مصحف فاطمه (سلام الله علیها)
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام: حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خود سرى از اسرار الهى است و دسترسى و شناخت مقام بلندش براى ما انسانهاى خاکى به سادگى ممکن نیست، بالاتر از آن، گوشههاى بسیارى از زندگانىاش چون در در صدف مخفى و پنهان باقى مانده است.
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) سرچشمه جوشان معنویت و دانشها که از طریق وحى بر او نازل گشته مانند قبر مطهرش رازى است که در پرده مانده و در اختیار ما خاکیان نیست. به راستى مصحف فاطمه(سلام الله علیها) چیست؟ چه زمانى به وجود آمد؟ چه مطالبى را در بر دارد؟ و اکنون کجاست و در اختیار کیست؟ و … پرسشهایى است که تا حدودى پاسخ آنها در این نوشتار مختصر روشن مىگردد.
محدثه
از نامهاى معروف فاطمه زهرا(سلام الله علیها) محدثه است که امام صادق(علیه السلام) در سبب نامگذارى مادرش فاطمه به محدثه چنین مىفرماید:
نَّما سُمِيَّتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام مُحَدَّثَةً لاَِنَّ الْمَلائِكَةَ كانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّماءِ فَتُناديها كَما تُنادى مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرانَ 1 اینکه فاطمه(سلام الله علیها) به محدثه نامگذارى شد چون فرشتگان پیوسته از آسمان فرود مىآمدند و به فاطمه(سلام الله علیها) خبر مىدادند همانطور که به مریم دختر عمران خبر مىدادند.
فرشتگان خطاب به فاطمه(سلام الله علیها) این آیات را تلاوت مىکردند: يا فاطِمَةُ اِنَّ اللّه َ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ، يا فاطِمَةُ اقْنُتى لِرَبِّكِ وَ اسْجُدى وَ ارْكَعى مَعَ الرّاكِعينَ.2
فاطمه(سلام الله علیها) به فرشتگان خبر مىداد و آنان به او خبر مىدادند و سخنانى با یکدیگر داشتند که در یکى از شبها فاطمه به آنها گفت: آیا مریم دختر عمران بر زنان عالم برترى ندارد؟گفتند: مریم در روزگار خویش بانوى بزرگ زنان بود ولى خداوند عز و جل تو را در عصر خویش و در عصر او بزرگ بانوى زنان قرار داده است و تو «سیدة نساء الاولین و الآخرین» هستى. 3
پیدایش مصحف فاطمه(سلام الله علیها)
زهرا(سلام الله علیها) پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) 75 یا 95 روز، در جهان زندگى کرد. در این مدت بسیار کوتاه که دوره صبر و استقامت، حمایت از حریم ولایت و در عین حال حزن و اندوه زهراى مرضیه بود; جبرئبل امین – فرشته وحى – بر او فرود آمد و با گزارشهایى که از منزلت پدر بزرگوارش در نزد خدا و نیز آینده تاریخ اسلام و تشیع الهام مىکرد کتاب ارزشمندى به نام «مصحف فاطمه(سلام الله علیها) » براى امامان معصوم(علیهم السلام) به یادگار ماند.
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به محدثانى که در باره مصحف فاطمه(سلام الله علیها) سؤال کردند مدت طولانى سکوت کرد. … إِنَّكُمْ لَتَبْحَثُونَ عَمَّا تُرِيدُونَ وَ عَمَّا لَا تُرِيدُونَ إِنَ فَاطِمَةَ ع مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ ص خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ ع فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (سلام الله علیها) 4 سپس فرمود: شما درباره چیزهایى که چه لازم دارید و یا لازم ندارید جستجو و تحقیق مىکنید. فاطمه(سلام الله علیها) پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز حیات داشت و بر اثر رحلت پدرش اندوه فراوان بر او وارد گشت. جبرئیل – فرشته وحى – پیوسته بر او فرود مىآمد و ناگواریها و اندوه جدایى پدر را به خوبیها جلوه مىداد و به جانش آرامش مىبخشید. به او از پدر و جایگاه بلندش در نزد پروردگار خبر مىداد و نیز از حوادث آینده که بعد از فاطمه(سلام الله علیها) نسبتبه فرزندانش واقع خواهد شد گزارش مىداد. على(علیه السلام) تمام آن گزارشها و اخبار را مىنوشت که همین مصحف فاطمه(سلام الله علیها) را شکل داد.
در حدیث دیگرى امام صادق(علیه السلام) در پاسخ محدثى که سؤال کرد: مصحف فاطمه چیست؟ چنین فرمود: خداوند متعال زمانى که پیامبر را قبض روح کرد،بر فاطمه(سلام الله علیها) از اثر رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)اندوهى وارد شد که جز خداى عز و جل کسى نمىداند چه حزنى بود. لذا خداوند فرشتهاى را به سوى او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف نماید و با او سخن گوید. فاطمه(سلام الله علیها) جریان را به امیرالمؤمنین گزارش داد و على(علیه السلام) فرمود: هر وقت ورود فرشته را احساس کردى و صدایش را شنیدى به من بگو و مرا از سخنانش آگاه کن. بنابراین امیرالمؤمنین(علیه السلام) آنچه را که مىشنید مىنوشت تا آنکه از سخنان و گزارشهاى نوشته شده مصحفى به وجود آمد. 5
با دقت در این دو حدیث شریف مىتوان گفت:
الف: مصحف فاطمه(سلام الله علیها) در فاصله زمانى پس از رحلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)تا شهادت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) به وجود آمده است.
ب: مصحف فاطمه(سلام الله علیها) سخن وحى است که توسط جبرئیل امین(علیه السلام) به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) الهام شده است.
ج: مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به دست مبارک مولا على(علیه السلام) نوشته شده است.
زمینههاى مصحف در زمان پیامبرگرچه پیدایش و اتمام مصحف فاطمه(سلام الله علیها) پس از رحلت رسول خدا انجام گرفت و از جانب خداوند به او الهام گشت که احادیث زیادى بر این دلالت دارد; ولى در برخى از روایات زمینههاى پیدایش آن را از زمان حیات رسول الله مىداند.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به املاء رسول الله و خط على(علیه السلام) شکل گرفت.6
چنین مصحفى در چندین حدیث با اسناد مختلف از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است و اینکه رسول خدا املا کرد و على(علیه السلام) با دست مبارکش نوشت این نظریه را اثبات مىکند که مصحف فاطمه(سلام الله علیها) در زمان پدرش بوجود آمد.
البته برخى قائلاند که جمله «رسول الله» در این احادیث منظور پیامبر اسلام نیست، بلکه همان فرستاده خدا فرشته وحى است که اخبار و گزارشها را املا کرد و على(علیه السلام) آنها را نوشت. 7
بنابراین مفهوم این احادیث نیز شبیه آن روایاتى مىشود که پیش از آن نقل کردیم که در آنها پیدایش مصحف فاطمه(سلام الله علیها) را پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)میداند.
البته صحیفه هایى از مصحف فاطمه(سلام الله علیها) که برگها و قسمتهاى جزئى از آن مجموعه ارزشمند خدادادى است پیامبر در زمان حیات به فاطمه(سلام الله علیها) ارزانى داد که بعدها کامل گشت و به نام مصحف فاطمه(سلام الله علیها) در اختیار امامان معصوم(علیهمالسلام) قرار گرفت. چرا که بخشى از آن مصحف در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)در اختیار جابر بنعبدالله انصارى 8قرار گرفت که هماکنون همین صحیفه در جوامع حدیثى شیعى در دسترس علاقه مندان است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: پدرم – امام محمدباقر(علیه السلام) – به جابر بنعبدالله انصارى گفت: پرسشى داشتم که هر وقت مناسب شد آن را مطرح کنم. جابر عرض کرد: هر زمان که دوست داشتى در محضرتان خواهم بود. تا آنکه فرصت مناسبى پیش آمد و پدرم خطاب به جابر گفت: اى جابر! به من خبر ده از لوحى که در دست مادرم فاطمه دختر رسول الله (سلام الله علیها) دیدى و مادرم از نوشتههاى آن لوح به تو چه خبر داد؟ جابر عرض کرد: خداى را گواه مىگیرم که در حیات رسول خدا براى عرض تبریک ولادت حسین(علیه السلام) بر مادرت فاطمه(سلام الله علیها) وارد شدم که در دستش لوح سبزرنگى چون زمرد درخشش داشت و در آن نوشته سفیدى که چون خورشید نورانیت داشت مشاهده کردم. عرض کردم: پدر و مادرم فدایت اى دختر رسول الله! این لوح چیست؟ فرمود: این لوحى است که خداوند به پیامبرش هدیه داده است و در آن نام پدرم، نام همسرم، نام فرزندانم و نام اوصیاء از فرزندان نوشته شده است که پدرم آن را به من بخشید تا به سبب آن مرا خشنود کند. جابر گفت: مادرت فاطمه(سلام الله علیها) آن را به من عطا کرد و خواندم و از آن رونوشت کردم. پدرم – امام محمدباقر(علیه السلام) – به جابر گفت: آیا ممکن است آن نوشته را بر من عرضه کنى؟ گفت: آرى! پدرم همراهش به منزل جابر رفت و پیش از آنکه آن لوح را بیاورد ناگاه صحیفهاى از ورق نازکى که در آن نوشته شده بود درآورد و گفت: اى جابر! نگاه کن در نوشته خودت تا من برایتبخوانم. جابر هم در نوشته خودش نگاه کرد و پدرم از روى نوشتهاى که داشتخواند; تا جایى که این دو نوشته حتى در یک حرف هم با یکدیگر تفاوت نداشتند.
آنگاه جابر گفت: خدا را گواه مىگیرم نوشتهاى که در آن لوح دیدم چنین بود… 9 نشانه امامت مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان اسرار رسالت و امامت، تنها در دست ائمه معصومین (علیهمالسلام) به یادگار ماند و در بین حجتهاى خدا در روى زمین یکى پس از دیگرى دستبه دست گشت که در اختیار داشتن آن را یکى از نشانههاى امامت دانستهاند.
راوى نقل مىکند در محضر امام صادق(علیه السلام) بودم که جمعى از محدثان نیز در مجلس حضور داشتند یکى از محدثان 10خطاب به امام عرض کرد: قربانت گردم! عبدالله بنحسن 11در باره امامت و خلافت مىگوید: این منصب از آن ماست و به دیگران نخواهد رسید! امام صادق(علیه السلام) پس از سخنانى فرمود: چه شگفتانگیز است از عبدالله! مىپندارد که پدرش على(علیه السلام) امام نبوده؟ ولکن به خدا قسم (در حالى که با دستبه سینهاش اشاره مىکرد) اسرار نبوت و نیز شمشیر و زره رسول الله در نزد ما است. «و عندنا و الله مصحف فاطمة» به خدا قسم مصحف فاطمه(سلام الله علیها) در نزد ما است. 12مصحف فاطمه(سلام الله علیها) قرآن نیست.
برخى از نااهلان و یا مغرضان بر شیعه خرده گرفتهاند که شیعیان قرآن دیگرى تراشیدهاند! و ممکن است در عصر حاضر نیز چنین اتهاماتى را وارد کنند و ناآگاهانه به باد انتقاد بگیرند. این انتقادهاى نابخردانه و اهانتهاى ناروا ممکن است از چند چیز نشات گیرد:
الف: عدم رجوع به متون و منابع حدیثى و جوامع روایى شیعى و ناآگاهى و عدم اطلاع از اینکه تشیع که قائل است زهراى مرضیه(سلام الله علیها) داراى کتاب و مصحف بوده است مقصود چیست؟
ب: عناد و لجاجتبا اندیشههاى اسلام ناب و باورهاى اعتقادى و معارف که از طریق امامان معصوم(علیهم لسلام) این حجتهاى خدا در روى زمین در اختیار انسانها گذارده شد.
ج: ذهنیت و تصورى که پس از رحلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)در اذهان مسلمانان حتى اصحاب و یاران پیامبر از کلمه «مصحف» بود. چرا که «مصحف» بیشتر به نوشتههایى از آیات قرآن اطلاق مىشد و در آن زمان مصحفهاى متعددى وجود داشت و شخصیتى که داراى مصحف بود به همو نسبت مىدادند مثل اینکه مىگفتند مصحف على(علیه السلام) به اعتبار اینکه مولا على(علیه السلام) داراى مصحف بود. البته هماکنون نیز تعبیر «مصحف شریف» به قرآن مجید شهرت بسیار دارد. گرچه چنین استعمالى در آن زمان شهرت فراوان داشت ولى اینطور نبوده که مصحف تنها به نوشتههاى آیات قرآن گفته شود بلکه نظرشان به معناى لغوى مصحف بوده چرا که به مجموعه صحیفههاى نوشته شده بین دو جلد که به صورت کتاب درآمده باشد مصحف یا مصحف مىگویند. 13بنابراین به مجموعه صحیفهها و نوشتههایى که در موضوعات و مطالبى غیر از آیات قرآن نوشته شده باشد مصحف اطلاق مىگردد و مصحف فاطمه(سلام الله علیها)به همین اعتبار است. ابوبصیر مىگوید: در محضر امام صادق(علیه السلام) بودم و پرسیدم:و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات، و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد. 14 مصحف فاطمه (سلام الله علیها) چیست؟ فرمود: مصحفى استسه برابر قرآن که در دستشما است، ولى به خدا قسم حتى یک حرف از قرآن شما هم در آن نیست. این حدیث آشکار مىسازد که مصحف فاطمه(سلام الله علیها) از نظر کمیت و حجم سه برابر قرآن است ولى از نظر محتوا و مطالب حتى یک حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد.
علامه مجلسى در توضیح این حدیث مىنویسد: ممکن است کسى این شبهه را کند که در احادیثبسیارى وارد شده قرآن همه احکام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارشهاى حال و آینده تاریخ است. پس مصحف فاطمه در پى چه چیزى است و این حدیث چگونه معنا مىشود؟ در پاسخ شبهه مىگوید: آرى قرآن چنین است ولى ممکن است منظور از مصحف معانى و تاویلاتى باشد که ما از قرآن نمىفهمیم نه معناى ظاهرى که از الفاظ درک مىکنیم و مىفهمیم. لذا مقصود از قرآن شما همان الفاظ ظاهرى قرآن است که در مصحف فاطمه(سلام الله علیها) وجود ندارد. 15
روایات دیگرى نیز وجود دارد که دلالت مىکنند مصحف فاطمه(سلام الله علیها) قرآن نیست و موضوعات و مطالب آن غیر از آیات قرآن است. 16مصحف فاطمه (سلام الله علیها) و علم الهى دانشهایى که بشر آنها را کسب مىکند بسیار جزئى و محدود است و پس از مدتى فراموشش مىشود و نسبتبه علوم و دانشهایى هم که در آینده وجود مىآید بىاطلاع است. لذا تنها به علومى واقف است که در حال حاضر به آنها دسترسى پیدا کرده است. اصطلاحات و دانش گذشته را کم کم از یاد مىبرد و از آینده هم آگاهى ندارد. ولى خداوند متعال که عالم مطلق است علم او محدود به زمان نیست و گذشته و حال و آینده در نزد او یکسان است. این دانش و حکمتخدایى که زمان را در مىنوردد و تنها در اختیار اوستشمهاى از آن را به هر کس که اراده کند عطا مىکند. يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا. 17
حکمت را به هر که مشیتش تعلق گیرد مىدهد و آن کس که حکمت داده شده است همانا خیرى بسیار داده شده است. البته این دانش و اسرار الهى در حد اعلاى آن به پیشوایان دین ارزانى گشته است و مصحف فاطمه(سلام الله علیها) مصداق بارزى از معارف و دانشهاى خدایى است که به زهراى مرضیه(سلام الله علیها) الهام شد و به عنوان اسرار نبوت و امامت در اختیار ائمه معصومین (علیهمالسلام) قرار گرفت. بنابراین دانش و حکمتهاى موجود در مصحف فاطمه(سلام الله علیها) از سوى خدا است که محدود به زمان و مکان نیست و قابل قیاس با دانشهاى بشرى نیست. مطالب مصحف فاطمه(سلام الله علیها) ابوبصیر مىگوید: از امام محمدباقر(علیه السلام) از مصحف فاطمه(سلام الله علیها) پرسیدم. فرمود: پس از رحلت پدرش بر فاطمه(سلام الله علیها) نازل گشته است. عرض کردم: آیا در آن چیزى از آیات قرآن است؟ فرمود: چیزى از آیات قرآن در آن نیست. عرض کردم: برایم آن را توضیح دهید.
فرمود: جلدها و اطراف آن از یاقوت زینت داده شده است و برگهاى آن از در سفید است. عرض کردم: قربانت گردم! در آن چه سخنانى است؟ فرمود: خبرهاى عصر حاضر و نیز خبرهایى که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد در آن موجود است. خبر آسمانها و شماره فرشتگان آسمانى، تعداد و نامهاى تمام کسانى که خداوند آنها را آفریده است. نامهاى رسولان، نامهاى تکذیبکنندگان و اسامى همه مؤمنان و کافران از آغاز آفرینش تا فرجام در آن موجود است. اسامى و معرفى هر یک شهرهایى که در شرق و غرب زمین است، تعداد مؤمنان و کافران هر شهر، اوصاف تکذیبکنندگان و نیز اوصاف ملتهاى گذشته و تاریخ آنها، طغیانگرانى که حاکماند تعداد آنها و زمان حکومتشان، نامهاى پیشوایان و اوصاف آنها و آنچه در زمین یکى پس از دیگرى مالک مىشوند، شرح حال بزرگان آنها و هر کس که در ادوار آینده بیاید در مصحف موجود است.
اوصاف بهشتیان و تعداد کسانى که وارد بهشتخواهند شد، اوصاف جهنمیان و نامهاى آنها در مصحف موجود است. دانش قرآن آنطور که نازل شده، دانش تورات و انجیل آنطور که نازل گشتهاند و دانش زبور و شماره درختهایى که در تمام بلاد است در مصحف موجود است. 18
اخبارى که جبرئیل بر فاطمه(سلام الله علیها) وحى مىکرد جبرئیل – فرشته وحى – که پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)بر فاطمه نازل مىشد دو قسم گزارش و اخبار به او وحى مىکرد. « وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا » 19
الف: از پدرش و جایگاه و منزلتى که در نزد پروردگار داشتخبر مىداد.
ب: از حوادث تلخ آینده تاریخ که پس از شهادت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) نسبتبه فرزندانش از ناحیه دشمنان اهل بیت واقع خواهد شد گزارش مىداد. بنابراین مصحف فاطمه(سلام الله علیها) این دو نوع گزارش و اخبار را هم در بردارد.
پی نوشت:
- عوالم العلوم و المعارف والاحوال، علامه بحرانى، ص36.
- آل عمران،3 / 42 ،43 آیات خطاب به مریم است و اذا قالت الملائکة یا مریم … و چون فرشتگان همین آیات را خطاب به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تلاوت کردهاند به جاى یا مریم یا فاطمه گفتهاند.
- عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ص36.
- اصول کافى، ج 1، ص 241 و 458; بصائر الدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن صفار، ص153; مسند فاطمة الزهراء، عزیزالله عطاردى، چاپ اول، ص 281; بحارالانوار، ج 22، ص 545 و ج43، ص79.
- اصول کافى، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص157; مسند فاطمة الزهراء، ص 282; بحارالانوار، ج43، ص 80 و ج26، ص 44 و ج47، ص 65.
- بصائر الدرجات، ص156،157، 161; بحارالانوار، ج26، ص 40 و46 و 48; ج47، ص 271.
- بحارالانوار، ج26، ص 42.
- جابر بن عبدالله پانزده سال پیش از هجرت در مدینه به دنیا آمد، از طایفه خزرجیان بود. او و پدرش عبدالله بنحرام از پیشتازان اسلام بودند. پدرش در جنگ احد به شهادت رسید.
- رک: اصول کافى، ج 1، ص527; الاختصاص، شیخ مفید، ص 210; مسند فاطمة الزهراء، ص286.
- بحارالانوار، ج26، ص 211.
- امام حسن مجتبى(ع) پسرى داشت که نام او هم حسن بود و به همین سبب به او «حسن مثنى» مىگفتند. حسن مثنى در کربلا در خدمت امام حسین(ع) بود. مجروح شد و در میان مجروحین افتاده بود. بعد که به سراغ مجروحین آمدند، یک کسى که با او خویشاوندى مادرى داشت واسطه شد و متعرضش نشدند، خودش را معالجه کرد و خوب شد. بعدها با فاطمه دختر امام حسین(ع) ازدواج کرد و از این ازدواج فرزندانى به وجود آمد که یکى از آنها همین عبدالله است. عبدالله از طرف مادر نوه امام حسین(ع) از طرف پدر نوه امام حسن(ع) است (براى آگاهى بیشتر مراجعه کنید به سیرى در سیره ائمه اطهار، شهید مطهرى، از ص 124 به بعد.
- بصائر الدرجات، ص153; بحارالانوار، ج26، ص 40.
- رک، لسان العرب، ج 10، کلمه صحف و مفردات راغب.
- حدیث قسمتى از حدیثى است که در پاورقى 14 منابع آن ذکر گردیده است.
- بحارالانوار، ج26، ص 40.
- بصائر الدرجات، ص 154 و 160; بحار، ج26، ص46.
- بقره، 2،269.
- مسند فاطمة الزهرا(س)، ص 290 و 291. البته با کمى تلخیص نقل شده است.
- قسمتى از حدیثى است که منابع آن در پاراگراف6 نقل شده است.
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
بازدیدها: 0