با مرام ها می بینی که؟
حتی خود خدا هم میگوید فقط بعضی از آدمهای با ایمان این شکلی اند که میشود. روی همه وعده هایشان حساب باز کرد که میتوان به دست دوستی شان اعتماد کرد. که پای قول و قرارهایشان را با خون خودشان امضا میکنند.
می بینی که؟ برای رسیدن به این جا به چیزی بیشتر از نماز و روزه احتیاج داری. به چیزی بیشتر از آن چه که در رساله ها و توضیح المسائل ها آمده است.
همان چیزی که بعضیها مرام و معرفت صدایش میزنند. و بعضی ها شرف و بعضیهای دیگر غیرت مثل مرام و معرفت شاهرخ ضرغام ها و شرف باکری ها و غیرت همتها مثل استواری
حاج قاسمها و پایمردی سیدحسن ها و مردانگی سنوارها.
مثل امیر المؤمنين به دشوارترین شرایطی را در نظر بگیرید. که همه چیز علیه شما است. دشمن از هر سو فشار می آورد و امیدی به کمک از جایی نیست.
این وضعیت به خوبی ماجرای جنگ احزاب را توصیف میکند. جنگی که در آن، دشمنان اسلام با تمام توان و تجهیزاتشان دست به دست هم دادند.
و تا یک قدمی مدینه آمدند تا مسلمانان را از بین ببرند. شرایط به قدری سخت بود که قرآن این موقعیت را این گونه توصیف می کند.
إِذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَرُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الحناجر
: دشمن از همه سو هجوم آورد. نگاه ها حیران و دل ها به گلویشان رسید. قرآن میفرماید این موقعیت، موقعیت امتحان است.
« هُنَالِكَ ابْتُلِ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا). آنجا بود
که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند.
در این محاصره ی شدید جایی که شرایط سخت میشود قرآن دو گروه را معرفی میکند. منافقان و مؤمنان منافقان، مأیوس و ناامید شروع به یأس پراکنی کردند:
«مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ إِلَّا غُرُورًا). ادعا کردند که وعده های خدا و پیامبر فقط امیدهای كاذب بوده است. اما در مقابل مؤمنان حقیقی با دیدن لشکر احزاب گفتند:
((هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ، وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُةٌ، وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَنَا وَتَسْلِيمًا.
این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده و خدا و رسولش راست گفتهاند و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.
بالاخره نتیجه احزاب سه هیچ به نفع مسلمانان تمام شد. اما روسیاهی به زغال ماند خدا این امت مقاوم را جلوی چشم ما می گذارد. و از ما میخواهد این طوری رفتار کنیم. بعد می فرماید:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا.
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند. بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند. و بعضی دیگر در انتظارند. و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
وقتی پیمان با خدا و معاهده ای که دلهای مؤمن با خدا بسته اند صادقانه باشد. همه ی کارها پیش خواهد رفت؛ همه ی مشکلات برطرف خواهد شد.
این آیه در شأن امیرالمؤمنین است که حتی و لحظه ای میدان را خالی نکرد و تا لحظه شهادت محکم ایستاد ایستادگی کرد. امروز جبهه مقاومت در شرایط جنگ احزاب است. و فرماندهان آن مثل سید حسن نصرالله و یحیی سنوار به این امام اقتدا کرده اند.
برای عمل به این آیه در زندگی میتوانیم
هر روز با خودمان تجدید عهد کنیم. اگر عهدی با خدا بسته ایم، مثلاً ترک یک عادت بد یا انجام کاری نیکو به آن پایبند بمانیم.
الگوی خودمان را شهدا قرار بدهیم و از آنها بخواهیم که ما را در پایبندی به عهد ها یاری کنند.
هفته ای یکبار و یا حداقل ماهی یکبار به گلزار شهدا برویم. و خاطره آنان را در ذهن خود زنده نگه بداریم.
بازدیدها: 0