منظور از خشوع و خضوع در نماز چيست؟
هیات: امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه به نماز بر مي خيزي، دل را به خدا متوجه ساز و تا بتواني بكوش كه به چيز ديگري نينديشي. گردنت را (چون ذليلان) رام كن و به گوشه چشم به اين سو و آن سو منگر و نگاهت از سجده گاهت نگذرد، و پاهايت را جفت كن و آنها را ثابت بدار، و دست هايت را سست و رها ساز و آن را به پشت ران خود قرار مده، و يكي از دو دستت را بر روي دست ديگرت قرار نده.
در كتب لغت و تفسير، معاني نزديكي براي خشوع و خضوع ذكر كردهاند. در كتاب قاموس قرآن آمده: خشوع به معناي تذلّل و تواضع است. راغب اصفهاني در مفردات مي گويد: خشوع به معناي تضرّع (ضراعه) و تذلّل است و اكثر استعمال آن در جوارح است، چنان كه اكثر استعمال خضوع ضراعه در تذلّل و تواضع قلبي است. يعني خشوع، حالت تذلل ظاهري مي گويند و خضوع، حالت تواضع قلبي. ولي راغب در ماره خضع، خضوع و خشوع را در معنا يكي دانسته و ميان آن دو فرقي قائل نيست.
جوهري در كتاب صحاح چنين گفته است، ولي در كتاب قاموس، از جمله معاني آن را، سكون و فروتني شمرده است.
در تفسير مجمع البيان آمده است: خشوع و خضوع و تذلّل و اخبات، نظير هم هستند. خشوع و خضوع قريب المعني هستند مگر آن كه خضوع در تواضع بدني و اقرار به خدمت است، ولي خشوع در تواضع صدا و چشم است. صاحب منتهي الأرب گويد: خشوع قريب است به خضوع، چرا كه خضوع در بدن است، ولي خشوع در آواز (صدا) و چشم باشد.
مسلّم است كه خشوع به معناي تذلّل و تواضع است كه با سكوت و آرامي و اطاعت و سربه زير انداختن قابل جمع و تطبيق مي باشد. بنابر تصريح قرآن مجيد در آيه شانزدهم سوره حديد، نيز آيات 108 طه و 43 قلم و دوم سوره غاشيه، خشوع راجع به تذلّل دروني (قلبي) و بيروني (جوارحي) به كار مي رود. خاجه عبداللَّه انصاري(ره) گويد: خشوع خشوع بيمي است با هشياري و استكانت.
قرآن مجيد مي فرمايد: الّذين هم في صلوتهم خاشعون؛ آنان كه در نماز خويش خاشع اند. مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه فوق و كلمه خشوع مي فرمايد: خشوع به معناي تأثر خاصّي استكه به افراد مقهور دست مي دهد؛ افرادي كه در برابر سلطاني قاهر قرار گرفتهاند، به طوري كه توجه وي همه معطوف او گشته، و از هر جاي ديگر قطع مي شود، و ظاهراً اين حالت، دروني است كه به نوعي عنايت به اعضا و جوارح نيز نسبت داده مي شود.
همانند روايتي كه از پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده درباره شخصي كه در نماز با ريش خود بازي مي كرد، كه حضرت صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر او دلش داراي خشوع بود، جوارحش نيز خاشع مي شد. و اين معنا، جامع همه آن معانیای است كه در تفسير اين آيه و اين كمله (خشوع) شده است. درباره خشوع وخضوع در نماز توجه شما را به رواياتي از معصومين علیهم السلام جلب مي كنيم.
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه به نماز بر مي خيزي، دل را به خدا متوجه ساز و تا بتواني بكوش كه به چيز ديگري نينديشي. گردنت را (چون ذليلان) رام كن و به گوشه چشم به اين سو و آن سو منگر و نگاهت از سجده گاهت نگذرد، و پاهايت را جفت كن و آنها را ثابت بدار، و دست هايت را سست و رها ساز و آن را به پشت ران خود قرار مده، و يكي از دو دستت را بر روي دست ديگرت قرار نده.
در روايات ديگري نهي شده است انسان نماز را با كسالت و خواب آلودگي و شتاب انجام دهد، چون اين امور با خشوع منافات دارد. امام باقر علیه السلام فرمود: روزي پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مسجد رفت و ديد مردي مشغول نماز است و با شتاب نماز مي خواند. در سجده آن چنان شتاب كرد كه شرائط سجده را (از حيث طمأنينه) ادا ننمود. پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: او مانند زاغ نوك بر زمين زد. اگر با اين حال بميرد، به ديني جز دين من مرده است.
منبع: عرفان
بازدیدها: 0