برخی روایات در مورد محاسبه نفس :
حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند:
« لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَهِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ وَ السَّیِّدِ عَبْده» (بحار الأنوار، ج۶۷ / ۷۲(
انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش،
امام علی علیه السلام :
مَن حاسَبَ نفسَهُ وَقَفَ علی عُیُوبِهِ؛
هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیبهایش آگاه شود.
مَن حاسَبَ نَفسَهُ سَعِدَ؛
هرکه نفس خود را محاسبه کند، خوشبخت شود.
زِنُوا اءَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُوزَنُوا، وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُحَاسَبُوا.
پـیش از آنکه سنجیده شوید خود را بسنجید و پیش از آنکه به حسابتان برسند، خود به حساب خویش برسید.
عِبادَاللهِ زِنُوا انْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُوزَنُوا وَ حاسِبُوها مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحاسَبُوا
بندگان خدا ، خود را آزمایش کنید قبل از این که شما را بیازمایند و به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما برسند
امام صادق علیه السلام :
حق علی کل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی کل یوم و لیله علی نفسه فیکون محاسب نفسه فان رای حسنه استزاد منها و آن رای سیئه استغفر منها لئلا یخزی یوم القیامه
شایسته هر مسلمانی که به مقام ائمه معصومین(علیهم السلام) معرفت دارد این است که هر روز و شب اعمال خود را به نفس خویش عرضه کند و خود، حسابگر نفس خویشتن باشد، اگر در کارهایی که انجام داده خوبی مشاهده کرد در افزایش آن بکوشد و اگر بدی دید از پیشگاه الهی طلب آمرزش نماید تا در روز قیامت دچار ذلت و خواری نشود.”
امام رضا علیه السلام:
مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبَحَ وَمَن غَفَلَ عَنهَا خَسِر؛
آن کسى که نفسش را محاسبه کند، سود برده است و آن کسى که از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.
امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند:
«لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ خَیْراً اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْه» (بحار الأنوار، ج۶۷ / ۷۲(
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود استغفار و توبه نماید.
امام صادق علیهالسلام در این روایت به این جندب مى فرمایند:
اى پسر جندب، بر هر مسلمانى که ما را مىشناسد، لازم است که در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بکشد; اگر کار خوبى در آنها یافت، بر آن بیفزاید و اگر کار زشتى یافت، طلب بخشایش نماید تا در قیامت دچار رسوایى نگردد
در این روایت نیز بر این مساله تاکید شده که هر کس باید از خود حساب بکشد و دست کم، در هر شبانه روز، یک بار خود را محاسبه کند. بهترین موقع براى این کار شبهاست که پیش از خواب، دست کم، چند دقیقه در رفتارمان تامل کنیم و ببینیم که آیا کارهایى که انجام دادهایم درستبوده استیا نه. اگر خطایى انجام دادهایم، به آن معترف باشیم و در صدد جبران آن برآییم.
عامل وادار سازنده انسان به محاسبه
امام صادقعلیهالسلام در این روایت، بر این نکته تاکید دارند که هر مسلمانى که ما را مىشناسد، خود را به ما منتسب مىکند و مىخواهد برنامه زندگیش را از ما بگیرد، باید کارهاى خود را وارسى کند. این از جمله ویژگىهایى است که خداى متعال به روح انسان عطا کرده که مىتواند بر اعمال خود نظارت و مراقبت داشته باشد. این یکى از مسائلى است که بسیارى از فیلسوفان جهان در آن متحیر ماندهاند.
هر کس معمولا مىتواند به جز خود نظر داشته باشد و به او بنگرد، اما اینکه بتواند به خودش هم نظر داشته باشد از ویژگىهاى مهم روح آدمى است. کسانى که درباره معرفت نفس مطالعاتى دارند، به خوبى به این واقعیت پىبردهاند که انسان موجودى است که مىتواند خود را تشویق کند، تنبیه نماید، توبیخ کند و… . اینکه این چه خصوصیتى است نیاز به بحثى مفصل دارد، اما گذشته از آن، یکى از الطاف خداوند است که به انسان مرحمت کرده است. بنابراین، مورد تاکید است که در هر شبانه روز، دست کم، یکبار اعمال خودرابررسى کند; ببیندآیا کار خوبىانجام دادهاستیا نه.
طبق این روایت، انسان باید حسابرس اعمال خود باشد، اگر کار خوبى در اعمالش مشاهد کرد، توجه داشته باشد که لطفى از جانب خداست، از او توفیق بخواهد که آن کار را بیشتر انجام دهد. در روایات دیگرى آمده است که در چنین حالتى، ابتدا خدا را شکر گزارد، سپس از او بخواهد که توفیق عنایت کند تا فردا کارهاى بهتر و بیشترى انجام دهد. اگر هم لغزشى در اعمال خود مشاهده کرد، تدارک کند و پیش از همه، توبه نماید. البته گاهى توبه لوازمى دارد; مثلا، اگر عملى از او فوت شده، قضا نماید یا اگر حقى از کسى ضایع ساخته، ادا کند و یا چنانچه کار زشت دیگرى انجام داده، آن را جبران نماید تا کارهاى بد در روح او رسوخ نکند و در نهایت، در قیامت نیز رسوا نشود.
امام صادقعلیهالسلام در کلمات خود، ضمن اشاره به محاسبه، این نکته را هم متذکر مىشوند که تا در قیامت، رسوا نگردد. این هشدار ایجاب مىکند تا ما توجه نمانیم و کارى نکنیم که در قیامت رسوا شویم. در آن صورت، دیگر راهى براى جبران وجود نخواهد داشت و به حسرت مبتلا خواهیم شد.
از نظر روحى، چنین هشدارهایى مهم و مؤثر است; زیرا تا وقتى انسان سود یا ضرر کارى را درک نکند نسبتبه انجام یا ترک آن رغبتى نشان نمىدهد. عاملى که انسان را وادار به انجام کارى مىکند، نوعى نفع و مصلحتى است که از کار عاید او مىشود. یا آنچه او را از انجام آن باز مىدارد، ترس از گرفتارى است. اگر بخواهیم برنامه صحیحى اجرا کنیم، باید فواید آن را در نظرمان مجسم نماییم تا انگیزهاى براى انجام آن داشته باشیم و آن را بهتر انجام دهیم. عدم توجه به این مسائل و در نتیجه، کار بدون انگیزه موجب مىشود انسان تنبل بار بیاید و مسائل را جدى نگیرد. بنابراین، براى جلوگیرى از پشیمانى – که از هر عذابى دردناکتر است – انسان باید از همین حالا به حساب خود رسیدگى کند.
یکى از اسمهاى قیامت، «یوم الحسره» است.
مساله پشیمانى به قدرى مهم است که یکى از نامهاى قیامتبدان خوانده شده است. یکى دیگر از نامهاى ان «یوم الحساب» است. اگر انسان توجه نداشته باشد که روزى به کارهایش رسیدگى مىشود و از او حساب مىکشند، احساس مسؤولیت نمىکند و به فکر نمىافتد که به کارهایش سرو سامانى بدهد، کارى را ترک کند یا به کارى همت گمارد. اما اگر بداند که مساله جدى است، به جزئیات کارهایش هم رسیدگى مىکند. در قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده است که عذاب قیامتبه دلیل فراموشى روز حساب است; همان فراموشى که موجب مىشود انسان مرتکب کارهایى شود که در نهایت، عذاب ابدى به دنبال داشته باشد:
«انالذین یضلون عن سبیلالله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب»
عذاب براى کسانى است که روز حساب را از یاد بردهاند، هر چند ممکن ستبه آن اعتقاد نیز داشته باشند. اما اعتقاد آنها کمرنگ است، زنده نیست و در اعمالشان تاثیر نمىگذارد.
قرآن کریم داستان دو برادرى را نقل مىکند که یکى از آنها بىبند و بار بود و دراموالش، حساب و کتابى نداشت. برادرش هر قدر به او سفارش مىکرد که مراقب اعمال و کردار خود باشد، مىگفت:
«ما اظن الساعه قائمه و لئن رددت الى ربی لاجدن خیرا منها منقلبا»
تصور نمىکنم قیامتى برپا شود و اگرهم به فرض(خدا و قیامتى باشد و)من به سوى خداى خود باز گردم، در آن جهان نیز از این دنیا منزلى بهتر خواهم یافت.
قرآن با اشاره به این داستان، مىخواهد بگوید: چنین اعتقادى به معاد فایدهاى ندارد; زیرا رکن اساسى اعتقاد به معاد، اعتقاد به حساب است. ما همه در آن جهان زنده مىشویم تا نتیجه اعمالمان را ببینیم، و گرنه صرف اعتقاد به زنده شدن کارآیى ندارد. لازمه اینچنین اعتقادى هم توجه به عاقبت کار از همین دنیاست. بنابراین،درروایتى پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرمایند:
حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»;
پیش از آنکه به حساب شما برسند، خود را مورد محاسبه قرار دهید.
اگر چنین باورى در انسان وجود داشته باشد که روزى به همه اعمالش رسیدگى مىگردد و مطابق آنها دقیقا پاداش یا کیفر داده مىشود، به فکر محاسبه نفس خود مىافتد و از خود حساب مىکشد
مراحل محاسبه :
مساله محاسبه نفس به قدرى مهم است که حتى برخى از علما در این باره کتابهایى نوشتهاند. در این باره، آیات و روایات بسیارى داریم و بحثهاى فراوانى دربارهاش انجام گرفته است. در کتابهاى اخلاقى، دستورالعملهایى به افراد داده شده تا بتوانند بهتر به این مهم بپردازند.
محاسبه چهار مرحله دارد:
اول مشارطه است
یعنى، صبح انسان با خودش شرط کند که آن روز، وظایفش را به خوبى انجام دهد و از گناهان نیز بپرهیزد.
دوم مراقبه است
یعنى، در طول روز مراقب خود و اعمالش باشد تا از آنچه با خود عهد کرده تخطى نکند.
سوم محاسبه است
که در آخر شب، به حساب کارهاى خود برسد; بررسى کند که چه مقدار به وظایف خویش عمل کرده و چه مقدار کوتاهى داشته است.
چهارم معاتبه است.
برخى از علماى اخلاق این مرحله را براى محاسبه ذکر کردهاند. یعنى، اگر انسان در محاسبه متوجه اشتباهاتى در رفتارش شد، خود را تنبیه کند تا لغزشهایش جبران شود; مثلا، خود را ملزم کند که روز بعد را روزه بگیرد یا مبلغى انفاق کند یا قدرى قرآن تلاوت نماید یا کار خیر دیگرى انجام دهد تا مافات جبران شود.
اما در مساله محاسبه، آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نقش حساب کشیدن از خویش است; اگر کار خوبى انجام دادهبودیم، خدا را شکر کنیم و توفیق ادامه آن را بخواهیم و اگر قصور ورزیده بودیم، به فکر تدارک آن بیفتیم.
منبع:سراج
بازدیدها: 2187