محرم بخش دوم | سخنرانی مکتوب حجت الاسلام مسعود عالی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام حسب روال سال های گذشته با تولید منبر های مکتوب از سخنرانان برجسته کشور علاوه بر نشر محتوای غنی برای علاقه مندان و همراهان همیشگی سایت هیات، محتوای متناسب و قابل ارائه ویژه سخنرانی و خطبا را تهیه دیده است.
در این مجموعه سخنان حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی در ماه محرم به صورت مکتوب و مدون در دسترس قرار گرفته است، در ادامه بخش دوم این مجموعه سخنرانی با عنوان محرم در اختیار شما همراهان همیشگی سایت هیات قرار گرفته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالین بارئ الخلائق اجمعین و الصلاه و السلام علی سیدالانبیاء و خاتم النبیین حبینا و حبیب اله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین
من اجازه می خواهم امشب هم یک مقدار در رابطه با زمانی که در آن هستیم، فضایی که در آن هستیم یعنی ایام محرم و رزقهایی که خداوند متعال در این ایام، فقط در این ایام به خصوص در این دهه عنایت کرده است صحبت کنیم، ان شاء الله از فردا شب وارد بحث اصلیمان خواهیم شد.
شب عاشورا، شب قدر
شب و روز عاشورا به منزله ی شب و روز قدر است. یعنی در واقع شب قدر دوم شیعه و اهل ولایت، شب عاشورا هست و روز قدر دوم شیعه بعد از روز قدری که در ماه رمضان هست، روز عاشورا است.
ببینید همانطور که در شب قدر که در ماه مبارک رمضان همه با آن آشنا هستیم، مهمان اصلی خدا در شبهای قدر، ولی الله است. همه ما مهمان هستیم سر سفره خدا در ماه رمضان، ماه ضیافت خدا است اما آن مهمانی اصلی خداوند متعال که کانون رحمت و عنایت خدا هست و به بقیه هم اگر چیزی می رسد به واسطه ی او می رسد، ولی الله است که در زمان ما وجود مقدس حجه بن الحسن صلوات الله و سلامه علیه هست. در هر زمان ولی آن زمان، در هر زمان حجت آن زمان هست که محور است و او اصل هست.
ملائکه بر او نازل می شوند، تنزل الملائکه و الروح که شب قدر تمام ملائکه! تعداد ملائکه بی نهایت است، اصلا به وهم ما هم نمی گنجد که تعداد ملائکه چقدر است، ببینید فقط ملائکه باران در روایت هست که بر هر قطره ی باران یک ملک گمارده شده است که این قطره کجا ببارد! این فقط ملائکه باران هستند ها! شما ببینید تعداد اصلا بی نهایت است، این تعداد ملائکه همه پایین می آیند تنزل الملائکه و رؤسای ملائکه و آن ملائکه مقرب مثل جبرییل و میکائیل که رییس ملائکه هستند اینها هم می آیند پایین، و الروح که به تعبیر امام صادق علیه السلام رییس ملائکه و اعظم از همه ی ملائکه هست که حالا خود این که روح چی هست محل بحث ما نیست.
خب اینها همه پایین می آیند کجا می روند؟ ملائکه که مثل هواپیما نیستند که روی زمین فرود بیایند، موجودات مجرد هستند، مادی نیستند که فرودگاهشان زمین باشد، بلکه ملائکه بر روح و دل وارد می شوند. کدام روح؟ آیا روح ما؟ ما که تحمل نداریم که ملائکه بر ما وارد بشوند! جبرییل بر ما وارد می شود؟ پس معلوم می شود که یک معصومی در عالم هست که بر او وارد می شوند. در زمان پیغمبر خود پیغمبر بوده است و بعد از پیغمبر، اوصیای پیغمبر و امامان معصوم هستند که محل نزول ملائکه هستند. همچنین شب قدر که مقدرات همه ی انسانها تا یک سال رقم می خورد، که مثلا چه کسی در این سال از دنیا می رود، چه کسی به دنیا می آید، چه کسی رزقش بی برکت می شود، چه کسی بابرکت می شود، کی مریض می شود، کی شفا پیدا می کند. مقدرات تا یک سال که نوشته می شود به امضای ولی آن زمان می رسد.
ببینید رحمت و عنایت اولا به ولی الله الاعظم در شب قدر می رسد. او محور است. و بعد به کسانی که در شب قدر بیدار هستند، نه فقط بیدارند بلکه در محیط ولایت معصوم هستند. اینکه شما می بینید ما وقتی قرآن را روی سر می گذاریم بعد از بک یا الله یکی یکی شروع می کنیم اسامی اهل بیت را بردن، یعنی ای اهل بیت! ما در محیط شما هستیم، ما دست به دامن شما هستیم. آنهایی که در محیط ولایت معصوم هستند از آن رحمتی که خدا در شب قدر بر ولی زمان نازل می کند، یک سرریزی از سر سفره ی او به ماها هم می رسد، کسانی که آن شب بیدار هستند و متصل به ولی خدا هستند. پس ببینید کانون و مرکز و محور شبهای قدر ولی خدا است. اوست که شب قدر را شب قدر می کند، اوست که ملائکه را نازل می کند، اوست که رحمت خاص خدا را نازل می کند. این در ذهنتان باشد. این مال شب قدر ماه رمضان.
در محرم هم این داستان به گونه ی دیگری تکرار می شود. در محرم محور عزا در این چند روزی که به خصوص دهه ی اول که خدمت شما عرض می کنم چرا به خصوص دهه ی اول، محور عزا و غصه و گریه و اشک، ولی زمان هست. او محور هست. صاحب عزای اصلی او هست. درست است که در ماه محرم به یک معنا تمام عالم عزادار است از باطن. در زیارت اول امام حسین علیه السلام در مفاتیح ببینید می گوید و بکی له جمیع الخلائق؛ همه ی مخلوقات بر او گریه کردند. در عالم اتفاق خاصی می افتد، همه عزادار هستند، فطرتهای پاک می فهمند در باطن عالم خبری است.
داستان میرزا جواد آقای ملکی در محرم
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی که در کتاب المراقبات می گوید من فرزند کوچکی دارم که به محض اینکه محرم شروع می شود از غذا می افتد، نمی تواند غذا بخورد. مثل کسی که عزیزترین شخصش از دنیا رفته، چطور آن وقت که از دنیا رفته حال غذا و اشتهاء به غذا ندارد، این بچه هم از غذا می افتد بدون اینکه کسی به او گفته باشد امروز روز اول محرم است. و این را خواهم گفت خدمت شما. دهه اول قراردادی نیست که ما با هم قرارداد کردیم بنشینیم با هم عزاداری کنیم. اتفاقی در باطن عالم می افتد. آن وقت کسانی که می توانند باطن عالم را تا حدی دریابند، فطرتهای پاک، می توانند آن غم را حس کنند لذا بچه که فطرت پاکی دارد اینطور به ملکوت و باطن عالم متصل می شود و اینطور از غذا می افتد.
درست است تمام عالم عزادار هستند اما کانون و مرکز و محور عزا که ما خودمانی می گوییم صاحب عزا، ولی الله هست.
سیره امام صادق علیه السلام در دهه اول محرم
در روایت هست امام صادق علیه السلام اسم امام حسین که می آمد تا شب دیگر کسی لبخند روی لبش نمی دید. روایت نقل شده که امام رضا علیه السلام فرمود از روز اول محرم پدرم موسی بن جعفر را کسی دیگر خندان نمی دید. لا یُری ضاحکا کسی دیگر خندان نمی دید و کانت الکعابه تغلب علیه هر روز این غم بیشتر می شد بیشتر می شد بیشتر می شد تا روز عاشورا. روز عاشورا که دیگر غم و سوگ اعظم بود.
چرا قبل شهادت برای امام حسین علیه السلام عزاداری می کنیم
من همینجا یک چیزی در پرانتز عرض کنم. بعضی ها سؤآل می کنند که معمولا وقتی کسی از دنیا می رود بعد از مرگش ما عزاداری می کنیم یعنی برای امام حسین باید بعد از عاشورا عزاداری کنیم یعنی دهه دوم یا دهه سوم. علی القاعده کسی که از دنیا می رود اینطور است دیگه، چرا برای امام حسین از اول محرم هست؟ هنوز شهادتش نشده از ده روز قبل؟
جواب این است که مسأله ی امام حسین علیه السلام مثل یک آدم معمولی نیست که ما بخواهیم بعد از مرگش ختم بگیریم و سوم و هفتم و چهلم و اینها بگیریم. مسأله ی امام حسین مسأله ی دیگری است اصلا و از اول محرم هست که ولی خدا که همین الان مثال زدم که امام رضا علیه السلام فرمود از روز اول محرم پدرم موسی بن جعفر را کسی دیگر خندان نمی دید. لا یُری ضاحکا یعنی وقتی قلب عالم امکان یعنی کسی که فیض را از خدا می گیرد و به عالم پخش می کند، یعنی وجود مقدس ولی خدا که تمام فیض را او از خدا می گیرد، هر فیضی که در این عالم هر موجودی دارد او مستقیم از خدا می گیرد، هیچ کسی نمی تواند مستقیم از خدا بگیرد، فقط ولی خدا است که مستقیم از خدا می گیرد و به عالم پخش می کند.
خب وقتی قلب از اول محرم محزون است، کل بدن باید محزون باشد، از اول دهه باید بگیری. قراردادی نیست مثل روز معلم و کارگر و روز زن و روز مرد که خودمان قرار دادیم یک روزی را به عنوان روز معلم. خودمان قرار دادیم و می توانست روز دیگری باشد. اتفاقی نمی افتاد. مثلا ما اگر روز کارگر را اگر به جای فلان تاریخ تاریخ دیگری می گذاشتیم هیچ اتفاقی نمی افتد. روز معلم را دیدیم تناسبش با شهادت شهید مطهری که ۱۲ اردیبهشت هست به عنوان روز معلم باشد حالا اگر آن روز نمی بود و روز دیگری می بود اشکالی پیش نمی آمد. اما مناسبتهای دینی قراردادی نیست. محرم را که ما قرارداد نکرده ایم که بنشینیم دور هم عزاداری کنیم، سیاه پوش بشویم، اطعام کنیم و این کارها. نخیر! اتفاقی در عالم می افتد. تکوین عالم عوض می شود. تکوینا عالم عوض می شود. و عرض کردم دلیلش چیست؟ چون اول از همه قلب عالم هست که وقتی محزون می شود آن وقت تمام عالم این حزن را به تناسب ارتباطشان با آن قلب، دریافت می کنند.
حالا ببینید من و شما که بعضی ها اینقدر دلشان صاف است که وقتی اسم امام حسین می آید دلشان یک جوری هست، من و شما همه ی این چیزها را فقط شنیده ایم، روضه ها را فقط شنیده ایم، پیش خودمان هم تصور می کنیم که مثلا روز عاشورا وقتی حمله کردند به خیمه های امام حسین علیه السلام چطور شد. البته هیچ اشکالی هم ندارد. یک نفر از امام صادق علیه السلام سؤال کرد که من گاهی مواقع در روضه گریه ام نمی گیرد، دلم سنگین است گریه ام نمی گیرد، آیا می توانم در ذهنم شبیه سازی کنم که مثلا کتکهایی که بچه های امام حسین خوردند، شبیه سازی کنم در مورد بچه های خودم؟
خب آدم وقتی یکی از نزدیکانش که او را می شناسد این را ببیند می زنند مثل همسر خودش، ناموس خودش در کوی و برزنها بروند و همه نگاهش کنند و سنگش بزنند، دلش می شکند. به امام صادق عرض کرد می توانم این کار را بکنم؟ امام صادق فرمود افعل هذا. این کار را بکن یعنی در ذهنت شبیه سازی کن، وقتی دلت شکست خودت را به کربلا و ادامه روضه منتقل کن. خب ببینید من و شما از این طریق شنیدن و فوقش شبیه سازی روضه می شنویم و تصور می کنیم اما ولی خدا صحنه را می بیند، امام زمان الان صحنه ی عاشورا می بیند. چون در فلسفه هم هست و من وارد آن بحثها نمی خواهم وارد بشوم، که هر چیزی و هر حادثه ای که در این عالم اتفاق می افتد دیگر از بین نمی رود و در لوح محفوظ، محفوظ است. هزار سال پیش یک اتفاقی افتاده است درست است که در عالم دنیا دیگر تمام شد، عاشورا در سال ۶۱ هجری در کربلا اتفاق افتاده است، در عالم دنیا آن حادثه تمام شد اما در لوح محفوظ ثبت است و کسانی که متصل به لوح محفوظ هستند تمام را می بینند. من و شما نمی توانیم ببینیم. البته به بعضی از خوبان و اولیاء خدا یک گوشه هایی از کربلا و عاشورا را که نشان دادند بیچاره شدند. یک گوشه هایی را به آنها نشان دادند.
شیخ جعفر مجتهدی و محرم
مرحوم شیخ جعفر آقای مجتهدی را خدا رحمت کند. ایشان اهل این حرفها بود. همه مراجع به ایشان ارادت داشتند، آدم فوق العاده ای بود. ایشان یک روز عاشورایی داشت دیوان نیر تبریزی را می خواند؛ آتشکده. این دیوان هست می توانید بخوانید. اشعار واقعا آتشکده است. رسید به این بیت:
ای در غم تو ارض و سماء خون گریسته
ماهی به آب و وحش به هامون گریسته
هامون یعنی صحرا. حیوانات هم حتی گریه کردند
ماهی به آب و وحش به هامون گریسته
جعفرآقا وقتی به اینجا رسید گفت خدایا من باور دارم که تمام عالم از باطن برای سیدالشهداء اشک ریختند و گریه کردند، ملکوت عالم ملتهب بود برای امام حسین در روز عاشورا. گریه می کردند. من می خواهم گریه ی عالم را ببینم. ایشان لیاقت این چیزها را داشت. خود ایشان در خاطراتش می گوید یک مرتبه دیدم تمام عالم یک چشم گریان است که برای سیدالشهداء دارند اشک می ریزند. روز عاشورا بود. چند لحظه من فقط توانستم تحمل کنم، نگاه کردم غش کردم. یک جلوه اش را به بعضی نشان دادند غش کردند.
خب حالا شما نگاه کنید وجود مقدس امام زمان علیه السلام تمام آن صحنه را می بیند. اینکه در زیارت ناحیه حضرت می فرماید لاندبنک صباحا و مساء و لابکین علیک بدل الدموع دما؛ جد غریبم! صبح و شب برای تو گریه می کنم و برای تو خون گریه می کنم، که این جمله زیارت ناحیه باشد که ان شاء الله یک موقعی خدمت شما عرض می کنم، با پس و پیشش. چون این جمله یک پس و پیش دارد که گفته نمی شود. اگر آن گفته شود معلوم می شود امام زمان چه می گوید. حضرت صحنه جلویش هست و آن را می بیند. لذا من عرض می کنم که کانون و محور و مرکز عزا، در این ایام از اول دهه ی محرم ولی الله هست که در زمان ما وجود مقدس حضرت ولی عصر است.
ثمرات عزاداری بر امام حسین علیه السلام
خب آن وقت وقتی که ایشان عزادار می شود دنبال آن بحث شب قدر هستیم ها، خدا در قرآن ببینید یک آیه دارد که همه شنیده اید که الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون؛ کسانی که مصیبت زده هستند و این مصیبت را با بندگی طی می کنند و همه را به خدا واگذار می کنند، خدا سه چیز به آنها می دهد؛ یک اولئک علیهم صلوات من ربهم، دوم و رحمه، و سوم و اولئک هم المهتدون. خدا سه چیز به کسی که مصیبت زده است و مؤمنانه مصیبت را تحمل می کند می دهد؛ یکی صلوات. صلوات خدا ها! صلوات من ربهم صلوات خدا آن چنان نورانیتی برای فرد ایجاد می کند که هر آلودگی و هر کثافت در وجودش را از بین می برد. حالا برای ولی خدا که در دلش هیچ آلودگی نیست صلوات خدا چه کار می کند، ما نمی فهمیم. خدا سه چیز به مصیبت زده می دهد. اولین کسی که این سه چیز را دریافت می کند ولی الله است، صاحب عزاست. آن کسی که اصل عزا را دارد. این سه چیز را از خدا می گیرد؛ صلوات را، رحمت خاص خدا را و هدایت خاص خدا را. اول او می گیرد بعد به کسانی که در این ایام محزون هستند. مثل شب قدر ماه رمضان که اول او رحمت را از خداوند متعال دریافت می کند بعد کسانی که آن شب بیدار هستند و متصل به او هستند. این سه چیز پخش می شود بین عزاداران اما اول به صاحب عزا می رسد. جلوه و ترشحش به دیگران هم می رسد. و قدر بدانید اشکی که دارید این اشک نازله ی اشک امام زمان است.
یعنی اول او هست که قلبش محزون است. یحزنون لحزننا یعنی این دیگه. مگر ما در روایاتمان نداریم که شیعیان ما یحزنون لحزننا ما که محزون هستیم آنها هم محزون هستند. یعنی شعاعی از حزن امام زمان در تو هست. شعاعی از حزن او! یک جلوه ای! یک نازله ای از حزن امام زمان در تو هست. یک نازله ای یک شعاعی از اشک امام زمان روی چشمت هست. آن وقت این اشک گناه را اگر به اندازه ی کف دریا باشد پاک می کند. غفر الله له ذنوبه و لو کانت اکثر من زبد البحر. امام صادق علیه السلام فرمود. آن وقت قدر این اشک را بدان و بدان برای چه گفته اند این اشک گناهان را پاک می کند. به قول مرحوم علامه طباطبایی اشک بر امام حسین حکم توبه را دارد. توبه چطور همه ی گناهان را پاک می کند البته گناهان حق اللهی را، گناهان حق الناسی اینطور نیست که اگر کسی مثلا فرض کنید دست در جیب مردم کرده باشد و از بیت المال خورده باشد با یک گریه همه چیز حل شود. گناهان حق اللهی. هرچقدر باشد چطور با توبه پاک می شود، خدا فرمود ان الله یغفر الذنوب جمیعا، خدا همه گناهان را می بخشد. اشک بر سید الشهداء هم حکم توبه را دارد. همه ی گناهان با آن بخشیده می شود. چون اشک بر امام حسین شبیه توبه اتصال به ولایت است.
من تقاضا می کنم این را یک عنایت بفرمایید یک نکته ی معرفتی در آن است. ببینید گناهان خروج از ولایت است. کسی که گناه می کند، کسی که تهمت می زند، کسی که مال مردم می خورد، کسی که شراب می خورد، گناه می کند آیا این گناه به دستور اهل بیت است، یعنی زیر پرچم ولایت الان دارد گناه می کند یا زیر پرچم شیطان؟ موقعی که گناه می کند ها؟ شکی نیست موقعی که گناه می کند از زیر پرچم اهل بیت بیرون آمده و زیر پرچم شیطان دارد گناه انجام می دهد. گناه خروج از ولایت است. البته برای کسانی که دقیق هستند من عرض کنم گناه که می گوییم خروج از ولایت است یعنی عملش خارج از ولایت و دستور اهل بیت شده است وگرنه ذاتش هنوز در محیط ولایت است، ذاتش هنوز محب اهل بیت است. این عملی که دارد انجام می دهد، این شرب خمر، این دروغ، این غیبت، این تهمت خروج از ولایت است. آن وقت وقتی توبه می کند، توبه دوباره برگشت به ولایت است.
در روایت هست که حضرت موسی به خداوند متعال عرض کرد خدایا! شیطان را ببخش! ببخش که اینقدر شر به پا نکند و همه را فریب بدهد! او هم باید درست شود. خداوند متعال فرمود من توبه شیطان را قبول می کنم به یک شرط که برود سر قبر آدم و سجده کند. همان کاری که نکرد، سجده بر آدم نکرد برود و بر سر قبرش سجده کند. به این شرط من قبول می کنم. خوب دقت بفرمایید، بحث رو کم کنی نیست که خدا می خواهد روی شیطان را کم کند که آن موقع که سجده نکردی حالا رویت را کم می کنم و برو سجده کن! نه! بحث چیز دیگری است. شیطان آن موقع که گناه کرد و تمرد کرد و در مقابل ولی خدا خضوع نکرد این خروج از ولایت بود. گناه است دیگر، گناه خروج از ولایت است. خدا می گوید اگر می خواهی توبه بکنی باید بروی و سجده کنی یعنی بروی و به ولایت بچسبی. باید بر آدم سجده کنی، خضوع کنی در مقابل ولی خدا و دوباره به محیط ولایت برگردی. توبه برگشت به محیط ولایت است. اشک بر سیدالشهداء هم همین است. انسان وقتی گناه می کند از محیط ولایت خارج شده است، تاریک شده است، ظلمانی شده است، با اشک بر امام حسین دوباره به ولایت می چسبد. لذا به قول علامه طباطبایی اشک بر سیدالشهدا حکم توبه را دارد. تمام گناهان اگرچه به اندازه ی دریا باشد، البته باز هم دارم میگویم گناهان حق اللهی، تمام را پاکی می کند. عجیب تطهیر می کند.
حاج اسماعیل دولابی و عزاداری برای امام حسین علیه السلام
خدا رحمت کند حاج اسماعیل آقای دولابی را که در تهران شما کم و بیش با ایشان آشنا بودید. ما توفیق داشتیم بعضی از جلساتشان را می رفتیم. ایشان می گفت تازه اشک بر سید الشهداء تازه یک مزیتی بر توبه هم دارد. توبه گناهان را پاک می کند ولی اشک بر سیدالشهداء ریشه ی گناه را هم می سوزاند. ریشه را هم پاک می کند. چون گناهان در وجود ما ریشه دارند. من وقتی از کسی غیبت می کنم می خواهم حالش را بگیرم، پشت سرش بد می گویم یا مسخره اش می کنم، یک کاری می کنم که می خواهم او را پایین بکشم به خاطر این است که در دلم یک حسادت یا تکبر هست. این صفات زشت که در دل آدم است اینها ریشه ی گناهان است. اشک بر سیدالشهداء آن ریشه ها را هم می سوزاند.
البته به میزان خلوص در اشک و به میزانی که انسان برای امام حسین می سوزد پاک می کند. آن وقت شما ببینید این اشک چیست. اینکه در زیارت امام حسین روز میلادش می خوانیم قتیل العبره امام حسین کشته ی اشک است، امام حسین کشته ی اشک است یعنی اینکه این اشکی که بر سیدالشهداء ریخته می شود اینطور آدمها را پاک می کند. اینطور آماده شان می کند، مؤمنشان می کند، برمی گرداندشان به سمت خدا. این اشک فوق العاده است و این اشک نازله ی اشک وجود مقدس امام زمان علیه السلام صاحب عزاست. اگر حتی کسی اشکش هم نیاید، آن حزنی که در دلش هست که در دلش می سوزد خیلی آن ارزشمند است. آن حزن نازله ی حزن امام زمان است. خیلی ارزشمند است.
اشک رزق بزرگ محرم
از رزقهای بزرگ محرم این اشک است. سعی کنید در این ده روز هر وقتش در هر مجلسی یا حتی در خانه سعی کنید هر روز یک اشکی داشته باشید. به خدا قسم این رزق مال این ایام است ها! رزقهای خاص مال ایام خاص است. مال هر وقتی نیست. رزق سحر مال کسانی است که سحر را درک کنند، دیگر درش بسته می شود. مال همان سحر است. رزق شب جمعه مال شب جمعه است مال وقت دیگری نیست. رزق غروب جمعه که پیغمبر به حضرت زهرا فرمود زهرا جان غروب جمعه موقعی که قرص آفتاب دارد در افق پنهان می شود تا وقتی که کاملا پنهان شود، حالا نمی داند چند دقیقه طول می کشد، ساعتی هست که اگر کسی دعا کند حتما مستجاب است. حضرت زهرا خدمتکارش را بالای پشت بام می فرستاد تا نگاه کند وقتی قرص خورشید در افق دارد پایین می رود بیاید خبر بدهد تا موقعی که کلا دارد پنهان می شود، آن یک رزق خاص است. مال هر وقتی نیست. که حضرت زهرا با آن عظمت مترصد هست که از آن رزق استفاده کند. این دهه هم رزقهای خاصش یکیش همین اشک است که خیلی ارزش دارد البته وقتهای دیگر هم ارزش دارد ولی این دهه، خاص است.
یکی دیگر از رزقهایش همین مجالس است که بحمد الله توفیق داریم و در این مجالس هستیم. به خدا قسم این مجالسی که مرحوم شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه اش (مرحوم شیخ جعفر عجیب بود نسبت به امام حسین، به او داده بودند، اجتهاد داشت در قضیه ی عاشورای امام حسین یعنی چیزهایی می فهمید که دیگران نمی فهمیدند) ایشان می فرمود هرکجا خیمه ی امام حسین است همانجا حرم امام حسین است. این در خصائص الحسینیه است. بلکه در بعضی از روایات هست فی قلوب من والاه قبره حرم امام حسین در قلب کسانی است که دوستش دارند. یعنی دلتان حرم است. فی قلوب من والاه قبره. این مجالس، مجلسی است که حرم سیدالشهداء علیه السلام است و فوق العاده است.
من دیشب عرض کردم و تکرار می کنم خودتان هم می دانید. واقعا ازدحام ملائک در این مجالس طوری است که فوج ینزل و فوج یصعد دسته دسته بالا و پایین می روند تا آن آخرین دسته که مجلس تمام می شود وقتی بالا می روند، ملائکه ای که بالا هستند و هنوز نوبتشان نرسیده است به ملائکه ای که تازه آمده اند می گویند کجا بودید شما؟ انا نشم من رائحتکم ما عطری از شما استشمام می کنیم که لا نشم من غیرکم هیچ کجای دیگر نیست. کجا بودید؟ اینها می گویند ما مجلس ذکر اهل بیت بودیم مجلس ذکر امام حسین بودیم. آن بالایی ها که نیامده بودند می آیند و خودشان را به در و دیوار مجلس می مالند. چون مجلس دیگر تمام شده است. مجلس سیدالشهداء!!
برای همین است که شیطان در طول تاریخ می خواسته این مجلس به هم بخورد، این مجالس نباشد. برای همین هست.
شیطان و شادمانیش در محرم
ابن حجر از علمای اهل سنت است می گوید اولین کسی که روز عاشورا را جشن گرفت، تا عاشورا برقرار نشود؛ تبدیل نشود به عزاداری و امثال اینها حجاج بن یوسف بود. بعد بنی امیه بودند، بعد بنی عباس بودند تا متوکل و خراب کردن قبر امام حسین که این دستگاه پا نگیرد. اما شیعیان بودند که با چنگ و دندان این مجالس را نگه داشتند. زمان رضاخان خدا رحمت کند آیت الله خزعلی را می گفت من بچه بودم، پدرم دستم را می گرفت (خب مجلس گرفتن ممنوع بود، به شدت برخورد می کردند اگر کسی مجلس می گرفت.
نصف شبها در زیرزمینها مجلس می گرفتند) دستم را می گرفت و در مجلسی می رفتیم. یک نفر را سر کوچه گذاشته بودند که اگر پاسبانها آمدند فورا بیاید و خبر بدهد تا سریع جمعش کنند. با این وضع شیعیان مجالس را نگه داشتند. با این وضعیت. درود خدا بر شماها. ماسک چهره و با فاصله و با هر وضعیتی شده، سنگ هم از آسمان ببارد ما می آییم، کرونا که چیزی نیست. درود خدا بر همه ی شما. این مجالس در زمان رضاخان مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه ی علمیه قم، مرجع تک شیعه، نائب امام زمان علیه السلام از غصه داشت دق می کرد که با مجالس امام حسین این طور برخورد می کنند. کسی خواست به ایشان تسلی بدهد. گفت حاج آقا! مجلس امام حسین مستحب است حالا واجب که نیست.
نماز را که تعطیل نکرده اند، روزه را که تعطیل نکرده اند، روضه را تعطیل کرده اند! واجب که برقرار است. مرحوم شیخ گفت بله، مجلس امام حسین مستحب است اما مستحبی است که هزار تا واجب را همان نگه داشته است. همین واجبات را این نگه داشته است. همین مجالس تمام دین را نگه داشته است. همین مجالس نماز را نگه داشته است. اینکه کسانی از بزرگان ما وقتی می خواستند نماز بخوانند اول سلام به سیدالشهداء می دادند و بعد نماز می خواندند به خاطر همین بود. مرحوم آیت الله سیداحمد آقای خوانساری وقتی می خواست نماز بخواند اول یک سلام به امام حسین می داد و بعد نماز را شروع می کرد. به ایشان گفتند چرا سلام می دهید، ما که روایت نداریم قبل از نماز سلام بدهید؟ گفت می دانم، روایت نداریم ولی من می دانم نمازی که من دارم می خوانم صدقه سر امام حسین است اول یک سلام به امام حسین می دهم بعد نماز می خوانم.
استاد مقام معظم رهبری آیت الله میلانی در مشهد در خانه اش روضه داشت. مداح همان شعر معروفی را خواند که
ای خاک کربلای تو مهر نماز من
این مهر را به ملک سلیمان نمی دهم
آقای میلانی داد زد گفت خدا به تو خیر بدهد، چرا اینطور خواندی؟ چرا گفتی ای خاک کربلای تو مهر نماز ما؟! بگو ای خاک کربلای تو اصل نماز ما! نماز ما مرهون امام حسین است. این مجالس فوق العاده است. این یکی از رزقهاست. انسان کارش را کمتر کند و به این مجالس برسد. بد است بعضی ها میگویند هنوز دو شیف و سه شیفت دارند کار می کنند. این مجالس طوری هست که از دستت می رود، این رزق خاص است. یک مقدار هم که شده حتی یک شیف کاری را انسان کم کند حداقل به یک مجلس برسد.
حداقل! به یک مجلس در این دهه برساند. زیارت که دیشب عرض کردم رزق خاص است در این دهه. حتما در این دهه یک زیارت، یک سلام به امام حسین علیه السلام داشته باشد. رزق شفاعت، رزق تولی و تبری، رزق لعن و سلام، رزقهای متعددی است که در این ایام هست. و اول از همه وجود مقدس صاحب عزا و کانون عزا او هست که این رزقها را دریافت می کند و پخش می کند. خوش به حال کسی که بیش از همه دریافت میکند.
از همه عذر می خواهم.
فردا به عنوان دوم محرم روز ورودی خاندان اباعبدالله به سرزمین کربلا است. وقتی وارد شدند، خب این سرزمین سرزمین خاصی بود. امیرالمؤمنین بیست و سه سال قبل از واقعه کربلا در جنگ صفین که سال ۳۷ هجری اتفاق افتاد، وقتی از صفین برمی گشتند، رسیدند به این سرزمین، بیابان بود، یک مرتبه اصحاب دیدند امیرالمؤمنین از اسب پیاده شد و یک مشت از این خاک برداشت و بو کرد و شروع کرد بلند بلند گریه کردن. بعد فرمود هاهنا مصارع عشاق و مناخ رکاب اینجا هست که یک عده عاشق می آیند و اینجا می افتند.
اینجا خیمه می زنند، اینجا می افتند، اینجا شهید می شوند. اصحاب نمی فهمند که امیرالمؤمنین چه می گوید تا بیست و سه سال بعد که این اتفاق افتاد. آن وقت امام حسین و خاندانش مثل فردایی وارد شدند، حضرت زینب فرمود برادر چرا اینجا دلگیر است، دلم گرفته؟! امام حسین چهار فرسخ در چهار فرسخ را از بنی اسد خرید به شصت هزار درهم به دو شرط که من که در اینجا دفن می شوم، بعدها زوار من را راهنمایی کنید به قبر من. چون آن زمان که مثل الان گنبد و بارگاه نبود که قبر پیدا باشد، راهنمایی کنید. و تا سه روز پذیرایی کنید. برای همین هم هست که توصیه شده کسانی که کربلا می روند سه روز بیشتر نمانند که برایشان عادی نشود، اشکشان کم نشود. حتی اگر می خواهند بیشتر بمانند، یک جایی مثل سامرا بروند و دوباره برگردند و سه روز بمانند. این سرزمین خیلی خاص است.
مرحوم مقدس اردبیلی وقتی به یک فرسخی کربلا می رسید کفشهایش را در می آورد و پابرهنه می آمد. این که دارم میگویم مال ما نیست، ایشان وقتی کربلا می آمد مدتی که کربلا بود دیگر نمی خوابید. می گفت یک شب کربلا خوابیدم صدای ناله ی حضرت زینب را شنیدم. دیگر خوابم نمی برد.
مثل فردایی وارد شدند. معمولا در روضه ها می شنوید که زینب کبری محرمهایش دورش آمدند و چطور از محمل او را پیاده کردند اما روز یازدهم محرم هم وقتی خواستند اسرا را از اینجا ببرند، الله اکبر از آن روز! دل اولیاء خدا آتش گرفت. اولا زینب آمد در گودال قتلگاه، با اینکه حضرت زینب دوتا از بچه هایش شهید شده بودند اما حضرت زینب دنبال بچه هایش نمی گردد، دنبال آرام جانش می گردد، دنبال کسی می گردد که از بچگی با هم بزرگ شدند.
آمد پیکری را از زیر انبوه سنگها و نیزه ها و شمشیر شکسته ها در آورد. بدن لهیده ای که سر در بدن نداشت و شروع کرد با آن بدن حرف زدن. یک مرتبه نگاهش افتاد به امام سجاد که گویی دارد جان می دهد. بدن را رها کرد و رفت به امام سجاد تسلی داد. بعضی گفتند نه، حضرت زینب جان امام زمانش را حفظ نکرد، امام سجاد زینب را بیرون کشید که آنجا جان ندهد!! شما اگر الان رفته باشید مقتل، غیر از کنار ضریح سیدالشهداء همین الان سنگین است بعد از هزار و خرده ای سال، چه برسد به آن موقع که پیکر افتاده بود. وجود مقدس و نازنین زینب کبری روز یازدهم وقتی خواست بچه ها را سوار کند با خواهرش ام کلثوم یکی یکی همه را سوار کرد.
شاید دشمن نانجیب (خدایا من را ببخش این جمله را میگویم) شاید دشمن نانجیب و پست خیال می کرد به بهانه سوار کردن زن و بچه دستی به ناموس خدا بزند، زینب کبری گفت بایستید عقب، خودمان سوارشان می کنیم. با خواهرش همه را سوار کرد. خودش ماند و ام کلثوم روی زمین، همه سواره بودند. حضرت زینب گفت تو هم سوار شو، برای چه ایستاده ای؟ او را هم کمک کرد سوار شد. دوست و دشمن سواره بودند فقط یک نفر روی زمین ایستاده بود، عمه ی امام زمان بود. دشمن می خواست ذلت زینب را ببیند که الان التماس کند که به من کمک بدهید. اما هیهات از زینب کبری دختر فاطمه زهرا و ذلت. یک مرتبه گویی ملائکه ی آسمان زانو گرفتند و زینب رفت بالا
خدایا به آبروی حضرت زینب، به آبروی سید الشهدا دست ما در دنیا و آخرت از دامانشان کوتاه مفرما.
بازدیدها: 0