عاشورا در سطح بین الملل

عاشورا در سطح بین الملل

عاشورا و امام حسین علیه السلام از دیدگاه متفکران بزرگ جهان

عظمت قیام و اوج فداکارى و ویژگى هاى دیگر امام حسین علیه السلام و یارانش سبب شده که نویسندگان و متفکران بزرگ جهان اظهارنظرهاى بسیارى درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند و حتى برخى از نویسندگان غیرمسلمان درباره این واقعه کتاب نوشته اند. در اینجا توجه شما را به نظر چند تن از اندیشمندان بزرگ مسلمان و غیرمسلمان جلب مى کنیم:

جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحى):

وقتى یزید، مردم را به قتل حسین علیه السلام و مأمور به خون ریزى تشویق مى کرد، آنها مى گفتند: چه مبلغى به ما مى دهى؟ اما انصار حسین علیه السلام به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز مى خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.

آنتوان بارا (مسیحى):

اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمین براى او بیرقى برمى افراشتیم و در هر روستایى، براى او منبرى برپا مى کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرامى خواندیم.

تاملاس تونرون (رئیس سابق کنگره ملى هندوستان):

این فداکارى هاى عالى از قبیل شهادت امام حسین، سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده و خاطره آن شایسته است همیشه باقى بماند و یادآورى شود.

فردریک جمس:

درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگرى این است که در دنیا، اصول ابدى عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین مى رساند که هرگاه کسى براى این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشارى کند، آن اصول همیشه در دنیا باقى و پایدار خواهد ماند.

توماس مامساریک:

در مجالس عزادارى حسین گفته مى شود که حسین براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مربته اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویى یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار دهیم و از زیردستى استعمارگران خلاصى یابیم و مرگ باعزت را بر زندگى باذلت ترجیح دهیم.

بنت الشاطى (نویسنده معروف مصرى):

زینب، خواهر حسین بن على علیه السلام ، لذت پیروزى را در کام ابن زیاد و بنى امیه خراب کرد و در جام پیروزى آنان قطرات زهر ریخت. در همه حوادث سیاسى پس از عاشورا همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایى حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزاننده داشت.

عباس محمود عقّاد (نویسنده و ادیب مصرى):

جنبش حسین، یکى از بى نظیرترین جنبش هاى تاریخى است که تا کنون در زمینه دعوت هاى دینى یا نهضت هاى سیاسى پدیدار گشته است… دولت اموى پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعى، دوام نکرد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندى سال نگذشت.

چارلز دیکنز (نویسنده معروف انگلیسى):

اگر منظور حسین، جنگ در راه خواسته هاى دنیایى بود، من نمى فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مى کند که او فقط به خاطر اسلام، فداکارى خویش را انجام داد.

محمد على جناح (قائد اعظم پاکستان):

هیچ نمونه اى از شجاعت بهتر از اینکه حسین از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد، در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من، تمام مسلمانان باید از این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرد، پیروى کنند.

ل. م. بوید:

در طول قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلى، عظمت روح و بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادى و عدالت هرگز به نیروى ظلم و فساد تسلیم نمى شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم که با کسانى که این فداکارى عظیم را ازجان و دل ثنا مى گویند، شرکت کرده ام. هرچند که 1300 سال از آن تاریخ گذشته است.

مهاتما گاندى (رهبر بزرگ هندوستان)

من زندگى امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا کرده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از امام حسین پیروى کند.

توماس کارلایل (دانشمند انگلیسى):

بهترین درسى که از تراژدى کربلا مى گیریم، این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق و باطل روبه رو مى شوند، اهمیت ندارد و پیروزى حسین با وجود اقلیتى که داشت، باعث شگفتى من است.

اگر چه کشیشان ما هم از ذکر مصایب حضرت مسیح، مردم را متأثر مى سازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین یافت مى شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب، این باشد که مصایب مسیح در برابر مصایب حسین، پر کاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

پروفسور ادوارد براون:

حتى غیرمسلمانان نیز نمى توانند پاکى روحى را که این جنگ اسلامى تحت لواى آن انجام گرفت، انکار کنند.

واشنگتن ایرونیگ تاریخ نگار امریکایى:

در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روى ریگ هاى تفتیده عراق، روح حسین فنا ناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین.

موریس دوکبرا:

اگر مورخان ما حقیقت این روز(عاشورا) را مى دانستند و درک مى کردند که عاشورا چه روزى است، این عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند؛ زیرا پیروان حسین به واسطه عزادارى حسین مى دانند که پستى و زیردستى و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند و شعار پیشرو و آقاى آنها تن به ظلم و ستم ندادن بود.

بروکلمان کارل (خاورش شناس و پژوهشگر آلمانى):

شهادت حسین علاوه بر نتایج و اثرات سیاسى، موجب تحکیم و اشاعه مذهب شیعه گردید و این مذهب، مرکز و مظهر تمایلات ضدغرب شد.

توندول بورشو تامراس:

شهادت حسین از همان زمان که طفلى بیش نبودم، در من تأثیر عمیق و حزن آور مى بخشید. من اهمیت برپا داشتن این خاطره بزرگ تاریخى را مى دانم. این فداکارى ها، از قبیل شهادت امام حسین، سطح بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه بماند و یادآورى شود.

اثرگذارى قیام عاشورا بر جنبش هاى آزادى بخش جهان

قیام کربلا به صورت یک حادثه هرچند جان کاه در دل تاریخ مدفون نگشت و دیرى نپایید که به یک حماسه جاویدان تبدیل شد و به صورت قیام و انقلابى الگوآفرین و تاریخ ساز در آمد و الهام بخش جنبش هاى گوناگون در تاریخ گردید.

یکى از دستاوردهاى مهم قیام کربلا، تبیین شیوه اى اصولى و بسیار مؤثر در مبارزه با حکومت هاى سلطه گر و زورمدار بوده است. حادثه کربلا، یک قیام اسوه و یک سیره عام براى تئورى انقلاب و یک پیام انقلابى ـ تاریخى است که براى هر عصرى، پیام ویژه اى دارد. بر اساس ویژگى هاى شاخص نهضت امام حسین علیه السلام ، میان جنبش هاى اسلامى در سراسر جهان اسلام، پیوند به وجود آمد و موج بیدارى و انقلاب، مناطق وسیعى از جهان اسلام مانند مصر، سوریه، لبنان، عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، الجزایر، تونس، مراکش، حجاز، اندونزى، هندوستان و ایران را دربرگرفت.

در بیشتر کشورهاى اسلامى، ویژگى مردمى بودن روحانیت، رسالت رهبرى حرکت ها و جنبش ها را بر دوش رهبران دینى نهاد. شاه ولى اللّه دهلوى و فرزندش، سید احمد خان هندى، سید جمال الدین اسدآبادى، اقبال لاهورى، محمد على جناح، شیخ محمد عبده، شیخ عبدالرحمان کواکبى، حسن البنا و امام خمینى رحمه الله ، نمونه هاى برجسته مبارزه علیه استکبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسینى بودند.

برخى از این جنبش ها عبارتند از:

1. جنبش اسلامى شبه قاره هند
2. جنبش اسلامى در شمال آفریقا و کشورهاى عربى (به ویژه مصر)

الف) جنبش سید جمال الدین اسدآبادى در مصر

ب) جنبش شیخ محمد عبده

ج) جنبش شیخ عبدالرحمان کواکبى

د) جنبش حسن البنا

3. جنبش هاى اسلامى ایران

الف) جنبش تنباکو

ب) جنبش مشروطیت

ج) جنبش سردار جنگل

د) قیام تنگستانى ها

ه) قیام خیابانى در تبریز

و) جنبش آیة الله کاشانى

ز) جنبش فداییان اسلام

ح) جنبش آزادى ایران

ط) جنبش امام خمینى رحمه الله

عاشورا و حماسه پرشکوه آن پدیده اى است که همواره رمز و راز نیروى پنهان و آشکار شیعیان و آزادى خواهان بوده است. قدرت این رمز و راز در آن است که دشمنان اسلام را همیشه در حیرت و شگفتى و سردرگمى فرو برده است. از همین رو، دشمنان، به ویژه صهیونیزمِ جهانى بر آنند تا با شبیه سازى و بهره گیرى از این واقعه براى دنیاى پوشالى و خیالى خود، جلوه هاى مقدس و آسمانى بیافرینند. براى مثال، در سه کنفرانس جهانى، تورنتو، واشینگتن و اورشلیم، فرانسیس فوکویاما کتاب پایان تاریخ خود را ارائه کرد. این کتاب در برابر کتاب برخورد تمدن ها اثر ساموئل هانتینگتون است. فوکویاما مدعى است که خرده تمدن ها و فرهنگ هاى جزیى به دست فرهنگ غالب بلعیده مى شوند و رسانه ها، دنیا را به سمت دهکده واحد پیش مى برند و به ناچار دنیا درگیر جنگى خانمان سوز خواهد شد. بنابراین، براى پیش گیرى از این جنگ باید یکى را به عنوان کدخدایى بپذیریم و در ادامه ثابت مى کند که کدخدا، امریکا است. فوکویاما مى گوید: این نبرد حتمى است، ولى برنده آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارک ثابت مى کند که برنده نبردِ آخر الزمان، شیعیان هستند.

فوکویاما در کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسى هویت شیعه» مى گوید: «شیعه، پرنده اى است که افق پروازش خیلى بالاتر از تیرهاى ماست. پرنده اى که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ. او بال سبز این پرنده را مهدویت و عدالت خواهى و بال سرخ را شهادت طلبى که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفى مى کند.

فوکویاما معتقد است شیعه بعد سومى هم دارد که اهمیتش بسیار است. او مى گوید: «این پرنده، زرهى به نام ولایت پذیرى به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان مى شود. شیعه، عنصرى است که هرچه او را از بین مى برند، بیشتر مى شود». وى جنگ عراق و ایران را مثال مى زند و مى گوید: «اینها فاو را تسخیر کرده اند، مى روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنى فتح قدس. اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعا مى گیرند.» او براى دفع این خطر پیشنهاد مى کند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقف کنید.

فوکویاما، مهندسى معکوسى را براى شیعه و مهندسى صحیحى را براى خودشان طراحى مى کند و مى نویسد: «مهندسى معکوس براى شیعیان است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمى توانید به ساحت قدسى کربلا و مهدویت تجاوز کنید.» او مى گوید: «براى پیروزى بر یک ملت باید میل مردم را تغییر داد.»

فوکویاما مى گوید: «ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبى اینها را به رفاه طلبى تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه هاى امام زمانى از جامعه شیعه رخت مى بندد.» او مى گوید: «شما بیایید براى غرب هم امام زمان و کربلا و ولى فقیه بتراشید.»

فوکویاما، براى این کار مکتب جدیدى به نام اونجلیس عرضه کرد. مکتبى که قدمتش به 1987 میلادى بر مى گردد.

و طرفداران این مکتب معتقدند عیسى ناصرى خواهد آمد. فوکویاما به آنها توصیه مى کند در فیلم هایشان هر چه شیعیان درباره امام زمان مى گویند، را بر شخصیت عیسى ناصرى تطبق بدهند. بر اساس دستور فوکویاما، فیلم هایى بر اساس مدل «روایتِ فتح» شهید آوینى ساخته شد. با همان اسلوب متن و با به کارگیرى مؤلفه هاى احساسى برنامه هاى شهید آوینى، با همان تیپ ها و همان دیالوگ ها که شهید آوینى مى گفت.

فیلم هایى که بر این اساس ساخته شد، عبارتند از:

فیلم نجات سرباز رایان با محتواى تجلیل از مادر سه شهید؛

فیلم نبرد پرل هاربر با محتواى جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛

فیلم زمانى سرباز بودیم با تئورى بازسازى کربلا و بر اساس الگوى عملیات کربلاى 5 .

فیلم سقوط شاهین سیاه، بازسازى صحنه کربلا.

فیلم «جن گیر» که در آن از نمادهاى اسلامى شیعه استفاده مى شود؛

نکته:

در تمامى این فیلم ها بر اساس نظریه فوکویاما، امام حسین علیه السلام و کربلا، یک طرف و سوىِ دیگر، شمر است.

ـ لباس هم بر اساس الگوى شیعى انتخاب شده است.

ـ لباس سربازان امریکایى، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است.

ـ در بعضى از این فیلم ها خون سربازان امریکایى سبز است؛ آن هم به دلیل تقدس این رنگ در آرمان هاى شیعى.

ـ هنرپیشه ها تا پایان فیلم ناشناخته اند و تا آخر فیلم فقط نقش هاى قدسى بازى مى کنند.

نقشه CIA درباره فرهنگ عاشورا

از آنجا که مرجعیت، روحانیت و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى از عناصر مهم پیروزى و تداوم انقلاب اسلامى و جنبش هاى ضداستعمارى است، غرب تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با سست کردن این دو، ضربه نهایى را به انقلاب اسلامى وارد کند. در همین راستا به تازگى کتابى به نام نقشه هایى براى جدایى مکاتب الهى در امریکا انتشار یافته که در آن گفت وگوى مفصلى با دکتر مایل برانت، یکى از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتى امریکا) انجام شده است. او در این زمینه مى گوید: «بعد از مدت ها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبى ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامى، فعال و پویا هستند. در این گردهمایى تصویب شد که بر روى مذهب شیعه، تحقیقات بیشترى صورت گیرد و طبق این تحقیقات، برنامه ریزى هایى داشته باشیم. به همین منظور چهل میلیون دلار بودجه براى آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله انجام شد. پس از نظر سنجى ها و جمع آورى اطلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمى دست یافتیم و متوجه شدیم که قدرت مذهب شیعه در دست مراجع و روحانیت مى باشد… این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمى توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزى بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جاى ضرب المثل انگلیسى «اختلاف بینداز و حکومت کن» از سیاست «اختلاف بینداز و نابود کن» استفاده کردیم و در همین راستا، برنامه ریزى هاى گسترده اى را براى سیاست هاى بلندمدت خود طرح کردیم. مانند حمایت از افرادى که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه اى که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده اى را علیه مراجع و رهبران دینى شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود را در میان مردم از دست بدهند.

یکى دیگر از مواردى که باید روى آن کار مى کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى بود که هرساله شیعیان با برگزارى مراسمى، این فرهنگ را زنده نگه مى دارند و ما تصمیم گرفتیم با حمایت هاى مالى از برخى سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلى این گونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند؛ عقاید و بنیان هاى شیعه و فرهنگ شهادت طلبى را سست و متزلزل کنیم و مسایل انحرافى در آن به وجود آوریم، به گونه اى که شیعه، یک جاهلِ خرافاتى در نظر آید. در مرحله بعد باید مطالب فراوانى علیه مراجع شیعه جمع آورى شده و به وسیله مداحان و نویسندگان سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را که سد راه اصلى اهداف ما مى باشند، تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامى نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم».

زنان فلسطینى و شهادت طلبى

مکتب عاشورا، مکتب شهادت طلبى در راه آرمان هاى الهى است. مکتبى که جانبازى در آن ارزش محسوب مى شود. مکتبى که عشق بازى در آن، برگرفته از آیات الهى است. خداوند در آیات متعددى، جایگاه بلند مجاهدان را بیان فرموده و با بشارت به آنان درباره نعمت هاى اخروى و دنیوى، انگیزه هاى آنان را براى مبارزه تقویت کرده است. نمونه این آیات؛ آیه 74 سوره نساء، آیه 20 سوره فتح، آیه 95 سوره نسا و آیه 86 ـ 89 سوره توبه است. با توجه به الگوهاى فرهنگ شهادت طلبى و جهاد و مبارزه در راه حق که والاترین آنها نهضت حسینى است، شهادت در راه حق و مبارزه با دشمنان اسلام به بزرگ ترین ارزش در جامعه فلسطین تبدیل شده است. زنان فلسطینى با بهره گیرى از فرهنگ جهاد در راه خدا، شهادت طلبى را به عنوان راهى براى رسیدن به آرمان هاى الهى انتخاب کرده اند. از جمله فعالیت هاى جهادى زنان فلسطینى شرکت در عملیات شهادت طلبانه است. زنانى که نامشان در شمار پویندگان این راه آمده است، عبارتند از:

1. وفا ادریس

زمانى که صهیونیست ها، شهر الرمله را در سال 1948 اشغال کردند، خانواده وفا ادریس به اردوگاه الامعرى در نزدیکى رام الله مهاجرت کردند. وفا در شرایط بسیار سخت اجتماعى زندگى کرد او تنها فرزند خانواده بود پیش از عملیات استشهادى، وفا به مادر و دوستانش گفت: «شرایط بسیار دشوارى است و هر لحظه ممکن است انسان به شهادت برسد.» شب فرا رسید و وفا به خانه نیامد خانواده وفا به دنبال او گشتند. بعضى از دوستانش گفتند: «از ما خداحافظى کرد و گفت کارى مى خواهم انجام دهم که همه شما را سرافراز خواهد کرد.» همه به جست وجوى وفا پرداختند تا اینکه خبر آمد وفا در خیابان یافاى قدس به عملیات استشهادى دست زده است. در این عملیات (27/1/2002) دو صهیونیست کشته و یک صد نفر دیگر زخمى شدند.

2. دارین ابوعشیه

دخترى از روستاى بیت وزن در نزدیکى شهر نابلس، دانشجوى رشته اسلام شناسى دانشگاه البخاح و عضو انجمن اسلامى دانشجویان بود. عملیات استشهادى ابوعشیه در پست ایست و بازرسى صهیونیست ها واقع در منطقه ظفه غربى در تاریخ 27/2/2002 رخ داد. مادر دارین ابوعشیه مى گوید: «به قلبم الهام شد که عاقبت دارین، شهادت است. دارین همیشه به من مى گفت مادرم برایم دعا کن به شهادت برسم و تو در بهشت با من باشى».

3. آیات الاخرس

از کارکنان اردوگاه الدهشیه در نزدیکى بیت لحم بود. وقتى که دانش آموزان به خانه باز مى گشتند، آیات به دوستانش گفت: «مى خواهم کار مهمى انجام دهم، ولى نمى توانم آن را بگویم.» آیات، وصیت نامه خود را به دوستش داد و به او تأکید کرد تا 24 ساعت آن را باز نکند. آیات با کیفى پر از مواد منفجره به طرف یکى از خیابان هاى قدس رفت و عملیات شهادت طلبانه را انجام داد. در این عملیات، یک صهیونیست کشته و ده ها تن دیگر مجروح شدند. این عملیات در تاریخ 29/3/2002 رخ داد.

4. الهام الدسوقى

زمانى که صهیونیست ها در آوریل 2002 به خانه آنها در اردوگاه جنین حمله کردند، به عملیات شهادت طلبانه دست زد. بر اثر این عملیات، دو افسر صهیونیست، کشته و ده نظامى اسراییلى دیگر مجروح شدند.

5. عندلیب طقاطقه

پس از پایان جنگ جنین، لازم بود دنیا بداند که عملیات تروریستى شارون شکست خورده است. عندلیب در آخرین خداحافظى خود با مادرش از او خواست تا براى یک خبر بسیار خوب آماده باشد. مادر عندلیب مى گوید: «فکر کردم عصر، خواستگار براى دخترم مى آید، ولى عندلیب اقدام به انجام عملیات استشهادى کرده بود.» این عملیات در تاریخ 12/4/2002 در شهر قدس انجام گرفت و هشت صهیونیست کشته و چهل نفر دیگر مجروح شدند.

6. هبه ضراغمه

از اهالى روستاى طوباس از توابع اردوگاه جنین بود. وى در دانشگاه قدس در رشته زبان انگلیسى تحصیل مى کرد. هبه در تاریخ 19/5/2003 به شهر العفوله در فلسطین اشغالى رفت و در مرکز تجارى هکعیم به عملیات استشهادى دست زد و سه نفر صهیونیست را کشت و هفتاد نفر دیگر را مجروح ساخت.

7. هنادى جرادات

وکیل 29 ساله فلسطینى بود. صهیونیست ها، برادر و نامزدش را که از مسئولان جنبش جهاد اسلامى فلسطین بودند، جلو چشمانش به شهادت رساندند. هنادى پس از ختم قرآن براى هفتمین بار در طول عمرش، شب تا به صبح نماز خواند و از خدا خواست تا او را در مأموریتش موفق کند. فرداى آن روز به شهر حیفا رفت و وارد رستوران مکسیم شد و با خون سردى غذا سفارش داد. سپس براى تسویه حساب به پاى صندوق رفت. در این هنگام، دکمه کمربند انفجارى خود را فشار داد. بر اثر عملیات استشهادى این زن فلسطینى که در 4/10/2003 رخ داد، 22 صهیونیست، کشته و 50 نفر دیگر مجروح شدند. بدین ترتیب، جرادات، نام خود را به عنوان اولین زن استشهادى در سال چهارم انتفاضه ثبت کرد.

8. ریم الریاشى

مادر دو کودک و اولین بانوى استشهادى از منطقه غزه بود. او در تاریخ 14/1/2004 درحالى که کمربند انفجارى به خود بسته بود، با دو عصا و لنگ لنگان از خروجى معبر ایریز در غزه گذشت. در این هنگام، دستگاه بازرسى الکترونیکى شروع به آژیر کشیدن کرد. ریم الریاشى گفت: «در پاى شکسته ام پلاتین نصب شده است.» نظامیان اسراییلى، او را به اتاق بازرسى هدایت کردند تا با دقت بازرسى شود. ریم الریاشى نیز با فشار دادن دکمه کمربند انفجارى، چهار نظامى رژیم صهیونیستى را به هلاکت رساند و ده نفر دیگر را مجروح ساخت.

9. سنادر قدیح

از روستاى عسبان در منطقه خان یونس و مادر چهار فرزند بود. زمانى که صهیونیست ها وارد روستاى عسبان شدند تا باسم قدیح، همسر سنادر و از فرماندهان گردان هاى شهید عزالدین قسام را دستگیر کنند، سنادر و باسم متوجه شدند که نیروهاى ویژه ترور صهیونیست ها، خانه آنان را محاصره کرده اند. سنادر و باسم دست به سلاح بردند، درگیرى شدت پیدا کرد. باسم از همسر خود خواست همراه با فرزندانش از خانه خارج شود، ولى سنادر به همراه همسرش به مقاومت ادامه داد. باسم به شهادت رسید، ولى سنادر همچنان مقاومت مى کرد. بالگرد رژیم صهیونیستى با شلیک چند فروند موشک به سمت سنگر سنادر، وى را به شهادت رساندند.

10. زینب على ابوسالم

زینب در اردوگاه عسکر در نابلس ساکن بود. او در 22/9/2004 به سمت مکانى رفت که تنها تعداد اندکى از آن خبر داشتند. وقتى زینب به ایستگاه اتوبوس در یکى از شهرک هاى صهیونیست نشین واقع در قدس شرقى رسید، داخل اتوبوس صهیونیست ها شد و با فشار دادن دکمه انفجارى، دو نظامى صهیونیست را به هلاکت رساند و شانزده نفر دیگر را نیز مجروح کرد.

محورهاى مهم درباره مقایسه شهادت در اسلام و مسیحیت

بررسى انواع شهید در مسیحیت

ـ شهیدان اراده، ایمان و عمل: اینان آگاهانه در دفاع از دین و ایمان خود، مرگ را پذیرفتند.

ـ شهیدان اراده، ایمان و نه عمل: اینان در دفاع شرکت کردند، ولى از مرگ نجات یافتند.

ـ شهیدانى که اراده فداکارى نداشتند و مرگ را آگاهانه انتخاب نکردند، ولى به خاطر دین خود کشته شدند.

تبیین مفهوم شهادت در اسلام

– در اسلام، شهادت، فداکارى جانى در دفاع از حقیقت بر اساس ایمان به آن و جلب رضایت حق است.

نتایج مقایسه میان شهیدان مسیحیت و اسلام

ـ شهیدان مسیحیت براى حفظ دین فردى خود به مرگ تن دادند، ولى بیشتر شهیدان اسلام در راه استقرار عدالت و حق به شهادت رسیدند.

ـ شهادت در مسیحیت پیش از رسمیت یافتن و جهانى شدن شکل گرفت، ولى در اسلام پس از آنکه به صورت نظام کامل دینى سیاسى و اجتماعى در آمد.

ـ براى شهادت در مسیحیت معاصر، نقشى وجود ندارد، درحالى که شهادت در اسلام تا زمان معاصر اهمیت خود را حفظ کرده است.

– در مسیحیت، شهادت صرفا جنبه ایدئولوژیکى دارد، ولى در اسلام داراى بعد حقوقى نیز هست. در اسلام، مجاهد براى تأمین هدفى مقدس زندگى مى کند و شهید با تأمین این هدف به زندگى ابدى مى رسد. این است که شهید همیشه زنده است.

محورهایى مهم درباره نیاز جهانى به شناخت فرهنگ عاشورا

تبیین شیوه الگوپذیرى مسلمان امروز از امام حسین علیه السلام و یارانش در برابر حکومت هاى استکبار و ظالم

– بررسى شخصیت امام حسین علیه السلام به عنوان بهترین نمونه براى انسان امروز از جهت زندگى با عزت و افتخار

– معرفى نهضت عاشورا به عنوان بهترین مربى براى تربیت انسان به ویژه از جنبه عاطفى و روحى و براى جامعه بشرى به ویژه از جنبه سیاسى

– تبیین لزوم بیدارى مسلمانان امروز از خواب غفلت در برابر حکومت هاى جائر

– تشریح چگونگى الگوگیرى انقلاب اسلامى از عاشورا

سه ویژگى نهضت کربلا که در هیچ انقلابى در تاریخ وجود نداشته است:

ـ کوتاه ترین انقلاب تاریخ است (یک نیم روز).

ـ محدودترین انقلاب تاریخ، از نظر جغرافیایى است.

ـ کم جمعیت ترین انقلاب تاریخ است.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 106