مهدویت؛ نقدها، اعتراضها و پاسخها
- عدم اشاره قرآن به مهدویت
قرضاوی، عالم اهل سنت، معتقد است که در آیات قرآن اشارهای به مهدویت نشده.[۱۰۲] در مقابل، بسیاری از علمای اهل سنت، مانند امام فخررازی و قرطبی، معتقدند که برخی از آیات قرآن، مانند آیات ۶۹ و ۱۱۴ سوره بقره، آیه ۳۳ سوره توبه، و آیه ۶۱ سوره زخرف، به موضوع آخرالزمان و ظهور منجی پرداختهاند.[۱۰۳]
- تعارض در روایات مهدویت و عدم نقل آنها در صحیحین
- رشید رضادر تفسیر المنار مدعی است که روایات مهدویت متعارضاند و یکدیگر را دفع میکنند.[۱۰۴] متفکران شیعی در پاسخ گفتهاند صرف تعارض، باعث رد حدیث نمیشود؛ چه اینکه در برخی موارد اعتقادی نیز احادیث باهم تعارض دارند. همچنین تعارض واقعی زمانی است که قوت و ضعف هر دو دسته احادیث مساوی باشد؛ درحالی که در این موارد یک دسته از روایات قوت بیشتری دارند.[۱۰۵]
- احمد امیندر کتاب ضحی الاسلام و رشید رضا در تفسیر المنار معتقدند که این روایات در صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم) نیامدهاند؛ بنابراین اعتبار ندارند.[۱۰۶] ابن صلاح درباره این موضوع آورده است: «بخاری و مسلم همه احادیث صحیح را در صحاحشان جمعآوری نکردهاند».[۱۰۷] از بخاری نقل است: «من در این کتاب جز حدیث صحیح ذکر نکردهام؛ ولی آنچه را از احادیث صحیح نیاوردهام بیشتر است»[۱۰۸] و از مسلم نیز نقل شده: «چنین نیست که هر حدیثی که نزد من صحیح باشد آن را در اینجا بیاورم».[۱۰۹] همچنین حاکم نیشابوری، از محدثان بزرگ اهل سنت، در کتابالمستدرک علی الصحیحین، صدها حدیث را ذکر میکند که بر اساس شرایط این دو کتاب صحیحاند؛ ولی در آنها نیامدهاند.[۱۱۰] منحصر دانستن احادیث صحیح در این دو کتاب، به معنای تشکیک و تردید در همه کتابهای حدیثی دیگر است.
- ایجاد اندیشه مهدویت در دوران حیرت و شیعی بودن این اندیشه
- احمد الکاتبریشه مهدویت را نه در آیات و روایات، بلکه در شهادت امام حسن عسکری و پدید آمدن دوران حیرت میداند. او معتقد است هنگامی که امام عسکری فوت کرد، فرزندی نداشت و مردم دچار حیرت شدند. در این میان عدهای از یاران امام عسکری ادعای وجود فرزند برای او را مطرح کردند. آنان ادعا کردند که این فرزند قبل از مرگ امام عسکری به دنیا آمده است. به همین دلیل اعتقاد به مهدی غایب به وجود آمد.[۱۱۱]
- نعمانی،محدث شیعی، با اینکه حیرت و سرگردانی را تصدیق میکند، این حیرت را نتیجه عدم توجه به روایات مربوط به غیبت میداند.[۱۱۲] نعمانی کتاب الغیبه را برای این مینویسد که توجه شیعیان را به این احادیث جلب کند. شیخ صدوق نیز ضمن تصدیق وجود حیرت، معتقد است عدم مراجعه مردم به سخنان ائمه موجب حیرت شده است؛ زیرا در سخنان پیامبر(ص) و ائمه بر امر غیبت بسیار تأکید شده است.[۱۱۳]
- رشید رضا مینویسد: «شیعیان میکوشیدند خلافت را در آل الرسول ازعلی قرار دهند، بنابراین احادیثی را برای آمادهسازی این کار وضع کردند».[۱۱۴] احمد امین نیز در تأیید این نظریه مینویسد: «این رهبران ماهر (منظور رؤسای شیعه) افکار توده مردم را به کار گرفتند… و احادیثی را وضع کردند که از رسول خدا روایت میکردند».[۱۱۵]
- بستوی، نویسنده کتابالمهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحه، در پاسخ به این ادعا مینویسد: «از مجموع ۴۶ حدیث صحیحی که درباره مهدی وجود دارد، جز ۱۱ حدیث که برخی افراد متهم به شیعه بودن در اسناد آنها وجود دارد، دیگر احادیث هیچگونه اتهامی در این باب در سندشان وجود ندارد»؛[۱۱۶] یعنی ۳۵ حدیث از طریق اهل سنت نقل شده است. احادیث مهدویت در در کتابهایی مانند جامع الاصول نوشته ابن اثیر، المصنف نوشته صنعانی،المصنف نوشته ابن ابیشیبه و مسند نوشته احمد بن حنبل آمده است و دستکم ۳۲ نفر از اصحاب رسول خدا این احادیث را نقل کردهاند.
- پیامدهای باور به مهدویت
- ناقدان معتقدند انتظارموعود، موجب خمودگی و رکود اجتماعی شده است. رشید رضا مینویسد: «گسترش این اندیشه میان مسلمانان، باعث سستی آنان نسبت به واجبات الاهی شده است».[۱۱۷]
- مرتضی مطهری در پاسخ به این نگاه، مفهوم انتظار را به دو نوع انتظار سازنده و انتظار ویرانگر تقسیم کرده است و معتقد است که انتظار سازنده در مقابل انتظار مخرب است: «از آیات استفاده میشود که ظهور مهدی موعود حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق با باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود».[۱۱۸] نیز او معتقد است که با موعودباوری تکلیف از انسان برداشته نمیشود: «به انتظار ظهور حجت، هیچ تکلیفی از ما ساقط نمیشود، نه تکلیف فردی و نه تکلیف اجتماعی».[۱۱۹]
- منتقدان مهدویت، ظهورمدعیان مهدویت را باعث تفرقه بین مسلمانان میدانند. رشید رضا مینویسد: «اعتقاد به مهدی باعث پیدایش فتنههای عظیمی شده که در مناطق و زمانهای مختلف افرادی به پا خواسته و مدعی مهدویت شدهاند و بر اهل و نزدیگان سلطان وقت خروج کرده و فریب خوردگانی وی را اجابت کرده و میان آنها و حاکمان جور خون به راه افتاده».[۱۲۰] احمد امین نیز با همین مضمون اعتراضاتی را به تفکر مهدویت وارد میکند: «اگر شمار کسانی که در تاریخ اسلام خروج کردهاند و ادعای مهدویت داشتهاند بر شماریم،… سخن به درازا میکشد».[۱۲۱]
- برخی از صاحبنظران از این موضوع عکس آنچه اینان نتیجه گرفتهاند را برداشته کردهاند. ایشان معتقدند این موضوع اثباتکننده حقانیت این اعتقاد و اندیشه است؛ زیرا نشان میدهد که عدهای میخواهند از یک باور حقیقی سوءاستفاده کنند.[۱۲۲]همچنین این آفت دامن نوبت را نیز گرفته است و بسیار دیده میشود که عدهای ادعای پیامبری میکنند. آیا میتوان به سبب این ادعاها دست از آموزه نبوت برداشت؟
منابع
- . حسینی قزوینی، «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت در اهل سنت»، ص۲۴
- . قرطبی، تفسیر القرطبی(الجامع الاحکام القرآن)، ج۸، ص۱۲۱؛ فخر رازی، تفسیر الرازی، ج۱۶، ص۴۰؛ ابن جوزی، زاد المسیر لابن الجوزی، ج۳، ص۲۹۰؛ به نقل از حسینی قزوینی، «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت در اهل سنت»، ص۲۳ -۴۱
- . رشید رضا، تفسیر المنار، ج۹، ص۴۹۹
- . اکبرنژاد، «بررسی و نقد دیدگاه رشید رضا و احمد امین درباره احادیث مهدویت»، ص۲۳
- . رشید رضا، تفسیر المنار، ج۹، ص۴۹۹؛ امین، احمد، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۳۷
- . ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۱-۲۲
- . ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ص۷۱
- . ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۱-۲۲
- . ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۱۷۵
- . احمد الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی، ص۱۲۷
- . النعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۲
- . قاضی زاده، کاظم، «تحلیلی درباره احادیث غیبت در کتاب الغیبة نعمانی»، ص۱۹۷
- . رشید رضا، تفسیر المنار، ج۹، ص۵۰۲۵۰۳
- . احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۴۱
- . بستوی، المهدی المنتظر، ص۳۷۵
- . رشید رضا، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۳۹۳
- . مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸
- . مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸
- . رشید رضا، تفسیر المنار، ج۶، ص۵۷۵۸
- . احمد امین، ضحی الاسلام، ج۱۳، ص۲۴۴
- . صدر، سید محمد باقر، بحث حول المهدی، ص۱۶؛ به نقل از: اکبرنژاد، «بررسی و نقد دیدگاه رشید رضا و احمد امین درباره احادیث مهدویت»
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0