امام جواد علیه السلام در اخلاق کریمه و صفات پسندیده و علم، معرفت، دانش، زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار و در عظمت و جلالت، زبانزد خاص و عام بود و شخصیتهای بزرگ علمی و دینی در برابر او خاضع و فروتن بودند.
محدثان بزرگ و علمای عالیقدر، افتخار کسب علوم از آن حضرت را داشته و در دشوارترین مسایل علمی، او را حلال مشکلات مییافتند.
روایات بسیار در فضایل و کرامات و نصوصی که دلالت بر امامت آن حضرت میکند، وجود دارد.(۱) با اینکه مدت زندگی امام جواد علیهالسلام دیری نپایید و عمر شریفش به بیست و شش سال نرسید، علوم بسیاری از آن بزرگوار صادر شد و مجالس بحث و مناظراتی بین آن حضرت و علمای بزرگ آن زمان صورت میگرفت. مانند مناظره علمی و مباحثهای که با «یحیی بن اکثم» قاضی القضاه، در حضور مامون- خلیفه عباسی- و جمعی از بنیعباس و دیگران فرمود، و در پاسخ به مساله او، شقوق آن را چنان بیان کرد که قاضی القضاه، حیران و خجل گشت و حکم تمام آن شقوق را بیان فرموده، سپس از یحیی- طبق پیشنهاد مامون- مسالهای پرسید که از جواب آن عاجز گردید و حل آن مساله را از شخص امام علیه السلام در خواست کرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنیعباس واضح شد که طبق گفته مامون، آن حضرت با وجود کمی سن، افضل و اعلم از همه علما است و خداوند متعال او را به این فضیلت و کمال مزین کرده است.(۲)
از جمله مناظرات و مباحثات آن حضرت، مباحثهای است که برحسب روایت «ابن شهر آشوب» از کتاب «الجلاء و الشفاء» در سن هشت سالگی با جمعی از دانشمندان فرمود و مسایل مشکل آنها را به طور علمی پاسخ داد.
امامت در صباوت و صغرسن
دست یافتن بر امامت، پیش از سن بلوغ، گرچه تا آن زمان به طور رسمی سابقه نداشت و در بین امامان، هیچ یک در این سن بر مسند امامت ننشسته بود، ولی در بین سایر انبیا و پیامبران سابقهدار است و حضرت عیسی و یحیی در کودکی به مقام نبوت رسیدند و قرآن درباره حضرت عیسی میفرماید: (انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا؛ منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»(۳)
و درباره حضرت یحیی میفرماید: (و آتیناه الحکم صبیا و از کودکی به او نبوت دادیم.)(۴)
این مساله که علوم امامان و قوت فهم و کثرت معارف آنان به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسمانی نیست، همواره مقبول خواص و عوام بوده است.
از دوران کودکی هر یک از ایشان، حکایات و داستانهای شگفتانگیز بسیاری که حاکی از نبوغ فوقالعاده و فعلیت کمالات و فضایل آنهاست، نقل شده است؛ حتی معاویه و یزید و عبدالله بن عمر نیز از علم لدنی آنها سخن میگفتند، چون ابوحنیفه که وقتی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در سن هفت سالگی به سر میبرد، از ایشان مسائل فقهی میپرسید و پاسخ میشنید.
شاگردان خاص مکتب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم
هر کس در حالات آن بزرگواران مطالعه کند و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه نماید، میفهمد که این همه علم و معرفت از راه تحصیل فراهم نمیشود.
علوم بیپایان امیرالمومنین علیه السلام را در همه رشتههای علوم اسلامی و حقوق و معارف و الهیات و…، چگونه میتوان با تحصیل به دست آورد و کدام مکتب و مدرسه غیراز مکتب خاص حضرت خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم میتوانست در آن زمان چنین فارغالتحصیل داشته باشد و کدام استاد میتوانست این شاگرد بینظیر را تربیت کند و غیر از علی علیه السلام چه کسی میتوانست علوم نبوت را حمل کند و باب مدینه علوم نبی شود؟
علوم تمام اصحاب و شاگردان مکتب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در برابر علوم علی علیه السلام قطرهای در مقابل دریا بود.
این علوم از فضل خدا و میراث آنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است و صدور این علوم اگر از خردسالان تعجب داشته باشد، از سالمندان نیز متعجبکننده است. مگر سالمندان دیگر، ظرفیت این همه علم را دارند؟ و مگر دانشمندان سالمند، این گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسایل مردم پاسخ دادهاند؟
در این باب فرقی ما بین کودک هفت ساله و مرد هفتادساله نیست؛ هر دو باید استواری خاص و صلاحیت تمام و کمال داشته باشندتا بتوانند این علوم را اخذ کرده و ملهم و مفهم و محدث به آن شوند.
همانگونه که منصور، (خلیفه) در مورد امام جعفر صادق علیه السلام گواهی داد که آن حضرت، از کسانی بود که خدا در شان آن میفرماید: (ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا…) (۵)
هر یک از امامان نیز بنده برگزیده خدا بودند که خدا کتاب و علم کتاب را برایشان عطا فرمود و هیچ گاه امت، از چنین شخصیتی از اهل بیت، محروم نخواهد شد.
احادیث «ثقلین»، «سفینه»، «امان» و حدیث «فی کل خلف من امتی» و روایات دیگر، همه مبین و موید این موضوع است و مرور زمان نیز ثابت کرد غیر از این ذوات مقدسه، فرد دیگری مصداق این احادیث نیست و ایشان هستند که علمشان از علم خدا و بصیرتشان، موهبت خاص خدا است و مسلمانان به شرق بروند یا به غرب، علم صحیح را جز در نزد آنها نخواهد یافت.
__________________________
۱-ر.ک: به اصول کافی، ج۱، در باب (الاشاره و النص علی ابن جعفر الثانی علیه السلام و باب (مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی علیه السلام).
۲- شرح این مجلس مناظره تاریخی و بینظیر، در کتب معتبر اهل سنت مانند: صواعق، الاتحاف، نورالابصار، تذکره الخواص و… نقل شده و در کتب شیعه نیز مانند: مناقب ابن شهرآشوب، ارشاد و اعلام الوری و کشفالغمه و بیش از صدها کتاب حدیث و تراجم و تاریخ آمده است.
۳-مریم، ۳۰٫
۴-مریم، ۱۲٫
۵-فاطر، ۳۲٫
بازدیدها: 0