مرحوم آیت الله مشکینی| شهید مطهری اسلام‌شناسی وارد بود

مرحوم آیت الله مشکینی| شهید مطهری اسلام‌شناسی وارد بود

خانه / پیشنهاد ویژه / مرحوم آیت الله مشکینی| شهید مطهری اسلام‌شناسی وارد بود

مرحوم آیت الله مشکینی گفت: بنده در مطالعاتم از کتاب‌های ایشان فراوان یافته‌ام که شهید مطهری اسلام شناس واردی بوده است ایشان در شاخه‌های مختلف اسلامی خاصه اعتقادات بیش از فروع که خودش یک شاخه مفصلی است وارد و متخصص بودند و استقامت فکری داشتند.

شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در زمره اندیشمندان بزرگی قرار دارد که در حوزه اندیشه اسلامی تاثیری ژرف داشت. تاثیری که شاید با توجه به عمق، مدت زمان اثرگذاری و نیز گستره کم‌نظیر باشد. مرحوم آیت الله مشکینی پس از شهادت شهید مطهری در وصف این یار امام رحمه الله علیه گفت‌وگویی با مجله پیام انقلاب داشت که در ادامه می‌خوانید:

از چه زمانی و در چه شرایطی با استاد آشنا شدید و مدت آشنایی شما با ایشان تا چه حد و تا چه زمانی ادامه داشت؟

مرحوم آیت الله مشکینی: ما اوایل رسیدن به قم در جو طاغوتی ابتدا به حجره یکی از دوستان وارد شدیم. جوانی در حضور آیت الله انگجی در قم تحصیل می‌کرد و ما هم تازه وارد تحصیلات شده بودیم. بعد از چند روز که ما در پیش ایشان درس می‌خواندیم مطهری هم می‌آمد و درس می‌خواند. پس از مدتی که با وی آشنا شدم فهمیدم که وی، شهید مطهری است که البته من مدت قلیلی پیش آن آقا درس خواندم و بعد گاهگاهی در حضورشان در مجالس خصوصی با هم بودیم. اجمالا در جلساتی که با آقای منتظری بودیم گاهی ایشان را که با هم رفیق بودند ملاقات می‌کردیم. به هرحال مدت مدیدی در یک حوزه بودیم و گاهی اوقات به حضورشان می‌رسیدم گرچه رشته کار ما جدا بود. حوزه به گونه‌ای است که گاهی ۲ نفر رفیق به‌گونه‌ای مشغول‎اند که مدتی اگر کلاس و درسشان با  هم یکجا نباشد کمتر با یکدیگر تماس می‌گیرند، لذا پس از مدتی که با هم رفاقت پیدا کردیم وی از حوزه بیرون رفتند و در تهران مشغول شدند و گاهی ما در تهران به محضرشان می‌رفتیم و گاهی نیز ایشان به قم می‌آمدند.

با این وجود تا آنجا که بنده اطلاع دارم وی اولا هنگامی که وارد تحصیل شد یک جوان بسیار خوش استعدادی بود. آنوقت‌ها که ایشان را می‌شناختم فکر و استعداد و ادراکشان بسیار قوی و خوب و میان رفقا نیز ممتاز بود. یکی دیگر از امتیازاتی که بنده در ایشان دیدم اینکه مطلبی را که دریافت می‌کرد، فورا در آن دقت می‌کرد و رشد می‌داد و مطلب را تکمیل می‌کرد و به بیان بهتر و برتری بازگو می‌‌کرد. چنانچه از استادشان آقای طباطبائی این جمله را شنیدم که: من هر چه از فلسفه و علوم انسانی دقیق و عمیق برای مطهری می‌گفتم مطمئن بودم که مطالبم هدر نمی‌رود و ایشان مطالب را خوب دریافت می‌کنند. البته مطالب مثل بذری که افشانده می‌شود می‌ماند. همانطور که بذرها اگر در جای مستعدی واقع بشوند زود رشد می‌کنند و ثمر و میوه می‌دهند و برای جامعه نافع است و اگر مکان نامناسب باشد رشد نمی‌کنند و از بین می‌روند یا کم رشد می‌کنند. مطالب هم در افکار همینطور است. وقتی که به افکار وارد می‌شود گاهی که فکر و استعداد خیلی قوی باشد مطلب را زود درک می‌کند و آن مطلب رشد کرده و شاخه و برگ پیدا می‌کند و مثمر ثمر واقع می‌شود. اگر مثل افکار شهید مطهری باشد مطالب اینگونه می‌شود که ایشان مطلب را خوب درک می‌کردند.

بهر حال ایشان یک چنین استعداد و حالتی داشت و چون مطالب اسلامی متنوع است و از مسائل در ابعاد گوناگون صحبت کرده است یکی از شاخه‌های اسلامی مثلا شاخه اعتقادات است. اعتقادات گویا شجره‌ای است بنام شجره توحید و این شجره شاخه دارد. عدل از شاخه‌های توحید است و رسالت و امامت و معاد و امثالهم از آن شاخه است که اینها شاخه‌های زیاد دیگری دارد و اعتقادات اسلامی بسیار عمیق است و افکاری که در این اعتقادات وارد می‌شود مختلف است. گاهی استعداد قوی است و مطالب را خوب درک می‌کند و خوب می‌پروراند و خوب هم می‌تواند بیان و تحقیق کند تا به حقیقت مطلب برسد و اسلام را، یا این بعد اسلام را بهتر درک کند. مثلا از شاخه توحید عدل در تکوین و در تشریع است و از شاخه‌های دیگرش شاخه رسالت بحثی در عصمت و معجزات و هم چنین بحثی در هدف انبیاء و بحثی در خلافت هست. از شاخه معاد بحث برزخ شفاعت و بحث بهشت و جهنم است و امثال اینها: اینها عقائد و اعتقادات اسلامی است.

یکی از تخصص‌ها و امتیازات شهید مطهری نیز همین بود. به‌طوری که بنده در مطالعاتم از کتاب‌های ایشان فراوان یافته‌ام که ایشان در این قسمت‌ها نیز اسلام شناس واردی بوده است ایشان در شاخه‌های مختلف اسلامی خاصه اعتقادات بیش از فروع که خودش یک شاخه مفصلی است وارد و متخصص بودند و استقامت فکری داشتند.

خدا رحمتشان کند از مزایای یک عالم ربانی این است که یک اسلام شناس قوی خاصه در اصول فقه باشد.

نقش استاد در انقلاب اسلامی پاسداری از اندیشه اسلامی و باروری آن و تطهیر اندیشه اسلامی از شرق‌ و غرب زدگی و همچنین التقاط زدائی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مرحوم آیت الله مشکینی: من معتقدم که شهید مطهری خدمت شایانی در نشر حقایق اسلامی انجام داده و از اینکه از شرق و غرب زدگی احتیاط بکند و راه مستقیم را برود قدم برجسته‌ای برداشته است. از کتاب‌ها و گفتارها و استعداد فکری‌شان این مطلب بدست می‌آید که اگر کسی به اصول اسلامی و حقایق و معارف سیاسی درست وارد بشود می‌تواند التقاط را از غیر آن زور درک کند. ایشان در دوران التقاط و بیان کردن اسلام راستین از اصول و فروع و از اینکه اسلام را از آلودگی به شرق و به غرب و التقاط‌هایی که برخی می‌کنند دور بدارد بسیار آگاه بود و از کتاب و بیان و قلمشان پیداست که اسلام را خوب درک کرده و سدی در مقابل خواست کمونیست‌ها و ضد الهی‌ها بودند.

حتی بیاد دارم در آن زمانی که ایشان در دانشگاه تدریس می‌کردند و جو دانشگاه مناسب نبود و اساتید منحرف در آنجا تدریس می‌کردند بعضی از دانشجویان می‌گفتند که گاهی در محیط دانشگاه طوری اساتید کمونیستی و غیر الهی با ما صحبت می‌کنند که یاس و سردی در روح دانشجویان اسلامی واقع می‌شد ولی وقتی که شهید مطهری تدریس و از توحید صحبت می‌کرد چنان روحی به دانشجویان داده می‌شد که انسان را به یک مطالب دیگری متوجه و تقویت می‌کند.

چه خطوطی و چه کسانی سعی دارند اندیشه استاد مطهری را به فراموشی بسپارند و اصولا خطوطی که با استاد مخالف هستند کدامند و ریشه‌های واقعی مخالفت آنان چیست؟

مرحوم آیت الله مشکینی: ایشان یک اسلام شناس و درک کننده اسلام راستین بود و چون عقاید و عمل و اخلاق و روش و فروع را خوب درک می‌کرد و اسلام راستین را می‌گفت و می‌نوشت و طرفدار اسلام حقیقی بود، عده‌ای با شهید مطهری مخالفت داشته و دارند و حداقل سه تیپ با ایشان مخالفند: تیپ اول مادیون و ضد الهیان هستند چرا که استاد اسلام شناس و پیاده کننده‌ اسلام بود و مخالفان او در درجه اول آنهایی هستند که ضد اسلامند. شهید مطهری بخوبی می‌توانست جواب مادیون را بدهد و عمیقا در بحث وارد بشود و لذا از ابتدا آنها با ایشان مخالفت داشتند.

تیپ دوم آقایان التقاطی با شهید مطهری جدا مخالف بودند. علی علیه السلام در نهج البلاغه راجع به التقاط صحبت می‌فرماید که: اگر جائی حق کاملا روشن بشود دیگر کسی به دنبال باطل نمی‌رود. باطل در جانی رواج پیدا می‌کند که در لباس حق باشد و خود را بنام حق معرفی کرده و مردم را گول می‌زند و مردم آن را می‌پذیرند. اگر در جائی باطل عریان و بدون لباس باشد یعنی حقیقت آن روشن بشود دیگر کسی بدنبال باطل نمی‌رود و اگر اسلام و حق به وضوح در میان جامعه تجلی کند دیگر باطل فرار کرده و با حق مخلوط نمی‌شود لذا کسانی که التقاطی هستند و مطالب را مخلوط می‌کنند آنها هم با شهید مطهری مخالف بوده و هستند.

تیپ سوم از مخالفین استاد مطهری ملی گرایان هستند یک عده‌ای که داد از اسلام می‌زنند می‌گویند اسلام بله، روحانیت خیر و البته می‌دانید که این یک مطلب غیر معقولی است. اگر کسی بگوید اسلام منهای روحانیت مثل این است که بگوید طبابت و جراحی بدست قصاب‌ها بدهیم. مراد از روحانیت اسلام شناسان و متخصصین اسلامی و مومنین به اسلام است. اگر بنا باشد که ما متخصصین و مومنین به اسلام را از کشور دور کنیم آن وقت اسلامی را که دیگران بخواهند درک کنند همان اسلامی خواهد بود که با نهج البلاغه و بنام اسلام فتوای قتل مطهری و امثال اینها را می‌دهد. بهر حال تیپ سوم منهایون و ملی گرایان هستند که با استاد مطهری و کتاب‌های او مخالف بوده و هستند.

بعضی از شخصیت‌ها معتقدند که صدور انقلاب معنی ندارد. نظر شما در این رابطه چیست؟

مرحوم آیت الله مشکینی: کسانی که می‌گویند نمی‌شود انقلاب را صادر کرد معلوم می‌شود که اصلا معنای صدور انقلاب را درک نکرده‌اند. اگر مراد از صدور انقلاب این باشد که یک لشکر مجهزی تهیه و به کشورهای دیگر حمله کنیم و باعث گسترش کشورمان شویم و انقلاب را بدین معنا صادر کنیم این حرف غلطی است و ما چنین فکری نداریم که مانند چنگیز و غیره به کشورها حمله‌ور شویم و مثل فرانسه به شوروی یا آلمان حمله بکنیم و این معنای صدور انقلاب نیست. معنای صدور انقلاب این است که ما همچنان که در ایران علیه یک دیکتاتور قیام کرده و دست وحدت به هم دادیم و با تکبیر لااله الا الله ظالم و ایادی ظلم را و آمریکا و شرق و غرب را از کشورمان بیرون کردیم و یک حکومت اسلامی تشکیل دادیم می‌خواهیم که ان‎شاء‌الله زیر چتر قرآن و زیر پرچم قرآن برنامه اسلامی را به تدریج در این کشور پیاده بکنیم. ما می‌خواهیم به ملت‌های دیگری که مثل ملت ایران تا قبل از انقلاب تحت ظلم و شکنجه و خفقان و زیر چکمه‌های ایادی استمارگران و قلدران مانده‌اند به آنها بفهمانیم برای اینکه خودتان را از دست ظالم نجات بدهید راهی وجود دارد شما باید مانند ما علیه ظالمین قیام کنید. کسانی که شما را له می‌کنند و حقوقتان را می‌خورند و به دیگران می‌فروشند و شما را برای هوای نفس خودشان فدا کردند. زحمات و دارائی‌های شما را به استثمارگران می‌دهند تا ریاست کنند.

شما هم با یکدیگر متحد شوید و در زیر پرچم لا اله الا الله دشمنان را دور کنید و استقلال و آزادی پیدا کرده و اسلام را در میان خودتان پیاده کنید.

یک چنین معنائی از صدور انقلاب مراد است. به لطف الهی در کشورهای اسلامی و خیلی جاهای دیگر شروع شده و مردم می‌گویند که چرا ما زیر استثمار و در خفقان باشیم و همین چرا و چراها از میان ملت ها بلند می‌شود. همین چریک‌هائی که در میان کشور عراق هستند و گاهگاهی از این سو و آن سو با آن شدت خفقانی که صدام ایجاد کرده است و حتی با احتمال و ظن و گمان انسان‌ها را می‌کشد به مراکز دولتی حمله می‌برند و افراد خائن را می‌کشند. این بدین معناست که انقلاب ما در حال صادر شدن است. امیدوارم که ان‎شاء‌الله ملت‌های شکنجه دیده و زیر چکمه استعمار توجه پیدا بکنند و آنها هم مثل ایران قیام و نهضتی انجام بدهند و استقلال و آزادی خودشان را به دست آورند و این معنای واقعی صدور انقلاب به خارج از کشور است و ان‎شاءالله که به همه جا صادر بشود. البته ملت‌ها می‌فهمند که دولت‌شان با آنها چه می‌کنند و زیر ظلم هستند اما هر چیزی تکامل می‌خواهد باید به تدریج آنها تکامل پیدا بکنند. مثل این است که اگر یک دملی سرکرد باید به تدریج رسیدگی کرد تا وقتی برسد که بتوان آن را جراحی کرد چرا که قبل از موعد مقرر نمی‌شود این عمل را انجام داد.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 230

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *