شهید سید مرتضی آوینی
مکه برای شما، فکه برای من! بالی نمیخواهم
این جمله را بارها شنیده ایم که می گویند عالم محضر شهدا است، اما این روزها محرمی پیدا نمی شود که این حضور را دریابد و در برابر این خلا ظاهری خود را نبازد، ولی در زمان می گذرد و مکان ها فرو می شکند زمانی که حقیقت ثبت می شود.
شهید سید مرتضی آوینی بزرگمردی از عرصه رسانه بود که زمان و مکان تاریخ خود را ثبت کرد و دنیا را به تسلیم در برابر دلاوری های غیورمردان عملیات های فتح المبین، والفجر۸، قدس و جبهه های جنوب و غرب وا داشت.
او که همیشه کلامش این بود که خون شهید، جاذبهی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن، هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد.
سید مرتضی هم مانند هم رزمانش سینه خود را سپر کرد تا حقیقت را با عمق وجودش درک کند و به مسافران سرزمین وحی می گفت که مکه برای شما، فکه برای من! بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند…
سال ها از زمان جنگ می گذشت اما دلش هنوز در همان حال و هوای جبهه های جنوب بود و به واقع معتقد بود که اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی کند و زمستان سپری نمی شود، اگر شهید نباشد، چشمه های اشک می خشکد، قلب ها سنگ می شوند و دیگر نمی شکنند، اگر شهید نباشد….
و امروز هم زمان با سال روز شهادت این مرد بزرگ فرصتی است که عروج سید شهیدان اهل قلم را ارج نهیم، سید مرتضی آوینی که همواره با دوربینی بر دوش خود، یاد ۸ سال دفاع مقدس، روایت ابعاد پنهان جنگ تحمیلی را زنده نگه داشت.
روایت فتح بارزترین اثر این شهید بزرگوار بود که با وجود گذشت سال های زیادی از تولید این گنجینه با ارزش، هم چنان روح دوران دفاع را زنده نگه می دارد، آوینی در مقالات خود بعد از ساخت سری نخست مجموعه روایت فتح این گونه می نویسد که ” سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام” و چقدر عاشقانه پای عهدش ماند…
باید دریافت که فکه شاید برای بعضیها فقط یک منطقه سابق جنگی باشد و برای عده ای یک بیایان بیآبوعلف با کلی خاطرات کمرنگ شده اما کسانی هم هستند که با شنیدن نام این شنزار دوستداشتنی، اشک در چشمهایشان حلقه میزند و بغض چنگ میزند در گلویشان و این شن زار دوست داشتنی جائی بود که سید شهیدان اهل قلم قصد روایت عارفانه هایش را داشت.
یک مین جامانده از دوران دفاع مقدس، آوینی را که گویی جامانده کاروان شهدا بود، به یاران شهیدش رساند تا نشان دهد که شهادت در راه معشوق، برای آنها که طالبش هستند، دیر و زود دارد اما سوختوسوز ندارد.
سید شهیدان اهل قلم، عاشق پاکباخته مقام عظمای ولایت و پیرو راه پیر و مراد خویش حضرت امام خمینی(ره) و مطیع و فرمانبردار مقام معظم رهبری بود.
آوینی پس از دیدار هنرمندان حوزه هنری با مقام معظم رهبری در آبان ماه سال ۶۸ در ماهنامه سوره اینگونه می نویسد که “دیدیم که می شناسیمش و آن عهد تازه شد، شمع میمرد و پروانه می سوزد تا آن عهد جاودانه شود، عهدی که آتش او با بال های ما بسته است، دیدیم که می شناسیمش و دوستش داریم، آن همه که آفتابگردان آفتاب را، آن همه که دریا را و او نیز ما را دوست می دارد آن همه که معنا لفظ را…”
عشق و ارادت شهید آوینی تا به آنجا رسید که مقام معظم رهبری ۲۰ فروردین، سالروز شهادت این هنرمند متعهد انقلاب اسلامی و دل سوخته جبهههای حق علیه باطل و بیانگر حقایق و رشادتها و شجاعتهای رزمندگان اسلام را بنا به پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شد.
در وصیتنامه سید شهیدان اهل قلم آمده است که زندگی زیبا است، اما شهادت از آن زیباتر است، سلامت تن زیبا است، اما پرنده عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.
و مگر نه آنکه خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود.
و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کره زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریدهاند.
و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهائی فربه و تنپرور برمیآید.
ای شهید، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش”.
اما سخن گفتن از بزرگ مرد رسانه که کلامش این بود که “راحلان طریق می دانند که ماندن نیز در رفتن است” سخت است و باید قدری سکوت کرد و قلم را بر زمین گذاشت و به احترام شجاعت، ایثار و مردانگی او ایستاد و سنگ افتخار بر سینه زد و همگان را به تعمق و تفکر در اندیشه مطهر این شهید دعوت کرد.
روحش شاد راهش پر رهرو باد…
بازدیدها: 59