التقاطی فکر کردن، خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین
طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروههای منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج اندیشیها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست. و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن میگردد. با کمال تأسف گاهی دیده میشود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کردهاند و معجونی بوجود آوردهاند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست.
دانشجویان عزیز! راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیر متعهد را لزوم هوشیاری جوانان در برابر مدعیان دروغین اسلام شناسی نروید و از مردم خود را جدا نسازید.(1)
وقت گذاشتن برای شناخت اسلام
باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم – صلی الله علیه و آله و علیهم اجمعین – و در شناخت طرز تفکر آنها از نقطه اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شرطه و کارمندان شهربانی؛ و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخههای آن مطرود است.(2)
پرهیز از دخالت دادن سلیقه در تفسیر قرآن و احکام اسلامی
باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همه ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل میباشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش و لو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید. و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک میکند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و میدانید که قشرهای غیر مسئلم یا غیر ملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر میزنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار میاندازند با نابود میکنند. از تجربههای سابق عبرت بگیرید.(3)
لزوم هوشیاری جوانان در برابر مدعیان دروغین اسلام شناسی
جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروهها که میخواهند با اسم اسلام پایههای آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند؛ و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمیشود اسلام شناسی شد. اینان با تفسیر انحرافی چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافی و التقاطی آنان دارد انکار مینمایند، و در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند، و شما جوانان عزیز و سرمایههای کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند.
ای جوانان عزیز، هوشیار باشید و با تفکر و تعقل فعالیت این منافقین بلندگوی غرب و منحرفین بلندگوی شرق را بررسی نمایید. امروز بزرگترین دلیل بر بطلان راه آنان همبستگی تمامی نیروهای ضد انقلاب و کوشش همه آنان در مخالفت با جمهوری اسلامی است که خواست ملت میباشد، و ملت مجاهد و شریف جان خود و فرزندان عزیز خود را فدای تحقق آن کرده و میکنند. اینان همان اندازه در دعوی اسلامی بودن خود صادقند که در دعوی مخالفت با غرب و امریکا؛ که اکنون صداقتشان در دامن غرب و طرفداری بیچون و چرای غرب از آنان به ثبت رسید.(4) و همان اندازه در دعوی طرفداری از ملت، راستگو که صداقتشان در کشتار خلق مستضعف و آتش زدن اموال ملت و غارت بانکها ثابت گردید. اینان از اول تاکنون اسلام را وسیله اهداف شوم خود کرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازی گرفته و جوانان پاکدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانیشان را در راه اهداف استعماری آنان به تباهی کشند. و باز تأکید م/ درچه انقلاب اسلامی ایران – به رغم بدخواهان و ماجراجویان – به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی – انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزههای اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظیم الشأن
حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری – رحمة الله علیه.
این جانب نمیتوانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزههای دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اکنون شنیده میشود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب در صدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیر اسلامی فراموش شود.(6)
بیاستثناء آثارش خوب است
مرحوم آقای مطهری یک فرد بود، جنبههای مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بیاستثناء، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بیاستثناء آثارش خوب است. ایشان بیاستثناء آثارش خوب است، انسانساز است؛ برای کشور خدمت کرده، در آن حال خفقان خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالیقدر، خداوند به حق رسول اکرم او را رسول اکرم محشور بفرماید. و خداوند همه شهدای ما را ان شاءالله رحمت بفرماید.(7)
بینیاز نبودن جوانان از روحانیت متعهد
نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عرض میکنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.(8)
مقصود از روحانیت، علمای پاک و متعهد و مبارز
و جای بسی سپاسی و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعی خود را میشناسد، و فلسفه عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه میکند. علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمیکنند. البته تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشتهها و صحبتها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آوردهام و از آنان قدردانی نمودهام، مقصودم علمای پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشری ناپاک و غیر متعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و با نفرین خدا و رسول و مردم بودهاند؛ و ضربات اصلی را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دیان فروش زدهاند و میزنند. و روحانیون متعهد ما همواره از این بیفرهنگها متنفر و گریزان بودهاند.(9)
قلب روحانیت متعهد، سرشار از عشق به تربیت و هدایت انسانها
روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشتهاند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودهاند؛ بر بالای دار رفتهاند و محرومیتها چشیدهاند؛ زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعیدها دیدهاند؛ و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بودهاند؛ و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نمودهاند؛ و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردمند؛ و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نمودهاند.
در هیچ کشور و انقلابی جز انقلاب بعنت و رسالت و زندگی ائمه هدی (علیهم السلام) و انقلاب اسلامی ایران سراغ نداریم که رهبران انقلاب آن قدر آماج حملات و کینهها گردند. و این به خاطر صداقت و امانتداری است که در وجود علمای متعهد اسلام متبلور است. مسئولیت پذیری در کشوری که با محاصرهها و مشکلات اقتصادی و سیاسی و نظامی مواجه است کار مشکلی است. البته روحانیون متعهد کشور ما باید خودشان را برای فداکاریهای بیشتر آماده کنند؛ و در مواقع لزوم ضرورت از آبرو و اعتبار خود برای حفظ آبروی اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده کنند.(10)
لزوم احترام متقابل میان روحانیون و جوانان
لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرمودهاند. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایههای اسلام فرو میریزد و قدرت جبار دشمن، بیمعارض میشود.
مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنهدار آنها و عمال آنها در چند صد سال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کند تا جبهه دشمن، بیمعارض شود. اگر احیاناً در بین آنها کسانی بیصلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیده احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقه جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت مورد حمله عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات – خواه ناخواه – در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه دادهاند تا از تفرقه استفاده هر چه بیشتر برند، احتراز کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوء نیت موجب دور نگه داشتن این طبقه مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازه ایجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست میآید و با جدایی روی آن را نخواهند دید.(11)
لزوم شنیدن حرفهای جوانان با آغوش باز
علما و روحانیون ان شاء الله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تأکید عرض میکنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامیمان احساس میکنند که میتوانند اندیشههای خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه میروند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمیشود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگ التقاط و انحراف بر نوشتههاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. اینها که امروز این گونه مسائل را عنوان میکنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان میتپد، و الا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهای است که خود فکر میکنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین میافتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما میتوانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم، و به همه شیوهها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان میشود احاطه داشته باشیم. فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیر حوزهای به صورتی است که با تجربه و لمسی واقعیتها بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصلهها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد.(12)
لزوم آشنایی دانش آموزان با تاریخ انقلاب اسلامی
مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور میباشد و باید آن احتراز کرد. امروز دانش آموزان باید سعی کنند تاریخ انقلاب اسلامیمان را و نقاش وحدت بین خودشان و دانشگاهیان را با روحانیون بیاموزند؛ زیرا اگر روحانیون، شما را و شما، روحانیون را بشناسید و با هم تفاهم کنید، مطمئن باشید که جناحهای غربزده و شرقزده از منافقان و چپگرایان و دیگر خرابکاران و منحرفان بر شما و کشور اسلامیتان طمع نخواهند کرد؛ و اگر هم طمع کنند، با شکست و بدانید که بیانگیزه نبوده است که رژیم سابق از شاعران و نویسندگان و سخنگویان و شایعهسازان و روزنامه نگاران وابسته برای تفرقه بین این دو گروه استفاده میکردند، که متأسفانه آن چنان در این امر موفق شدند که این دو قشر دشمن سرسخت یکدیگر شدند، و رفت و آمد هر گروه در محیط دیگری ممنوع اعلام شده بود، و هیچ یک چشم دیدن دیگری را نداشت. و این اختلاف را رضا خان و پسرش دامن زدند تا کشور ایران را در تمامی ابعاد وابسته به قدرتها کردند، و آن چنان مردم را از خود و فرهنگ خود و فرهنگ غنی اسلام بیگانه کردند که در هر چیز، خود را به بیگانگان محتاج و خویشتن را فاقد همه ارزشها میدانستند. و این فاجعه موجب گردید تا کشور و اسلام بزرگ را عقب نگه دارند و به سر این کشور و ملت، آن آمد که همه میدانید که جبران آن محتاج به فعالیت همه جانبه شبانه روزی ملت و دولت و شما میباشد. و امید است تا با هماهنگ شدن همگان و راهنماییهای متفکران و عالمان متعهد و بیرون راندن یأس و ناامیدی از خود و یافتن خویشتن خویش و فرهنگ عظیم خود، بزودی به استقلال کامل دست یابیم، و ملت مظلوم بتواند به مدارج عالیه معنوی و مادی خود برسد.(13)
بسیج دانشجو و طلبه، یکی از ضروریترین تشکلها
امروز یکی از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجیام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو مهم انجام میپذیرد.(14)
تأمین مسائل اعتقادی بسیجیان
مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان رسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاریهای شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که میتوانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی میشود به زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنهها موجب میشود که ریشه ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را میبوسم و میدانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأکید میکنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر میکنم و از دعای خیر برای این فرزندان باوفای اسلام غفلت نخواهم نمود. (15)
توطئه برای از بین بردن وحدت روحانی و دانشجو
الان نقشه این است که شما را از هم جدا کنند. فهمیدند که این وحدت کلمهای که در ایران پیدا شده است، و شاید این دو قشر بودند که موجب یک همچو مطلبی شدند – قشر روحانی، منبریش، محرابیش، واعظش، گویندهاش، اینها، شماها هم خودتان و با نطقهای خودتان، با زحمتهای خودتان، مردم مجتمع شدند همه و این پیروزی حاصل شد – آنهایی که احساس کردند شکست خودشان را از این اجتماع. یک وقت این است که آدم میگوید اگر اینها با هم مجتمع بشوند ما شکست میخوریم؛ اما احساس نکردند؛ یک وقت این است که در خارج احساس [ی] و لمس کردند پیروزی شما را و لمس کردند شکست خودشان را، و لمس کردند که این شکست و آن پیروزی برای خاطر اجتماع شماهاست. الان توطئه است برای اینکه شماها را از هم جدا کنند، دو قشر برادر را با هم مخالف کنند، دو قشر مغز متفکر را از هم جدا کنند، اگر از هم جدا بشوید، نه اینها ازشان کار میآید، نه شما. شما خیال کنید که دانشگاهی بدون این قشر میتواند کاری بکند، نه. اینها هم خیال کنند که همهاش ما هستیم و دانشگاهی نیست، نخیر اشتباه است. دو قشر باید با هم جوش بخورند، و آن تبلیغات خبیث چندین ساله را، که در صدد بودند شماها را از هم جدا کنند و شما را یک طرف قرار بدهند، شما دشمن باشید با اینها، اینها را هم یک طرف قرار بدهند و اینها هم دشمن باشند با شما، آنها هم این میانه بیایند استفادههای خودشان را بکنند و هیچ کس هم نباشد بگوید چرا، الان بعد از اینکه اینها لمس کردند که یک همچو قدرتی وقتی پیدا شد، یک همچو وحدتی وقتی پیدا شد، این موجب این میشود که آنها شکست خوردهاند، پیدا شد و آنها را شکست داد. امروز توطنهها بیشتر و شاید دقیقتر باشد، و الان توطئه است برای اینکه این قشر را از این قشر جدا کنند.(16)
لزوم طرد افراد نفاقافکن میان حوزه و دانشگاه
اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت – از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها – بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او رو گردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند. (17)
پینوشتها:
1- صحیفه امام،ج 12، ص 208.
2- همان،ج3، ص 322-323.
3- همان، ج 3، ص 323.
4- اشاره به فرار رئیس جمهور مخلوع (ابو الحسن بنی صدر) و سران سازمان تروریستی منافقین، و پناه دادن کشورهای اروپایی به آنان و حمایتهای همه جانبه غرب از منافقین و دیگر مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران.
5- صحیفه امام، ج 15، ص 246-247.
6- همان، ج 12، ص 187-188.
7- همان، ج 16، ص242.
8- همان، ج21، ص 97.
9- همان، ص 97-98.
10- همان، ص 97.
11- همان، ج 3، ص 325-326.
12- همان، ج 21، ص 98-99.
13- همان، ج 17، ص 3-4.
14- همان، ج 21، ص 195.
15- همان، ص 195-196.
16- همان، ج 8، ص 465.
17- همان، ج21، ص414.
منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: بهار جوانی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم
بازدیدها: 0