دوران های رشد اجتماعی که در مکتب اهل بیت علیهمالسلام تعلیم داده میشود و بهوسیله آن سعادت دنیا و آخرت انسان تأمین میگردد، از سال های قبل از تولد آغاز می شود. در این تعلیم مردان و زنانی با ایمان، فرزندان و نسل های بعد خود را در نیکی و تقوا یاری می رسانند و شاکله ای طیّب به آنها اهدا می کنند. این دوران که از قبل از تولد تا بعد از تکلم است، به دوران ظهور ولایت و تأدیب نامگذاری شده است؛ زیرا در این دوران طفل هیچ اختیاری از خود ندارد و تنها در اثر تعلیم اولیای اوست که به بلوغ و رشد می رسد.
دوران های رشد اجتماعی که در مکتب اهل بیت علیهمالسلام تعلیم داده میشود و بهوسیله آن سعادت دنیا و آخرت انسان تأمین میگردد، از سال های قبل از تولد آغاز می شود. در این تعلیم مردان و زنانی با ایمان، فرزندان و نسل های بعد خود را در نیکی و تقوا یاری می رسانند و شاکله ای طیّب به آنها اهدا می کنند. این دوران که از قبل از تولد تا بعد از تکلم است، به دوران ظهور ولایت و تأدیب نامگذاری شده است؛ زیرا در این دوران طفل هیچ اختیاری از خود ندارد و تنها در اثر تعلیم اولیای اوست که به بلوغ و رشد می رسد. و چه بد مردان و زنانی هستند که از ظهور ولایت الهی و تأدیب ربانی خودداری میکنند؛ زیرا موجب استضعاف فرزندان و نسلهای بعد از خود خواهند شد. کتاب حاضر که از مجموعه جامعه میباشد، به بررسی تعلیم و تزکیه در ابتدایی ترین سنّ انسان پرداخته و اصول و شیوه هایی را که لازم است پدر و مادر از آن واقف باشند، بیان کرده است.
در دوره دوم رشد اجتماعی مقرر شده تا والدین با ولایتی که خداوند در اختیارشان گذاشته است، حدودشناسی و محدوده شناسی را به فرزند بیاموزند تا ادب نیکو را به ارث گذارند و با آموزش مشورت، توان اختیار و انتخاب را در او شکوفا نمایند. والدین و در کنار ایشان مربیان موظفند در این دوره با تعلیم انواع علوم و تقویت تعبّد و با تکیه بر فعال کردن انواع تفکر، شناخت و توجه فرزند را بهتدریج نسبت به مواردی چون مسائل زیر تقویت کنند: خلقت، سلامتی و صحّت خود، شناخت اعضای بدن و کارکردهای آن، اهمیت وقت و اجل، توان اختیار و انتخاب، توان یادگیری و ذکر، بایدها و نبایدهای زندگی.
انسان در دوره سوم رشد خود شاهد تحولی عظیم و تولدی دوباره است؛ تولدی که براساس آن بهشت و جهنم، پاداش و عقاب برایش معنا می یابد. برنامه هایی جهت دار در این دوره فرد را به زیور صفات شایسته آراسته می کند، زندگی او را در مسیر هدایت و رشد قرار میدهد و نداشتن برنامه های هدفمند، رهزنان راه هدایت را برای تغییر سرنوشت زندگی او تهییج می کند. به این برنامه های جهت دار که توسط شرع تعیین شده است، آداب گفته میشود. نتیجه عمل به آداب واحکام الهی شکوفایی بلوغ و عقل است که در اثر آن توان قصد و عزم در انسان ظاهر می شود. از سوی دیگر نیز لازم است با تقویت قصد و عزم داشتن در شکوفایی بلوغ و عقل تسریع کرد. کتاب حاضر کتابی برای اولیا و مربیانی است که تمایل دارند فرزندان تحت نظر خود را در مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام تربیت نمایند.
دوره چهارم رشد به نام بلوغ عاطفی نامگذاری شده زیرا انسان در این دوره توان یافته است تا از وجوه مختلف خود را در معرض انواع زندگی و آراستگی قرار دهد و با تنوعی از بستر و سبک زندگی روبرو شود و از رهگذر این تنوع، مسیر قرب و کمال را با شکل گیری صفات زیبا طی کند. در این دوره انسان امکان یافته است تا با عطف های مختلف با دیگران به تنوعی از پیوندهای مختلف دست یابد و در اثر این عطف ها مکارم اخلاق را از خود بروز دهد. تجربه زندگی جوانمردانه، زندگی سخاوتمندانه، زندگی برادرانه، زندگی عاشقانه، زندگی ولایتمدارانه نتیجه عطف با دیگران و ظهور مکارم اخلاق در این دوره است.
دوره پنجم رشد، دوره شکوفایی لبّ است و افرادی که بلوغ عقلی و عاطفی را طی کرده اند و دارای فضل و توانمندی فردی واجتماعی هستند، با فطرتی شکوفا شده توان خود در عرصه های مختلف صرف هدایت مردم می کنند و بدین ترتیب مدیریت و مسئولیت جامعه را در ابعاد مختلف به عهده می گیرند. این افرادی که در قرآن با نام اولواالالباب معرفی می شوند دارای ویژگی های خاصی هستند که شناخت این ویژگی ها راه تعلیم و تزکیه و شکوفایی لبّ در صاحبان فضل است.
بلوغ عبودیتی آخرین مرحله از بلوغ انسان است که در آن آراسته به سِمَت عبد بودن می شود. در این وصف فرد به غایت تذلّل و تسلیم خالصانه در برابر خداوند و اطمینان و اعتماد تامّ و ایمانی سرشار از یقین می رسد و به یُمن این افتخار، رهبری انسان ها را در سه بُعد انذار، تعلیم و تذکر به عهده می گیرد. عباد در این دوره واسطه ای برای اتصال به خدا و سببی برای نزول انواع وحی برای انسان و ذخیره ای بی نظیر برای هستی و زندگی انسان می باشند.