مهدویت در قرآن – قسمت ۷ – آیه ۵ سوره ابراهیم علیه السلام

خانه / قرآن و عترت / قرآن / آیات مناسبتی / مهدویت در قرآن – قسمت ۷ – آیه ۵ سوره ابراهیم علیه السلام

مهدویت در قرآن – قسمت ۷ – آیه ۵ سوره ابراهیم علیه السلام

مهدویت در قرآن – قسمت ۷ – آیه ۵ سوره ابراهیم علیه السلام

مهدی در قرآن  055

برگزیده تفسیر نمونه : 

آیه ۵)- در این آیه به یکى از نمونه ‏هاى ارسال پیامبران در مقابل طاغوتهاى عصر خود به منظور خارج کردن آنان از ظلمتها به نور اشاره کرده، مى ‏فرماید: «و ما موسى را با آیات خود (معجزات گوناگون) فرستادیم و به او فرمان دادیم که قوم خودت را از ظلمات به سوى نور بیرون آر»! (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ).

سپس به یکى از مأموریتهاى بزرگ موسى اشاره کرده، مى‏ فرماید: «ایام الهى و روزهاى خدا را به یاد قوم خود بیاور» (وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ).

 «بِأَیَّامِ اللَّهِ» تمام روزهایى است که داراى عظمتى در تاریخ زندگى بشر است.

هر روز که فصل تازه‏اى در زندگى انسانها گشوده، و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده، یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر درّه نیستى فرستاده شده، خلاصه هر روز که حق و عدالتى بر پا شده و ظلم و بدعتى خاموش گشته، همه آنها از ایام اللّه است.

در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مى ‏خوانیم که فرمود: «ایام اللّه، روز قیام مهدى موعود- عج- و روز رجعت و روز قیامت است».

در پایان آیه مى‏ فرماید: «در این سخن و در همه ایام اللّه، آیات و نشانه ‏هایى است براى هر انسان شکیبا و پراستقامت و شکرگزار» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ).

به این ترتیب افراد با ایمان نه در مشکلات و روزهاى سخت دست و پاى خود را گم مى ‏کنند، و تسلیم حوادث مى ‏شوند و نه در روزهاى پیروزى و نعمت گرفتار غرور و غفلت مى ‏گردند.

منبع اصلی: برگزیده تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۴۹(نرم افزار جامع التفاسیر)

مهدی در قرآن  056

ترجمه المیزان : 

” وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ …”.

از آنجایى که گفتار در این سوره، بر اساس مساله انذار مردم و ترساندن از عزت خداى سبحان (استوار گشته) بود لذا مناسب بود که خدا روشن ‏ترین مصداق و مظهر عزت خود در میان انبیاء را شاهد مثال بیاورد. و آن داستان رسالت موسى (ع) و معجزات او براى هدایت مردمش بود. هم چنان که درباره آیات و معجزات او فرموده:” وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ” «۱» و نیز از قول خود آن جناب حکایت نموده و فرموده:” وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّی آتِیکُمْ بِسُلْطانٍ مُبِینٍ”»

.بنا بر این، موقعیتى که آیه مورد بحث، نسبت به آیه اول سوره یعنى” کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ” دارد، موقعیت مثالى است که به منظور تایید مطلب و دلخوش نمودن مخاطب آورده باشند، هم چنان که در آیه” إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ” «۲» هم خود مطلب آمده و هم مثالى که به منظور تایید آن و دلخوش ساختن مخاطب آورده مى ‏شود.

اما اینکه بعضى «۳» گفته ‏اند که: آیه مورد بحث، تفصیل آن اجمالى است که در آیه” وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ” آمده، صحیح نیست و از سیاق آیه بسیار بعید است. و نظیر آن در بعید بودن، گفتار مفسر «۴» دیگرى است که گفته: مراد از آیاتى که موسى به همراهى آنها فرستاده شد آیات تورات است، نه معجزاتى که از قبیل اژدها و ید بیضاء و امثال آن آورد.

علاوه بر بعید بودن، اصولا خداى تعالى در هیچ جاى قرآن مجیدش تورات را جزء آیات رسالت موسى (ع) نشمرده، و اصلا در هیچ جا نفرموده که ما موسى را با تورات فرستادیم، بلکه هر جا گفتگو از تورات به میان آورده، فرموده خداوند تورات را بر او نازل کرده، و یا به او داده است.

اگر در آیه مورد بحث، بیرون کردن از ظلمات به سوى نور را مقید به اذن پروردگار نکرد ولى در آیه اول سوره که مربوط به رسالت خاتم النبیین و خطاب به آن جناب بود مقید کرد، براى این بود که در آنجا داشت” لِتُخْرِجَ النَّاسَ تا مردم را بیرون کنى” ولى در اینجا دارد” أَخْرِجْ قَوْمَکَ قومت را بیرون کن” که این تعبیر، متضمن معناى اذن است به خلاف آن تعبیر.

مهدی در قرآن  057

 [مراد از” ایام اللَّه” در جمله:” وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ”]

” وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ”- شکى نیست که مراد از” ایام”، ایام مخصوصى است، و نسبت دادن ایام مخصوص به خدا با اینکه همه ایام و همه موجودات از خداست، حتما به خاطر حوادثى است که در آن ایام مخصوص به وجود آمده و امر خداى تعالى را ظاهر ساخته است، که در دیگر ایام چنین ظهورى رخ نداده است، پس به طور مسلم مقصود از ایام خدا، آن زمان‏هایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شده، و یا ظاهر مى‏ شود، مانند روز مرگ، که در آن روز سلطنت آخرتى خدا هویدا مى‏ گردد، و اسباب دنیوى از سببیت و تاثیر مى‏افتند، و نیز مانند روز قیامت که هیچ کس براى دیگرى مالک چیزى نیست و براى کسى کارى نمى‏تواند بکند، و همه امور، تنها به دست خدا است، و نیز مانند ایامى که قوم نوح و عاد و ثمود در آن ایام به هلاکت رسیدند، چون این گونه ایام، ایامى هستند که قهر و غلبه الهى در آن ظاهر گشته، و عزت خدایى، خودنمایى کرده است.

ممکن هم هست ایام ظهور رحمت و نعمت الهى، جزء این ایام بوده باشد، البته آن ایامى که نعمتهاى الهى آن چنان ظهورى یافته که در دیگر ایام به آن روشنى نبوده است، مانند روزى که حضرت نوح و یارانش از کشتى بیرون آمدند و مشمول سلام و برکات خدا شدند، و روزى که ابراهیم (ع) از آتش نجات یافت، و امثال اینها، زیرا اینگونه ایام، مانند ایام مذکور دیگر، در حقیقت نسبتى به غیر خدا نداشته، بلکه ایام خدا و منسوب به اویند، هم چنان که ایام امتها و اقوام را به آنها نسبت داده، که از آن جمله است ایام عرب، مانند” روز ذى قار” و” روز فجار” و” روز بعاث” و امثال اینها.

و اینکه بعضى «۵» از مفسرین، ایام اللَّه را به ایام ظهور نعمتهاى خدا اختصاص داده، و آیات بعدى سوره را که درباره نعمتهاى خدا است دلیل خود گرفته‏ اند و نیز مفسرین «۶ » دیگرى که ایام مذکور را به ایام عذابهاى خدا اختصاص داده‏اند، راه درستى نرفته‏ اند، چون هیچ وجهى براى این دو اختصاص نیست، و همانطور که گفتیم سیاق کلام، سیاق بیانى است که عزت خدا اقتضا دارد و مقتضاى عزت خدا، هم نعمت دادن است، و هم عذاب کردن.

” إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ”- این جمله ختم کلام در آیه است، و” صبار” به معناى بسیار شکیبا، و” شکور” به معناى بسیار شکرگزار است.

بحث روایتى [ (روایاتى در بیان مراد از ایام اللَّه)]

در الدر المنثور است که: احمد از ابو ذر نقل کرده که گفت: رسول خدا (ص) فرمود: خداوند هیچ پیغمبرى را مبعوث نکرده مگر با زبان قومش «۷».

مهدی در قرآن  061

و نیز در همان کتاب است که نسایى و عبد اللَّه بن احمد در کتاب زوائد المسند، و ابن جریر و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن مردویه و بیهقى در کتاب” شعب الایمان” از ابى بن کعب از رسول خدا (ص) نقل کرده‏اند که در تفسیر جمله” وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ” فرمود: یعنى نعمت‏هاى خدا «۸» مؤلف: این البته بیان بعضى از مصادیق است و نظیرش را طبرسى «۹» و عیاشى «۱۰» از امام صادق (ع) روایت کرده ‏اند.

و شیخ در امالى به سند خود از عبد اللَّه بن عباس و جابر بن عبد اللَّه در حدیثى طولانى از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: ایام اللَّه نعمت‏ها و بلاهاى خدا است، و آن مثلات خداوند سبحان است «۱۱».

و در تفسیر قمى آمده که امام فرمود: ایام اللَّه سه روز است، روز ظهور قائم (ع) و روز مرگ و روز قیامت «۱۲».

مؤلف: مراد در این روایت هم انگشت‏گذارى روى بعضى از مصادیق روشن ایام اللَّه است، نه اینکه ایام منحصر به همان سه روز باشد.

و در معانى الاخبار به سند خود از مثنى حناط از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روایت کرده که فرمودند: ایام اللَّه سه روز است: روزى که قائم ظهور مى‏کند و روز کره (رجعت) و روز قیامت «۱۳».

مؤلف: این روایت نیز مانند روایت قبلیش مى‏ باشد، و اختلاف روایات در تعداد مصادیق ایام اللَّه مؤید گفته ما است که در بیان آیه گفتیم.

مهدی در قرآن  070

پی نوشت:

(۱) و به تحقیق ما موسى را همراه با آیات خود و سلطنتى آشکار فرستادیم. سوره مؤمن، آیه ۲۳٫

(۲) ما به تو وحى کردیم همانگونه که به نوح و انبیاى بعد از او وحى نمودیم. سوره نساء، آیه ۱۶۳٫

(۳) فخر رازى، ج ۱۹، ص ۸۳٫

(۴) روح المعانى، ج ۱۳، ص ۱۸۷٫

(۵) تفسیر، طبرى، ج ۱۳، ص ۱۲۳٫

(۶) فخر رازى، ج ۱۹، ص ۸۴ و مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۰۴٫ […..]

(۷و ۸) الدر المنثور، ج ۴، ص ۷۰٫

(۹) مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۰۵٫

(۱۰) تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۲۲، ح ۲٫

(۱۱) امالى

(۱۲) تفسیر قمى، ج ۱، ص ۳۶۷٫

(۱۳) معانى الاخبار، ص ۳۶۵، باب معنى ایام اللَّه، روایت اول    

منبع اصلی: ترجمه المیزان، ج‏۱۲، ص۲۲(نرم افزار جامع التفاسیر)

مهدی در قرآن  062

تفسیر اثنا عشری : 

سوره إبراهیم (۱۴): آیه ۵

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (۵)

بعد از آن بیان ارسال حضرت موسى علیه السّلام را فرماید:

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا: و هرآینه بتحقیق فرستادیم موسى را با دلایل ظاهره و معجزات باهره مانند عصا و ید بیضا و انفلاق بحر. أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ:

(بیان ارسال که در معنى قول است) یعنى اى موسى بیرون آر قوم خود را. مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: از تاریکیهاى جهالت و شک و شبهه به روشنائى علم و یقین و معرفت. یا بیرون آور قوم فرعون را از تاریکیهاى کفر و نفاق و ضلالت به نور ایمان و اخلاص و هدایت.

مهدی در قرآن  071

وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ:

۱- و یاد بیاور ایشان را به روزهاى الهى که انتقام کشید در آن از امم سابقه. حاصل آنکه وقایع الهى را در امّتان پیش از هلاکت و عذاب، امت خود را متذکر نما براى اینکه بیاندیشند و بترسند از مخالفت، و دورى جویند از معصیت.

۲- یاد بیاور ایشان را به نعم الهى در سایر ایام که در چنگال فرعون و فرعونیان گرفتار بودند و به برکت تو آنها را خلاص فرمودیم.

۳- مراد به ایام اللّه، سنن و افعال الهى است نسبت به بندگان خود از انعام و انتقام.

۴- مجمع «۱» و عیاشى «۲» از حضرت صادق علیه السّلام: مراد نعم الهى و آلاء سبحانى است.

۵- على بن ابراهیم قمى فرماید «۳»: ایام الهى سه است: یوم قائم، و یوم موت، و یوم قیامت.

۶- در خصال «۴» از حضرت باقر علیه السّلام: ایّام اللّه یوم القائم و یوم الکره و یوم القیمه فرمود: ایام الهى: یوم قائم، و یوم رجعت، و یوم قیامت است.

مهدی در قرآن  063

بیان: منافاتى بین این تفاسیر نیست، زیرا نعمت بر مؤمن، نقمت است براى کفار، همچنین ایام مذکوره نعمت است براى گروهى، و نقمت است براى جمعى دیگر. إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ: بتحقیق که در آنچه تذکر دادیم از آیات بینات، هرآینه دلالتى است بر قدرت الهى براى هر صبر کننده‏اى در بلاى الهى و شکرگزارنده نعم سبحانى، یعنى این دو وصف پسندیده، عادت او باشد.

تبصره: به مفاد آیه شریفه محور تذکر به آیات الهیه، دو صفت عظیم صبر و شکر مى‏باشد. اما صبر، عبارت از بردبارى در ناملایمات طاعات و مصیبات و بلیات و محرمات باشد.

در کافى شریف «۵» حضرت صادق علیه السّلام فرماید: الصّبر من الایمان بمنزله الرّاس من الجسد فاذا ذهب الرّاس ذهب الجسد کذلک اذا ذهب الصّبر ذهب الایمان صبر نسبت به ایمان به منزله سر است نسبت به انسان، یعنى چنانچه بدن بى‏سر فایده‏اى ندارد، همچنین ایمان بدون صبر ثمرى نخواهد داشت.

اما شکر، ثناى منعم است به نعم او، و قیام شکر به سه چیز است: ۱- معرفت منعم. ۲- شادمانى به وصول آن نعم به او. ۳- کوشش در تحصیل رضاى منعم.

در کافى شریف «۶» از حضرت صادق علیه السّلام فرماید: ما انعم اللّه على عبد من نعمه فعرفها بقلبه و حمد اللّه طاهرا بلسانه فتم کلامه حتّى یؤمر له بالمزید.

انعام نفرماید حق تعالى نعمتى را به بنده‏اى پس بشناسد آن را به قلبش و ثنا و حمد الهى نماید ظاهرا به لسانش، پس تمام شود کلامش مگر آنکه امر شود براى او به زیادتى.

مهدی در قرآن  072

پی نوشت:

(۱) مجمع البیان، جلد ۳، صفحه ۳۰۴٫

(۲) جلد ۲ صفحه ۲۲۲٫

(۳) على بن ابراهیم قمى جلد ۱ صفحه ۳۶۷٫

(۴) خصال باب الثلاثه جلد ۱ صفحه ۱۰۸٫

(۵) اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۸۷،

(۶) اصول کافی ،ج۲ ،ص۹۵،باب الشکر

منبع اصلی: تفسیر اثنا عشری، ج‏۷، صص ۱۶-۱۸(نرم افزار جامع التفاسیر)

مهدی در قرآن  064

تفسیر احسن الحدیث : 

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ

این آیه مصداق همان تعمیم است که در آیه سابق گفته شد، مراد از آیات ظاهرا معجزات موسى علیه السّلام است، باء آن به معنى «مع» مى ‏باشد.

مراد از ایام اللَّه روزهایى است که خدا از اقوام نوح، لوط، عاد و ثمود انتقام کشید.

نظیر فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ یونس/ ۱۰۲ مى ‏شود گفت مراد از آن روزهایى است که نعمت خدا آشکار و متجلّى شد مانند روزى که نوح از کشتى خارج شد یا روزى که ابراهیم از آتش بیرون آمد.

در تفسیر عیّاشى از امام صادق علیه السّلام نقل شده:

 «و ذکرهم بایام اللَّه قال بالائه یعنى نعمه»

اما روایت سند درستى ندارد روایت دیگرى شامل هر دو قسمت است همه روزها ایام اللَّه هستند، اما نسبت این روزها به خدا براى آنست که قدرت خدا و حکومت و توحیدش در آن به طور وضوح متجلّى شده است.

ناگفته نماند: این ایام اللَّه در آیات بعدى خواهد آمد از جمله نجات بنى اسرائیل از دست فرعون و گرفتارى آنها در دست فرعونیان و جریان قوم عاد و ثمود و مانند آن. «۱»

در تفسیر صافى از قمى نقل شده: روزهاى خدا سه است: روز قائم علیه السّلام

                  و روز مرگ و روز قیامت، در روایت دیگر بجاى روز مرگ، روز رجعت آمده است «۲».

در المیزان فرموده: مراد بیان ایام بزرگ خداست نه حصر آنها فقط در سه آیه. در آخر آیه فرموده: إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ آنها که بسیار استقامت دارند و در فهم حقائق دقّت مى‏کنند و پس از فهمیدن بسیار سپاسگزار هستند، اینها براى آنها موعظه ‏هاست و اگر بعکس باشد، نه

مهدی در قرآن  065

پی نوشت:

 (۱) المیزان از جابر ازرسول اللَّه (ص) «ایام اللَّه نعمائه و بلائه و هو مثلاته سبحانه».

 (۲) در صافى از قمى نقل شده: «ایام اللَّه ثلاثه یوم القائم و یوم الموت و یوم القیامه» وفى الخصال عن الباقر (ع): «ایام اللَّه یوم القائم و یوم الکره و یوم القیامه».

منبع اصلی: تفسیر أحسن الحدیث، ج‏۵، ص: ۲۷۲ (نرم افزار جامع التفاسیر)

تفسیر جامع : 

قوله تعالى: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا این آیه بیان میفرماید که ما موسى را با آیات و بینات و دلالات و معجزات بسوى قوم خود فرستادیم و گفتیم آنها را از تاریکى کفر و جهل خارج کرده و به نور توحید و خداپرستى رهبرى نماید وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ این جمله چند معنى دارد: یکى آنکه ایام کنایه از نعمت باشد یعنى بیاد آور آنها را نعمت هائی که خداوند بایشان کرامت فرموده دیگر مراد از ایام نقمت و عذاب دشمنان میباشد یعنى تذکر بده بقوم خود اتفاقاتیکه براى پیشینیان رخ داده در اثر معصیت و تکذیب آنها پیغمبران خود را و هلاک شدن آنان و خالى ماندن دیار و خانه‏ هاى ایشان تا آنقوم از آن وقایع عبرت و پند گرفته و مرتکب چنان معاصى نشوند سوم مقصود از ایام سنن و افعال پروردگار است نسبت به بندگان از عطا کردن نعمت و کیفر و عقاب نمودن آنها و کنایه آورده از نعمت و نقمت بایام چه ایام ظرف آنها میباشد و تمام آن اتفاقات در روزهائى رخ میدهد.

ابن بابویه از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده فرمود مراد از روزها سه روز است یکى روز ظهور حضرت ولى عصر علیه السّلام دیگر روز سختى و مشقت مرگ سوم روز قیامت است و اینحدیث را على بن ابراهیم نیز نقل نموده است.

إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ در این آیه تذکر و یاد آورى دلائل و حجت روشنى است براى مردم بردبار و شکر گذار و جمع کرد میان صبر و شکر چه مؤمن از این دو حال خارج نیست یا خداوند نعمتى باو عطا کند شکر و سپاس آن نعمت را بجا آورد و یا براى آزمایش و امتحان او را مبتلا بمحنت و بلا گرداند صبر و بردباریرا پیشه خود قرار دهد تا خداوند دفع آن ابتلاءات را بنمای

منبع اصلی: تفسیر جامع، ج‏۳، ص۴۲ (نرم افزار جامع التفاسیر)

مهدی در قرآن  066

کتاب الخصال : 

« وَ ذَکِّر هُم بِاَیّامِ الله »

« و روزهای خداوند را به یاد آنان بیاور »

ابراهیم :۵

« ابن بابویه: قال باسناده عن مُثَنَّی الحنّاط قال : سمعتُ ابا جعفر علیه السلام یقول : ایّام الله عزَّوجلَّ ثلاثهٌ : یَومَ یَقومُ القائِمُ علیه السلام ، وَ یَومَ الکَرَّهِ ، وَ یَومَ القِیامَه »

« صدوق به اسنادش از مثنی حنّاط نقل می کند که گفت : شنیدم حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام  می فرمودند: روزهای خداوند عزوجل سه تاست : روزی که حضرت قائم علیه السلام قیام خواهد کرد ، و روز رجعت ، و روز قیامت. »

منبع اصلی: خصال ، ج۱ ،ص ۱۰۸ (نرم افزار جامع الاحادیث)

مهدی در قرآن  067

کوثر : 

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ … پس از بیان این حقیقت که پیامبران با زبان قوم خود سخن مى ‏گویند، یک نمونه از آنان را معرفى مى‏ کند و آن موسى است که شرح حال او به تفصیل در سوره ‏هاى مختلف قرآن آمده و در اینجا اجمالى از دعوت او را بیان مى ‏کند.

مى فرماید: ما موسى‏ را همراه با آیات خود فرستادیم به اینکه قوم خودت را از تاریکیها به سوى نور بیرون آر و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن.

 این آیه از دو مأموریت براى موسى سخن مى ‏گوید: نخست اینکه مردم را از تاریکى کفر و شرک و جهل بیرون آورد و به سوى نور ایمان ببرد و این همان مأموریتى است که همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام آن را داشتند و در جاهاى متعددى ایمان به نور و کفر به ظلمت تشبیه شده است. مأموریت دوم موسى این بود که «ایّام اللَّه» را به مردم یادآورى کند. منظور از ایّام اللَّه یا روزهاى خدا، همان روزهایى است که در طول تاریخ در آنها اتفاقاتى افتاده که خداوند قدرت خود را نشان داده است مانند روزهاى ویژه ‏اى که اقوام خاصى به خاطر تکذیب پیامبرشان گرفتار عذاب و بلاى الهى شده‏اند یا روزهایى که در آن مؤمنان به پیروزى چشمگیرى رسیده‏ اند و یا روزهایى که پیامبران در آن متولد و یا مبعوث شده ‏اند و بالاخره هر روز خاطره‏ انگیزى که در آن کارى به نفع جبهه ایمان یا به ضرر جبهه کفر انجام گرفته است.

از این آیه فهمیده مى‏شود که یادآورى روزهاى خاصى که در آنها چنین اتفاقاتى افتاده و برگزارى مراسم ویژه مانند جشن و سرور در سالروز میلاد یا مبعث پیامبر یا میلاد بزرگان دین و اولیا و صلحا، کار پسندیده‏اى است و باعث مى‏ شود که خاطره آن روزها و آن شخصیتها زنده شود و این، اثر تربیتى فراوانى در مردم دارد.

مهدی در قرآن  068

جالب اینکه در آیه شریفه پس از این فرمان که روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن، مى ‏فرماید: همانا در این کار نشانه ‏هایى براى هر فرد صبر کننده و سپاسگزار وجود دارد، منظور از این نشانه‏ ها همان آثار تربیتى و پند و عبرتى است که در یادآورى روزهاى خدا وجود دارد و اینکه صبر کننده و شکرگزار را مخصوص به ذکر مى‏کند براى آن است که صبر و شکر دو نشانه مهم ایمان است و کسى که این اوصاف را داشته باشد، به مرحله‏اى از ایمان رسیده که مى‏ تواند از ایام اللَّه پندآموزى کند و یادآورى این روزها بر ایمان و معرفت او بیافزاید.

گاهى در بعضى از روایات، ایام اللَّه به روزهاى خاصى مانند روز قیامت یا روز قیام مهدى (ع) یا روز رجعت یا روزهایى که خدا در آن نعمتى داده یا بلایى فرستاده تفسیر شده است که همه آنها از باب بیان مصداق است و «ایام اللَّه» شامل همه روزهایى مى ‏شود که خداوند در آن قدرت خود را به صورت خاصى نشان داده یا خواهد داد.

مهدی در قرآن  069

گردآورنده:طیبه فدوی

منبع اصلی: کوثر، ج‏۵، ص۵۸۶(نرم افزار جامع التفاسیر)

بازدیدها: 2265

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *