برای سوال اول خودتان را معرفی کنید و مختصری از فعالیت هایی که انجام دادید را بفرمایید
بسم الله الرحمن الرحیم
اول با این جمله شروع می کنم : «اللهم العجل عواقب و امورنا خیرا»
حسین رضوانی هستم، دانشجوی فوق لیسانس مهندسی عمران، دانشگاه سراسری خوارزمی تهران.
تقریبا فعالیت هیأت ما از دوسال قبل شروع شد. البته در قبل هم فعالیت های صورت می گرفت که بطور پراکنده بود. اما دو سال هست که فعالیت ها بصورت متمرکز صورت می گیرد. ما در ابتدا اساس کار را بر این امر گذاشتیم که یک تیم را به عنوان کادر در فضای هیأت ایجاد کنیم و بنده این کار به صورت انفرادی و بدون هیچ فرد دومی شروع کردم. برای تشکیل کادر و تیم اصلی از مساجد محل شروع کردم و این حلقه اصلی را تشکیل دادیم. با تیم اولیه حلقه های مطالعاتی را تشکیل دادیم و کتاب های شهید مطهری را کار کردیم. زیرا تاکیید حضرت آقا بر این امر و همچنین صحبت حضرت امام ( ره) که فرمودند:« نگذارید کتاب های استاد شهید با دسیسه های دشمن به فراموشی سپرده شود» در ذهن خود داشتم و دغدغه اینکار صورت گرفته بود. اینکار را برای نوجوانانی در سن 15 و 16 سال برنامه ریزی کردیم و شروع بکار نمودیم. داستان و راستان، جاذبه و دافعه را در ابتدا شروع کردیم و تا 16 عنوان از کتاب های شهید مطهری پیش رفتیم.
یک سری فایل های سخنرانی از حاج علیرضا پناهیان که انصافا ایشان در ابعاد فرهنگی و تربیتی بسیار قوی هستند و نوع نگاه خاص به این مسائل دارند، با بچه ها کار شد. مثلا سخنرانی راحت طلبی ایشان پیاده سازی می شد و با بچه ها کار می شد. سخنرانی دوری از گناه برای همیشه پیاده سازی می شد و کار می شد. همچنین از بعضی از اساتید اخلاق دیگری مانند آقای مصباح، محمد شجاعی بهره مند می شدیم.
برنامه دیگر ما این بود که شب های جمعه به مسجد آقای خوشوقت می رفتیم از محضر ایشان بهره مند می شدیم. بعضی از اوقات هم به شهر قم می آمدیم از بیانات آقایان مصباح و جوادی آملی استفاده می کردیم.
در حال حاضر تیم اولیه ما داری سن 18 تا 22 سال هستند. ما توانستیم از آن تیم و حلقه اولی 5 نفر را تثبیت کنیم. نفراتی که خود این توانایی را بدست آورده بودند که یک حلقه را به دست بگیرند و به عنوان مربی فعالیت کنند.
نکته بعدی که ما در فعالیت ها و برنامه های خود در نظر گرفتیم این بود که یک هیأت با شاخص ها و مطالبات حضرت آقا داشته باشیم. ما مطالبات حضرت آقا را نسبت به جوانان و نوجوانان استخراج کردیم. گفتیم که آقا از جوان خوب درس خواندن را می خواهد. متناسب با همین امر یک واحد آموزش و تحصیل راه اندازی کردیم. بعضی از نفرات کادر ما متناسب با همان درس ها و رشته های که در آن تحصیل کردند هر کمک و آموزش که می توانستند به افراد زیر مجموعه می دادند. همچنین در تلاش هستیم که ما بقی مطالبات حضرت آقا را نیز به همین شکل جامه عمل بپوشانیم.
در مرکز ما دارای دو مقطع هستیم جوانان و نوجوانان. جوانان کادر و تیم ما را تشکیل می دهند و نوجوانان ما گروه هدف و مخاطب ما هستند که توسط کادر جوان ما آموزش می بینند و ساخته می شوند.
آیا برنامه یا فعالیتی در نظر داشتید که به علت کمبود امکانات و زیر ساخت ها قادر به انجام آن نبودید؟ انتظار شما از نهاد هایی که در رأس هیأت رزمندگان قرار دارند چیست؟
خب بنظرم یکی از مشکلاتی که در همه هیأت ها وجود دارد بحث فضای مالی هست چون خیلی مهم هست. ولی از این طرف شدیدا یه این جمله اعتقاد دارم اگر پول هم به راحتی در اختیار هیأت ها قرار بگیرد تنبلی و کم کاری هم در روند کار قرار خواهد گرفت. اینکه یک جوانی دانشجو هست و منبع در آمدی هم ندارد و در عین حال هم در این فضا کار می کند و به عنوان سر گروه و مربی به هیأت کمک می کند همچنین از پول خود می گذرد تا یک نوجوان و جوانی را وارد این عرصه کند واقعا دارای ارزش بسیاری هست. مسئله ای که خودم یاد گرفتم این است که با وضع موجود کار کنم. این آرمانی هست که باید به یک نقطه ای رسید که هیأت ها خودشان منشأ در آمد باشند، اما چیزی که در حال حاضر وجود دارد این نیست و از آن طرف هم فضا فوق العاده ملتهب است و باید در این فضا هم مطالبات مقام معظم رهبری را هم پیاده کرد. خود ایشان جمله معروفی دارند که می فرمایند نیمه های شب از خواب بیدار میشم و یاد فرهنگی می افتم و تضرع می کنم و از خدا می خواهم که این فضای فرهنگ به یک نقطه ی بدی منتهی نشود. خب نگاه کنید فضا چطور شده است که فرمانده کل قوا و نائب امام زمان ( عج الله تعالی فرجه) این احساس را پیدا می کند، بعد بی انصافی نیست که من تنها دغدغه مالی را در نظر داشته باشم و هیچ گونه حرکتی انجام ندهم چون پشتوانه مالی وجود ندارد. فضا به گونه ای هست که باید هر کسی هر کاری می تواند و از عهده اش بر می آید انجام دهد. اما در عین حال ما هم به این نکته اذعان داریم که بحث مالی خیلی مهم است، ماهم مشغله های شخصی خودمان را داریم اما ما این را یاد گرفته ایم که باید جهادی کار کنیم تا به نتیه برسیم.
چه میزان این همایش ها، این نشست ها به خصوص در حوزه نوجوانان و جوانان عاشورایی بر روند کار شما و همکارانتان تاثیر داشته است؟
نکته اولی که در رابطه با این همایش ها بنظرم می رسد این است که بعضی از افرادی که در همایش حضور دارند واقعا افرادی نیستند که به عنوان نماینده نوجوانان و جوانان در شهرستان خودشان فعالیت می کنند. فقط مرکز اسمی برای این همایش از استان خواسته است و آن فرد آمده و حضور پیدا کرده است. خیلی از افراد در همایش قبلی که در مشهد برگزار شد حضور داشتند چون شاید امکانات خوبی در آنجا حضور داشت اما همان افراد در حال حاضر در این همایش حضور ندارند! پیشنهادی که در این حوزه دارم این است که بطور میدانی تر تحقیق بشود که واقعا چه هیئاتی فعال هستند. و اگر فعال نیستند تدبیری برای فعال شدن آن در نظر بگیرند. شاید بسیاری از مراکز شیوه کار با نوجوان و جوان را ندانند، پیشنهاد این است که یک طلبه ای که در این حوزه کار بلد هست به شهر ها فرستاده شود و آنجا را از این لحاظ پوشش دهد. باید افرادی را تربیت کرد که در آن شهر و استان شاخص باشند و بتوانند در آن هیأت و شهر موثر باشند. مرکز اگر فقط در هر شهر سه نفر را طوری تربیت کند که پتانسیل این امر را داشته باشد که خود آن فرد بتواند یک هیأت را راه اندازی کند کار درست می شود. حتی شده برای این امر هزینه بشود بهتر از این است که این همه هزینه بشود و افرادی که تخصصی در کار با نوجوانان و جوانان ندارند در این همایش ها حضور پیدا کنند. اگر افرادی که واقعا کار کرده اند گلچین می شدند و برای آن ها هزینه صورت می گرفت خیلی نتیجه بهتری صورت می گرفت. به قول حاج احمد آقا پناهیان هدف آقا در فضای تربیت، تربیت انسان مجاهد فی سبیل الله است. تربیت فردی که بتواند یک مجموعه نوجوانان را راه اندازی کند سخت است و از عهده هر کسی بر نمی آید. اگر بشود دبیران همایش وقت بگذارند هر فرصت کوتاهی یک بار جلساتی بگذارند و افرادی را تربیت کنند خیلی از مشکلات مجموعه حل می شود.
فعالیت ها و برنامه های مرکز خودتان را به عنوان مدیر آن مجموعه چگونه ارزیابی می کنید؟
در این دو سال اخیری که بطور متمرکز کار کردیم و مشکلاتی که بر سر راه داشتیم و سختی هایی که انصافا کار با نوجوانان دارد، ما نفراتی را داشتیم با عقاید شیرازی ها اما تونستیم این فضا را مدیریت کنیم و دور کنیم البته به اندازه بضاعت خودمان. ما کسانی را در هیأت جذب کردیم که پدرش جزء افراد ساواک بوده است اما فرزند او از اعضای هیأت شده است، افتخار این را داریم که کسی را جذب کردیم که اطرافیانش در سازمان مجاهدین خلق بودند و او الان حزب الهی است، افتخار این را داریم که نفراتی را جذب کردیم و الان عضو هیأت هستند که خانواده اش صلاحیت دینی و اعتقادی نداشتند. البته این افتخارات به برکت اهل بیت ( علیهم السلام) انجام گرفته است. من این روحیه را دارم که همیشه به خودم نمره بد بدهم، چون اگر نمره خوبی بدهم دیگه رشد نمی کنم.
مدیران هیأت نوجوانان و جوانان از نظر شما چه مؤلفه هایی باید داشته باشند؟
این جمله محل بحث است اما همه آدم ها استعداد همه کار ها را دارند اما بعضی از این افراد زود تر در این استعداد بار می گیرند و بعضی ها هم دیرتر. ما باید استعداد ها را شناسایی کنیم،که این کار باید ستاد مرکزی انجام گیرد.
1 ـ مدیر باید روحیه جهادی داشته باشد. در رابطه با این مورد مضامینی در فرمایشات حضرت آقا دیده می شود.
2 ـ باید مدیر با یک استاد اخلاق در ارتباط باشد. یک استاد اخلاقی که موجه باشد. حتی اگر حضوری هم نشد از رسانه های دیگر کمک بگیرند و از نور وجودیشان بهره مند بشوند.
3 ـ مدیری که انگیزه و روحیه علم جویی دارد.
4 ـ مدیری که روحیه و انگیزه معنوی داشته باشد. کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛ این روایت بسیار مهم و کاربردی است. ارتباط با بچه ها خیلی موثر است.
راهکار هایی که شما برای جذب مخاطبانتان در نظر گرفته اید را توضییح دهید.
اول راه که ما فعالیت های پراکنده داشتیم چندین بار شکست خوردیم. اما یاد گرفتیم هر موقع زمین خوردیم بلند شویم و ریشه را پیدا کنیم. کاری که در ما در مقدمه انجام داده ایم را به همه دوستان توصیه می کنم. حاج علیرضا پناهیان در همایش پارسال حرفی زدند که خیلی من از این سخن بهره بردم و امسال افسوس این را دارم که چرا ایشان در همایش حضور ندارند.
ایشان فرمودند که بنظر من مناسب است کسانی که کار نوجوان و جوان انجام می دهند چند واحد روانشناسی بخوانند. این مهمترین توصیه ای هست که باید به همه مدیران هیأت بشود. تا نوجوان را نشناسیم نمی توانیم برای او برنامه ریزی کنیم. حاج احمد پناهیان هم همین موضوع را مطرح کردند که فرمودند کسی فرمانده ناحیه ای شد در یک منطقه ای که هشتاد درصد آن روحانی بودند، رفت خودش طلبه شد تا بتواند روحانیت را بفهمد. تا دنیای یک نوجوان را درک نکنیم نمی توانیم کاری از پیش ببریم. روایت معروفی است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم) با بچه ها بچگی می کردند. بایک نوجوان باید به مانند یک نوجوان باید رفتار کرد.
نکته دوم اینکه ما در حوزه جذب و تثبیت دو کار انجام دادیم. تثبیت مهم تر از جذب است. خیلی مواقع می توان انبوهی از جمعیت را جذب کرد اما تثبیت آن مهمتر از جذب اولیه است.
ما در حوزه جذب از چندین روش استفاده کردیم:
1 ـ از طریق طلبه ای می رفت در یک مدرسه و نماز جماعت برگزار می کرد. در کنار این نماز نفراتی جذب مجموعه هیأت شدند.
2 ـ برگزاری ویژه برنامه را در مدارس داشتیم. مثلا ویژه برنامه سوم شعبان، با مدیر هماهنگ می کردیم و هیأت را داخل مدرسه اجرا می کردیم تا خودمان را به منطقه بشناسانیم.
3 ـ اردو های مشهد که فوق العاده است در بحث جذب ولی با یک شیوه و برنامه ریزی خاص. این ادو نباید مانند یک کاروان زیارتی برگزار شود. ما برای اردوی خودمان مصاحبه می گرفتیم و فقط افراد خاصی را برای اردو های خاص بر می گزیدیم. یکی از راهکار ها این است که مثلا در مدارس فیلم اردوهایی که قبلا برگزار شده است را به نمایش بزارند تا بقیه جذب این اردو شوند. مثلا اردویی برگزار شود با هزینه کم که یکی دیگر از شیوه ها است.
4 ـ کلاس های تقویتی در رابطه با جذب بسیار فوق العاده است. کاری که آموزشگاه های دیگر با هزینه های آنچنانی انجام می شود توسط خود کادر هیأت صورت بگیرد.
5 ـ اردوهای یک روزه و درون شهری که باز هم از عوامل جذب است. ما برای یک اردو یک روزه گاهی وقت ها یک ماه برنامه ریزی می کردیم. حتی برای مدت زمانی که بچه ها در اتوبوس قرار داشتند و در مسیر اردو بودند برنامه ریزی داشتیم. خود همین بچه ها زمانی که از اردو لذت می بردند در اردو های بعد دوستان خودشان را هم همراه می کردند.
6 ـ مساجد و پتانسیل مساجد هم مهم هست. یک نفر را می خواهد که شب ها فقط در آن مسجد نماز بخواند و در کنار آن کار جذب را انجام دهد.
7 ـ خود فضای هیأت و هیأت های هفتگی هم به خودی خود عامل جذب هستند.
به ما قول صد در صد و تضمینی برنامه ای را که طبق فرماین مقام معظم رهبری ( حفظه الله) هست را بدهید که تا سال آینده آن را برنامه ریزی و جامه عمل بپوشانید
ما داری یک برنامه بلند مدت پنج ساله و یک برنامه کوتاه مدت یکساله داریم. انشاالله اگر خدا بخواهد و همچنین به مدد اهل بیت ( علیهم السلام) این قصد را داریم که یک تیم از بچه های حدودا دوم و سوم دبیرستان که قابلیت سر گروه شدن را دارند و بتوانند کمک مربی بشوند و بنوعی مبلغ باشند را درست کنیم که تیم کادر اولیه ما پربار تر بشود. و یکی دیگر از اهدافی که من آرزوی تحقق آن را دارم این است که یک برنامه دقیق و منظم برای راه اندازی واحد شهدای هیأت داشته باشیم برای انجام برنامه هایی مانند برگزاری ویژه برنامه شهدا، دیدار با خانواده شهدا، تعریف خاطرات شهدا و طراحی نشریه شهدا و مانند اینها. برای برنامه بلند مدت خود هم داریم چند نفری را برای استفاده در حوزه مداحی تربیت می کنیم.
سخن آخر..
تقاضایی که از هیأت مرکز دارم این است که بحث ها را تخصصی تر کنند و اعضای فعال را برای بحث های تخصصی تر شناسایی کنند. ای کاش یکی از بحث هایی که بطور امسال می شد این بود که، اگر ما دانش آموزی با فلان ویژگی ها داشتیم چگونه باید با او برخورد کنیم؟ معضل های تربیتی بیان می شد و راه حل ها گفته می شد. و همچنین تمام دوستان همان دغدغه حضرت آقا را داشته باشند که ایشان را از خواب بیدار می کند و واقعا برای بحث های فرهنگی دلسوزی کنند.
بازدیدها: 2