فتنه ۸۸ به روایت اسناد خارجی

خانه / گوناگون / فتنه ۸۸ به روایت اسناد خارجی

وظیفه دیگر رامین عسگرد در دوبی، تماس با روزنامه­‌نگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهم‌­ترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریکا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریکا بود.

طبقه دوم وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۶ شاهد رفت و آمد دیپلمات‌هایی مانند “جیلیان برنز” بود که سابقه‌ موفقی در انجام انقلاب­‌های رنگی در کشورهای اروپای شرقی داشتند. در یکی از اتاق­‌های این طبقه که عنوان “دفتر امور ایرانیان” بر بالای آن نوشته شده بود و داخلش با مینیاتورهای ایرانی و نقش‌ه­ایی از خلیج فارس آراسته شده بود، “مخالفان ایران” عبارتی بود که به وفور شنیده می­‌شد.[۱]

“الیزابت چنی” (دختر “دیک چنی” معاون وقت رئیس‌جمهور که از حامیان حمله نظامی به ایران بود) به دستورکاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت، مسئول نظارت بر این دفتر شده بود. این موضوع در ابتدا همه را به این اشتباه انداخت که دفتر امور ایرانیان قرار است همان نقشی را ایفا کند که یک دفتر مشابه در پنتاگون موسوم به “دفتر برنامه ریزی ویژه[۲] قبل از حمله آمریکا به عراق داشت.[۳] اما رایس دست‌کم یک انگیزه قوی شخصی برای اجتناب از جنگ با ایران داشت: جلوگیری از زیر سؤال رفتن اعتبار خودش.

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

قبل از آن‌که کاندولیزا رایس در سال ۲۰۰۵ پست وزارت خارجه را از کولین پاول تحویل بگیرد، نویسنده‌ای به نام باب وودوارد در کتابی به نام بوش در جنگ[۴] افشا کرده بود جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا شایستگی­‌ها و توانمندی­‌های رایس در مقام مشاور امنیت ملی را زیر سؤال برده و او را در این سمت مایه یأس خوانده است[۵]. اکنون رایس، حل چالش ایران را فرصتی مناسب برای جبران مافات و بازگرداندن آبروی از دست رفته می­‌دید.

رایس فوریه سال ۲۰۰۶ طرحی جدید در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران معرفی کرد. وی در یک یادداشت محرمانه که در آن زمان مرکز پیشرفت آمریکا[۶] منتشر کرد، خواستار اقداماتی برای کسب اطلاعات بیش‌تر از فضای داخلی ایران شده بود.[۷] این اقدامات مواردی نظیر اعزام ده‌ها دیپلمات به کشورهای همسایه ایران و تشکیل گروهی به نام “ناظران ایران”[۸] در وزارت خارجه را شامل می­‌شد.

اقدام بعدی رایس درخواست بودجه ۷۵ میلیون دلاری از کنگره برای پیش‌برد آن چیزی بود که حمایت از دموکراسی در ایران خوانده می­‌شد.[۹] اما در همان زمان منابع آگاه در وزارت خارجه آمریکا گزارش می‌دادند این بودجه­‌ها قرار است صرف حمایت از گروه‌­های مخالف در داخل ایرانشده و به تغییر نظام سیاسی از درون منتهی شود.[۱۱][۱۰]

دفتری که در طبقه دوم وزارت خارجه با نمادهای ایرانی آراسته شده بود، قرار بود با گردهم آوردن دیپلمات‌هایی متخصص در زمینه عملیات روانی و براندازی نرم این رؤیای وزیر را محقق کنند. این دفتر البته به فاصله کوتاهی گسترده شد و چنان‌که سندی افشا شده از وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهد در لندن، باکو، استانبول و دوبی شعبی دایر کرد.[۱۲]

اعضای تیمی که در آن زمان در رأس دفتر امور ایرانیان قرار داشت، همگی سوابق فعالی در حمایت از تغییر نظام ایران داشتند. برخی از مهم‌­ترین نفراتی که در تأسیس و مدیریت این دفتر نقش داشتند، در زیر معرفی شده­‌اند، دفتری که در مراحل ابتدایی تأسیس، خبرساز شد، ولی طی سال‌های بعد، کم‌تر از این دفتر شنیدیم.گروه بین‌الملل مشرق قصد دارد، در گزارش‌های آتی، به افشای اطلاعاتی درباره اعضای کنونی و فعالیت‌های این دفتر بپردازد تا مشخص شود دفتری که با تعریف کار براندازی تأسیس شد، چگونه به تلاش‌های خود برای تحقق این هدف و تغییر رفتار دولت در ایران فارغ از ادعاهای دولت آمریکا برای حل اختلافات با ایران ادامه می‌دهد.

الیزابت چنی

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

الیزابت چنی دختر دیک چنی معاون رئیس‌جمهور آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش است. وی به استناد کتابی نوشته کارل داگلاس” (۲۰۱۴) مسئولیت نظارت بر دفتر امور ایرانیان را به عهده داشت.[۱۳]

چنی در زمان حضور در دولت جورج بوش، معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک شد. در این سمت، کنترل منابع مالی برنامه‌­ای به نام “طرح مشارکت خاورمیانه” به او واگذار شد. هدف از این برنامه، تغییر حکومت در برخی کشورهای خاورمیانه بود و چنی وظیفه داشت گروه‌های مخالف از قبل تعیین‌شده را برای اختصاص منابع مالی مشخص کند. بودجه مربوط به این برنامه هر سال افزایش یافت: سال ۲۰۰۲ حدود ۲۹ میلیون دلار، سال ۲۰۰۳ حدود ۱۲۹ میلیون دلار و سال ۲۰۰۴ نزدیک ۱۴۵ میلیون دلار[۱۵][۱۴].

دست­‌کم یک سند برای اختصاص بخشی از این بودجه­‌ها به مخالفان ایران وجود دارد. چنی اکتبر سال ۲۰۰۶ یک طرح رقابتی آنلاین برای اعطای کمک‌های مالی به مخالفان دولت ایران برگزار کرد که بهترین طرحها را برای اصلاحات در این کشور ارائه دهند. مطابق سایت وزارت خارجه آمریکا، در قالب این برنامه به افرادی که طرح‌هایی برای اصلاحات در ایران ارائه دهند، بین ۱۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار کمک مالی تعلق می‌گیرد.[۱۶]بودجه کل این طرح که “برنامه دموکراسی ایران” نام گرفت، ۷ میلیون دلار پیش‌بینی شده است.

این حمایت‌­ها بعداً و با روی کار آمدن دولت باراک اوباما، قطع نشدند. اسنادی که روزنامه آمریکایی یواسای‌تودی سه سال بعد در سال ۲۰۰۹ آشکار کرد، نشان میدهد دولت باراک اوباما رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، این طرح را با اختصاص ۲۰ میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران ادامه داده است[۱۷]، هرچند به نوشته اندیشکده واشنگتن برای سیاست‌های خاورنزدیک[۱۸]، برنامه‌های مالی اوباما برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران از شفافیت کم‌تری نسبت به دوران بوش برخوردار است.[۱۹]

الیزابت چنی” علاوه بر نظارت بر دفتر امور ایرانیان، ریاست “گروه سیاست‌ها و عملیات‌های ایران و سوریه” را هم به عهده داشت، گروهی که مارس ۲۰۰۶ با هدف حمایت از براندازی حکومت‌های تهران و دمشق راه‌اندازی شده بود. این گروه که یک سال فعالیت کرد، با بودجه‌ای معادل ۷ میلیون دلار فعالیتش را آغاز کرد که این مبلغ سال بعد به ۸۰ میلیون دلار افزایش یافت.

دیوید دنهی

رسانه‌های آمریکا ارتقای سمت وی از “مشاور معاون وزیر خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی” به “ریاست دفتر امور ایرانیان” در سال ۲۰۰۶ را نشانه‌ای از تمرکز دولت جورج دبلیو بوش بر امور ایران در سال‌های پیش رو قلمداد کردند.[۲۰] تحلیلی که با نگاهی به حوادث دیگر سال ۲۰۰۶ تا سال ۲۰۰۹ و پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، البته کاملاً درست به نظر می‌رسد.

آقای دنهی که از نومحافظهکاران سرسخت به شمار می‌رود زمانی در مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهانفعالیت می‌کرد. این مؤسسه ارتباط نزدیکی با جمهوری‌خواهان دارد و منابع مالی آن از کنگره و وزارت خارجه آمریکا تأمین میشود. طبق اسناد موجود، مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان یکی از نهادهای فعال در رساندن کمک‌های داخلی به گروه‌های مخالف ایران بوده است. این مؤسسه مطابق مستندات، در سال ۲۰۰۶ برای گروه‌های مخالف ایرانی به ویژه گروه‌های سلطنتطلب آموزش و کمک‌های مالی فراهم می‌کرد.[۲۱]

“لورن کارنر” رئیس وقت مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان در سال ۲۰۰۶ در گفت و گو با روزنامه نیویورکتایمز تأیید کرد که گروه تحت امرش از مخالفان نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند، اما اشاره‌ای به نام آن گروه‌ها نکرد: این مؤسسه در دو سال اخیر با برخی از گروه‌ها و افراد در ایران ارتباط داشته و برای آن‌ها در مکان‌هایی در بیرون از آن کشور آموزش فراهم آورده است. به خاطر امنیت آن‌ها نمی‌توانم نام آن‌ها را بازگو کنم.”

نکته دیگر درباره دنهی این‌که در سال ۲۰۰۶ روزنامه لس‌آنجلستایمز گزارش داد وی به همراه گروهی از مقامات ارشد آمریکایی برای دیدار با تبعیدیهای ایران و رسانه‌های فارسی‌زبان آمریکا به لس‌آنجلس سفر کرده است. هدف از این دیدار، بنا به این گزارش، اطلاع‌رسانی به این گروه‌ها درباره برنامه‌های جدید دولت و تلاش برای تحرک بخشیدن به فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای منتقد حاکمیت ایران ذکر شد.[۲۲]

“جیلیان برنز”

برنز به نوشته سایت وزارت خارجه آمریکا اولین مدیر دفتر موسوم به دفتر حضور منطقه‌ای آمریکا در ایران[۲۳] بود که زیر نظر دفتر امور ایرانیان در دوبی فعالیت می‌کرد.[۲۵][۲۴] نگاهی به سوابق تحصیلاتی، زمینه‌های فکری و نقش برنز در اجرای موفق پروژه براندازی نرم در لهستان نشان می‌دهد چرا دولت وقت آمریکا او را برای این سمت حساس در نظر گرفته بود.

جیلیان برنز فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته روزنامهنگاری و علوم ارتباطات جمعی است، اما در وزارت خارجه آمریکا به عنوان متخصص عملیات روانی فعالیت می‌کرد. برنز در زمان حضور در دفتر حضور منطقه‌ای ایران در دوبی پروژه جدیدی به نام Exchange (تبادل نفرات و گروه­‌ها) را کلید زد که در چارچوب آن اعزام افراد و گروه‌ها به آمریکا با صرف هزینه‌های گزاف از راه پایگاه‌های ایجاد شده ضد ایران (دوبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دوبی صورت می‌گرفت. از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمع‌آوری اطلاعات،‌ ایجاد وب‌سایت‌ و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات،‌ اعزام هنرمندان و مشاغل حرفه‌ای با هدف کادرسازی و ارائه‌ی کمک به سازمان‌های غیردولتی برای اجرای پروژه براندازی نرم در ایران بوده است.[۲۸][۲۷][[۲۶

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

رامین عسگرد

دومین مدیر دفتر حضور منطقه­‌ای ایران در دوبی بود و جانشین جیلیان برنز در این سمت شد. یکی از والدین عسگرد، ایرانی است و شاید به همین دلیل او حضور در قسمت‌­های مختلف دولت در مقام مشاور امور ایران را تجربه کرده است. وظیفه عسگرد در دوبی که کانون حضور صدها ایرانی بود جمع‌آوری مهم‌­ترین اطلاعات درباره تحولات داخلی کشور و جذب نخبگان ایرانی برای اثرگذاری بر آن‌ها در قالب تعاملات فرهنگی بود.

رامین عسگرد در سال ۲۰۱۰ در مقاله­‌ای در نشریه آنلاین دانشگاه “فلچر” بخش‌­هایی از برنامه‌­های وزارت خارجه آمریکا برای جذب ایرانیان در دوبی را شرح داد.[۲۹] به نوشته عسگرد، در سال ۲۰۰۶ اداره برنامه‌های اطلاعات بین‌المللی (IIP) و اداره امور فرهنگی و آموزشی (ECA) وزارت امور خارجه، واشنگتن را به سمت برنامه‌ریزی دیپلماسی فرهنگی در خصوص ایران سوق داد. اداره برنامه‌های اطلاعات بین‌المللی وب‌سایتی به زبان فارسی راه‌اندازی کرد و برنامه انتشار منابع مدون به زبان فارسی تحت عنوان پروژه AVA را در دستور کار قرار داد و از اساتید آمریکایی در دانشگاه‌های سراسر جهان دعوت به عمل آورد تا به منظور گفتگو و تبادل‌نظر با ایرانیان به دوبی و دیگر شهرها سفر کنند.

اداره امور فرهنگی و آموزشی در راستای ارائه چارچوبی برای احیای مبادلات فرهنگی، آموزشی و ورزشی با ایران، همکاری نزدیکی با دفتر نمایندگی منطقه‌ای آمریکا در دبی داشت. ضمناً، پروژه ECA برای ارائه خدمات مشاوره آموزشی برای دانشجویان ایرانی که قصد ادامه تحصیل در آمریکا را دارند، برنامه‌های جدید خود را آغاز کرد.[۳۰]

وظیفه دیگر عسگرد در دوبی تماس با روزنامه­‌نگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهم‌­ترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریکا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریکا بود.

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان
نمونه گزارش‌­های ارسال شده از دفتر عسگرد به سازمان سیا در آستانه انتخابات ایران

عسگرد در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ و حوادث پس از آن به کرات با روزنامه‌نگاران و مقامات سابق اصلاح‌­طلب دیدار و ضمن انعکاس دیدگاه‌های آن‌ها توصیه­‌هایی برای ارتباط با ایران به مقامات آمریکایی می­‌کرد. یکی از سندهایی که از دفتر او به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده مربوط به ملاقات او باعلی اکبر موسوی خوئینی نماینده اصلاح­‌طلب مجلس ششم در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۰۹ (۲۰ اسفند ۱۳۸۷) است.[۳۱] ­

در این سند که ظاهراً تا کنون انعکاسی در منابع فارسی نداشته “موسوی خوئینی” در دیداری که در دفتر “رامین عسگرد” در دوبی با وی داشته خواستار آن شده که جامعه بین‌الملل در مسائل مرتبط با حقوق بشر به ایران فشار آورد.

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان
خوئینی در دیدار با رامین عسگرد خواستار فشار بر ایران با مسائل حقوق بشر شده است

طبق آن‌چه در این سند به آن اشاره شده خوئینی برای درخواست ویزای تحصیلی آمریکا در دوبی حضور داشته است.

رامین عسگرد در بخشی از این سند نوشته است: موسوی خوئینی به ارزیابی نقش آمریکا در آینده جنبش اصلاح­‌طلبی پرداخت. وی ضمن استقبال از مشارکت سازمان­‌های بین‌­المللی برای اجابت درخواست اصلاح­‌طلبان جهت استقرار حقوق بشر و حاکمیت قانون، هشدار داد که فشارهای بیرونی خارجی مؤثر نخواهند بود.

در ادامه این سند آمده است: “جامعه بین‌­المللی باید در حوزه‌­هایی که مردم به کمک نیاز دارند وارد عمل شود. خوئینی از حقوق بشر به عنوان یکی از اولویت‌­ها یاد کرده و می‌­افزاید که دموکرات­‌ها (در آمریکا) باید تعهدشان به حقوق بشر در ایران را نشان دهند.”


[۱] Condi’s Conundrum Link

[۲] Office of Special Plans

[۳] Office of Iranian Affairs Link

[۴] Bush at War

[۵] New Woodward Book Says Bush Ignored Urgent Warning on Iraq Link

[۶] Center for American Progress

[۷] Condi’s Conundrum Link

[۸] Iran watchers

[۹] “Rice: U.S. faces ‘no greater challenge’ than Iran” Link

[۱۰] “A bid to foment democracy in Iran” Link

[۱۱] “U.S. Expands Aid to Iran’s Democracy Advocates Abroad” Link

[۱۲] “Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe” Link

[۱۳] Douglass, Carl. The Trojan Horse in the Belly of the Beast: A Novel of the Iran Nuclear Weapons Interdiction Project. Publication Consultants, 2014 Link

[۱۴] “Cheney Is Fulcrum of Foreign Policy” Link

[۱۵] “Mideast Mix: New Promise of Democracy and Threat of Instability” Link

[۱۶] “Iran Democracy Program Announcement” Link

[۱۷] “U.S. grants lend support to Iranian dissidents” Link

[۱۸] Washington Institute for Near East Policy

[۱۹] “After the Crackdown: Iran Democracy Fund” Link

[۲۰] “Scary Reunion” Link

[۲۱] “U.S. Program Is Directed at Altering Iran’s Politics” Link

[۲۲] “U.S. Moves to Weaken Iran” Link

[۲۳] Iran Regional Presence Office

[۲۴] “Jillian Burns, biography” Link

[۲۵] “Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe” Link

[۲۶] “U.S. keeps finger on pulse of Iran from Dubai – Africa & Middle East” Link

[۲۷] “Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe” Link

[۲۸] A bid to foment democracy in Iran” Link

[۲۹] “US –Iran Cultural Diplomacy: A historical Perspective” Link[30]پروژه ‘پنجره ویزا’ برای به دام انداختن ایرانیان در دبی چگونه کلید خورد؟لینک

[۳۱] US embassy cable – 09RPODUBAI115 Link

بازدیدها: 280

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *