فاطمه زهرا سلام الله علیها همتای قرآن
فاطمه زهرا سلام الله علیها همتای قرآن کریم
قرآن صورت کتیبۀ انسان کامل و انسان کامل تجسم عینی و خارجی آن است. هر دو « کلمة الله » اند؛ یکی کلام تدوینی و دیگری کلام تکوینی خدای سبحان است. عترت طاهره، قرآن ناطقاند و در هیچ مرحله از مراحل علمی از قرآن جدا نیستند. چنانکه همۀ کمالاتی را که قرآن فرموده است، دارند. چرا که در غیر این صورت محذور انفکاک قرآن از عترت یا انفکاک عترت از قرآن لازم میآمد.
قرآن و عترت دو تجلی از یک حقیقت واحدند که از هم انفکاک و جدایی ندارند. چنانکه در حدیث ثقلین وجود مبارک نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه وآله بر این حقیقت تأکید فرمودند.
منشأ عظمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
خداوند مقام منیع حضرت زهرا سلام الله علیها را – طبق برخی روایات – بر جمیع پیامبران برتری داده است. چنانکه جابر از امام صادق علیه السّلام روایت میکند: عرض کردم: چرا فاطمه زهرا را، زهرا نامیدهاند؟ فرمودند:
«برای آنکه خدای –عزّوجلّ- ایشان را از نور عظمت خود آفرید، پس هنگامی که فاطمه پرتو افکند، آسمان و زمین به نور او روشن شد و دیدگان فرشتگان را فرا گرفت. فرشتگان برای خدا به سجده افتادند و گفتند: خدایا! این چه نوری است؟ پس خداوند به ایشان وحی نمود: این نوری از نور من است او را در آسمان مسکن دادم و از عظمتم او را آفریدم او را از صلب پیامبری از پیامبرانم خارج خواهم ساخت و بر تمامی أنبیا برتری خواهم بخشید و از آن نور امامانی خارج خواهم ساخت که به امر من قیام کنند و…»
همچنین در برخی روایاتی که در ذیل آیه؛
«یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ» (آلعمران/42)
وارد شده است، حضرت فاطمه سلام الله علیها بر تمامی زنان عالم برتری داده شده است؛
«فَقَالُواْ [الْمَلآئِکَةُ]: إِنَّ مَرْیَمَ کَانَتْ سَیِّدَةِ نِسَاءِ عالمها وَ إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَکِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ عالمکِ وَعالمها و سَیِّدَةِ نِسَاءِ الأَوَّلِینَ وَ الْآخَرِینَ»
در عظمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همین بس که امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف که عصارۀ تمام أنبیا و اولیایی الهی است، حضرت را به عنوان الگوی خویش معرفی کرده است:
« فِی ابنة رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ لی حَسَنَةٌ »
سرّ عظمت فاطمه زهرا سلام الله علیها
راز و رمز عظمت و بزرگواری این بانوی گرامی اسلام همان سیر ولایی و مقام ولایتی ایشان است.
انسانی که ولیاللهی میشود، گاه مانند انبیاء الهی و امامان معصوم به سمتهای اجرایی و گاه همچون حضرت فاطمه زهرا و مریم عذراء علیهماالسّلام به امور غیر اجرایی مأمور میشود. بنابراین هر رسول و پیامبری، ولیّ نیز هست، لیکن هر ولییّ پیامآور تشریعی نیست.
وجوه همتایی فاطمۀ زهرا سلام الله علیها با قرآن کریم
نکات ذیل را میتوان به عنوان وجوه همتایی حضرت با قرآن کریم بیان کرد:
1)همتایی با قرآن در مقام حدوث و بقاء
الف) منشأ آسمانی داشتن
همچنان که قرآن کریم منبعث از فکر و ذهن محدود بشری نیست و همه معارف آن مستقیماً از جهان غیب نازل شده است، طلیعه پیدایش وجود مبارک فاطمه زهرا نیز آسمانی است.
در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله آمده است که فرمودند:
« ای مردم! آیا میدانید فاطمه چگونه آفریده شد؟ »
عرض کردند: خدا و رسول او داناترند.
حضرت فرمود:
«فاطمه حوریۀ انسیه خلق شده است؛ نه فقط انسان….»
آنگاه فرمودند: «[در معراج] خدای متعال سیبی بهشتی به من هدیه کرد و جبرئیل آن را به من رسانید و گفت: خداوند این هدیه را از بهشت برای شما فرستاده است. من آن را گرفتم و بوسیدم و بر چشم و سینهام گذاشتم. سپس گفت: ای محمد! سیب را تناول کن. گفتم: ای جبرئیل! آیا هدیه پروردگارم خورده میشود؟ جبرئیل گفت: بلی، شما مأمور هستید که آن را میل نمائید. و من چون آن را پاره کردم نوری از آن درخشید که ترسیدم. جبرئیل گفت: بخور و نترس! این نور کسی است که نام او منصوره و فاطمه است.»
ب) همراهی فاطمه سلام الله علیها با قرآن در نشئه دنیا
قرآن در طی 23 سال به تدریج نازل شد و در سال پنجم بعثت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا به دنیا آمد. این پنج سال را میتوان مقدمه پیدایش آن حضرت دانست. این فاصله زمانی زمینهای بود برای تحقق معراج پیامبر و افطار با سیب بهشتی و تکوّن آن حضرت با طلیعه آسمانی و بهشتیاش. فاطمه زهرا سلام الله علیها پا به پای قرآن در مکّه با آیات مکّی و در مدینه با آیات مدنی رشد و نمو پیدا کرد. او در همه حال با قرآن در ارتباط بود گاه مستقیماً و گاهی غیر مستقیم از زبان پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله علی بن ابیطالب علیه السّلام و حسن و حسین علیهماالسّلام کلام وحی را دریافت مینمود. این ارتباط تا اواخر عمر مبارک پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله و پایان نزول وحی ادامه داشت. فاطمه با قرآن نفس میکشید، با قرآن کامل میشد و با قرآن مأنوس بود و با اتمام نزول قرآن، فاطمه نیز از نشئه دنیا به عالم عقبی سفر نمود.
ج) ابدیت و زوال ناپذیری
همچنانکه قرآن مجید؛
«لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ» (فصلت/ 42)
«از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید»
حضرت زهرا سلام الله علیها نیز همانند قرآن ابدی و جاودانه است.
اگر به فرمودۀ علی علیه السّلام:
«العلماء باقون ما بقی الدهر»
که مصداق کامل و بالذات این علما خود معصومیناند؛ آن جا که فرمود:
«نحن العلماء وشیعتنا المتعلمون و سائر الناس غثاء»
و اگر هم علما شامل غیرمعصوم بشود بالعرض و بالتبع است.
تحلیل بخش پایانی سورۀ «کوثر» میتواند سند جاودانگی شخصیت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها قرار گیرد. آنجا که استمرار مکتب و نسل پیامبر به واسطۀ قرآن و حضرت زهرای مرضیّه و نیز فنا و نابودی دشمنان آن دو گوهر نایاب، مورد وعدۀ الهی قرار گرفت.
2) همتایی با قرآن در مراتب وجودی
در روایات معصومین آمده است که قرآن کریم دارای مراتبی است. مرتبهای از آن برای توده مردم است و آن ظواهر والفاظ قرآن است. برتر از آن اشارات قرآن است که مخصوص خواص مؤمنان است. درجه والاتر لطایف قرآن است که ویژۀ اولیاء الهی است. و در نهایت قله قرآن حقایقی است که مختص انبیا الهی است.
صدیقه کبری سلام الله علیها هم سیره و سنّتی دارد که بخشی از آن جزء ظواهر رفتار و گفتارش است که تودۀ مردم از آن بهره میبرند. بخشی از آن مربوط به اشارات سیره آن حضرت است که خواص استفاده میکنند و قسمتی هم مربوط به لطایف آن حضرت است که اولیاء الهی از آن باخبرند و بخشی مهمی نیز مربوط به حقایق فاطمیه است که تنها پیامبران الهی از آن آگاهی دارند و دیگران بیبهرهاند.
3) همتایی در هدایتگری
الف) صراط مستقیم بودن قرآن و عترت
برای کسب معرفت و محبت خداوند، باید از مسیر قرآن و عترت که عین صراط مستقیم است حرکت کرد. در روایات «صراط مستقیم» به علی بن ابیطالب علیه السّلام تعبیر شده است و از آنجائی که فاطمه سلام الله علیها به شهادت روایات همتای علی علیه السّلام است او نیز صراط مستقیم الهی خواهد بود.
ب) حبل الله بودن قرآن و عترت
قرآن کریم حبل الهی یعنی طناب ناگستنی از سوی خدای سبحان است. وجود مطهر فاطمه زهرا سلام الله علیها همانند قرآن ریسمان ناگسستنی هدایت است که یک سوی آن در آسمان ملکوت و طرف دیگرش در ملک زمین است. نزول او مانند قرآن کریم است که در عین اینکه « لدی الله» است در میان مردم نیز ظهور و حضور دارد. این قرآن و عترت تار و پود یک «حبل متین»اند. دو حبل نیست تا کسی بگوید:
«حسبنا کتاب الله»
یا گمان برد که؛
«حسبنا العترة»
اگر ریسمانی جز قرآن و عترت وجود ندارد، برای ترقی و کمال به سوی معرفت الله چارهای جز توسل و شفاعت این دو که دو جلوه از یک حقیقتاند باقی نخواهد ماند. در این باب قرآن کریم میفرماید:
«وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ» (مائده/35)
«به سوی خداوند وسیله فراهم کنید برای اینکه به خدا نزدیک شوید توسل بجوئید.»
در روایات معصومین نماز، روزه وعبادات و ولایت اهل بیت علیهم السّلام وسیله قرب به خدای سبحان معرفی شده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در این باره میفرمایند:
«وأحمدوا الله الذی ولعظمته و نوره یبتغی من فی السموات والارض الیه الوسیله و نحن وسیلتهُ….و نحن حُجتُهُ فی غیبته و نحن ورثةُ انبیائه»
«خدا را حمد کنید که به عظمت و نور خداوند تمام موجودات آسمان و زمین به طرف او وسیله خواستند و ما وسیلهایم و ما حجت خدا و وارثان انبیا هستیم.»
4) همتایی در حجّیّت
به طور قطع عترت طاهرین همانند قرآن کریم حجت الهی بر مردمند.
اعتقاد ما بر این است که فاطمه زهرا سلام الله علیها حجت خداوند بر ائمه است چرا که در حجّیت الهی، نبوّت، رسالت و یا امامت شرط نیست بلکه آنچه محور حجّیت است، عصمت است.
علاوه بر آن حضرت علی علیه السّلام گاهی به سخنان فاطمه سلام الله علیها استشهاد مینمود که در حقیقت استدلال به قول حجت الله است.
همچنین تمامی امامان معصوم عالم به غیب هستند. و منابع آن را رسول اکرم صلّی الله علیه وآله باطن قرآن و گاهی مصحف فاطمه سلام الله علیها معرفی میفرمایند، آنجا که امام معصوم علیهم السّلام از غیب خبر میدهد و از او سوال میکنند که این خبر غیبی از کجاست؟ میفرمایند در مصحف مادرمان فاطمه چنین نوشته است.
مصحف فاطمه همان است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله جبرئیل نازل میشد و این معارف را بر حضرتش القاء میفرمود و وجود مبارک فاطمه پس از تلقی، آن را به امیرمؤمنان علیه السّلام املاء میفرمود و حضرت آن را مینوشت. استناد اهل بیت علیهم السّلام به مصحف فاطمه سلام الله علیها برای آن است که آن بانوی عصمت، حجت الهی است. مسلّماً وحی تشریعی با رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله به پایان رسید امّا وحی تسدیدی و انبائی تا روز قیامت مخصوصاً در شبهای قدر و شبهای جمعه استمرار خواهد داشت.
منابع :
1) نهجالبلاغه،
2) شیخ طوسی؛ الاحتجاج، مشهد مقدس، نشر مرتضی، 1403 ق، ج 1، ص 262.
3) شیخ صدوق؛ علل الشرایع، قم، انتشارات مکتبة الداوری، ج 1، ص 180.
4) علامه مجلسی؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ق، ج 14، ص 206.
5) جوادی آملی، عبدالله؛ زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ نهم، ص 109.
6) طبرسی، امین الاسلام ؛ اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ص 284.
7) کلینی ، ثقة الاسلام محمد؛ الکافی، دار الکتب الاسلامیه ، ج 1، ص 416.
8) شیخ حر عاملی؛ وسایل الشیعه، قم، موسسۀ آل البیت، 1409، ج 6، ص 168.
9) ابن ابی الحدید؛ شرح نهجالبلاغه، قم، کتابخانه مرعشی، 1404 ق، ج 16، ص 211.
برگرفته از دانشنامه پژوهه – پژوهشکده باقرالعلوم علیه السّلام
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0