فضائل حضرت فاطمه در روایات اهل سنّت
در سه مطلب پیشین به روایات تفسیری مربوط به فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها پرداختیم. در این بخش به روایات غیر تفسیری خواهیم پرداخت. مراد از روایات غیرتفسیری، فضائل و مناقبی است که رسول خدا صلوات الله علیه و آله درباره ی دخت گرامی خود به زبان آورده است. جدا از رابطه ی عاطفی پدر و فرزندی بین پیامبر و فاطمه سلام الله علیهما – که فاطمه محبوبترین شخص نزد رسول خدا بوده است – این روایات بیانگر ویژگیهای مهمّی در شخصیت حضرت فاطمه علیها السّلام است. این ویژگیها در جای خود متعدّد و فراوان بوده (بیـومـی مهران، 1990م: ص153) که اهمّ آنها در چند مورد گزارش میشود.
سروری بانوان دو عالم
حضرت فاطمه سلام الله علیها، برترین بانوی دو عالم است که دست خلقت آفریده است. این موضوع در روایات زیادی منعکس شده است از جمله آن که عایشه از پیامبر نقل میکند که آن حضرت خطاب به حضرت فاطمه ی زهرا فرمود: «یا فاطمة ألا ترضین أن تکونی سیّدة نساء العالمین و سیّدة نساء هذه الامّة و سیّدة نساء المؤمنین»، (ای فاطمه آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهان و برترین بانوی زنان این امّت و برترین بانوی زنان با ایمان باشی) (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص366). در برخی از روایات برتری فاطمه زهرا بر دیگر زنان موهبتی آسمانی تعبیر شده است؛ مثل این حدیث که «حذیفة بن یمان» نقل میکند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: فرشتهای از آسمان نازل گردید و از خدا اجازه طلبید که ارمغانی برای من آورد که کسی قبل از او نازل نکرده است. او به من بشارت داد که فاطمه سرور زنان بهشت است. (همان، ج3، ص363)
فضیلت فاطمه زهرا نسبت به دیگر زنان به مناسبتهای مختلف وارد شده است. مهم ترین آن، روایاتی است که ارتباط با رحلت رسول خدا صلوات الله علیه و آله و متعاقب آن رحلت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها – به عنوان نخستین کسی که به پیامبر ملحق خواهد شد – دارد. در این خصوص امّ سلمه و عایشه روایت کردهاند: «فاطمه زهرا نزد رسول خدا آمد. پیامبر، رازی با او در میان نهاد که در نتیجه فاطمه گریست. سپس راز دیگری با آن حضرت در میان نهاد که وی خندید. من از این ماجرا پرسش نمودم. حضرت فاطمه علیها السّلام فرمود: نخستین بار رسول خدا به من اطّلاع داد که او امسال از دنیا خواهد رفت و من با شنیدن آن گریستم و در نوبت دوم اطّلاع داد که من نخستین کسی هستم که به او ملحق خواهم شد و به ایـن جهت خندیدم. (بخاری، 1407ق: ج5، ص83؛ نیشـابوری، 1374ق: ج4، صص1905-1902؛ ابن سعد، 1417ق: ج2، ص190، ج 8، ص22؛ جزری، 1409ق: ج6، ص224؛ ابن المغازلی، 1427ق: ص424؛ ابن حنبل، 1429ق: ص239؛ ترمذی، 1408ق: ج5، ص657؛ ابن شاهین، 1412ق: ص59). در همین گفتگو بود که رسول خدا صلوات الله علیه و آله افضلیت حضرت فاطمه را بر همه ی زنان عالم اعلام فرمود. عایشه همچنین میگوید: رسول خدا در آن بیماری که منجر به وفات ایشان گردید خطاب به حضرت فاطمه گفت: «آیا خشنود نیستی که سرور زنان بهشت یا سرور زنان عالمیان باشی» (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص366).
در برخی از روایات افضلیت حضرت فاطمه سلام الله علیها تحت الشّعاع افضلیت حضرت مریم علیها السّلام قرار گرفته است، مثل این حدیث که ابوسعیدخدری از پیامبر روایت میکند که آن حضرت فرمود: «… فاطمة سیّدة نساء اهل الجنّة الّا ما کان من مریم بنت عمران» (سیوطی، 1414ق: ص146، ح131) (فاطمه سرور زنان بهشتی است، جز مقامی که برای مریم دختر عمران وجود دارد). مبنای این دسته از روایات ظاهراً توجّه به آیاتی است که مقام برگزیدگی حضرت مریم بر زنان عالم را مورد تأکید قرار میدهد (آل عمران، 42). با این تصوّر که مراد از «عالمین» در آیه یاد شده مطلق قرون و اعصار باشد. غافل از آن که مطابق استعمال قرآن از کلمه ی «عالمین» که در موارد دیگر از جمله درباره ی بنی اسرائیل به کار رفته است (بقره، 47 و 122) مراد از این کلمه همان عصر و زمان حضرت مریم است نه زمانهای دیگر. این موضوع ضمناً در روایات دیگری که درباره ی افضلیت حضرت فاطمه بر همه ی زنان وارد شده، مورد تصریح قرار گرفته است. از جمله عمران بن حصین نقل میکند که روزی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بیمار بود. به اتّفاق رسول خدا صلوات الله علیه و آله از آن بانو عیادت کردم. رسول خدا در ضمن صحبت فرمود: «… یا بنیّة أما ترضین أن تکونی سیّدة نساء العالمین» حضرت فاطمه عرض کرد: ای پدر؛ کاش چنین باشد، امّا مریم دختر عمران چه وضعی دارد؟ پیامبر فرمود: «دخترم او سرور زنان عصر خود بود و تو سرور زنان عالم خود هستی…» (ابن شاهین، 1412ق: ص64؛ ابن المغازلی، 1427ق: ص474) نیز در برخی از روایات، حضرت فاطمه، سرور زنان دو عالم، سرور زنان این امّت و سرور زنان مؤمنین وصف شده است (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص366)، امّا با توجّه به گستردگی امّت پیامبر و ابدی بودن دین ایشان تا روز قیامت، افضلیت حضرت فاطمه علیها السّلام بر زنان دیگر بهطور مطلق نتیجهگیری میشود. (ر.ک. بیومیمهران، 1990ق: ص153؛ شرف الدین، 1383: صص126-107). نیز میتوان در افضلیت حضرت فاطمه سلام الله علیها حتّی نسبت به حضرت مریم علیها السّلام به تفاوت کیفیت تولّد و نشو و نمای هر دو اشاره کرد. اگر در تربیت حضرت مریم، زکریای پیامبر علیه السّلام کفالت او را به عهده گرفت، (آل عمران، 37) در تربیت حضرت فاطمه علیها السّلام به طوری که خواهد آمد، رسول خدا صلوات الله علیه و آله که افضل بشر و افضل پیامبران است ایفای نقش فرمود. (ر.ک. هنداوی، 1423ق: ص120).
محبوبیت حضرت فاطمه در نزد رسول الله صلوات الله علیهما و آلهما
رسول خدا حضرت فاطمه را بسیار دوست داشت و این دوستی را بارها به زبان آورد؛ به طوری که در عشق و علاقه پیامبر به اطرافیان خود، کسی به پای حضرت زهرا علیها السّلام نمیرسید. عبدالله بن بریده از پدرش نقل میکند که محبوبترین زنها نزد رسولخدا، فاطمه و محبوبترین مردان علی سلام الله علیهم اجمعین بود. (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص365). این موضوع در روایات دیگر از عمر و عایشه هم نقل شده است (همان، صص367 و 365). حتّی حضرت فاطمه نزد رسول خدا از علی (علیهم السّلام) نیز محبوب تر بوده است. در این خصوص علی علیه السّلام خود گوید: من از رسول خدا صلّی الله علیه وآله پرسیدم که از بین ما دو نفر (یعنی من و فاطمه) کدامیک بیشتر مورد علاقه شما قرار داریم؟ حضرت پیامبر فرمود: «فاطمه نزد من دوست داشتنیتر از تو و تو نزد من عزیزتر از اویی» (جزری، 1409ق: ج6، ص224؛ ابن شاهین، 1412ق: ص84 ؛ شلبی، 1409ق: ص9 به نقل از نسایی، 1419ق: ص196، ح146) یکی از نشانههای این دوستی عمیق آن بود که چون رسول خدا صلوات الله علیه وآله قصد سفر میکرد، فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، آخرین کسی بود که پیامبر از او خداحافظی میکرد و چون از سفر باز میگشت، حضرت فاطمه، نخستین کسی بود که پیامبر به دیدار او میشتافت و او را میبوسید. (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص364؛ جزری، 1409ق: ج6، ص224؛ سیوطی، 1414ق: صص 49-48؛ بیومی مهران، 1990م: ص158؛ هاشمی، 1376ق: صص339-307) عایشه گوید: کسی را ندیدم که از جهت منطق و کلام به پیامبر شبیهتر از فاطمه باشد. چون فاطمه علیها السّلام وارد بر رسول خدا صلوات الله علیه وآله میشد، آن حضرت برخاسته، بر او خوش آمد میگفت. وی را میبوسید و بر جای خود مینشاند. (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص364). رسول گرامی اسلام به جهت تأکید بر محبّت خود نسبت به حضرت زهرا، مکرّر اعلام میفرمود که: «فاطمة بضعة منّی مَن أحبّها فقد أحبّنی و مَن أبغضها فقد أبغضنی» یا «انّما فاطمة شجنة منّی یبسطنی ما یبسطها و یقبضنی ما یقبضها» (همان؛ نک. هاشمی، 1376: ص312).
این سخنان لزوم دوستی دیگران را هم نسبت به فاطمه زهرا سلام الله علیها روشن میسازد. رسول خدا در مقام ابراز دوستی خود به آن حضرت میفرمود: «فداک ابی و امّی» (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص366) و نیز خطاب به حضرت زهرا فرمود: «خداوند به غضب تو غضبناک و از خشنودی تو خشنود میگردد» (همان، ج3، ص364). به هر حال دوستی پیامبر نسبت به فاطمه علیهما السّلام، چنان علنی و مشخّص بود که عمر نیز پس از رحلت پیامبر به حضرت زهرا عرض کرد: «ای فاطمه به خدا ندیدم کسی محبوبتر از تو نزد رسول خدا باشد و به خدا بعد از پدرت کسی هم نزد من دوست داشتنیتر از تو نیست…» (همان، ج3، ص365) و اتّفاقاً حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در احتجاج خود نسبت به ابوبکر و عمر به دوستی پیامبر نسبت به او اشاره کرده و ناخشنودی خود را از آنان اعلام داشت.[1]
برخی از روایات اهل سنّت، شیطنتی مرتکب شده و سبب صدور حدیث: «انّ فاطمة بضعة منّی…» را تصمیم ازدواج حضرت علی با دختر ابوجهل دانستهاند؛ از جمله عبدالله بن زبیر که در دشمنی با علی و اهل بیت علیهم السّلام شهره است و از مسبّبان اصلی جنگ جمل علیه علی است، ادّعا کرده است که: «در نوبتی، علی علیه السّلام یادی از دختر ابوجهل نمود (و تصمیم به خواستگاری از او گرفت) این مطلب به گوش پیامبر رسیده و فرمود: «انما فاطمة بضعة منّی یؤذینی ما آذاها و ینصبنی ما انصبها» (ابن شاهین، 1412ق: ص71) امّا در دروغ بودن این حدیث همین بس که اوّلاً علی علیه السّلام هرگز مرتکب خلاف شرع نشده و خصوصاً کاری بر خلاف نظر و رضایت رسول خدا صلوات الله علیه وآله انجام نداده است. ثانیاً به فرض آن که حضرت علی علیه السّلام بر طبق احکام و ضوابط شرعی تعدّد همسر اختیار میکرد، رسول خدا واکنش تند و غیرطبیعی از خود بروز نمیداد. (نک. سجادی، 1382: شماره 74، صص152-139؛ مکی، 1424ق: صص248-247 پاورقی نقد روایات ادّعای ازدواج علی علیه السّلام با دختر ابوجهل).
امّا فلسفه ی دوستی شدید پیامبر با فاطمه ی زهرا و حضرت علی سلام الله علیهم اجمعین چه بود که رسول خدا به عنوان نقطه ی اوج این دوستی، خطاب به آنان فرمود: «انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم» (ابن المغازلی، 1427ق: ص127؛ جزری، 1409ق: ج6، ص225؛ ترمذی، 1408ق: ج5، ص656؛ حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص359). جز این است که فاطمه و علی سلام الله علیهما به جهت شخصیت ایمانی و اعتقادی خود مورد توجّه پیامبر قرار گرفتند و در واقع اشتراک فکری آنان با پیامبر، سبب اتّصال روحی و معنوی ویژهای گردید و گرنه شأن پیامبر صلوات الله علیه وآله بالاتر از آن است که به صرف احساس پدر و فرزندی، رابطهای عاطفی با دختر خود برقرار کرده و همگان را نیز به چنین دوستی و محبّتی فرا بخواند.
دامان رسول الله ، پرورنده ی حضرت زهرا سلام الله علیهما
قبلاً اشاره گردید که پس از تولّد حضرت مریم، خداوند زکریّا را به عنوان کفیل او معیّن کرده و مسئول تربیت وی قرار داد. از آن جهت که تقدیر خداوند آن بود که حضرت مریم مادر عیسی گردد، حال باید گفت که بنابر همان تقدیر الهی مقدّر بود که حضرت فاطمه کوثر رسول خدا، همسر ولیّ خدا و مادر یازده نسل پاک از حجّتهای خدا گردد، لذا در پرورش چنین وجود شریفی نظارت و مراقبت ویژهای حتّی از قبل از تولّد آن حضرت معمول گشت. حاکم از سعد بن مالک روایت میکند که وی گفت: رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: «در شب معراج جبرئیل سیبی از بهشت به من تعارف کرد که آن را خوردم و پس از آن خدیجه به فاطمه سلام الله علیهما باردار شد. لذا هرگاه مشتاق بهشت میشوم بوی آن را از فاطمه سلام الله علیها اسـتشمام میکنم» (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص366؛ هاشمی، 1376ق: صص49-39).
امّا چرا پس از تولّد حضرت فاطمه، وی به این نام موسوم گردید؟ روایات متعدّدی وجود دارد که آن حضرت را به دلیل پاکی و طهارت، نجات یافته از آتش معرّفی میکند؛ مانند این حدیث پیامبر: «انّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّم الله ذرّیّتها من النّار» (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص363). رسول خدا صلوات الله علیه وآله در مسیر تربیت حضرت زهرا علیها السّلام صفات و ابعاد انسانی و معنوی را در وجود او مستقر ساخت. خصوصاً وی را با زهد و بیاعتنایی به زخارف دنیا آشنا ساخت؛ به گونهای که با مشکلات زندگانی دست و پنجه نرم کند و از دنیا جز به قصد حاجت توشه نگیرد. ثوبان نقل میکند که من با رسول خدا به دیدار فاطمه رفتیم. آن حضرت گردنبندی از طلا به گردن داشت. با دیدن رسول خدا عرض کرد: این را ابوالحسن(علی) به من هدیه کرده است. رسول خدا فرمود: آیا خرسند میشوی که مردم تو را فاطمه دختر رسول خدا بشناسند، امّا زنجیری از آتش بر دستان تو باشد؟ سپس آن حضرت برخاست و از خانه ی حضرت فاطمه خارج گردید. پس از خروج رسول خدا، فاطمه سلام الله علیهما زنجیر را فروخت و با پول آن غلامی را آزاد نمود. این مطلب به گوش حضرت پیامبر رسید و فرمود: «سپاس پروردگاری که فاطمه را از آتش رهانید» (همان، ج3، صص363-362).
در این خصوص پیام رسول خدا به نزدیکان خود مانند صفیّه و فاطمه ی زهرا آن بود که باید خود مراقب اعمالشان باشند و صرفاً به امید شفاعت پیامبر ننشینند؛ لذا فرمود: «یا صفیة بنت عبدالمطّلب، یا فاطمة بنت محمّد إعملا فانّی لا أغنی عنکما من الله شیئاً» (سیوطی، 1414ق: ص89). به موازات چنین پرورش در بیاعتنایی به زخارف دنیوی، رسول خدا صلوات الله علیه وآله، روح و روان فاطمه علیها السّلام را با ذکر و یاد خدا ورزیده ساخت. به همین جهت در نوبتی که آن حضرت از سختی زندگانی اندکی شکایت کرد، رسول خدا به عوض مساعدت مادّی، تسبیحات معروف شامل 33 مرتبه سبحان الله، 33 مرتبه الحمدالله و 34 مرتبه الله اکبر را به او یاد داد. (معاش، 1424ق: ص63) و مخصوصاً به او و حضرت علی سفارش کرد که هر شب قبل از خواب آن را بگویند. حضرت علی علیه السّلام گوید: به خدا قسم از زمانی که رسول خدا این ذکر را به ما تعلیم فرمود، یک شب هم آن را ترک نکردم. راوی حدیث «عبدالرحمن بن ابی لیلی» گوید: من به خاطرم گذشت که آیا علی علیه السّلام شب صفّین هم آن ذکر را ترک نکرد، که ایشان به من گفت: حتّی شب صفّین هم این ذکر را ترک نکردم. (حاکم نیشابوری، 1422ق: ج3، ص362). از همین روست که بعدها امام صادق علیه السّلام تسبیحات فاطمه سلام الله علیها را از مصادیق ذکر کثیر اعلام نموده و شیعیان را بر مداومت بر آن ترغیب فرمود.[2]
پی نوشت:
1- تفصیل را نک: معاش، 1424ق: ص149 به نقل از «الامامة و السیاسة» ابن قتیبه دینوری
2- زرارة بن اعین از امام صادق(علیه السّلام) نقل میکند که آن حضرت فرمود: «تسبیح فاطمة الزّهراء من الذکر الکثیر الذی قال الله عزّوجلّ: «اذکروا الله ذکراً کثیراً» (نک. کلینی، 1363: ج2، ص500).
برگرفته از پایگاه جامع علوم انسانی
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 78