سکانسی که پاداش عمل را ۱۰ برابر عمل نیک می داند :«مَن جاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها» (انعام، ۱۶۰)، و نیز در سکانسی دیگر به زیبایی بیان می کند که اگر قابلیتى در نوع عمل و نیت وجود داشته باشد گاه پاداش عمل بیشتر از ۱۰ برابر است (بقره، ۲۶۱).
در سکانسی در موضوع انفاق بیان می کند که انفاق کنندگان در راه خدا، مَثَل (انفاق) آنان مَثَل دانه اى است که ۷ خوشه مى رویاند که در هر یک ۱۰۰ دانه وجود دارد و خداوند براى هرکس که بخواهد آن را چند برابر مى کند: «مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فى کُلِّ سُنـبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ واللّهُ یُضـعِفُ لِمَن یَشاء …» (بقره،۲۶۱)
و سکانس زیباتر آن جا است که وقتی صحبت از صابران می شود بیان می کند که به آنان بدون حساب پاداش داده مى شوند: «اِنَّما یُوَفَّى الصّـبِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِساب» (زمر/۳۹،۱۰)
سکانسی با موضوع قرض الحسنه
همچنین درباره کسانى که با دادن قرض الحسنه مؤمنان را در جهاد با دشمنان خدا تجهیز مى کنند، سکانسی را به نمایش می گذارد و در آن تأکید می کنند که که خداوند آن ها را به اضعاف کثیره ـ که به هزاران هزار یا شمارش ناپذیر بودن تفسیر شده ـ پاداش مى دهد: «مَن ذَا الَّذى یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا کَثیرَه» (بقره/۲،۲۴۵)
چنانچه از امام صادق علیه السلام نقل شده که چون آیه «مَن جاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ خَیرٌ مِنها» (نمل/۲۷،۸۹) نازل شد، رسول خدا صلى الله علیه و آله پاداش بیشتر را طلب کرد؛ آن گاه خداوند پاداش عمل نیک را ۱۰ برابر آن قرار داد (انعام/۶،۱۶۰) و چون رسول خدا صلى الله علیه و آله پاداش بیشترى را طلبید، خداوند آیه «…فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا کَثیرَه» (بقره/۲،۲۴۵) را نازل کرد و«کثیر» نزد خدا چیزى است که شماره ندارد.
عالمان دین مراقب باشند
همان طور که در بخش پاداش ها از پاداش های چندبرابر سخن گفته شده است، در مورد عذاب هم در برخی گناهان نسبت به بعضی مرتکبان موجب دو چندان شدن عذاب الهی میشود؛ نظیر افترا و تحریف در دین به نام دین: وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنا غَیْرَهُ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوکَ خَلیلاً ، وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً، إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاهِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصیراً) (اسراء، ۷۳- ۷۵) راز تهدیدی این چنین خطاب به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که نظیر آن درباره مدعیان فراوانی که به فکر دسیسه نافرجام افزودن یا کاستن دین بودهاند نرسیده، آن است که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پایگاه دینی مقبول دارد و سخن او مسموع و مورد امضای خداست.
خداوند سبحان عذاب گناه زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را نیز دو برابر دانست: ﴿ینِساءَ النَّبی مَن یَأتِ مِنکُنَّ بِفحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین) (مائده، ۲۹) زیرا زنان پیامبر دو جهت و حیثیت دارند: ۱٫ مسلماناند. ۲٫ منسوب به خاندان وحیاند. گناه آنان، حرم امن نبوی را آلوده میکند و از این رو دو گناه کردهاند و دو برابر کیفر می شوند؛ نه یک گناه و دو برابر کیفر، که ظلم خواهد بود، بنابراین آیه یاد شده با اصل کلّی ﴿هر گناهی یک کیفر دارد﴾: «وجَزؤُا سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثلُها» (شوری، ۴۰) و با برهان عقلی «کیفر باید بر اساس قسط و عدل باشد» منافات ندارد، چون این موارد تخصّصاً خارج است؛ نه از روی تخصیص و تقیید.
و این جا است که می توان هشداری داد به عالمان دین، به کسانی که که منتصب به دین و اهالی آن هستند چرا که چون سخن و رفتار و سیره و سنت آنان مقبول شریعت است و نزد مردم پایگاه دینی دارند؛ در نتیجه گناهشان دو جهت دارد: هم گناهکارند و هم روحیه ایمانی مردم را تضعیف کرده و دین و ارزشها را زیر سؤال میبرند، چنان که کار نیک آنان پاداش مضاعف دارد، چون هم مطیعاند و هم مروّج عملی دین و مایه آبروی آن.
منابع:
سایت حفظ قرآن
کتاب پرسش و پاسخ؛ حجت الاسلام قرائتی
تفسیر تسنیم؛ آیت الله جوادی آملی؛ ج ۱۰
سایت معارف قرآن
بازدیدها: 100