جلسه سوم با حضور استاد میهمان استاد سیدمهدی حسینی مورخ 06/08/94
بسم الله الرحمن الرحیم
در حوزه ادبیات می خواهم چند نکته مطرح کنم.
- گره خوردن کار مداح با ادبیات
هرچه مداح اهل بیت اجرا می کند از حوزه ادبیات خارج نیست. شما بسم الله که می گویید دارید حرف می زنید. یا دعا می خوانید ، یا حرف می زنید . وارد شعر می شوید . وقتی روضه می خوانید دارید حرف می زنید تا پایان مجلس که دعا می کنید از ادبیات استفاده می کنید . پس از ابتدا تا انتها از حوزه ادبیات خارج نمی شوید .
حوزه هایی که در ادبیات هست و باید در مداحی رعایت شود را بیان می کنیم . پس جلوه های ادبیات در مداحی موضوع ماست.
تجربه مداحی اول مستمع خوبی بودن است بعد تجربه در اجرا و تجربه در مطالعه . آنها که تجربه در مطالعه و اجرا دارند ممکن است سؤالات ذهنی شان در این بحث متفاوت باشد اما این دسته بندی برای همه مناسب است .
- جلوه های ادبیات در مداحی
- اولین نکته درست خوانی است.
- مبحث دوم آشنایی با شعر است . مداح باید چند جور شعر بخواند . بعضی از شعرها را باید برای دلش بخواند .بعضی را برای بزنگاه در مداحی استفاده کند . بعضی را باید برای اجرا یاد بگیرید. آشنایی با عناصر شعر لازم است . عناصر چندگانه است . موسیقی در شعرهیئت مهمترین عنصر است . عنصر دوم زبان سوم احساس و عاطفه چهارم خیال . پنجم قالب و عنصر ششم اندیشه و محتوا.
- مبحث بعدی پس از تسلط بر شعر، هنر انتخاب شعر است . هرکدام از اینها یک دوره است . آشنایی با شعری که شما ببینید به درد اجرا می خورد .
- بحث بعدی مهندسی اجراست که بسیار مهم است . ما به مداح های معروف که مشاوره می دهیم می گوییم یک شعر را باید ده بار بخوانی ،در هر بار خواندن به یکی از سؤال های ذهنی جواب دهی. این سؤال ها را بعدا می گوییم.(مثلا در بحث آقای میرداماد مهندسی اجرا تعریف شده است . ایشان با مشاورهایی که کمکشان می کنند ، -هرخواننده باید در عرصه صداسازی ، تاریخ ، شعر از یک مشاور استفاده کند –) الآن آقای حدادیان در گام های صدا برای شما مهندسی کردند ، اینکه کدامیک از ابیات شعر حذف شود کجا گام بالا برود. کجا لابلای مصراع ها حرف زده شود ، کدام مصراع یا بیت لحن خاص دارد کجا تکیه دارد کجا مکث دارد کجا پیوند دارد تمام این ها باید تعریف شود . چه جمله ای بگویم کوتاه باشد. در بحث زیبا خوانی می گویند حرف نزن اگر می خواهی حرف بزنی کوتاه و با همان گام اجرا باشد . اجراهای آقای خلج خیلی توانمند است در این زمینه .
- بحث مهم بعدی فن بیان است . مداح باید سالم حرف بزند . همان طور که شما جوهره صدا دارید باید جوهره کلام داشته باشید اولین نکته در مداحی این است که شما باید فصاحت کلام داشته باشید. جمله تان سالم باشد یا اباعبدالله درست است یا یا ابی عبدالله؟ اشفِ صدر الحسین درست است یا اشفَ صدر الحسین ؟ فن بیان 4 عرصه مهم دارد که مداحان باید حتما این دوره را ببینند . گاهی برخی مداحان چون این دوره ها را نگذرانده اند و عوامانه حرف می زنند ، گاهی جملاتی می گویند که خیلی بد می شود. کسی که این عناصر را نداند در زبان حال خرابکاری می کند . می خواهد کسی را مدح کند ولی ذمش می کند. گاهی جمله ای می گویید مخاطب برداشت بدی می کند . باید جوری حرف بزنم که اصطلاحا کژتابانه نباشد یعنی فردی در جمع برداشت بد نکند بخندد. چهار عرصه مهم دارد : تسلط بر خود ، تسلط بر مجلس ، تسلط بر علوم ، تسلط بر فنون اجرا.
- زیبا خوانی بحث دیگر است. پروراندن شعر یا مضمون یا روضه .
این شش مرحله را باید آموزش ببینید .
- اما بحث درست خوانی :
دو سه نکته از این را می گویم:
- کلامی که بکار می برید باید شفاف و دقیق باشد . تمرین تلفظ دقیق واژه .
مثلا کلمه زَوّار و زُوّار . نمی گویم ملالغتی شوید: چَشم درست است یا چِشم!ولی برخی واژه ها معنایش با تغییر مصوت عوض می شود مثل زوار و زوار اَنعام و اِنعام ، شب اِحیاء درست است نه اَحیاء. مخاطب شما اکثرا جوان هستند یا دانشجو یا طلبه یا دبیرستانی که همه اینها را خوانده اند . من وظیفه دارم به عنوان رسانه شیعه درست و دقیق اجرا کنم . من یک شعار دارم در آموزش : یک خواننده اگر تمام مخاطبانش هم نفهمند که شما چکار می کنید شما وظیفه دارید درست بخوانید . عیار اجرای شما باید بالا باشد. طلا فروش می فهمد عیار طلا چقدر است و مردم به او اعتماد می کنند . مردم به شما اعتماد دارند و فکر می کنند شما با آمادگی و سواد و دقت و تمرین و مرور مباحث آمده اید و می خوانید . ما انصافا مداحی که با عیار بالا بخواند کم داریم . مداحی که اعراب کلمات را درست نگوید زشت است عیارش می آید پایین .
کسانی که روی این واژه ها حساسیت دارند دقت دارند . از شما یک اسطوره ساخته اند اگر شما غلط بخوانید از شما دور می شوند چون در ذهن آنها عیار شما آمده پایین و این خیلی بد است. این فتحه و کسره مقدمه است برای اینکه اعتماد مخاطب از دست نرود حتی در کوچکترین نکات .
- اعراب کلمات را برویم یاد بگیریم . اشفِ درست است نه اشفَ. صدرَ الحسین درست است نه صدرِ الحسین. یا اباعبدالله درست است نه یاابی عبدالله. اب جزو اسماء خمسه است اعرابش به حرف است نه حرکت . یاابوالفضل غلط است یا ابالفضل درست است . غلط مصطلح در مداحی نداریم . اگر عوام اشتباه بکار می برند ما نباید اشتباه کنیم.
- تمرین تکیه : وقتی شما واژه ای را بکار می برید با نوع فشاری که بر واژه می آورید می توانید مفهوم را عوض کنید .به مثال دقت کنید : در آن نفس که بمیییرم در آرزوی تو باشم. یعنی فقط وقت مردن در آرزوی تو هستم.
اما اگر بگوییم در آن نفس که بمیرم در آآآرزوی تو باشم . فشار را گذاشتم روی آرزو . معنا عوض شد یعنی فقط در آرزو هستم.
در آن نفس که بمیرم در آروزی تووو باشم . یعنی فقط در آرزوی تو هستم. مقصود سعدی هم همین است.
گاهی ما بایک تکیه غلط معنای شعر را عوض می کنیم . در بحث تکیه باید مشاور شعر کمک کند . یکی از دلایل برتری مداح های خوب مثل آقای میرداماد این است که قبل از اجرا هر شعری را روخوانی و روان خوانی اش را تمرین می کند با یک مشاور . از روی شعر یکبار می خواند که آیا این نکات را رعایت می کند یا نه . این برگ برنده است . اینقدر مداحی و ادبیات فوت کوزه گری دارد که حساب ندارد. اصرار من این است که مبحث درست خوانی را با یک مشاور شعر شناس پیگیری کنید .من اینقدر از مداحان اشتباه سراغ دارم . دنبال عیب گیری نیستیم ولی علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.سعی کنیم روان خوانی را جدی بگیریم.
- بحث واضح خوانی :
گاهی عزیزان در مداحی نفس کم می آورند حرف آخر واژه ها را می خورند.
بهش از تو بود اختیار داری تو . بهشت نه بهش
جملاتی که با تو تمام می شود مثلا جنت نسیمی از کرم توس یا حسین . توست نه توس
باید مدیریت نفس داشته باشیم و باید واژه ها را درست بخوانیم.
نکته مهم بعدی مکث و پیوند است. ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم. پیوند بیجا بین ما و در کار را خراب می کند .
با دعای مادرش مقداد و بو ذر می شویم . در حالی که بین بوذر نباید فاصله انداخت . تا علی داریم با سلمان برا در می شویم. این را شنیده ام که دارم می گویم .نباید اینجا مکث کرد. مکث های بیجا کار مداح را زمین می زند.
گاهی لازم است بین دو بیت پیوند برقرار کرد چون ارتباط دستوری و معنایی با هم دارند . باید مدیریت نفس کردو این دو بیت را با هم خواند .
شعر مرحوم شهریار :
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
بین این دو مصراع نباید مکث کرد باید وصل کرد .
گاهی دو بیت به هم ربط دارد :
چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
با مشاور شعر می توانید به این جمع بندی برسید.
ما با مردم کار نداریم که چهل سال اشتباه می گویند . حاجیه خانم و خانم محترمه بر اساس دستور غلط است اما ما با مردم کار نداریم و با آنها دعوا نمی کنیم اما برای کار خودمان و برای بالا رفتن عیار کار خودمان می گوییم .
آقای انسانی الآن وارد جلسه می شود اگر تسلط بر خودت و مجلست قوی باشد و کار کرده باشی فوری تریبون را نمی گذاری کنار که آقای انسانی آمدند دیگر جای من نیست . این به قول قدیمی ها سپر انداختن و تسلیم شدن است . برعکس بهترین فرصت است که توانت را نشان دهی . گاهی ما تریبون را فورا تحویل می دهیم همه اش به خاطر ادب نیست به خاطر ضعف هامان است. فکر می کنیم نقد باران می شویم . خوب آقای انسانی استاد است اگر او تو را نقد نکند چه کسی نقدت کند ؟ کجا باید ضعف هایت را بفهمی ؟
تا ما بخواهیم روی عیب هایمان سرپوش بگذاریم نمی شود. می گوید مردم که متوجه عیب من نمی شوند . آقا خودت که می دانی. این صله ای که مردم به تو می دهند برای این است که وقت بگذاری سوادت را ببری بالا کتابخانه ات را غنی کنی نه اینکه ماشینت را عوض کنی . رهبر فرزانه انقلاب هرسال در مورد مداح ها کلید واژه و کد می دهند یکی از کدهایی که سال 63 داده اند این است که : آقایان مداح ها شعر قوی بخوانند خودشان را هم تقویت کنند به مرور سطح مخاطب را ببرند بالا.
این اصلا منافات دارد با این جمله که مردم که نمی فهمند!
اگر میاندار ما 40 سال اشتباه می کند عیبی ندارد اما مخاطبی که پای منبر من بار می آید او دیگر بی سواد بار نیاید. این را همه قبول داریم. به این جملات من فکر کنید و هرجا اشتباه بود بفرمایید و من هم پذیرنده ام.
ناقد باید از همه بیشتر نقد پذیر باشد.
یکی از مشکلات بزرگ ما این است که خیلی از نوحه سرایان ما ادبیات نمی دانند. یکی از هنرها این است که ما مستمع خوبی باشیم. من کتابی دارم به نام آیین شورآفرینی که در مورد نوحه این را نوشته ام که شرایط نوحه سرایی چیست و شرایط اجرای نوحه چیست.
قالب های نوحه را توضیح دادم . یکی از مشکلات ما این است که عزیزانی که نوحه می سرایند موسیقی نمی دانند .عنصر اولیه شعر موسیقی است .
شما وقتی می خواهید نوحه بخوانید نوحه ای بخوانید که قالب ها و قانون ها را رعایت کرده باشد . اگر نوحه ساختارش ایراد دارد چرا بخوانیم. اینقدر شعر هست که می شود تبدیل کرد به نوحه.
نکته دیگر :
- بحث درست خوانی وزن به عبارت دیگر روان خوانی
اگر شما وزن شعر را بلد نباشید مثل راننده اتوبوسی هستید که یکباره چرخ را در چاله می اندازد. یک شوک بزرگ به همه وارد می شود . وقتی شعر را اشتباه بخوانید از نظر وزنی شوک به مخاطب وارد می شود مخاطب می فهمد شما وزن را بلد نیستید.
کد من این است که وزن ها را با سبک های نوحه می شود یاد گرفت خیلی ساده است.
مداح های با تجربه ممکن است وزن را ندانند ولی اگر مداحی وزن را رعایت نکند چون تجربه اش بالا است و برای هر وزنی شعری در ذهن دارد فورا تطبیق می دهد و می فهمد این شعر ایراد وزنی در خواندن دارد . شاعر درست گفته اما او دارد بد می خواند . بحث ایراد وزنی شعر نیست بحث درست خواندن وزنی شعر است .
دو بیت برای آقای غفور زاده شفق است:
چون به نخلستان رسیدم شد امیدم ناامید
با وجود آنکه امّید فراوان داشتم
با کدامین دیده اینک بر جمالت بنگرم
من که از دیدار تو امّید درمان داشتم
من می گویم هر مصراعی تکرار یا حسین است .
یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین
امید اول را بدون تشدید می خوانیم امید دوم و سوم با تشدید . برای اینکه وزن درست شود. چون شما سبک را بلد بودید درست می خوانید .
اگر شعری را به شما دادند در کتابی آمده بود ایراد وزنی یا تایپی داشت نگویید من که از روی کتاب خواندم . شما باید مدافع انتخاب خودتان باشید . نباید بگویید من تقصیر نداشتم در کتاب نوشته بود در گوشی همراه برایم فرستادند . از این به بعد شما باید موشکافانه سؤال کنید آیا در درست خوانی وزن و روان خوانی مشکلی دارم یا خیر مکث و پیوند را رعایت می کنم یا نه …
اینها را در درست خوانی باید رعایت کنید بعد در مهندسی اجرا باید به تمام این نکات توجه داشته باشید.
بازدیدها: 2