فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز قلم‏

خانه / گوناگون / فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز قلم‏

فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز قلم‏

 فرازهایی از فرمایشات آیت الله العظمی امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت روز قلم‏ به شرح ذیل است: ‏

مقام معظم رهبرى:
آزادى قلم نباید ارزشهاى دینى و ملى ملت را پامال کند.

آزادى قلم و بیان‏
معتقدم که آزادى قلم و بیان، حق مسلم مردم و مطبوعات است، در این هم هیچ تردیدى ندارم و این جزو اصول مصرحه قانون اساسى است، (ولى) در کنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگرى هم وجود دارد که با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارزشها نباید پامال بشود. هنر بزرگ این است که کسى بتواند هم آزادى را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها دامنش را نگیرد، باید این‏گونه مشى کرد.(۹/۱۲/۱۳۷۹)

طبیعت ثانوى اهل قلم‏
آن کسى که قلم به دست مى‏‌گیرد، باید تقوا، صداقت، عفاف و انصاف نسبت به دیگران، جزو طبیعت ثانوى‌‏اش بشود.(۹/۱۲/۱۳۷۹)

آزادى و اخلاق و منطق = خلاقیت علمى و تفکر دینى‏
نباید از «آزادى» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالاى قاچاق و یا امرى تشریفاتى تبدیل کرد، چنانچه نباید به‏‌جاى مناظره، به «جدال و مراء»، گرفتار آمد و به‌‏جاى آزادى، به دام هتاکى و مسؤولیت‌‏گریزى لغزید. آن روز که سهم «آزادى»، سهم «اخلاق» و سهم «منطق»، همه یکجا و در کنار یکدیگر ادا شود، آغاز روند خلاقیت علمى و تفکر بالنده دینى در این جامعه است و کلید جنبش «تولید نرم‏‌افزار علمى و دینى» در کلیه علوم و معارف دانشگاهى و حوزوى زده شده است. بى‏‌شک آزادى‏‌خواهى و مطالبه، فرصتى براى اندیشیدن و براى بیان اندیشه توأم با رعایت «ادب استفاده از آزادى»، یک مطالبه اسلامى است و «آزادى تفکر، قلم و بیان»، نه یک شعار تبلیغاتى بلکه از اهداف اصلى انقلاب اسلامى است.(۱۶/۱۱/۱۳۸۱)

عمیقاً متأسفم‏
من عمیقاً متأسفم که برخى میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزه‏‌گوئى و کفرگوئى»، طریق سومى نمى‌‏شناسند و گمان مى‏‌کنند که براى پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگرى افتاد. حال آن‏که انقلاب اسلامى آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سر جنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادى بى‌‏مهار و خودخواهانه غربى» را نقد و اصلاح کند و فضائى بسازد که در آن، «آزادى بیان»، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوى و مادى دیگران» و نه به هیچ‏‌چیز دیگرى، تبدیل به فرهنگ اجتماعى و حکومتى گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و انصاف، سکه رائج شود تا همه اندیشه‏‌ها در همه حوزه‌‏ها فعال و برانگیخته گردند و «زاد و ولد فرهنگى» که به تعبیر روایات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان (علیهم‌السّلام)، محصول «تضارب آرا و عقول» است، عادت ثانوى نخبگان و اندیشه‏‌وران گردد.(۱۶/۱۱/۱۳۸۱)

سیاست‌‏زدگى و سیاست‏‌زدایى = تأثیر صاحبان قدرت‏
متأسفانه گروهى به‌‏دنبال سیاست‌‏زدگى و گروهى به‏‌دنبال سیاست‌‏زدائى، دائماً تبدیل فضاى فرهنگى کشور را به سکوت مرداب‌‏گونه یا تلاطم گرداب‌‏وار، مى‏‌خواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تأثیرگذار و جریان‏‌ساز باشند و سطح تفکر اجتماعى را پائین آورده و همه فرصت ملى را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیرى‌‏هاى غلط و منحط قبیله‌‏اى یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوى، خسته و فراموش شوند. در چنین فضائى، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تکرارى و ثابت و سطحى و نازل مى‏‌گردد، هیچ فکرى تولید و حرف تازه‌‏اى گفته نمى‌‏شود، عده‏‌اى مدام خود را تکرار مى‏‌کنند و عده‏‌اى دیگر تنها غرب را ترجمه مى‌‏کنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویش‏اند، دچار انفعال و عقب‌گرد مى‌‏شوند.(۱۶/۱۱/۱۳۸۱)

کار فرهنگى و قلم‏‌فرسایى علیه سرمایه‏‌ها؟!!
من متأسفانه کسان بسیارى را دیده‏‌ام که در صحنه سیاسى و عرصه فرهنگى ادعا دارند که براى ملت کار مى‏‌کنند، اما از این سرمایه‌‏ها محافظت نمى‌‏کنند. شما دیدید که در بعضى از روزنامه‌‏هاى ما علیه مجاهدت، ایثار، فداکارى، شجاعت و ایمان قلم‌‏فرسایى کردند. این‏ها به نفع کیست؟ به نفع دشمن است؛ به نفع ملت ایران نیست. ملت را از ایمانش تهى‌‏دست بکنند، مثل این است که زره را در میدان جنگ از تن او بیرون آورده باشند. اگر مردم یک کشور را از غرور ملى و احساس مناعت و ایستادگى و استقامت تهى‌‏دست کنند، آن‏ها را در مقابل دشمن خلع سلاح کرده‌‏اند؛ این‏ها سلاح معنوى دشمن است. نباید کسانى جهاد و شهادت را تحقیر و باورهاى دینى مردم را انکار کنند و مورد تشکیک قرار دهند. نباید دستاوردهاى انقلاب را کوچک بشمرند و تحقیر کنند.( ۱۵/۴/۱۳۸۳)

آزادى بیان در چارچوب قانون‏
براى بیدارکردن عقل جمعى، چاره‌‏اى جز مشاوره و مناظره نیست و بدون فضاى انتقادى سالم و بدون آزادى بیان و گفتگوى آزاد با «حمایت حکومت اسلامى» و «هدایت علما و صاحب‌نظران»، تولید علم و اندیشه دینى و در نتیجه، تمدن‏‌سازى و جامعه‏‌پردازى، ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود. براى علاج بیمارى‌‏ها و هتاکى‌‏ها و مهار هرج‌‏ومرج فرهنگى نیز بهترین راه، همین است که آزادى بیان در چارچوب قانون و تولید نظریه در چارچوب اسلام، حمایت و نهادینه شود.( ۱۶/۱۱/۱۳۸۱)

بازدیدها: 466

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *