مهدویت در قرآن – قسمت ۱۰ – آیه ۱۲ سوره انبیا
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَرْکُضُونَ
ترجمه انگلیسی :
Yusuf Ali
Yet, when they felt Our Punishment (coming), behold, they (tried to) flee from it.
تفسیر اثنا عشری :
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ (۱۲)
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا: پس چون حس نمودند اهل آن شهرها عذاب ما را و اثرش را بدیدند و صدایش را شنیدند و علاماتش ظاهر گردید بر ایشان. إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ: در آن هنگام بدیدى ایشان را از شهر، یا از عذاب فرار مىکنند به سرعت فرار گریخته از دشمن.
فی البرهان- عن جابر سألت ابا جعفر علیه السّلام عن قول اللّه عزّ و جلّ: «فلما احسّوا بأسنا إذا هم منها یرکضون». قال: ذلک عند قیام القائم علیه السّلام «۱»
پی نوشت:
(۱) تفسیر برهان، ج ۳، ص ۵۳
منبع اصلی: تفسیر اثنا عشری، ج۸، ص۳۶۷(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر جامع :
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ و آن ستمکاران چون عذاب ما را بچشم دیده و آثارش را مشاهده مینمودند از شهر و دیار خود میگریختند پروردگار بر سبیل توبیخ بآنها فرمود فرار نکنید و از عذاب مگریزید و بسوى خانه ها و منازل خود برگشته تا از شما پرسش و سؤال کنند که پیغمبرانتان را که کشت مفسرین گفتند این آیات اشاره است بداستان اهل حصور و شرح آن بدین قرار است قریه و دیارى بود در مملکت یمن اهل آن عرب بودند خداى تعالى پیغمبرى بسوى ایشان فرستاد تا آنها را بخدا پرستى دعوت کند آن پیغمبر را تکذیب کردند و بقتل رساندند پروردگار بخت نصر را برایشان مسلط نمود آنها را کشت و خانه هایشان را غارت کرد و زن و فرزندانشان را به بندگى برد چون این حالت را مشاهده کردند پشیمان شدند در وقتى که پشیمانى سودى نداشت فرار میکردند و مى گریختند فرشتگان بطریق استهزاء بآنها میگفتند فرار نکنید بسوى خانه ها و منازل خود برگشته و منادى از آسمان ندا میکرد کجا هستید اى طلب کنندگان خون پیغمبران در آن هنگام بگناه خود اعتراف کرده و با کمال ندامت و حسرت گفتند واى بر ما که مردم ظالم و ستمکارى بودیم پیوسته گفتارشان آن بود تا ما با شمشیر قهر خود ایشان را درو کرده و پست و نابود نمودیم و تشبیه نموده هلاک و عذاب آنها را بدرو کردن زرع در کافى ذیل آیه فوق از بدر بن خلیل اسدى روایت کرده گفت شنیدم حضرت باقر علیه السلام میفرمود زمانى که حضرت قائم علیه السلام ظهور کرد جمعى را میفرستد تا بنى امیه را از شام حضورش بیاورند بنى امیه چون این خبر را میشنوند فرار میکنند بسوى روم اهل روم بآنها میگویند ما نمیگذاریم داخل مملکت ما بشوید تا آنکه داخل در دین ما شده و نصرانى شوید آنها صلیب بگردنهایشان انداخته داخل شوند هنگامیکه اصحاب حضرت قائم علیه السلام وارد روم شوند رومیان از آنان امان و صلح طلبند ایشان گویند ما امان بشما نمیدهیم تا بنى امیه را تسلیم
ما بنمائید تمام بنى امیه را باصحاب آنحضرت تحویل دهند در آن وقت خطاب میکنند بآنها فرار نکنید بسوى شام برگردید باید بازخواست شوید و از ایشان سؤال میکنند دفینه ها را کجا پنهان کردهاید و بچه سبب حضرت سید الشهداء علیه السلام و یارانش و ائمه و پیروان آنها را بقتل رسانیدند در آن هنگام با کمال حسرت و ندامت میگویند واى بر ما که مردمى ظالم و ستمکار بودیم اصحاب آن حضرت ایشانرا با شمشیر قهر خویش درو کرده و آنها را بجاى خود هلاک و نابود کنند.
گردآورنده:طیبه فدوی
منبع اصلی: تفسیر جامع، ج۴، صص ۳۲۶-۳۲۷(نرم افزار جامع التفاسیر)
بازدیدها: 550