فرازی از وصیت نامه شهید باقری

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / فرازی از وصیت نامه شهید باقری

گوشه‌ای از زندگی‌نامه شهیدباقری از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.

حماسه «دفاع مقدس» روزبه روز بالنده‌تر شد و چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن سربلند شودو دشمن را متقاعد کند که در محاسباتش دچار اشتباهی بزرگ شده است .در میان تمام دفاعیاتی که توسط انسان در برابر هجمه‌های گوناگون صورت می‌گیرد، مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین آنها دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است. شما می توانید زندگی یکی از این شهدای دفاع مقدس را در ادامه بخوانید:

شهید مهران باقری در سال ۱۳۴۸ در شهرستان ارومیه در خانواده ای متوسط در محله آغداش متولد شد. تحصیلات خود تا کلاس سوم راهنمائی در ارومیه ادامه داد. در مدت تحصیل عضو انجمن اسلامی مدرسه شهید فاسونیه چی و جزو گروه سرود سپاه و عضو بسیج دانش آموزی در پایگاه محله بود.
شهید باقری انسانی مؤمن و معتقد به ولایت فقیه و نظام اسلامی و پیرو حضرت امام رحمه الله علیه بود. از آنجائی که نامبرده عشق و علاقه وصف ناپذیری به انقلاب اسلامی و نظام داشت در کوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بی صبرانه مشتاق رفتن به جبهه های نبرد بود و با اینکه سنش کم بود ولی در دفاع از میهن اسلامی لحظه ای درنگ نداشت. سرانجام از طریق بسیج سپاه با کاروان های کربلا به جبهه جنوب اعزام می شود و پس از ایثارگری و مقاومت ها در منطقه عملیاتی والفجر ۸ به تاریخ ۱۳۶۴/۱۲/۱۲ در مصاف با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.

فرازی از وصیت نامه شهید باقری

بسم الله الرحمن الرحیم
با درود بیکران به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به حضور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و با سلام به حضور خانواده عزیز و ملت ایران وصیتنامه خود را شروع می کنم.
اولین وصیت من به خانواده ی عزیز است که پس از شهادت من هیچ ناراحت نباشند و به شهید شدن من افتخار کنندکه چنین فرزندی بزرگ کردند تا در راه خدا قربانی دهند و من خواهش می کنم از کسانی که من را دفن می کنند و به خانه ابدیت خود می سپارند قبل از سپردن من به قبر اول از همه حلال القلب بگیرند به خصوص خواهر و برادر و زن برادر و پدرم و به خصوص مادرم و بعد مرا به قبر بگذارید و هنگام بردن من به قبر چند لحظه مرا در مقابل قبر عسگر گرامی نگه دارید تا ورود خود را به او بگویم و درد و دل کنم. دومین وصیت من این است که از همه همکلاسی هایم حلا لیت میخواهم و از خدا میخواهم که شما عزیزان مرا حلال کنید به درسهای خود بیشتر علاقه ببندید چون ایرا ن اسلامی به شما آینده سازان احتیاج دارد و از شما میخواهم همیشه و در هر حال خدا را یاد کنید و قرآن را به صوت بخوانید و قرآن را در زندگی خود راهنما قرار دهید و از معلم های خود خیلی تشکر میکنم که مرا تربیت کرده و از شما حلالیت میخواهم.
من تنها پیامی که دارم این است که ای ملت ایران و ای دوستان و خانواده همیشه متکی خداوند باشید و خود را بنده معصیت کار بدانید و هیمشه به نماز خواندن بپردازید و هیچ وقت غیبت و تهمت نزنید و همیشه با بی حجابی و بی عفتی مبارزه کنید چون اینها همانند کفی هستند که در روی رود پر خروش می ایستد ولی هیچ گاه مانع عبور آب نمیشوند من همه شما را به خدا می سپارم و از شما میخواهم حلالم کنید.

منبع: باشگاه خبرنگاران

بازدیدها: 303

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *