مجموعه اشعار شهادت مسلم بن عقیل علیه‌السلام

خانه / اشعار / مجموعه اشعار شهادت مسلم بن عقیل علیه‌السلام

ای داد بیداد از غریبی از اسیری

من‌ روی بام قصرم‌ و تو در‌مسیری

من‌ مَردم اما پیش هر نامرد رفتم

آواره شب تا صبح با پادرد رفتم

چه زود عهد خویش را با ما شکستند

یاد حسن کردم نمازم‌ را شکستند

نان تورا خوردند و دنبال یزیدند

مثل علی من را به هرکوچه کشیدند

این زخم لب این کاسه ها اصلا بهانه ست

من تشنگی را دوست دارم‌ عاشقانه ست

اینها که میگفتند عبد‌ خانه زادند

از شیعیان مخلص ابن زیادند

با چوب دستی زد به لبهای کبودم

اقا فقط من فکر لبهای تو بودم

این‌قوم‌ از کینه دلی لبریز دارند

در دستهاشان سنگهایی تیز دارند

دادم عقیقم‌ را که فکر شر نباشند

تا بعد ازین دنبال انگشتر نباشند

خیلی مراقب باش این کوفه سراب است

هرکوچه اش مثل بنی هاشم عذاب است

پایین میوفتم‌ تا که تو پایین نیوفتی

از بام می افتم که تو از زین نیوفتی

من شمر را دیدم که‌ دنبال خطر بود

چشمم به آن خنجر که بسته بر کمر بود

آقا خلاصه من به جرم عشق مردم

یاد تنور افتادم اصلا نان نخوردم

#سید_پوریا_هاشمی 

******

ای کاش سوی کوفه نیفتد گذر تو

بر هم نخورد خلوت وقت سحر تو

شمشیرِ کمر بسته به قتل تو زیاد است

هستند همه تشنه‌ی خون جگر تو

دیدم سر شب کوچه و بازار شلوغ است

برگرد، که آگاه شدند از سفر تو

خناس‌تر از مردم این شهر ندیدم

خون گشته در اینجا دل پیغام‌بر تو

اینها که برای سر تو نقشه کشیدند

دارند به سینه همه بغض پدر تو

آوار شود کوچه‌ی شمشیر فروشان

دعوا شده آنجا سر قتل قمر تو

در دست حکیم‌بن‌طفیل است عمودی

وای از سر عباس و امان از کمر تو

در هر گذری حرمله انگار نشسته است

با تیر و کمان چشم به راه پسر تو

دندان من افتاد از آهی که کشیدم

ای کاش نیفتد نمِ اشک از بصر تو

دین همه‌ی شهر به دینار عوض شد

یک کیسه‌ی گندم شده هم سنگ سر تو

از داغ لبت بود اگر آب نخوردم

گرما چه کند با جگر پر شرر تو

از دلهره‌ی خواهر تو خواب ندارم

ای کاش نبیند چه می‌آید به سر تو

دلشوره گرفتم پسر فاطمه برگرد

شد زمزمه‌ی غارت خود و سپر تو

دور و بر من نیست جوانمرد، الهی

باشند جوانان حرم دور و بر تو

#کربلایی_رضا_باقریان

******

در كوفه يا در محضرم فرقي ندارد

هر جا كه باشي دلبرم فرقي ندارد

خود را به بالين شهيدان ميرسانم

پس دور با دور و برم فرقي ندارد

در كوچه هاي كوفه جسمت را كشيدند

چه جسم تو چه پيكرم فرقي ندارد

زد بر لب و دندان تو با چوب دستي

اين با جسارت بر سرم فرقي ندارد

ياران من در هر دوعالم بي نظيرند

پس داغ تو با اكبرم فرقي ندارد

اين روضه كه از آب خوردن هم گذشتي

با روضه ي آب آورم فرقي ندارد

حالا كه تو سر دادي و سردار ماندي

پس دخترت با دخترم فرقي ندارد

داغ غريبي تو با داغ غم من

در پيش چشم مادرم فرقي ندارد…

#محسن‌صرامی 

*******

مجموعه نوحه های شهادت حضرت مسلم علیه السلام

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *