هستند. از این جهت خداوند متعال میفرماید: اسلام منهای ولایت، ناقص است و در روز عید غدیر کامل میگردد. پس از ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین(ع)، خداوند متعال از دین اسلام راضی میشود؛ زیرا سلوک معنوی انسان، در پرتو نور قرآن و عترت که همان «ثقلین» هستند امکانپذیر است و بدون یکی از این دو گوهر گرانبها، کسی به مقصد نخواهد رسید.
تبیین هفته ولایت در سه بعد
بعد اول: تعظیم شعائر اسلامی؛ فاصله زمانی عید قربان تا عید سعید غدیر، ایام مبارکی است و از قداست ویژهای برخوردار است. این ایام نورانی، به عنوان هفته ولایت نامگذاری شده و در آن هفته باید از حیث شعاری، به موضوع مهمّ ولایت پرداخته شود. جشنها و دید و بازدیدها و آذینبندی خیابانها و معابر عمومی در آن هفته باید فراوان باشد. ذکر امیرالمؤمنین(ع) باید بسیار گفته شود. مجالس جشن برگزار گردد و در آن مجالس سخنرانان مسأله ولایت را تبیین کنند و مداحان اشعار زیبایی در مدح اهلبیت(ع) و در موضوع ولایت بخوانند. البته در این خصوص باید توجه شود محتوای سخنرانیها و مداحیها از آیات شریف قرآن کریم گرفته شود. دست کم سیصد آیه در قرآن کریم پیرامون امیرالمؤمنین(ع) و ائمه طاهرین(ع) وجود دارد. با وجود این آیات، نیازی نیست که در مجالس جشن، اشعار افراطی خوانده شود، بنابراین از خواندن اشعار و بیان سخنانی که بهانه دست دشمن میدهد، باید پرهیز جدی شود.
بعد دوم؛ تقویت بنیه اعتقادی
نکته دیگری که باید همیشه و بخصوص در هفته ولایت به آن اهمیّت داده شود، اینکه شعار باید همراه با عقیده باشد. شیعه باید امامشناس باشد و به طور کلی در اعتقادات، مطالعه و تحقیق کامل بنماید و به صورت استدلالی مبانی اعتقادی خود را تقویت کند.
شیعه، بخصوص جوان شیعه باید بداند چرا امیرالمؤمنین علی(ع) خلیفه بلافصل پیامبر اکرم(ص) است. هر شیعهای باید با استدلال بتواند اثبات کند که چرا ائمّه دوازدهگانه(ع) امام هستند؟
کتابهای اعتقادی مانند «احقاقالحق» و «الغدیر» در این زمینه فراوان است. جوانان باید این کتابهای ارزشمند را مطالعه کنند و پس از اینکه موضوع ولایت برای خودشان حل شد، با ارائه دلیل برای دیگران نیز بیان و اثبات نمایند. در حوزههای علمیّه و دانشگاهها باید در این خصوص گفت و گوهای فراوانی صورت پذیرد و به موضوع اعتقادات بیش از این اهمیّت دهند. در هفته ولایت نیز در مجالس جشن و سخنرانیها باید دلایل شیعه برای امامت ائمه اطهار(ع) تبیین شود و آیات مربوطه شرح داده شود. فضایل امیرالمؤمنین(ع) و ائمّه هدی(ع) باید برای مردم بازگو شود و مهمتر اینکه شبهات اعتقادی باید رفع شود. مطالعه و تحقیق در موضوع ولایت باید به قدری باشد که همه بتوانند شبهاتی که از سوی دشمنان مطرح میشود را با دلیل و برهان پاسخ گویند.
بعد سوّم؛ پیروی از اهلبیت(ع)
بعد سوم وظایف شیعیان، که در هفته ولایت باید بروز و ظهور بیشتری داشته باشد، پیروی از اهلبیت(ع) است. شیعه باید افزون بر اظهار محبّت به ائمّه اطهار(ع) و افزون بر اعتقاد قلبی به امامت آن بزرگواران، آنان را سرمشق خود قرار دهد و در زندگی از ایشان تبعیّت و پیروی نماید. سیمای تشیّع باید در پیشانی هر شیعهای نمایان باشد و رکن اساسی تشیّع عمل به دستورهای دینی و تبعیّت از قرآن و عترت است. هفته ولایت، فرصت ارزشمندی برای تمرین پیروی از اهلبیت(ع) است. در این هفته همه باید تلاش کنند گفتار و کردار خویش را با عملکرد ائمّه هدی(ع) تطبیق دهند و در حدّ توان اعمال خود را به اعمال آن ذوات مقدس شبیه نمایند. یکی از مواردی که در سیره اهلبیت(ع) بروز ویژهای دارد، خدمت به خلق خداست. مولا امیرالمؤمنین(ع) در مدّت ۲۵ سال خانهنشینی بودند، ۲۶ مزرعه به دست مبارک خود برای فقرا و مستضعفان آباد کرده و وقف آنان نمودند. شیعیان باید از آن حضرت پیروی کنند و هرچه میتوانند برای رفاه دیگران تلاش کنند. رسیدگی به مستمندان باید برنامه همیشگی زندگی یک شیعه باشد. اما دست کم در هفته ولایت همه باید به قدر توان به فقرا و مستمندان رسیدگی کنند و از دیگران به هر صورت ممکن دستگیری نمایند. اگر به دستور قرآن کریم در خصوص انفاق که میفرماید: «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَهٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه» عمل شود و امیرالمؤمنین(ع) سرمشق شیعیان باشند، یک نفر فقیر در میان شیعیان یافت نمیشود و همه در رفاه خواهند بود.
ساده زیستی ائمّه هدی(ع) فضیلت دیگر سیره آن ذوات مقدس است که باید سرمشق شیعیان باشد. تجمّلات و تشریفات بیجا، از اساس در زندگانی حضرات ائمّه اطهار(ع) وجود نداشته است؛ با اینکه آن بزرگواران و بخصوص امیرالمؤمنین(ع) با وجود مزارع فراوان و قناتهایی که احداث نمودند، میتوانستند به ثروت زیادی دست یابند، اما آن ثروت را به جای اینکه در راه تجمّلات به کار گیرند، صرف تقویت اسلام میکردند و به مستمندان میبخشیدند. امیرالمؤمنین(ع) و حتی اطرافیان ایشان، ذرهای از بیتالمال استفاده نکردند. خوراک ایشان که از دسترنج خودشان بود، دو قرص نان جو در شبانهروز بود و به دو پیراهن ساده اکتفا کرده بودند. تجمّلگرایی در زندگیهای کنونی به هیچ وجه با سیره اهلبیت(ع) سازگاری ندارد و این ننگ بزرگی برای جامعه اسلامی محسوب میشود.
اهمیّت به نماز و بخصوص نماز اول وقت و به جماعت نیز در سیره امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمّه هدی(ع) برجستگی دارد. نماز آن ذوات نورانی باید سرمشق شیعیان باشد. مساجد شیعیان باید در وقت نماز، مملوّ از جمعیّت باشد و در هنگام نماز باید همهجا خلوت باشد و همه کارها تعطیل شود و همه به نماز اول وقت، در مسجد و به جماعت بپردازند. دست کم در هفته ولایت باید مساجد پر از جمعیّت باشد و همه به نماز اهمیّت بدهند تا از این نظر بتوانند شباهتی به امیرالمؤمنین(ع) پیدا کنند. این موارد قطرهای از دریای بیکران فضایل اهلبیت(ع) بود که باید سرمشق شیعیان گردد. یک شیعه هم باید شعار و اظهار محبّت به اهلبیت(ع) داشته باشد، هم از حیث اعتقادی از بنیه قوی و محکم برخوردار باشد و هم از نظر عمل، خود را شبیه اهلبیت(ع) کند.
ارکان تشیّع که همان ارکان ایمان است، لازم و ملزوم یکدیگرند و هر سه رکن باید در زندگی شیعیان باشد.
از سه رکن تشیّع، دو رکن شعار و عقیده به نسبت موجود است، گرچه باید بیش از این باشد، اما آنچه موجب نگرانی است، عدم تطابق عملکرد بسیاری از مردم با نحوه رفتار معصومین(ع) است.
بروز علنی فساد اخلاقی در جامعه و وجود گناه و معصیت، با تشیّع سازگار نیست. از قرآن و عترت استفاده میشود که چنین ملّتی، شیعه واقعی نیست.
بازدیدها: 247