بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ما آنچه که می خواستیم بگوییم خلاصه اش را مطرح کردند. حضورتان عرض کنم که گاهی حرف ها را می توان در یک کلام گفت. آن عالم آمد درس اخلاق بگوید و صحبت کند،خادم مسجد دید شلوغ است گفت خدا رحمت کند کسی رو که هر کجا هست یک قدم برود جلو، عالم گفت بسم الله الرحمن الرحیم همه چیزی که می خواستم بگویم همین خادم گفت، هرکی هرکجا هست یک قدم برود جلو والسلام علیکم، آمد پایین.
ما در ایام انتخابات هستیم، انتخابات در کشور ما از ابتدا فرصت ها و تهدید ها و آسیب هایی داشته است، یعنی گاهی وقت ها ما را خیلی بالا برده و گاهی وقت ها هم کشور را متوقف کرده، معطل کرده است، مثل انتخابات 88، که فرصت طلایی حضور 85درصدی مردم تبدیل شد به یک شرایط خاصی و هشت نه ماه پایتخت معطل بود پنج، شش سال از آن واقعه گذشته الان همون شرایط هست ، 19 دی حضرت آقا صحبت کردند درباره ی انتخابات، فرمایشاتی داشتند که به نظرم خیلی ها متوجه نشدند، متدینین و مؤمنینی که فهمیدند این شب ها کمتر می توانند راحت بخوابند، آن هایی که خوب فهمیدند. یعنی خواب را از چشم های آدم می گرفت آن حرف ها. خیلی دغدغه عجیبی بود.این حرف ها برای اولین بار مطرح می شد. مثلا ما خیالمان از خبرگان همیشه راحت بود ،یک حرف هایی را علما می زدند، مثل آیت الله مصباح و دیگر عزیزان ،که داستان خبرگان نصب و کَشف است یعنی ولی فقیه که نایب امام عصر(عج)است، این منصوب به امام عصر و خداست، این خبرگان جمع می شوند کَشفش کنند، آن وقت خیال ما همیشه از خبرگان راحت بود، خدا ان شاء الله به آقا عمر دهد و ما این روز را نبینیم که رهبری ، ان شاء الله (حضرت آقا ) آخرین رهبر باشند قبل از ظهور. همیشه این بود که حالا اگر امام رفت (مثال هم داشتیم،آقای منتظری دو ماه قبل از ارتحال امام عزل شد،که نوری زاده جاسوس موساد در لندن بعدا نامه نوشت خطاب به منتظری: رهبرا که اگر دو ماه زودتر این خمینی مرده بود تو الان رهبر ایران بودی، خیال ما راحت بود) اما صحبت 19دی آقا خیلی مهم بود و به این حرفا (اشاره داشت)،آقا فرمودند که مردم دقت کنید اگر هوش و حواستان نباشد، ممکن است در خبرگان نمایندگان نامربوطی انتخاب شوند، این ها بروند در خبرگان و یک فرد نامربوط هم انتخاب کنند، یعنی تئوری نصب و کَشف خداحافظ. !یشان فرمودند دقت کنید، این انتخابات یکی از مصداق هایش است باید حواسمان جمع باشد .نباید گفت چون این ها از فیلتر شورای نگهبان عبور می کنند پس دیگر دقت لازم نیست آقا فرمود مواظب باشید. بعضی از حرف های آقا را می گویند که خواب را از چشم آدم می گیرد از جمله یکی 19 دی است، خیلی سنگین بود. انتخابات را خیلی ها این دوره برایش سرمایه گزاری کردند، یک بخشش زیر پوستی است و پنهان، یک بخشش آشکار می شود. مثلا نهضت ثبت نام که بعضی از سران فتنه راه انداختند که بیش از 12 هزار تا بیایند ثبت نام کنند که بعد از عدم احراز و رد صلاحیت، یک هزینه ای بارکنند برای نظام، خب این ها روی قضیه است، این ها پنهان قضیه نیست.اینکه برای اینکه بعضی را بیاورند در خبرگان یک مداری را این ها درست کردند چند لایه و چند جهتِ. چرا سرمایه گزاری کردند این بار؟ خبرگان هیچ وقت سیاسی نبوده در کشور ما ،یک مجلس اجتهادی بوده که این ها جمع می شوند برای یک روز،که خدایی نکرده رهبر نبود، رهبر انتخاب کنند.
خدا رحمت کند آیت الله مهدوی کنی را، ایشان می فرمود من اصلا اعتقاد ندارم نظارت بر رهبری را ، نظارت که آقای …….. علمش را بالابرد بعد از آن بحث شورایی اصلا در شان مجلس خبرگان نیست، اتفاقا برعکس، یک شان دارند انتخاب رهبر، شان دوم کمک به رهبر است، من خودم از آقای مهدوی شنیدم،گفت کمک به رهبری است ،بیایند یک باری را از روی دوش آقا بردارند. الان شما ببینید حرف هایی که زده می شود چی است! شورایی،نظارت و… .
انتخابات برای برخی چیز ها مثلا برای عرصه سیاسی بهار است، چه ضد انقلاب چه انقلابی، یعنی یک میدانی است که خیلی خودشان را نشان می دهند،یعنی اصلا میدان کار است ،مثلا می بینی یک حزبی چهار سال می خوابد،اینجا بیدار می شود ،یک مجوز گرفته از وزارت کشور برای همین شب انتخابات، به هوای قدرت، خیلی ها آن اوایل به این فکر بودند که آقا نظام ولایت فقیه است مجلس و رای مردم چیه ؟ بالاخره مردم هم گاهی اشتباه می کنند و… . بالاخره امام آن روز مهندسی و هندسه این نظام را به رای مردم گذاشت،حالا می خواهد کسی خوشش بیاید یا بدش بیاید، ولی دلیل داشت امام که این طور این ساختمان را چیدند که مردم بیایند رای بدهند، ما به طور متوسط سالی یک بار انتخابات داشتیم ،این مردم باید بیایند رای بدهند ،این مردم باید بیایند 22بهمن فریاد بزنند و… ،امام (ره)در ماجرای امریکا می گفت: بگویید مرگ بر آمریکا بگویید ،این گفتن برای آمریکا مرگ می آورد؛ یعنی اعتقادهای امام اینجور بود، مردم باید بیایند، مردم نیایند خب امیرالمؤمنین 25سال خونه نشین شد ،او ولایت دارد ولایت او خدشه ای درش نیست بقیه غاصب هستند، بالاخره مردم بیایند و بفهمند علی (علیه السلام) می شود امام، نفهمند معلوم است دیگری میاید، هندسه نظام اینجوری است،حالا این رای داستانش در انتخابات است که سرنوشت ها تعیین می شود، گاهی افرادی انتخاب می شوند که باید چند سال تو سر خودمان بزنیم، هی این قلبمان کف دستمان باشد که این ها الان فلان جا چه کار می کنند! این داستان از تو انتخابات در میاید . مجلس چطور می شود مجلس ششم؟ مجلس ششم از تو گمرک فرودگاه مهرآباد دستگاه شنود آمد رفت مستقیم تو مجلس! کجا خودش را نشان داد؟ آخر مجلس ششم،تحسن .یک جلسه ای داشتیم،یکی از این وابسته های نظامی آمده بود از بیرون همان زمان، او می گفت: ما می خندیم تو ایران چه خبره! تو این کشور شما، این مجلس شما جزء حاکمیت است، شما می گویید راس امور است،مثلا نماینده مجلس اند، نظارت دارد بر دستگاه اجرایی و قوه مجریه ،این ها متحصن شدند در مجلس علیه خود نظام که ما باید تایید صلاحیت بشویم، می خندیم آنجا،می گوییم چه خبر است !این مجلس ششم بود. پس انتخابات خیلی مهم است ،ما غفلت نکنیم ،امسال آقا فرمودند نفوذ، نفوذ سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، فکری فرمودند این فکری و این سیاسی از همه مهم تر است، آقا فرمودند من نگرانی نفوذ امنیتی ندارم ، نگرانی نفوذ اقتصادی هم ندارم، نگرانی ها این دوتا است، هم در مجلس خبرگان و هم مجلس شورا، شرایط حساس است، این شرایط را آقا فرمودند که خیلی حساس است ،حرف هایی که آقا برای خبرگان زد، تا حالا کسی نزده بود، نه امام و نه آقا، ترساندند ما را، یه عده ای بیایند، مجتهد، بروند در خبرگان یک رهبری را انتخاب بکنند که با آمریکا ببندد، مضمون این را آقا فرمودند نگاهش به آمریکا به دشمن باشد.
آن هایی که مطلب آقا را 19 دی گرفتند و سخنرانی بعدشان عرض کردم که دیگر نمی توانند راحت باشند، اما خیلی ها متوجه نشدند، خیلی باید مراقب بود، ما از اول انقلاب تا الان دوتا جریان داشتیم، در داخل نظام، یک جریان انقلابی یک جریان غیر انقلابی ،آن جریان انقلابی جریانی بود که تکیه گاهش مکتب امام بود و خط امام ،هنوز هم ما این درگیری را داریم، آن جریان غیر انقلابی می خواهد بیاید داخل حاکمیت، این جریان غیر انقلابی چی است؟ جریان غرب گرا، قبله اش آمریکا است، مشکلات ما همین است، میگه اصلا مگه ما می توانیم بدون امریکا اقتصاد داشته باشم،رشد داشته باشیم،توسعه داشته باشیم، میگی فرهنگ میگن بابا الان جامعه جهانی است اصلا مگر می شود جلوی اینترنت را گرفت! میگی سیاست میگن باید برویم با این ها پیوند بخوریم ،ما نمی توانیم ،تا کِی باید قهر باشیم. آقای هاشمی رفتند خدمت امام گفتند امام تا کِی ما باید با امریکا قهر باشیم و دعوا داشته باشیم؟! این کار خودت است،تازنده ای بیا و حلش کن؛ اصل دعوا همین است ،جریان انقلابی، جریان غیر انقلابی، این تفکر امام که می گویم جریان انقلابی به آن تکیه داده است ،یعنی چی؟ مکتب امام اگر بخواهی تشخیص بدهی که کی انقلابی است کی انقلابی نیست شاخصه هایش چی است؟ حضرت آقا فرمودند امام یک سری حرف های تکرار شونده دارد، آن ها معیار است. یعنی چی تکرار شونده و غیر تکرار شونده؟! ببینید امام گاهی وقت ها بعضی حرف ها اقتضای زمان بود، سال 66 در مکه حادثه پیش آمد، امام فرمود از صدام بگذریم از آل سعود نمی گذریم، بعدش گذشتیم، شرایط عوض شد؛ چقدر امام از بنی صدر رئیس جمهور قانونی حمایت کرده، بعد بنی صدر فرار کرد، این ها اقتضای زمان است؛ قرآن هم ناسخ و منسوخ دارد، یک آیه هست اقتضای زمان است،آیه بعدی ناسخ است می آید آن را منسوخ می کند. آقا فرمودند تکرار شونده ها کدام است؟1. تدین ،امام تا آخر عمرش هی می گوید اسلام ،اسلام اسلام ، 2. مخالفت با امریکا و استکبار و نظام سلطه 3. فلسطین،موضوع فلسطین از دهان امام نمی افتاد 4. حمایت از مستضعفین و فقرا ،در وصیت نامه امام هم این طور است،می گوید کسانی که در مسئولیت جامعه ی اسلامی قرار می گیرند این ها باید از قشر محروم یا متوسط جامعه باشند ،حالا شما ببینید گاهی یک وزیر یک میلیار ماشین زیر پایش است ،خودش اموالش را ارائه داده هزار میلیارد، در صد و بیست شرکت رئیس هیئت مدیره است، خانواده اش صد و چهل و پنج تا شرکت، چی شده؟! چه خبر شده؟! . آقا در آن چهار ده خرداد اگر یادتان باشد، فرمودند سیلی می خورید اگرگوش نکنید خط امام و مکتب امام را؛ فرمودند مکتب امام دچار تحریف دارد می شود ، اگر ملت توجه نکنند سیلی می خورند. من یکی از جاهای سیلی خوردن را به شما عرض کنم ،در تاریخ ما دو سه جا سیلی خوردیم، قبل انقلاب ، بعد انقلاب ؛ یک جایش قبل انقلاب است. بعد از مشروطه ایران اشغال شد توسط انگلیسی ها و روس ها، انگلیسی ها آمدند قحطی تصنعی ایجاد کردند در دو کتاب به این قحطی اشاره شده ، خیلی نفوذی هستند انگلیس ها، اشغال کردند ایران را ، قحطی مصنوعی، برنج و گندم برای سربازهایشان از مردم می گرفتند وپول خوبی می دادند تا انبار هارا خالی کردند بعد که اضافه می آوردند اضافه ها را می ریختند در دریا ،کم کم قحطی شد، هیچ چیز گیر مردم نمی آمد بخورند، خر هایشان را کشتند و خوردند، زین اسب را در تاریخ داریم که می انداختند در دیگ می پختند و می خوردند، همون باعث وبا شد، وبا توسعه پیدا کرد آن موقع جمعیت ایران نوزده میلیون بود نه میلیون نفر در ایران مردند یعنی نزدیک نصف مردم. میگویند این داستان سیلی بوده که مردم خوردند، سیلی چی؟! می گویند یک مدت کوتاهی قبل از این اشغال در داستان مشروطه، شیخ فضل الله نوری در تهران به دار زده شد ،شیخ کی بود؟ عالم برتر تهران، مجتهد برتر تهران، دکتر محسن نجفی یک کتابی دارد به اسم تاریخ تحلیلی مشروطه، این را بخوانید خیلی قطور هم نیست، می گوید شیخ فضل الله کسی بود که در یک مقطع کوتاهی هزار عقد ازدواج در تهران انجام می دادند،یعنی مردم صف می کشیدند در خانه ایشان ،تبرکا عقد پسر و دخترشان را ایشان بخواند، مجتهد برتر تهران بود، موضوعیت دارد مجتهد برتر تهران، همین وقف مسجد مروی که خدا رحمت کند آیت الله مهدوی کنی آن جا بود از جانب امام ، چون در وقف نامه اش این است که مجتهد برتر تهران باید آن جا متولی بشود ،شیخ فضل الله یک همچنین ارج و قرب معنوی و علمی داشت . شیخ فضل الله دید مشروطه خراب شد،این قرار بود عدالت خانه باشد از دل دین آمد،انگلیس ها آمدند خرابش کردند،اسم مشروطه را رویش گذاشتند و خودشان هم یواشکی و زیر پوستی وارد شدند، مثل الان که در انتخابات ما وارد شدند، آمد گفت این مشروطه به درد نمی خورد. مرحوم آیت االه بهبهانی و آیت الله طباطبایی اطلاعیه دادند علیه شیخ فضل الله، مرحوم آیت الله نائینی در عراق کتاب نوشت علیه شیخ فضل الله، شیخ فضل الله را خیلی راحت دار زدند مردم همه جمع شدند کف زدند پایین جنازه شیخ ،نوش هم که بعدا رئیس توده شد داشت کف می زد.خیلی عذر می خواهم، می گویند در تاریخ دارد که یک نفر هم همه را زد کنار از بالای دار آوردنش پایین و آن طرف آمد ایستاد جلوش و ادرار کرد به جنازه ی شیخ . ببین از کجا تا کجا تو چند ماه! که حالا بعدها ظرف چند روز همه متوجه شدند چی شد، علما اول متوجه شدند، دیدند نه بابا انگلیسی شده مشروطه اصلا این مجلس هم درست شد برای این کار،کار سلطنت همان است.پشیمان شدند. مرحوم نائینی می گویند چهار صد دینار قرار داده بود برای آن کتاب که علیه شیخ نوشته بودکه هرکی بیاورد من چهار صد دینار به او می دهم، جمع کرد همه را ریخت در فرات. می گویند آن قحطی که نصف مردم ایران مردند این سیلی بود که اینجا خوردند از شیخ که این ها تماشاچی شدند و شیخ را دار زدند. این جمله ی تکان دهنده امام خامنه ای که در چهارده خرداد فرمودند،که اگر مکتب امام تحریف شود، سیلی می خورید، سیلی خیلی ترس دار، بعضی ها نمی فهمند آقا چه دارد می گوید.
مکتب امام شاخصه هایش چیست؟ ضد امریکایی است ،تدین،طرفدار فقرا ، مستضعفین، فلسطین، الان جریان غیر انقلابی خیز برداشته و در پی گرفتن مناصب است.این ها کیا هستند؟ این روز ها متاسفانه نفاق خیلی در جامعه زیاد شده، میاد می گوید بسم الله الرحمن الرحیم اصلا ما رهبری مثل این آقا نداریم و همه ی حرف، ولی فقیه است بعد حرفش را شروع می کند صد و هشتاد درجه مقابل آقا حرف می زند ،یعنی همه ی نقطه نظر های آقا را میزند، اما اولش می گوید من نوکر این آقا هستم. مثلا همین چند روز گذشته یکی از روزنامه های طرفدار جریان غیرانقلابی یک مقاله خیلی وحشتناک نوشت، نوشت که این عکس و فیلمی که منتشر کردند این پاسدار هایی که این امریکایی ها رو که به آبهای ایران تجاوز کرده بودند و گرفتند و دستگیرشان کردند، این صحنه ای که نشان می دهند که دست هایشان پشت سرشان است، این صحنه ای که نشان دادند. این پاسدارها مثل داعشی ها هستند فرقی نمی کند، داعشی ها هم اینطوری می کنند دیگه ،آدم ها را دست هایشان را پشت سرشان می گذارند،شما ها هم آمریکایی ها را دست هایشان را پشت سرشان گذاشتید قیاس را ببینید، یک موضوع عزت بخش که آقا تعمدا ،اصلا آقا اعلام کرد همه ی مسئولین یاد بگیرید این حساسیت را ، امریکایی ها این صحنه را نوشته بودند عجز، الان امریکایی ها دچار افول شدند، صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند، فقط دارند با آن ابهت قبلی شان زندگی می کنند و تنها جایی که به زمین زدشون ایران است، یکی از آن چیز هایی که به زمینشان زد همین تصویر بود، همه شان هم اعلام کردندکه ما شکستیم، بعد این آقا تو روز نامه رسمی جمهوری اسلامی اینطور نوشته که این نماد یک جریان است، یک نفر نیست قلم برای یک آدم است ولی فکر برای یک جمع است، برای یک طیف است، همان طیف که آقا می گوید غیر انقلابی اگر نگوییم ضد انقلابی.
مجلس مهم است، این ده یازده روزه شماها که می توانید در مجالس مردم را راهنمایی کنید، مرم دقت کنند.
بازدیدها: 3