مهدویت در قرآن – قسمت ۴۰ – آیه ۱۰۵ سوره انبیا
تفسیر احسن الحدیث :
۱۰۵- وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ از این آیات و ما بعد آن منافع ایمان و مضارّ کفر در دنیا بیان مى شود، آنچه در آیات قبلى گفته شد راجع به عالم آخرت بود.
این آیه صریح است در اینکه حکومت جهان در آینده از آن عباد اللَّه الصالحین خواهد بود و آنها جانشین اشرار و بدکاران خواهند شد، منظور از «ذکر» تورات است که قبل از زبور داود نازل شده است در جاى دیگر آمده است:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ … نور/ ۵۵، این آیه در روایات به ظهور مهدى صلوات اللَّه علیه تفسیر شده است.
در مجمع البیان از امام باقر صلوات اللَّه علیه نقل شده:
«قال: هم اصحاب المهدى فی آخر الزمان».
در تفسیر برهان از تفسیر قمى نقل کرده است
«قال: القائم علیه السّلام و اصحابه»
روایات درباره حضرت مهدى سلام اللَّه علیه از طریق شیعه و اهل سنت متواتر است که در کتابها نقل شده است.
ترجمه المیزان :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ”
ظاهرا منظور از” زبور” آن کتابى است که به حضرت داوود نازل شد چه در جاى دیگر نیز آن را به این نام اسم برده و فرموده:” وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً” «۱».
بعضى «۲» از مفسرین گفته اند مراد از آن قرآن است. بعضى «۳» دیگر گفته اند مراد از آن مطلق کتبى است که بر انبیاء نازل شده و یا بر انبیاء بعد از موسى نازل شده. ولى هیچ دلیلى بر آن وجوه نیست. بعضى «۴» از مفسرین گفتهاند مراد از” ذکر” تورات است به دلیل اینکه خداى تعالى آن را در دو جاى از این سوره ذکر نامیده یکى در آیه” فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ” دوم در آیه” وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ”.
و بعضى «۵» دیگر گفته اند منظور از” ذکر” قرآن است به دلیل اینکه خداى عز و جل آن را در چند جاى از کلامش ذکر نامیده. و بنا بر این قول، آن وقت بعد از قرآن بودن زبور با اینکه قبل از آن نازل شده عیبى ندارد چون مراد از بعدیت، بعدیت رتبى است نه زمانى. بعضى «۶» دیگر گفتهاند مراد از آن لوح محفوظ است. ولى این قول صحیح نیست.
” أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ”-” وراثت” و” ارث” به طورى که راغب گفته به معناى انتقال مالى است به تو بدون اینکه معاملهاى کرده باشى «۷». و مراد از وراثت زمین این است که سلطنت بر منافع، از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگى در زمین مختص ایشان شود، و این برکات یا دنیایى است که بر مى گردد به تمتع صالحان از حیات دنیوى که در این صورت خلاصه مفاد آیه این مىشود که: به زودى زمین از لوث شرک و گناه پاک گشته جامعه بشرى صالح که خداى را بندگى کنند و به وى شرک نورزند در آن زندگى کنند هم چنان که آیه” وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ …
یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً” «۸» از آن خبر مى دهد. و یا این برکات اخروى است که عبارت است از مقامات قربى که در دنیا براى خود کسب کردند چون این مقامات هم، از برکات حیات زمینى است هر چند که خودش از نعیم آخرت است هم چنان که آیه:” وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشاءُ” «۹» که حکایت کلام اهل بهشت است و آیه” أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ” «۱۰» بدان اشاره مى کنند.
از همین جا معلوم مى شود که آیه مورد بحث خاص به یکى از دو وراثتهاى دنیایى و آخرتى نیست بلکه هر دو را شامل مىشود. و مفسرینى که آن را به وراثت آخرتى اختصاص دادهاند و به آیاتى که مناسب با آن وراثت است تمسک جسته و چه بسا گفتهاند همین معنا متعینا مقصود است چون بعد از اعاده دیگر زمینى نیست تا صالحان آن را ارث ببرند، حرف درستى نزدهاند، زیرا معلوم نیست که آیه مورد بحث عطف بر آیه قبلىاش که متعرض مساله اعاده بوده شده باشد تا بگویید بعد از اعاده دیگر زمینى باقى نمىماند. و ممکن است عطف به اول آیات باشد که مى فرمود:” فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ” که به زودى به آن اشاره خواهیم کرد.
آن مفسرینى هم که آیه را به وراثت دنیایى اختصاص داده حمل بر دوره ظهور اسلام و یا دوران مهدى (ع)- که رسول خدا (ص) در اخبار متواتره از آن خبر داده و شیعه و سنى آنها را نقل کردهاند- نمودهاند باز راه درستى نرفتهاند زیرا روایات مذکور هر چند متواتر و مسلم است اما آیه را تخصیص نمىزند.
کوتاه سخن، همانطورى که گفتیم آیه شریفه مطلق است و شامل هر دو وراثت مىشود چیزى که هست از نظر سیاق آنچه که عقل و اعتبار اقتضاء مىکند این است که آیه شریفه عطف بر همان جمله” فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ …” باشد چون آن آیه به تفصیل حال اهل اختلاف از نظر جزاى اخروى اشاره مىکرد و این آیه به تفصیل حال آنان از
نظر جزاى دنیوى اشاره مىکند، و در نتیجه حاصل کلام این مىشود که: ما بشر را به سوى دینى واحد دعوت کردیم لیکن ایشان دین را قطعه قطعه نموده در آن اختلاف کردند و مجازاتشان هم مختلف شد، اما در آخرت آنهایى که ایمان آوردند سعیشان مشکور و عملشان مکتوب شد- و از کفار بر خلاف این شد- و اما در دنیا، آنهایى که ایمان آوردند زمین را به وراثت مالک شدند- به خلاف دیگران
پی نوشت:
(۱) سوره نساء، آیه ۱۶۳ و سوره اسرى، آیه ۵۵٫
( ۲،۳، ۴، ۵، ۶ ) تفسیر ابو الفتوح رازى، ج ۸، ص ۶۴ و منهج الصادقین، ج ۶، ص ۱۲۵٫
(۷) مفردات راغب، ماده” ورث”.
(۸) خدا به آن عده از شما که ایمان آورده عمل صالح کردند وعده داده که به زودى ایشان را جانشین دیگران در زمین کند … مرا بپرستند و چیزى شریکم نسازند، سوره نور، آیه ۵۵٫ […..]
(۹) و گفتند حمد خداى را که زمین را به ما ارث داد تا هر جا از بهشت را که بخواهیم براى خود انتخاب کنیم. سوره زمر، آیه ۷۴٫
(۱۰) ایشانند وارثان، همانهایى که فردوس برین را ارث مىبرند. سوره مؤمنون، آیه ۱۱٫
منبع اصلی: ترجمه المیزان، ج۱۴، ص: ۴۶۶(نرم افزار جامع التفاسیر)s
ترجمه جوامع الجامع :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ: در معناى «زبور» بعضى گفته اند: نامى است براى جنس کتابهایى که بر پیامبران نازل مى شود، و «ذکر» امّ الکتاب یعنى لوح محفوظ است، و بعضى گفته اند «زبور» کتاب داوود و «ذکر» تورات است. «یرثها»:
زمین را مؤمنان به ارث مى برند، مثل: وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ الآیه «و ما مردمى را که مستضعف شده بودند وارث … قرار دادیم» (اعراف/ ۱۳۳). از امام باقر علیه السّلام نقل شده است که این گروه اصحاب حضرت مهدى علیه السّلام در آخر الزّمان مى باشند، و گفته شده است که منظور از زمینى که در اختیار صالحان قرار مى گیرد زمین بهشت است
منبع اصلی: ترجمه جوامع الجامع، ج۴، ص: ۱۸۰(نرم افزار جامع التفاسیر)
ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ: در باره این جمله اقوالى است: ۱- زبور کتب انبیاء است. یعنى ما در کتب همه انبیا بعد از ام الکتاب که در آسمان است و همان لوح محفوظ است، نوشتهایم. وجه این قول این است که زبور و کتاب یک معنى دارد.
۲- زبور کتابهایى است که بعد از تورات نازل شده است و ذکر تورات است. یعنى پس از تورات در زبور نوشته ایم.
۳- زبور کتاب داوود و ذکر کتاب موسى است. این قول از شعبى است و همو، ذکر را بمعنى قرآن و بعد را بمعنى قبل گرفته است.
أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ: برخى گویند: یعنى زمین بهشت را بندگان صالح من به ارث مى برند. مثل: «الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ» (مؤمنون ۱۱) آنها که بهشت فردوس را به ارث مى برند. برخى گویند: مقصود همین زمین است که بدست امت محمد (ص) خواهد افتاد. چنان که فرمود:
«زویت لى الارض فاریت مشارقها و مغاربها و سیبلغ ملک امتى ما زوى لى منها»
زمین براى من جمع شد و تمام شرق و غرب آن بمن ارائه شد. بزودى ملک امت من همه آنها را فرا میگیرد.
امام باقر (ع) فرمود: اینها اصحاب مهدى در آخر الزمانند. مؤید آن روایتى است که خاص و عام از پیامبر خدا روایت کرده اند که:
«لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول اللَّه ذلک الیوم حتى یبعث رجلا صالحاً من اهل بیتى یملأ الارض قسطاً و عدلا کما قد ملئت ظلماً و جوراً»
اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقى مانده باشد، خدا آن روز را طولانى میکند تا مردى صالح از اهل بیت من را مبعوث گرداند و زمین را چنان که پر از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد کند.
امام ابو بکر احمد بن حسین بیهقى در کتاب بعث و نشور اخبار بسیارى در این معنى آورده است و نوه ابو عبید اللَّه بن محمد بن احمد نیز همه آنها را به سال ۵۱۸ هجرى نقل کرده و در آخر گفته است: اما حدیث ابو عبد اللَّه حافظ از محمد بن خالد از ابان بن صالح از حسن از انس بن مالک، که پیامبر فرمود: «مردم هم چنان در سختى و بخل هستند و دنیا پشت میکند و قیامت جز براى اشرار مردم نیست و مهدى جز عیسى بن مریم نیست»، حدیثى است که تنها محمد بن خالد نقل کرده است و او و ابو عبد اللَّه حافظ هر دو مجهولند. در اسناد روایت نیز اختلاف است. یک بار او از ابان بن صالح از حسن از انس از پیامبر نقل کرده است و یک بار از ابان بن ابى عیاش- که مردى متروک است- از حسن از پیامبر نقل کرده و این سند منقطع است.
احادیثى که صراحت در خروج مهدى دارند، سندشان صحیحتر است. در همین احادیث است که مهدى از عترت پیامبر است. از جمله آن احادیث، حدیثى است که نوه بیهقى نقل کرده و گفته: خبر داد ما را ابو على رودبارى که خبر داد ما را ابو بکر ابن داسه که حدیث کرد ما را ابو داوود سجستانى در کتاب سنن از طریق بسیارى که آنها را شمرده و گفته: همه آنها از عاصم مقرى از زید بن عبد اللَّه از پیامبر خدا نقل کردهاند که: «اگر از دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خدا آن روز را طولانى میکند تا مردى از من یا از اهل بیت من مبعوث شود» در بعضى از این روایات است که: «نامش موافق نام من است و زمین را پر از عدل و داد میکند، بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده است».
و نیز روایت کرده است که پیامبر فرمود:
«المهدى من عترتى من ولد فاطمه»
مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه است.
منبع اصلی: ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص: ۱۷۱(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر اثنا عشری :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ (۱۰۵)
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ: و هر آینه نوشتیم ما در زبور که کتاب داود علیه السلام است. مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ: از بعد تورات، یعنى بعد از آنکه در تورات نوشته بودیم، در زبور نیز ثبت نمودیم. نزد بعضى مراد زبور، جنس کتب منزله است و مراد به ذکر، لوح محفوظ مىباشد، یعنى در جمیع کتب منزله نوشتهایم پس از آن که در لوح محفوظ ثبت فرمودیم. نزد جمعى مراد از زبور کتاب نازل شده و مراد به ذکر قرآن است، یعنى در تمام کتابهاى آسمانى و در قرآن ثبت نمودهایم که: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ: بدرستى که زمین را میراث گیرند آن را بندگان من که ستودهاند و شایسته اند ۱- مراد مؤمنین مىباشند.
۲- مراد از زمین بهشت است که مؤمنین آن را میراث برند نظیر قوله تعالى (الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ). «۱» ۳- مراد زمین بیت المقدس است که امت پیغمبر آن را میراث گیرند. ۴- نزد محققین مراد زمین دنیا، و مراد بندگان صالح مؤمنین امت مرحومهاند، یعنى ما در تمام کتب سماویه ثبت فرمودهایم که زمین دنیا را میراث برند مؤمنین از امت مرحومه، که مراد اصحاب حضرت مهدى آل محمد علیهم السلاماند.
چنانکه در تفسیر على بن ابراهیم قمى فرماید: ایشان اصحاب حضرت قائم عجل اللّه فرجه مى باشند «۲».
طبرسى در مجمع- از حضرت باقر علیه السلام روایت نموده: ایشان اصحاب قائم اند در آخر الزمان «۳».
و دلالت نماید آنچه خاصه و عامه روایت نموده اند از حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله که فرمود: لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّى یبعث رجلا من اهل بیتى یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا.
اگر باقى نماند از دنیا مگر یک روز، هر آینه دراز فرماید آن روز را تا اینکه برانگیزاند مردى از اهل بیت من، پر نماید زمین را از عدل و داد بعد از آنکه پر شده باشد از ظلم و جور.
در کافى- عبد اللّه بن سنان سؤال نمود از حضرت صادق علیه السلام از این آیه: عرض کرد: چیست زبور و ذکر؟ فرمود: ذکر نزد خدا است یعنى لوح محفوظ، و زبور آنست که نازل شد بر داود و هر کتابى که نازل شده بعد از آن، نزد اهل علم است، و مائیم اهل علم «۴».
علامه مجلسى بعد از نقل اقوال در آیه فرماید: در خاطر من آنکه در بعض اخبار است اینکه ذکر، رسول خدا است، و ذکر شده در زبور بعد از ذکر آن حضرت اینکه مهدى از اولاد او و ذریه او میراث برند و ایشانند صالحین.
پی نوشت:
(۱) سوره مؤمنون، آیه ۱۱٫
(۲) تفسیر برهان، ج ۳، ص ۷۵- تفسیر قمى، ج ۲، ص ۷۷٫
(۳) مجمع، ج ۴، ص ۶۶٫
(۴) برهان، ج ۳، ص ۷۵ بنقل از کافى.
منبع اصلی: تفسیر اثنا عشری، ج۸، ص: ۴۵۱(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر جامع :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ روایت کرده گفت از حضرت صادق (ع) سؤال کردند منظور از کلمه ذکر و زبور در آیه چیست؟ فرمودند ذکر در نزد خداوند است و زبور کتاب آسمانى است که بر حضرت داود نازل شده و تمام کتابهاى آسمانى نزد ما اهلبیت پیغمبر است.
و در روایت دیگر چنین نقل شده که تمام کتب آسمانى ذکر خداست و محمد بن عباس از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود مراد از ذکر ما ائمه از آل محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم میباشیم و مقصود از ارض بهشت است و صالحون آل محمد ص میباشند و قوم عابدین شیعیان آل محمد است و طبرسى از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود مقصود از قوم عابدین اصحاب حضرت حجه (ع) است.
منبع اصلی: تفسیر جامع، ج۴، ص: ۳۷(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا و بدرستى که نوشتیم ما فِی الزَّبُورِ در زبور که کتاب داود است مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ از پس توریه یعنى بعد از آنکه در توریه نوشته بودیم و در زبور نیز ثبت کردیم و سعید بن جبیر و مجاهد و ابن زید گویند که مراد بزبور جنس کتب منزله است و ذکر لوح محفوظ یعنى در کتب جمیع آسمانى نوشته ایم پس از آنکه در لوح محفوظ نیز ثبت نموده بودیم و قول اول از ابن عباس است و بروایتى دیگر از او زبور کتب منزله است و ذکر توریه یعنى در همه کتابهایى که بر توریه سابق بودند ثبت کردهایم در توریه نیز نوشتهایم و شعبى گفته که مراد بذکر قرآنست و بعد بمعنى قبل یعنى در همه کتابها که پیش از قرآن بودند نوشته ایم و در قرآن نیز ثبت کرده ایم أَنَّ الْأَرْضَ آنکه زمین بهشت یَرِثُها میراث گیرند آن را عِبادِیَ الصَّالِحُونَ بندگان من که ستوده اند و متسم بسمه صلاح و تقوى مراد عامه مؤمنان اند و نظیر اینست قوله تعالى وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ الایه و قوله الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ و بعضى از مفسران بر آنند که مراد بارض در اینجا ارض مقدسه ست که امت پیغمبر (ص) آن را میراث گیرند و بعضى دیگر بر آنند که ارض اسم جنس است و مراد بصالحان عامه اهل ایمان کقوله وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا و نزد جمعى دیگر مراد بصالحان امت مرحومه اند یعنى حکم کردیم که زمین دنیا را بندگان صالح ما که امت پیغمبر آخر الزمانند بمیراث گیرند یعنى بفتح و نصره و اجلاء کفار در آن تصرف نمایند بیانه قوله تعالى لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ و از حضرت رسالت (ص) روایتست که فرمود
زویت لى الارض فاریت مشارقها و مغاربها و سیبلغ ملک امتى ما ذوى لى منها
یعنى فراهم آورده شد براى من همه زمین پس نموده شد و بمغارب و مشارق آن زود باشد که برسد ملک امت من آن مقدار که فراهم آورده شده است از براى من از زمین ابو جعفر (ع) فرموده که
هم اصحاب المهدى فى آخر الزمان
صلحائى که وارثان همه زمین اند اصحاب صاحب الزمانند که در آخر الزمان مشارق و مغارب زمین را بحوزه تصرف درآرند و دال بر این قولست آنچه خاصه و عامه از سید انام صلى اللَّه علیه و آله روایت کرده اند که
لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد الطول اللَّه تعالى ذلک الیوم حتى یبعث رجلا من اهل بیتى یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا
و ترجمه این حدیث در اثناى اینسوره مذکور شد و ابو بکر احمد بن الحسینى البیهقى در کتاب بعث و نشور اخبار بسیار در اینمعنى ذکر کرده صاحب مجمع البیان آورده که حافد امام ابو بکر بیهقى ابو الحسن عبد اللَّه بن محمد بن احمد در شهود ثمانیه عشره و خمس مائه جمیع احادیث و اخبار که جد او ابو بکر بیهقى در کتاب مذکور نقل کرده بما حدیث نمود و حدیثى که ابو عبد اللَّه الحافظ ما را خبر داد باسناد خود از محمد بن خالد جندى از ابان بن صالح از حسن از انس بن مالک که پیغمبر (ص) فرمود
لا یزداد الامر الا شده و لا الناس الا شحا و لا الدنیا الا ادبارا و لا تقوم الساعه الا على شرار الناس و لا مهدى الا عیسى بن مریم
و این حدیثى است که محمد بن خالد منفرد است بآن و کسى دیگر این حدیث را از آن حضرت نقل نکرده و اینکه ابو عبد اللَّه الحافظ گفته که محمد بن خالد مردى مجهول بود دالست بر ضعف اسناد و احادیث در تنصیص بر خروج مهدى و بر آنکه وى از عتره حضرت رسالتست بسیار است از آن جمله حدیث کرد ما را حافد ابو بکر بیهقى که خبر داد ما را ابو على رودبارى و وى از ابو بکر بن داسه و او از ابو داود سجستانى در کتاب سنن از طرق کثیره که ذکر آنها نموده و بعد از آن گفته که همه اینها را از عاصم مقرى نقل کردند که وى از او روایه کرد که عبد اللَّه بن عباس از پیغمبر (ص) روایه نمود که
لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول اللَّه ذلک الیوم حتى یبعث فیه رجلا متى
و بروایه دیگر
رجلا من اهل بیتى
و در بعضى دیگر از روایات
یواطئ اسمه اسمى یملأ الارض قسطا و عدلا کما ما ملئت ظلما و جورا
و نیز ابو الحسن باسناد مذکور حدیث کرد ما را ابو داود که احمد بن ابراهیم گفت که حدیث نمود مرا عبد اللَّه بن جعفر رقى از ابو الملیح حسن بن عمر و وى از زیاد بن بیان و او از على بن نفیل و على از سعید بن مسیب و سعید از ام سلمه که گفت شنیدم از رسول صلى اللَّه علیه و آله که میگفت
المهدى من عترتى من ولد فاطمه
انتهى کلامه وهب بن منبه گفته که من در کتب اولى خوانده ام که خداى تعالى فرموده که من زمین را بمیراث بصالحان امه محمد (ص) دهم و از ابى جعفر (ع) روایه کردهاند که مراد بصالحان در این آیه مهدى است با اصحاب وى که همه مؤمنان صالح باشند چنان که گذشت (اللهم ارزقنا لقاه و الشهاده بین یدیه بحق محمد و على و الهم المعصومین صلوات اللَّه علیهم اجمعین.
منبع اصلی: تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۶، ص: ۱۱۵(نرم افزار جامع التفاسیر)
روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ- الایه. حمزه و اعمش خواندند:
فى الزّبور، به ضم «زا» على الجمع، و باقى قرّاء خواندند به فتح «زا»، و آن فعول است به معنى مفعول، کالحلوب و الرّکوب. و الزَّبْر و الزُّبُر، الکتابه.
مفسّران خلاف کردند در آن که مراد به زبور و ذکر چیست، سعید جبیر و مجاهد و ابن زید گفتند: مراد به «زبور» جمله کتابهاى منزل است، و مراد به «ذکر»، لوح محفوظ است، یعنى بنوشتیم در کتابها پس آن که در لوح محفوظ نوشته بود. عبد اللّه عبّاس و ضحّاک گفتند: مراد به «ذکر» توریت است، و به «زبور» کتاب داود. و بعضى دگر گفتند: مراد به «ذکر» قرآن است، و به «زبور» کتاب داود. و بَعْدِ، به معنى قبل است، کقوله: … وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ «۲» …، اى امامهم، و قوله: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها «۳»، اى قبل ذلک. أَنَّ الْأَرْضَ، مجاهد و ابو العالیه گفتند: مراد زمین بهشت است، یعنى ما در زبور بنوشتیم پس از آن که در این کتاب ذکر نوشته بودیم که: زمین بهشت به میراث بندگان صالح را باشد، بیانه قوله: وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشاءُ «۴» …، عبد اللّه عبّاس گفت: زمین دنیا خواست، یعنى ما حکم کردیم که زمین دنیا به میراث بندگان صالح دهیم، و ذلک قوله: … لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ «۵».
وهب منبّه گفت: در چند کتاب خواندهام از کتب اوایل که، خداى تعالى گفت:
من زمین به میراث به صالحان امّت محمّد دهم، و این قول باقر است- علیه السّلام. و اصحاب ما به این آیت استدلال کردند بر خروج مهدى- علیه السّلام- «۶» و وجه استدلال آن که گفتند خداى تعالى گفت: من در کتب اوایل نوشتهام یکى از پس دیگر، و بر پیغامبر مقدّم فرستاده که: من جمله زمین «۷»- براى آن که «لام» تعریف جنس است و استغراق را باشد و از اطلاق او جز زمین دنیا نشناسند- به میراث به بندگان صالح دهم، و اطلاق قدیم تعالى در حقّ شخصى لفظ صالح دلیل عصمت او کند براى آن که یکى از ما که تزکیه غیرى کند آن باشد که گواى «۸» دهد بر صلاح ظاهر او براى آن که باطنش نداند و بر آن مطلّع نباشد، چون خداى تعالى این تزکیه کند دلیل عصمت مزکّى باشد براى آن که او عالم است به ظاهر و باطن، و مطّلع بر اسرار و نهانى، و در امّت کس به عصمت ائمّه نگفت و اثبات معصومى نکرد جز امامیان، پس از این وجه دلیل کند بر آن که مراد به آیت معصومى باشد «۹».
اگر گویند: صالحین جمع است و او یکى است، جواب گوییم: براى توقیر و تعظیم واحد را به لفظ جمع برخوانند، دگر آن که: روا بود که مراد او باشد و جماعتى اصحابان او، جز که عصمت او معلوم باشد به دلیل، و عصمت ایشان مجوّز، و ما را معلوم نباشد از جهت آن که بر تعیین ایشان دلیلى نیست.
پی نوشت:
(۱). سوره عبس (۸۰) آیه ۳۷٫
(۲). سوره کهف (۱۸) آیه ۷۹٫ […..]
(۳). سوره نازعات (۷۹) آیه ۳۰٫
(۴). سوره زمر (۳۹) آیه ۷۴٫
(۵). سوره توبه (۹) آیه ۳۳٫
(۶). مش: آخر الزّمان.
(۷). آب، آز، مش را.
(۸). آب، آج، لب، آز، مش: گواهى.
(۹). چاپ شعرانى: (۸/ ۶۴) معصومین باشند
منبع اصلی: روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۱۳، ص: ۲۸۷(نرم افزار جامع التفاسیر)
مخزن العرفان در تفسیر القرآن :
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ در اینکه مقصود از (زبور) چیست چند قول از مفسرین نقل شده است:
بقولى آن کتاب داود (ع) است چنانچه در سوره نساء آیه ۱۲۶ میفرماید وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً و نیز در سوره اسرى آیه ۵۵٫ و بقولى مقصود قرآن است. و بقول دیگر زبور شامل تمام کتابهاى آسمانى یا کتابهایى است که بعد از موسى علیه السّلام بر پیمبران فرود آمده.
و نیز در اینکه مقصود از ذکر چیست بعضى گفتهاند تورات است زیرا که در چند موضع تورات را ذکر نامیده مثل آنجا که فرموده فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ و بقولى مقصود قرآن است چنانچه در جاهاى بسیارى قرآن را ذکر معرفى نموده و بنا بر این معنى اخیر بعدیّت زبور بعدیت رتبى است نه زمانى، و بقولى مقصود از ذکر لوح محفوظ است.
أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ
سخنان مفسرین در توجیه آیه
۱- مقصود از (ارض) زمین بهشت است که بندگان صالح خدا بمیراث میبرند و میراث برندگان بهشت مؤمنین با تقوى و صالح میباشند بدلیل قوله تعالى که در وصف مؤمنین فرموده أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ سوره المؤمنون آیه ۱۱، و نیز مقول قول آنها است قوله تعالى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشاءُ سوره الزمر آیه ۷۴٫
۲- مقصود از ارض زمین مقدّسه است که امّت پیغمبر آن را بمیراث میبرند ۳- ارض اسم جنس است و مقصود عامّه اهل ایمانند بدلیل قوله تعالى وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا.
۴- مقصود صلحاء امّت مرحومهاند که امّت پیمبر آخر الزمان زمین را بفتح و غلبه از کفار میگیرند، و از امام محمد باقر علیه السّلام روایت شده که آنها اصحاب مهدى (عجل اللَّه تعالى فرجه) میباشند که در آخر الزمانند مشارق و مغارب زمین را تحت تصرّف خود در مى آورند و دلیل بر این توجیه حدیثى است که عامّه و خاصّه از رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلّم نقل کرده اند که
(لو لم یبق من الدنیا الّا یوم واحد لطوّل اللَّه تعالى ذلک الیوم حتّى یبعث رجلا من اهل بیتى یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا).
یعنى اگر از دنیا باقى نمانده باشد مگر یک روز خداوند آن روز را طولانى میگرداند تا آنکه برانگیخته شود مردى از اهل بیت من که زمین را پر از عدل و قسط نماید پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد، و اخبار و احادیثى که دلالت دارنده بر ظهور مهدى (عج) و اینکه او از ذریّه فاطمه سلام اللَّه علیها است از طرف سنّى و شیعه بسیار است.
منبع اصلی: مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج۸، ص: ۳۱۳(نرم افزار جامع التفاسیر)
بازدیدها: 843