فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، کوثر رسالت

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / حضرت زهرا (سلام الله علیها) / فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، کوثر رسالت

فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، کوثر رسالت

قصد داریم در این مجال، به شعاعی از خورشید پرفروغ صدّیقه ی کبری حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها اشاره ای داشته باشیم البتّه با تکیه بر منابع اهل سنّت.

شخصیت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، در روایات اهل تسنّن به عنوان بانویی جامع فضائل انسانی ترسیم شده است. روایات اهل سنّت در فضائل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، اعمّ از روایات تفسیری و غیرتفسیری است. روایات تفسیری جایگاه آن حضرت را از منظر قرآن نشان داده و بیانگر شخصیت ایشان در تعابیر الهی است. در روایات غیرتفسیری، ابعاد دیگری از شخصیت حضرت فاطمه با نقل رسول خدا صلوات الله علیه وآله آشکار می‌شود. جمع‌بندی هر دو دسته از روایات آن که حضرت زهرا علیها السّلام در کانون اهل بیت پیامبر علیهم السّلام قرار داشته، معصوم از هر خطا، ضامن تداوم نسل پیامبر صلّی الله علیه وآله، آگاه به حقایق دینی، قاطع در دفاع از حق در دوران رسالت، مدافع حریم ولایت پس از رحلت پدر، محبوب ترین شخص نزد رسول خدا صلوات الله علیه وآله، سرور زنان دو عالم و … می‌باشند.

روایات تفسیری

     مقصود از روایات تفسیری، آن دسته از روایاتی است که مفاد آن، قول و فعل رسول خدا صلّی الله علیه وآله را در توضیح آیات قرآن نشان می‌دهد. از آنجا که حجّیت روایات و سنن پیامبر صلّی الله علیه وآله در آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته (نک. نجم، ۴-۲، نساء، ۵۹ و۸۰؛ نحل، ۴۴؛ احزاب، ۳۶ و…) اعتبار شرعی این روایات بدیهی بوده، در نتیجه از مدارک مهمّ تفسیر قرآن به شمار می‌روند که از استناد به آنها گریزی نیست (ر.ک. العک، ۱۴۱۴ق: ص۱۱۶؛ زرقانی، بی‌تا: ج۱، ص۴۸۱؛ دمشقی، ۱۴۰۹ق: ج۱، ص۴؛ علی الصغیر،۱۴۲۰ق: ص۶۱؛ طوسـی، بی‌تا: ج۱، ص۴).

     پس از روایات نبوی، دانشمندان اهل سنّت، اقوال و نظرات صحابه را به عنوان روایات تفسیری آورده و به آن استناد می‌کنند، به این دلیل که صحابه در عصر نزول قرآن به سر برده، علوم و اطّلاعات خود را از مقام رسالت آموخته و داناترین افراد به اوضاع و احوال جامعه و فضای نزول آیات بوده‌اند (دمشقی، ۱۴۰۹ق: ج۱، ص۴؛ زرکشی، ۱۳۹۱ق: ج۲، ص۱۷۲؛ زرقانی، بی‌تا: ج۱، ص۴۸۱؛ العک، ۱۴۱۴ق: ص۱۱۷) اما دانشمندان شیعه با آن که معتقد به حجّیت آراء صحابه در تفسیر قرآن و غیر آن نیستند(طوسی، بی‌تا: ج۱، ص۴؛ طباطبائی، ۱۳۵۳: ص۴۴؛ علی الصغیر، ۱۴۲۰ق: صص۶۷-۶۶؛ مهدوی راد، ۱۳۸۲: با عنوان حجیت مأثور از صحابه)، جز آن که گزارش‌های صحابه را در اسباب نزول آیات و مواردی که مجالی جهت رأی و اجتهاد آنان نباشد، بلکه حکایت از مشاهدات آنان درباره چگونگی نزول آیات و تطبیق مفاد آن بر مصادیق کند، به دیده ی اعتبار نگریسته و در تفاسیر خود به آن استناد می‌کنند (معرفت، ۱۴۲۵ق: ص۹۸) ناگفته نماند که از نظر شیعه، پس از روایات پیامبر صلّی الله علیه وآله، اعتبار شرعی با روایات اهل بیت علیهم السّلام است که از جهت مواهب علم الهی و عصمت، متمایز از صحابه بوده و قول و فعل آنها مانند قول و فعل پیامبر صلوات الله علیه وآله حجّیت دارد[۱]. با این توضیح به سراغ روایات تفسیری رفته و فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها را در تعداد محدودی از آیات قرآن مورد بررسی قرار می‌دهیم[۲].

کوثر رسالت، نسل پاینده

     اوّلین موضوع درباره حضرت زهرا علیها السّلام در قرآن آن که، آن بزرگوار مصداق مشخّص کوثر و عامل تداوم نسل پیامبر صلوات الله علیه وآله است. به طوری که مفسّران در سبب نزول سوره کوثر نوشته‌اند، از آنجا که فرزندان ذکور رسول خدا در حیات آن بزرگوار از دنیا رفتند، برخی از مشرکان از جمله عاص بن وائل، ولید بن‌مغیره، ابوجهل، عقبه بن ابی معیط و ابولهب، زبان به شماتت پیامبر گشوده، او را «أبتر» نامیدند. (سیوطی، ۱۹۹۳م: ج۶، ص۴۰۳؛ آلوسی، ۱۴۰۵ق: ج۳، ص۴۰۳ و اکثر تفاسیر ذیل سوره ی کوثر). خدای تبارک و تعالی در پاسخ به شماتت مشرکان خصوصاً «عاص بن وائل سهمی» سوره ی کوثر را به شرح: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»، نازل ساخت و ضمن اعلام بشارت به اعطای «کوثر» به رسول خدا صلوات الله علیه وآله، دشمنان آن حضرت را «أبتر» یعنی بلا نسل و بلاعقب اعلام فرمود. امّا در این سوره کریمه مراد از «کوثر» چیست؟ با توجّه به آنکه کوثر از نظر لغوی به معنای خیر کثیر است، (راغب، ۱۳۶۲: ص۴۲۶) این کلمه مصادیق زیادی دارد که مفسّران به آن اشاره کرده‌اند از جمله: قرآن، علم فراوان، نهری در بهـشت، نبوّت و پیامبری، ذرّیـه و نسـل، مقام شفاعت و… (ر.ک. زمـخشری، ۱۴۰۷ق: ج۴، ص۸۰۷؛ دمـشـقی، ۱۴۰۹ق: ج۴، صـص۵۹۸-۵۹۶؛ آلـوسـی، ۱۴۰۵ق: ج۳۰، صص۲۴۶-۲۴۴؛ شوکانی، بی‌تا: ج۵، ص۵۰۲؛ مراغی، بی‌تا: ج۱۰، صص۲۵۲-۲۵۱)

     امّا با توجّه به سبب نزول سوره ی کوثر که در پاسخ شماتت‌کنندگان پیامبر به دلیل نداشتن فرزند ذکور نازل شده و نیز به دلیل تقابل «الکوثر» با «الأبتر» که این کلمه دم بریـدگی و قطـع نسل و ریشه را افاده می‌کند (راغب اصفهانی، ۱۳۶۲: ص۳۶)، معلوم می‌شود که مراد از «کوثر»، همان عامل بقای نسل و ذرّیه ی رسول خدا صلّی الله علیه وآله است که مصداق آن حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها خواهد بود و به عبارت بهتر کوثر جز فاطمه ی زهرا و فرزندانش علیهم السّلام مصداق دیگری ندارد و سایر معانی کوثر که مفسّران به آن اشاره کرده‌اند مثل شفاعت، نهری در بهشت و حوض بهشت، خیر کثیر، کثرت اصحاب و کثرت امّت، همه از باب جری و انطباق است (عثمان محمد، ۱۴۱۰ق: ص۱۷). با این اعتبار حسن و حسین علیهما السّلام نیز فرزندان رسول خدا صلوات الله علیه وآله به شمار می‌آیند، چه در غیر این صورت علی‌رغم وجود فاطمه ی زهرا باز رسول خدا موصوف به «أبتر» خواهد شد. این استدلالی است که امام علی علیه السّلام در پاسخ نامه ی عمروبن‌عاص کرده است. در این خصوص ابن ابی الحدید نوشته است: «عمرو بن عاص نامه‌ای به امیرالمومنین فرستاد که در آن مواردی را بر آن حضرت عیب گرفته بود. از جمله آن که امام علیه السّلام، حسن و حسین را دو فرزند رسول خدا می‌داند. پس امام به پیک عمرو بن عاص گفت: به شانئ بن شانئ بگو: اگر حسن و حسین فرزندان رسول خدا نبودند در این صورت پیامبر، أبتر می‌بود. در حالی که خداوند أبتر بودن را از پیامبر نفی کرده و به دشمن او نسبت داده است، همانگونه که پدرت گمان می‌برد» (ابن ابی الحدید، ۱۳۷۸ق: ج۲۰، ص۳۳۴). از نظر مفسّران شیعه، مهم‌ترین مصداق کوثر همان وجود مبارک حضرت زهرا علیه السّلام است که عامل نسل پاینده رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است. طبرسی می‌نویسد: «گفته‌اند که کوثر عبارت از کثرت نسل و ذرّیه است. آری کثرت در نسل آن حضرت از فرزندان فاطمه سلام الله علیها به گونه‌‌ای ظاهر گردید که به شمارش نیایند و امتداد این نسل تا روز قیامت پابرجاست» (طبرسی، ۱۴۰۸ق: ج۱۰، ص۸۳۶؛ طباطبائی، ۱۳۹۴ق: ج۲۰، ص۳۷۰؛ مکارم شیرازی، ۱۳۷۴: ج۲۷، ص۳۷۵؛ حسینی شیرازی، ۱۴۱۱ق: ص۳۵۲).

FatimaalZahra

     بسیاری از مفسّران اهل سنّت نیز در تفسیر سوره ی کوثر، یکی از مصادیق «کوثر» را فاطمه زهرا دانسته‌اند. به عنوان نمونه، فخر رازی از قول «سدّی» نوشته است که «بین عرب مرسوم بود که اگر فرزند پسر کسی از دنیا رود به او أبتر می‌گفتند. چون فرزندان پیامبر در مکّه موسوم به قاسم و عبدالله و نیز فرزند او به نام ابراهیم در مدینه درگذشتند، آنها گفتند که پیامبر أبتر است و جانشینی ندارد، امّا خداوند با نزول این سوره مشخّص کرد که دشمن پیامبر به این صفت موصوف بوده و نسل آن حضرت تا قیامت تداوم دارد» (فخر رازی، ۱۴۱۳ق: ج۳۲، ص۱۳۲؛ نیشابـوری، ۱۴۱۶ق: ج۶، ص۵۷۶؛ آلوسی، ۱۴۰۵ق: ج۳۰، ص۲۴۵؛ بیضاوی، ۱۴۰۸ق: ج۲، ص۶۲۶). نکته ی مهم در تفسیر سوره ی کوثر آن که، همه ی مفسّرانی که در تفسیر «کوثر» به مصادیقی غیر از نسل و ذرّیه اشاره کرده‌اند، بلاغت قرآن کریم در تقابل «کوثر» و «الأبتر» را در نظر نگرفته‌اند و از این جهت غفلت بزرگی مرتکب شده‌اند. علّامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه ضمن برشماری مصادیق کوثر از قول مفسّران- که تا بیش از ۲۶ قول بالغ است- می‌نویسد: «به جز مصادیق نهری در بهشت و حوض پیامبر صلوات الله علیه وآله- که مستند به برخی از روایات است- باقی اقوالی که درباره کوثر گفته شده هیچ دلیلی ندارد به جز تحکّم و بی‌دلیل حرف زدن. امّا با در نظر گرفتن اینکه کلمه «أبتر» به معنای کسی است که نسل او منقطع شده و با در نظر گرفتن جمله نامبرده که از باب قصر قلب است، نتیجه‌گیری می‌شود که منظور از کوثر تنها و تنها کثرت ذرّیه است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته است یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذرّیه. اگر مراد مسأله ذرّیه با استقلال یا به طور ضمنی نبود، آوردن «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» فایده‌ای نداشت. زیرا کلمه ی «إنّ» علاوه بر تأکید، تعلیل را هم می‌رساند و معنا ندارد که خداوند بفرماید ما به تو حوضی دادیم چون که بدگوی تو أبتر و بلانسل است» (طباطبایی، ۱۳۹۴ق: ج۲۰، ص۳۷۰).

     امّا از مفسّران اهل سنّت، فخر رازی بیش از دیگران به این نکته ی بلاغی در سوره ی کوثر اشاره کرده و می‌نویسد: «کوثر به معنای فرزندان پیامبر است. گفته‌اند که این سوره در مقام تخطئه ی کسی نازل گردید که آن حضرت را به جهت نداشتن (یا باقی نماندن) فرزندان، مورد سرزنش قرار داد. لذا معنای آیه این می‌شود که: خداوند نسلی به پیامبر عطا فرماید که در طول قرون و اعصار پایدار خواهد بود. آری بنگر چقدر از اهل بیت کشته و شهید شدند، امّا باز عالم از آنان مالامال است در صورتی که از بنی‌امیّه، احدی که قابل توجّه باشد باقی نماند و باز بنگر که در میان اهل بیت، چه بزرگانی مانند حضرات باقر، صادق، کاظم، نفس زکیه و امثال آنان ظهور نمود» (فخر رازی، ۱۴۱۳ق: ج۳۲، ص۱۲۴).

پی نوشت:

[۱] . در مورد حجیت قول و فعل امامان شیعه از جمله روایات تفسیری آنان دلائل مهمی در قرآن و روایات وجود دارد از جمله می‌توان به آیه ۷۹ سوره واقعه و آیه ۳۱ سوره احزاب اشاره کرد (طباطبائی، ۱۳۹۴: ج۱۹،ص۱۳۷). از جهت روایات نیز حدیث ثقلین که از جمله روایات متواتر و قطعی الصدور است (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج۲۳، ص۱۶۶-۱۰۵؛ خویی، ۱۴۰۸ق: ص۴۹۹) بر حجّیت قول و فعل اهل بیت(علیهم السّلام) دلالت می‌کند (تفضیل حجیت را نک. طباطبایی، ۱۳۵۳: ص۵۳؛ معارف، ۱۳۸۲: ص۲۳۲).

[۲] . جهت اطلاع بیشتر از آیاتی که در خصوص حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل شده و یا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یکی از مصادیق آن به شمار می‌رود نک. (حسینی شیرازی، ۱۴۱۱ق».

برگرفته از پرتال جامع علوم انسانی – با تصرّف و تلخیص

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 262

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *