عاشورا درس مبارزه با مسئولان نالایق

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام حسین (علیه السلام) / عاشورا درس مبارزه با مسئولان نالایق

عاشورا، مائده بزرگ روح انسان است در تداوم اعصار، تجسّم اعلای وجدان بزرگ است در دادگاه روزگار، صلابت شجاعت انسان است در تجلّی گاه ایمان، طواف خون است در احرام فریاد، تجلّی کعبه است در میقات خون، نقش بیدار گذرها و رهگذرهاست در کاروان درازآهنگ زندگی ها و عبورها.

عاشورا درس مبارزه با مسئولان نالایق

هیات: اگر دشمنان دین جرم و خطای بزرگی مرتکب شوند و به سرزمین‌های اسلامی تجاوز کنند، بر هر مسلمانی واجب است به جنگ با او برخاسته و او را تنبیه کند؛ امّا گاهی حاکمی در سرزمین‌های اسلامی دچار جرم و گناه علنی می‌شود و می‌خواهد دین اسلام را به انحراف بکشاند؛ اینجا نیز برعهده مسلمانان است به مخالفت با او برخاسته و او را از حکومت عزل کنند. حضرت سیّدالشهدا علیه السلام وقتی مشاهده کردند یزید آشکارا گناهان کبیره انجام می‌دهد و اعتقادات دینی را منحرف می‌کند به مخالفت و مبارزه با او برخاسته و او را شایسته حکومت بر مسلمانان نمی‌دانستند. این عمل همان وظیفه‌ای است که برعهده تک‌تک مسلمانان بود؛ امّا آنان اقدام به جنگ با سیّدالشهدا علیه السلام کردند و در نبردی ناعادلانه و ناجوانمردانه ایشان را به شهادت رساندند. مگر ایشان چه جرم و خطا و عمل نادرستی مرتکب شدند که حاکمان و مدّعیان اسلام به جنگ علیه ایشان پرداختند؟

عاشورا درس مبارزه با مسئولان نالایق
عاشورا درس مبارزه با مسئولان نالایق

«حضرت سکینه(۱)سلام الله علیها پس از واقعه عاشورا در عالم رؤیا بانویی را مشاهده می‌کند که در مرکبی نشسته و دست‌ها را بر روی سرش می‌گذارد و بسیار اشک می‌ریزد. ایشان سوال می‌کند این بانو کیست؟ در پاسخ می‌گویند: ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها مادرِ پدرِ شماست. حضرت زهرا سلام الله علیها رو به حضرت سکینه فرمودند: در روز قیامت، از خداوند و پیامبر صلوات الله علیه می‌خواهم از کسانی که به کربلا آمده و حسین علیه السلام مرا به شهادت رساندند، بپرسند: جرم حسین من چه بود؟»(۲)

قاتلان حضرت سیّدالشهدا علیه السلام انسان‌های سنگدل و بی‌رحمی بودند. اگر یزید و لشگریان او به آنان القاء شده بود که حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و یارانش خطاکارند، امّا طفل شش ماهه چه خطایی مرتکب شده بود که بر گلوی او تیر سه شعبه زدند، مگر خاندان حضرت چه گناهی کردند که آنان را مظلومانه اسیر کرده و اموال‌شان را غارت کردند.

پی‌نوشت‌ها:

۱٫ سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری القیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده‌اند و لقب وی را سکینه نهاده‌اند که به معنی وقار و سکون است. از سخن امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!/خیرالنساء» در می‌یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده است. آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال ۱۱۷ ق در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت و در قبرستان بقیع مدفون گشت.

۲٫ بحارالأنوار:۴۵/۱۴۰-۱۴۱؛ لهوف فی قتلی الطفوف:۱۸۸-۱۸۹؛ «قالت سکینه فلما کان فی الیوم الرابع من مقامنا رأیت فی المـــــــــنام رؤیاً و ذکرت مناماً طویلاً تقول فی آخره رأیت امرأه راکبه فی هودج و یدها موضوعه على رأسها فسألت عنها فقیل لی: هذه فاطمه بنت محمد صلوات الله علیه أم أبیک فقلت: و الله لأنطلقن إلیها و لأخبرن ما صنع بنا فسعیت مبادره نحوها حتى لحقت بها فوقفت بین یدیها أبکی و أقول یا أماه جحدوا و الله حقنا یا أماه بددوا و الله شملنا یا أماه استباحوا و الله حریمنا یا أماه قتلوا و الله الحسین علیه السلام أبانا فقالت لی: کفى صوتک یا سکینه فقد قطعت نیاط قلبی هذا قمیص أبیک الحسین علیه السلام لا یفارقنی حتى ألقى الله به.»

برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا علیه السلام نوشته استاد حسین انصاریان

منبع: دارالعرفان

بازدیدها: 0

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *