٢١٢۴ حق به هم زدن معامله را خیار مىگویند و خریدار و فروشنده در یازده صورت مى توانند معامله را به هم بزنند: اول: آنکه از مجلس معامله متفرق نشده باشند، و این خیار را خیار مجلس مىگویند. دوم: آنکه مغبون شده باشند خیار غبن. سوم: در معامله قرارداد کنند که تا مدت معینى هر دو یا یکى از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند خیار شرط. چهارم: فروشنده یا خریدار مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طورى کند که قیمت مال در نظر مردم زیاد شودخیار تدلیس. پنجم: فروشنده یا خریدار شرط کند که کارى انجام دهد یا شرط کند مالى را که مىدهد طور مخصوصى باشد و به آن شرط عمل نکند، که در این صورت دیگرى مىتواند معامله را به هم بزند خیار تخلف شرط. ششم: در جنس یا عوض آن عیبى باشد خیار عیب. هفتم: معلوم شود مقدارى از جنسى را که فروختهاند مال دیگرى استکه اگر صاحب آن به معامله راضى نشود خریدار مىتواند معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد، و نیز اگر معلوم شود مقدارى از چیزى را که خریدار عوض قرار داده، مال دیگرى است و صاحب آن راضى نشود، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند یا عوض آن مقدار را از خردار بگیرد خیار شرکت. هشتم: فروشنده خصوصیات جنس معینى را که مشترى ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته، نبوده است، که در این صورت مشترى مىتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر مشترى خصوصیات عوض معینى را که مىدهد بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته، نبوده است، فروشنده مىتواند معامله را بههم بزند خیار رؤیت. نهم: مشترى پول جنسى را که نقدا خریده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد، که اگر مشترى شرط نکرده باشد که دادن پول را تاخیر بیندازد و شرط تاخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. ولى اگر جنسى را که خریده مثل بعضى از میوهها باشد که اگر یک روز بماند ضایع مىشود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تاخیر بیندازد و شرط تاخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را بههم بزند خیار تاخیر. دهم: حیوانى را خریده باشد که خریدار تا سه روز مىتواند معامله را بههم بزند خیار حیوان. یازدهم: فروشند نتواند جنسى را که فروخته تحویل دهد، مثلا اسبى را که فروخته فرار نماید، که در این صورت مشترى مىتواند معامله را به هم بزند خیار تعذر تسلم. و احکام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.
٢١٢۵ اگر خریدار قیمت جنس را نداند یا در موقع معامله غلفت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمولى آن بخرد، چنانچه بقدرى گران خریده که مردم او را مغبون مىدانند و به کمى و زیادى آن اهمیت مىدهند مى تواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند یا موقع معامله غلفت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتى که مردم به مقدارى که ارزان فروخته اهمیت بدهند و او را مغبون بدانند، مىتواند معامله را به هم بزند.
٢١٢۶ در معامله بیع شرط، که مثلا خانه هزار تومانى را به دویست تومان مىفروشند و قرار مىگذارند که اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتى که خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش داشته باشند،معامله صحیح است.
٢١٢٧ در معامله بیع شرط، اگرچه فروشنده اطمینان داشته باشد که هرگاه سر مدت پول را ندهد خریدار ملک را به او مىدهد معامله صحیح است، ولى اگر سر مدت پول را ندهد حق ندارد ملک را از خریدار مطالبه کند، و اگر خریدار بمیرد نمىتواند ملک را از ورثه او مطالبه نماید.
٢١٢٨ اگر چاى اعلا را با چاى پست مخلوط کند و به اسم چاى اعلا بفروشد، مشترى مىتواند معامله را به هم بزند.
٢١٢٩ اگر خریدار بفهمد مالى را که گرفته عیبى دارد، مثلا حیوانى را بخرد و بفهمد که یک چشم آن کور است، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده و او نمىدانسته، مىتواند معامله را به هم بزند یا فرق قیمت سالم و معیوب آن را معین کند و به نسبت تفاوت قیمت سالم و معیوب از پولى که به فروشنده داده پس بگیرد، مثلا مالى را که به چهار تومان خریده اگر بفهمد معیوب است، در صورتى که قیمتسالم آن هشت تومان و قیمت معیوب آن شش تومان باشد چون فرق قیمتسالم و معیوب یک چهارم مىباشد مىتواند یک چهارم پولى را که داده یعنى یک تومان از فروشنده بگیرد.
٢١٣٠ اگر فروشنده بفهمد در عوضى که گرفته عیبى هست، چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و او نمىدانسته، مىتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت سالم و معیوب را به دستورى که در مساله پیش گفته شد بگیرد.
٢١٣١ اگر بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن مال عیبى در آن پیدا شود خریدار مىتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر در عوض مال، بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن عیبى پیدا شود فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند، ولى اگر بخواهند تفاوت قیمت بگیرند اشکال دارد.
٢١٣٢ اگر بعد از معامله عیب مال را بفهمد و فورا معامله را به هم نزند دیگر حق به هم زدن معامله را ندارد.
٢١٣٣ هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد،مىتواند معامله را به هم بزند.
٢١٣۴ در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبى دارد نمىتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنکه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضى شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبى داشته باشد پس نمىدهم و تفاوت قیمت هم نمىگیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبى که دارد مىفروشم، ولى اگر عیبى را معین کند و بگوید مال را با این عیب مىفروشم و معلوم شود عیب دیگرى هم دارد، خریدار مىتواند براى عیبى که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
٢١٣۵ در سه صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبى دارد نمى تواند معامله را بههم بزند، ولى مىتواند تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنکه بعد از معامله تغییرى در مال بدهد که مردم بگویند بطورى که خریدارى و تحویل داده شده باقى نمانده است. دوم: بعد از معامله بفهمد مال عیب دارد و فقط حق برگرداندن آن را ساقط کند. سوم: بعد از تحویل گرفتن مال عیب دیگرى در آن پیدا کند، ولى اگر حیوان معیوبى را بخرد و پیش از گذشتن سه روز عیب دیگرى پیدا کند، اگر چه آن را تحویل گرفته باشد باز هم مىتواند آن را پس دهد، و نیز اگر فقط خریدار تا مدتى حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت مال عیب دیگرى پیدا کند، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد مىتواند معامله را به هم بزند.
٢١٣۶ اگر انسان مالى داشته باشد که خودش آن را ندیده و دیگرى خصوصیات آن را براى او گفته باشد، چنانچه او همان خصوصیات را به مشترى بگوید و آن را بفروشد و بعد از فروش بفهمد که بهتر از آن بوده، مىتواند معامله را به هم بزند.
هیات رزمندگان اسلام
منبع: آوینی
بازدیدها: 267